فوتبال همانند زندگی است. همان طور که زندگی پستیها و بلندیها، خوبیها و بدیها و زیباییها و زشتیهایی دارد، فوتبال هم همهی این موارد را داراست. در فوتبال، فیفا و سایر قدرتهای بزرگ با تمرکز رسانهای بر روی زیباییها باعث شده اند تا ما روی دیگر فوتبال را از یاد ببریم؛ روی زشت فوتبال...
در سلسله مقالات پروندههای گمشده به این موضوع پرداخته و پروندههای فراموش شدهی فوتبال یادآوری خواهد شد.
|
در دهه ۱۹۳۰، در زمانی که فروش نوشیدنیهای الکلی در آمریکا ممنوع بود، آلفونسه کاپون (مشهور به آل کاپون) به تجارت غیرقانونی این نوشیدنیها روی آورد. این مجرم شهیرِ آمریکایی با خرید رختشوییهای مختلف، پول حاصل از تجارت غیرقانونی نوشیدنیهای الکلی را در سه مرحله استفاده کرد. مرحلهی اول، جعل حسابها و صورت حسابهای مالی و افزایش میزان درآمد به صورت کاذب. مرحلهی دوم، وارد کردن پولها به بانک. و مرحلهی سوم، استفاده از پولهای نامشروع. بدین ترتیب، این مجرم آمریکایی توانست تا پولهای کثیف خود را مورد استفاده قرار دهد. این عمل به اصطلاح پولشویی (به انگلیسی: Money Laundering) نام دارد و در سه مرحلهی مذکور انجام میگیرد؛ یعنی واریز پولها به بانک، دستکاری صورت حسابها و استفاده از پول. این روش آل کاپون برای استفادهی بی دردسر از درآمد حاصل شده از کارهای غیرقانونی، به قدری رواج یافت که دیگر کسی با نام پولشویی غریبه نیست و بارها این کلمه را شنیده است. هر چه یک سیستم بزرگتر و گستردهتر باشد، پولشویی در آن در متر و اندازهی بزرگتری انجام میشود. در این بین، مطمئناً فوتبال با محبوبیت و ابعاد اعجاب انگیز، یک ایستگاه عالی برای پولشوییهای گسترده است. بیش از ۳۸ میلیون بازیکن ثبت شده و رسمی، ۵ میلیون مقام رسمی و ۲ میلیارد بیننده (در فینال جام جهانی قطر، طبق گفتهی فیفا)، فوتبال را به یک مقصد عالی برای پولشویان و متخلفان تبدیل میکند. در فوتبالی که همه جور تخلفی در آن رخ داده است، رخ دادن پولشویی های ریز و درشت نیز چندان دور از انتظار نیست. در این مقاله به چند مورد از پولشوییهای شناخته شده در دنیای فوتبال پرداخته خواهد شد.
ماسیمو سلینو و استفادهی ابزاری از یک باشگاه فوتبال |
در سال ۲۰۱۴، ماسیمو سلینو تصمیم گرفت تا بعد از ۲۲ سال باشگاه کالیاری کالچو را بفروشد. وی که در این سالها به عنوان نایب رئیس سری آ نیز خدمت کرده بود، به "سرمربیخوار" شهره داشت. (به دلیل به مشکل خوردن با سرمربیها؛ وی ۳۶ سرمربی در طی ۲۲ سال مدیریتش برگزید) پس از فروش باشگاه به توماسو خولینی، شایعاتی مبنی بر خرید باشگاه لیدزیونایتد توسط سلینو منتشر شد. نمایندگان سلینو چندین بار در الند رود، ورزشگاه لیدزیونایتد، دیده شدند. سلینو چندان مرد درستکار و پاکی تلقی نمیشد. وی دو محکومیت کیفری در کارنامه داشت؛ بار اول برای فریب وزارت کشاورزی ایتالیا و کسب ۷.۵ میلیون پاوند برای این اتفاق و بار دوم، دستکاری در حسابهای مالی (گزارشهای مالی) باشگاه کالیاری. با این وجود، هواداران لیدزیونایتد امیدوار بودند که با مالک جدید خودشان به قلهها دست یابند. مراحل انتقال مالکیت بسیار طاقتفرسا بود؛ به حدی که ماسیمو سلینو اذعان کرد که اگر از اول میدانست که این فرآیند چقدر طولانی است، هیچوقت اقدام به خرید باشگاه لیدزیونایتد انگلیس نمیکرد. پس از تکمیل این فرآیند ماسیمو سلینو در مصاحبهای گفت: "اینجا مشکلات زیادی است. من لکهها را پاک و مشکلات را حل خواهم کرد؛ البته به روش درست، نه با تقلب و دور زدن قانون."
اما چیزهایی که بعدها در باشگاه رخ داد، هیچ شباهتی به وعدههای سلینو نداشت. البته، بسیاری از موادد نیز قبل از مصاحبه انجام شده بود و بعدها افشا شد. یکی از عجیبترین اتهاماتی که به ماسیمو سلینو وارد شد، احتمال پولشویی توسط وی بود. انجام پولشویی توسط افراد شناختهشده چندان مسئلهی عجیب و نادری نیست اما روشی که سلینو - احتمالاً - انجام داده بود، واقعاً نادر بود. سلینو در دادگاه متهم به پولشویی، آن هم با خرید باشگاه لیدزیونایتد شد. در دادگاه مطرح شده بود که سلینو، این مرد جنجالی و منفور در میان اعضای اتحادیه فوتبال انگلستان، با خرید باشگاه لیدزیونایتد قصد پولشویی و فرار مالیاتی داشته است. با این حال، این ادعا به دلیل عدم وجود مدارک کافی رد شد و تا به حال نیز تنها در حد یک ادعا باقی مانده است. خبر تبرئهی سلینو برای وی بسیار مهم بود، چرا که در صورت تایید اتهام وی، او مالکیت لیدزیونایتد را از دست میداد. البته سلینو چندین تخلف مختلف دیگر در لیدز انجام داد. این موارد حتی باعث محرومیت موقت ماسیمو از مدیریت باشگاه لیدزیونایتد نیز شد و حتی چندباری نیز سلینو در خطر از دست دادن مالکیت باشگاه انگلیسی بود که در نهایت این اتفاق رخ نداد.
فیفاگیت، تخلف در بالاترین سطح فوتبال |
فیفاگیت شامل سلسله اتفاقاتی است که قدم به قدم به کشف یک حقیقت تلخ دربارهی فدراسیون بین المللی فوتبال کمک کرد. همه چیز از سال ۲۰۰۱ شروع شد. یک افشاگر از فیفا با اندرو جنینگز تماس گرفت و با او صحبتهایی درباره فساد در فیفا داشت. این صحبتها چندین مسئول فیفا را به رشوهخواری متهم میکرد. اندرو در آن زمان ۵۸ ساله بود و چندین و چند افشاگری انجام داده بود و به اصطلاح "خوراک این کارها" بود. به همین دلایل، جنینگز بدون فوت وقت به بررسی همه جانبه این موضوع پرداخت. جنینگز در جریان اثبات ادعای تخلف در فیفا، کتابی به نام Foul و مستندی با نام "رازهای کثیف فیفا" منتشر کرد. این اقدامات وی باعث شد تا FBI وارد عمل شود. تحقیقات FBI و دیگر نهادها آغاز شد تا در سال ۲۰۱۵ چهارده نفر از مسئولین و اعضای فیفا به خاطر تخلفات گوناگون (مانند رشوهخواری، تبانی، پولشویی و....) دستگیر شوند. این یک فاجعهی بیمانند بود. موارد متعددی از تخلفات افراد مرتبط با فیفا که حتی اشخاص بالارده نیز جزو آنها بودند، افشا شد؛ آن هم تنها اندکی مانده به شصت و پنجمین کنگرهی فیفا. همه چیز تحت تاثیر این اخبار قرار گرفته بود. پای مواردی مثل میزبانی جامهای جهانی ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ و حتی ۲۰۲۲ به میان آمد. جمع قابل توجهی از اشخاص مرتبط با فیفا از سمت خود استعفا کردند. از رئیس فدراسیون فوتبال برزیل (مارکو دل نرو) گرفته تا رئیس فدراسیون فوتبال آلمان (ولفگانگ نیرسباخ). ابعاد پرونده آنقدر وسیع بود که امکان هرگونه پولشویی در موارد مختلفی وجود داشت. یکی از موارد قابل ذکر، فروش حق پخش با قیمتی کمتر از ارزشگذاریهای کارشناسان است. به نظر میرسید که مسئولان مذکور با توافق و همکاری با شبکههای پخش قارههایی مانند آفریقا، به پولشویی پرداختند. یعنی اینکه به منظور تلافی فروش حق پخش با مبلغ کمتر از آنچه باید، شبکههای پخش فوتبال در قارهای مثل آفریقا، بخشی از مالکیت شرکتشان را به افرادی مثل ژروم فالکه (مدیر بازاریابی وقت فیفا) و جفری وب (نایب رئیس وقت فیفا) واگذار میکردند تا پولهایی کثیف این افراد به عنوان درآمد آنها از این شرکتها، به جیبشان برود و بدین شکل، یک پولشویی رخ دهد. همان طور که گفته شد، ابعاد این پرونده بسیار بزرگ بود و موارد متعددی نیز وجود داشت که احتمال پولشویی در آنها وجود داشت که همچنان دربارهی بسیاری آنها بحثهای مختلفی شکل میگیرد. فارغ از این موارد، در این پرونده افرال مختلفی دستگیر و محاکمه شدند. از جفری وب، رئیس کوناکوف و نایب رئیس فیفا گرفته تا سپ بلاتر (رئیس وقت فیفا) و میشل پلاتینی (بازیکن سابق فوتبال که شهرهی خاصی دارد).
مینو رایولا، پل پوگبا و احتمال یک پولشویی ظریف! |
پل پوگبا در باشگاه یوونتوس آنقدر درخشان بود که لقب مروارید سیاه را کسب کرد. پوگبا با عملکردی غیرقابل باور و چشمگیر، چشم تیمهای مطرح دنیا را خیره کرد تا تنور شایعات نقل و انتقالاتش داغ باشد. یوونتوس برای فروش ستارهاش حاضر به قبول هر پیشنهادی نبود و باشگاههای علاقهمند به پوگبا نیز از این موضوع به خوبی آگاه بودند اما منچستریونایتد به صورت جدی پا پیش گذاشت تا مذاکراتی بر سر جذب بازیکن فرانسوی صورت بگیرد. ایجنت پل پوگبا مینو رایولای معروف بود. این انتقال در نهایت صورت گرفت. همه توجهات به مبلغ رکوردشکن این انتقال جلب شده بود اما این انتقال یک رکورد دیگر را هم شکست؛ رکورد بزرگترین پرداختی به یک ایجنت. مینو رایولا از این انتقال حدود ۴۱ میلیون پاوند (طبق گفته فوتبال لیکس) پول کسب کرد که در آن زمان یک حق الزحمهی بیسابقه بود. با بررسیهای انجام شده، احتمال "پولشویی و فرار مالیاتی" توسط مینو رایولا بررسی شد. عدم وجود مدارک کافی باعث شد تا پروندهای جدی علیه مینو رایولا صورت نگیرد اما بعدا با ورود "فوتبال لیکس" به ماجرا مسیر پرونده عوض شد. فوتبال لیکس مینو رایولا را به فرار مالیاتی و چند تخلف دیگر متهم کرد که در میان آنها پولشویی نیز به چشم میخورد. مینو رایولا نیز در پاسخ به مبلغ بالایی که از انتقال پل پوگبا برای او حاصل شد، گفت: "خب من نباید این را بگویم، چرا که مدیران یوونتوس قطعا از دست من عصبی خواهند شد اما این مبلغ حق من بود. خب، فکر نکنم که گفتن این موارد درست باشد اما پوگبا مالک شخص ثالثی (اشاره به خودش) نیز داشت و به همین دلیل این پول باید به من میرسید. این موضوع مربوط به قبل از ممنوعیت رسمی نقل و انتقالات شخص ثالث بود و همه چیز قانونی بود."
اما همه چیز به اینجا ختم نشد. معمولا مالکان شخص ثالث با پرداخت مبلغی از انتقال یک بازیکن، درصدی از مالکیت وی را کسب میکنند. در انتقال رایگان پل پوگبا به یوونتوس، این مورد به چشم نمیخورد و احتمالاً پل پوگبا مالکان شخص ثالث نداشت. به همین دلایل، به نظر میرسید که این ۴۱ میلیون پاوند بیشتر یک نمایش و دستکاری در بین طرفین بود تا مینو رایولا بتواند که از پولهایی غیرقانونی خود استفاده کند. البته مینو رایولا حق تصویر پل پوگبا را از ایجنت قبلی این بازیکن خریده بود اما این موضوع ربطی به آن ۴۱ میلیون ندارد. جالب اینجاست که مینو رایولا پس از دریافت این مبلغ، خانهی آل کاپون (که پیشتر اشاره شد که چگونه پولشوییهایی گسترده انجام میداد) را خرید.
با نیم نگاهی به موارد بالا، پر بیراه نیست بگوییم که پولشویی در فوتبال چندان اتفاق نادری نیست. همان طور که پیشتر گفته شد، فوتبال به دلیل محبوبیت بالا درآمدهای بالایی نیز دارد که برای پولشویان یک گزینهی مطلوب تلقی میشود. البته گزینههای بالا تنها موارد پولشویی در فوتبال نیستند. برای مثال، همچنان بحثهایی در ارتباط با انتقال نیمار به بارسلونا وجود دارد. بنابر بر گزارشات، نیمار جونیور با مبلغ ۵۷ میلیون یورو به بارسلونا پیوست اما همچنان شک و تردیدهایی در این باره وجود دارد. منابع میگوید که این انتقال در واقع بیش از ۸۰ میلیون یورو بوده و مابه تفاوت دو عدد ذکر شده، حاصل یک پولشویی بوده است. و یک نمونهی قابل ذکر دیگر، فاجعهی فینال لیگ قهرمانان سال ۲۰۲۲ است. همان طور که احتمالا کم و بیش به یاد دارید، فینالی که در پاریس برگزار شد، دستخوش حواشی متعدد بود. بازی دو بار به تعویق افتاد، هواداران لیورپول مقابل ورزشگاه تجمع کردند و پلیسها نیز با گاز اشکآور از هوادارانِ تیمِ قرمزپوش پذیرایی کردند. بر طبق اعلامیهها، حدودا ۲۹۰۰ بلیت تقلبی و غیرقانونی توسط هواداران دو تیم (رئال مادرید و لیورپول) خریداری شده بود. پلیس ورزشگاه با این تفکر که همهی این بلیتها متعلق به هواداران لیورپول بود، از ورود عدهای قابل توجه از آنها جلوگیری کرد و رفتار ناشایستی با آنها داشت. بعداً مشخص شد که حدود ۱۶۰۰ بلیت تقلبی متعلق به هواداران لیورپول بود و ۱۳۰۰ بلیت نیز متعلق به هواداران رئال مادرید بود. بدین ترتیب، ۱۳۰۰ هوادار رئال مادرید به جای همین تعداد (۱۳۰۰ نفر) هوادار لیورپولی، با بلیت تقلبی وارد ورزشگاه شدند. یوفا نیز پس از دو هفته عذرخواهی رسمی خود را اعلام کرد اما به نظر میرسید که این جریانات یک نمایش برای پولشویی بود که جزییان بیشتری از آن منتشر نشده است.
با نگاهی به نمونههای بالا، میتوان با اطمینان گفت که پولشوییهای قابل توجهی در فوتبال رخ میدهد. به هر حال، فوتبال یک ورزش بسیار پولساز است که چنین مشاغل و ورزشهایی هدف بسیاری از پولشویان است. تعدادی از تاجران، فوتبالیستها، ایجنتها و مالکان با پولشویی در فوتبال به هدف اصلی این ورزش (زیبایی، پاکی و جوانمردی) خیانت کردند و خنجر تیزی را به قلب این ورزش فرو کردند. در عوض، دست عدهای از این افراد رو شد و محکوم شدند اما همچنان دربارهی بسیاری از موارد شک و تردیدهای جدی وجود دارد. اما حقایق بالاخره روزی فاش خواهند شد و ما هواداران نیز تنها میتوانیم که تا آن زمان صبر کنیم.
همچنان بخوانید:
پروندههای گمشده، قسمت اول؛ شخص ثالث نقل و انتقالات
پروندههای گمشده، قسمت دوم؛ سوپرلیگ
پروندههای گمشده، قسمت سوم؛ فرار مالیاتی
پروندههای گمشده، قسمت چهارم؛ دوپینگ در فوتبال
پروندههای گمشده، قسمت پنجم؛ فیرپلی مالی در فوتبال
پروندههای گمشده، قسمت ششم؛ تبانی بیخ گوش فوتبال
پروندههای گمشده، قسمت هفتم؛ طولانیترین محرومیت تاریخ فوتبال