رسول خطیبی می گوید پشت پرده ها، بلای جان تیم های کم طرفدار شده است و ضد فوتبال در مرام من نیست!
طرفداری/ ترک اوغلان که روزگاری کنار راین مشق گلزنی می کرد و بعدها در آن سوی آب به فرشته نجات دشداشه پوش ها بدل شد، حالا در چهل و پنج سالگی و در جامه سرمربی اوقاتِ مضطربی را سپری می کند. او در روزی که رویاهای تیم جوانش بوی نا گرفتند، دستمال سفید را بالا برد و بازنده شطرنج مرموز با یحیی شد. رسول پاشا اما هنوز امیدوار است و فکر می کند بالا رفتن از نردبان لیگ برای او و پسرانش کار شاقی نیست. خطیبی اینبار با لبخند پاسخ ریز پرسی های ما را داد.
او با اشاره به نمایش بچه هایش در برابر پرسپولیس گفت:
ما حداقل هشت موقعیت گل داشتیم و اگر نیمی از آن ها را گل می کردیم، کار پرسپولیس یکسره می شد. شاگردان جوان من با کمی از خودگذشتگی در شلیک ضربات آخر می توانستند معادلات را بهم بریزند اما... متاسفانه بچه ها مثل قرمزها ضربات آخر را خوب ننواختند و حریف قسر در رفت. این را همه کسانی که بازی را دیدند تایید می کنند.
رسول که به نظر می رسد با بازی دفاعی سر و سرّی ندارد درباره استراتژی تیمش در میدان، جملات جالبی تحویل مان داد:
من هم می توانستم بعد از مساوی، تیم را در لاک دفاعی ببرم و با اتلاف وقت کار روتین برخی همکارانم را تکرار کنم و دست آخر با مساوی از زمین خارج شوم، اما ضد فوتبال و بزن زیرش در مرامم نیست و دیدید تا لحظه آخر سازمان دفاعی آن ها را آزار دادیم.
سکاندار پیکان از شکل تعیین میزبان برای بازی پنج شنبه هم حسابی گله مند است:
ما کجا میزبان بودیم آقا؟ باشگاه پیکان، شهرهای اراک، کرج و قزوین را پیشنهاد داده بود اما متاسفانه دستانی در پشت پرده سبب شدند که میهمان زودتر از میزبان از محل بازی مطلع شود و این اتفاق جالبی نبود. نشان به آن نشان که وقتی برای رزرو تنها هتل چهار ستاره قزوین تماس گرفتیم، متوجه شدیم هتل پیش از ما از سوی باشگاه پرسپولیس رزرو شده است.
رسول در گرماگرم مصاحبه نفسی به قدر یک آه می کشد و می گوید:
من فقط می گویم خدا کند برخی قدرت ها و پشت پرده ها نسخه تیم های جوان را نپیچیده و بلای جان امثال پیکان که هوادار پرشمار ندارد، نشوند و تصمیم گیرندگان نیز همه حاضران لیگ را به یک چشم ببینند. این خواسته زیادی نیست و ما دنبال مساوات هستیم.
و نگاه مرد برخاسته از دامنه سهند به افق پیش روی پیکان:
تردید نکنید من با همین جوان های بیست ساله، آخر فصل پیکان را روی پله ای آبرومند می نشانم و به قولی که در خصوص ماندگاری در لیگ برتر دادم عمل خواهم کرد. با این نسل پرخروش می توانیم آینده تیم پیکان را بیمه کنیم.
سرمربی فصل پیش آلومینیوم با این جملات به گپ و گفت پاییزی اش پایان داد:
مطمئن باشید من پای این استعدادها می ایستم و تاوانش را خواهم داد. آخر فصل همین بچه های گمنام مشتری های چند میلیاردی پیدا می کنند و حاضری خورها برای صیدشان به صف می شوند.صبر کنید و ببینید.
و فرمانده آذری با آرزوهایی به غایت بلند و البته خیال هایی به مراتب بلندتر در حالی مصاحبه را تمام کرد که انگار به ورق خوردن فصل ها و رساندن پیکان به جایی امن در سراشیبِ جاده های سنگلاخی می اندیشید!