*با هنذفری گوش کنید*
خودمونیم غریبه که اینجا نیست تمام این سال ها
تو یادم دادی که چه جوری ایمان داشته باشم و اون و به بقیه بدم
آهنگ بسیار خاص و ستودنی و جدید درویش از رضا پیشرو
که در بین علاقه مندان به او و جمعیت اهنگ رپ غوغا بر پا کرد.
درویش رضا پیشرو را میتوانید بارها و بارها گوش دهید
بدون آن که احساس تکراری بودن و یا خستگی کنید
و دستتان روی دکمه بعدی برود.
رضا پیشرو به طرفداران خود وعده داده تا در اینده ای نزدیک
با ترانه های بهتر و بیشتری آن ها را بیش از پیش خوشحال کند.
درویش رضا پیشرو نشانگر احساس مسئولیت و همت این خواننده
برای حضور پر رنگ در دنیای موسیقی کشور است
که با توجه به آمار دانلود بالای آن و استفاده در
مجالس ها و مهمانی‌ها میتوان نتیجه گرفت که ترک موفقی است.
دنیای موسیقی خوشحال است که رضا پیشرو با
صدای جذاب و دلربایش موزیکی خارق العاده‌ای منتشر نموده
و دنیای موسیقی را منور به حضور خود کرده است.
—————————————————————-
خودمونیم غریبه که اینجا نیست تمام این سال ها
تو یادم دادی که چه جوری ایمان داشته باشم و اون و به بقیه بدم
تو بهم یاد دادی چه جوری قدرتمند باشم و هزار بار خوردم زمین پاشم
ولی یه سوال چرا این کار ها رو میکنی
چرا ساکتی ها چرا با ما این کار رو میکنی
این روزها خیلی غیر منتظره ام آروم تو ذهن مضطربم
محکمم که وایستادم و مشت میزنم قفلم و پشت سرِ هم
خوارش و * هرچی دوست داشتی شد غدقن
اگه محو طوفانی هرچی نور خواستی پشت سر من بیا
سختش و رفتم مطمئنم
فرکانساتو تغییر میدم به هرکی دوست داشتی زنجیر می بندن
ولی وحشی میکنن وقتی سمی به هر نحوی نزدیک می شن
رو اون اهلیم شمشیر میبندم که هر روز من غمگین میکرد
برا همینه توو آینه قدی یه مرده بی رحم و درویش دیدم
میگفت هلت میدم تو میدون هیجان برد و قهرمانی رو به روته امروز
پر فلشه تو چشمِ تو محبوبیت اضافه میشه باهاش پر عرق بدن تو میره رو به روش
میری روی پل به گوشی قفل انرژیه برد به تو میده شارژ
ترکیده مخ ولی رام مونده خاموش نمی کنیمش که آسون شه نه
==>> تکست اهنگ درویش از شو موزیک <<==
به بیرون نمی تابم توی جاده ی بی ماه
بذار به ایمانم که بیصدات نمیتازم
نگاهم که می نداختی بیتاب ادامه میدادم
وقتی آسمونه دل تیره تاره باهات ستاره می سازم
تورو توو ماه نمی شناسن خودمو تو چاه نمیندازم
دستت رو شونه هامه تا تش با عطرت روزگار ساختم
از صفر تا خونه های آخر نقشه ی کوسه ها به باد رفت
از وقتی کودتا بپا کردی تو قلبم باز ادامه دادم
کافر به کیش خود پندارد همین قدر بگو بعد بسپار حرف
اگه نمی مونم چون ارزش دارم ولی اگه موندم بوده قلبت با من
کلی دایره رو ابری گشتم رو نخ راه رفتم تا ابریشم شم
هر کی بد می کرد صبر میکردم خدا می بخشید منم می بخشم
بدنم ساکت رقص سایه اش رو کاغذ باطله
داره من تحریک میکنه که یه جهنم امشب رویه کاغذ باشه
به رویا باور داشتم اما دنیارو آب برداشته
کجا بریم وقتی سرنوشت دسته کمانگیر آذر ماهه
وقتیکه روحه ما در حال سقوط نمی خواد از خواب هم پاشه
خشت رو خشت تو هر دشتی گذاشتیم و عصری گذاشتیم پر از آهن پاره
اون که چشاش از همه مون بهتر می بینه یه کوره مادرزاده
منجی همونه که پاش هر دفعه پاش رویه زمین بوده شاهرگ داده
حقیقت دنیارو بهتر میکنه داره مردت واسه زنده ات میدوئه
مردم سال هاست قربانی شدن این ملت تو ک.ن اون ملت می کنه
عطشش تشنه اش میکنه و محوه سراب ها و عشقم میکنه
برا چیز هایی که با یه چشم بهم زدن از دست میده کشور میخوره
خدایانی که واقعی نیستن و که ظالم دیون
گمراه هایی که فاسد و گیجن و اطمینان دارن که خالق دیدن
اینبار شدیم از تو عوض اون ها که خون دادن هم خونمن
هر روز تو پیاده رو یکی شبیهشون رد میشه از اون ور هم
از همیشه مجنون تر، قلم برداشتم افسون نشم
اول به خودم دستور بدم که بلند شم ترس و فرمون ندم
حتی اگه شده گردون فلج از دیوا پر شده هفتون سرم
چشم بر نمی داریم از روی هدف با این که انبوه درد روی هم هست
به بیرون نمیتابم تووی جاده ی بی ماه
بزار به ایمانم که بی صدات نمیتازم
نگام که مینداختی بی تاب ادامه میدادم
وقتی اسمان دل تیره تاره باهات ستاره میسازم
تو رو توو ماه نمیشناسن خودمو توو چاه نمیندازم
دستت رو شونه هامه تا تهش با عطرت روزگار ساختم
از صفر تا خونه های آخر نقشه ی کوسه ها به باد رفت
از وقتی کودتا به پا کردی توو قلبم باز ادامه دادم
