با نیم نگاهی به محرومیت یک سالهی "ایوان تونی" و محرومیت احتمالی "پل پوگبا" و دیگر محرومیت ها در تاریخ فوتبال، این موضوع بهمیان میآید که طولانیترین محرومیت در تاریخ فوتبال متعلق به کدام بازیکن است؟ |
اهل ناتینگهام بود؛ یا به طور دقیق تر، هاکنال. در زمانی که فوتبال، این پدیده پر طرفدار، تازه در حال پیدا کردن مخاطبان و طرفداران خود بود، به این ورزش گرویید. ۱۷ ساله بود که به شفیلد یونایتد پیوست. پس از دو سال حضور در تیمی که از او - از لحاظ سنی - کوچکتر بود و کار همزمان در معدن، بدون حتی یک بازی رسمی در شفیلد، با ۵ پاوند به ناتینگهام فارست پیوست. در نخستین فصل خود (۱۹۰۶-۱۹۰۵) ۱۴ گل به ثمر رساند اما ناتینگهام به دلیل تفاضل گل کمتر سقوط کرد. در فصل دوم حضورش در ناتینگهام فارست (۱۹۰۷-۱۹۰۶)، این تیم در دستهی دوم حضور داشت و برای بازگشت می جنگید. وی در این فصل نیز مجدداً ۱۴ گل به ثمر رساند. به خاطر گلزنی های پیاپی این بازیکن، ناتینگهام دوباره به دستهی اول بازگشت.
فصل بعد (۱۹۰۸-۱۹۰۷)، بهترین فصل مهاجم انگلیسی بود. او که مهاجمی با توانایی های منحصر به فرد بود، همچنان در خط حملهی فارستی ها می درخشید. یک مهاجم کلاسیک (در معیار های امروزی) با شوت های سرکش و حمل توپ و جایگیری های خوب که لقب "کوبنده" را داشت. در فصل مذکور، پسر اهل هاکنال ۲۹ گل به ثمر رساند و عنوان آقای گلی را کسب کرد. او در این فصل چهار هتریک ثبت کرد که یکی از آنها مقابل باشگاه چلسی بود.
در سال بعد، باز هم این ستارهی جوان با ۲۲ گل آقای گل لیگ شد و به بقای ناتینگهام در سطح اول مسابقات لیگ انگلستان کمک کرد.
فصل ۲۰۱۰-۲۰۰۹، پسر هاکنالی به تاریخسازی ناتینگهام فارست کمک کرد. وی در بازی مقابل لسترفوسه (لسترسیتی فعلی) هتریک کرد و همراه با دیگر بازیکنان تیم نتیجهی نهایی را به ۱۲ گل (!!!) افزایش داد.
اناک وست در جوانی
عملکرد نهایی پسر جوان موجب شد تا منچستریونایتد یک چهرهی جدید داشته باشد؛ اناک وست. اناک که در آن زمان ۲۴ ساله بود، به عنوان یکی از مهاجمان آینده دار انگلستان نامیده میشد. ۹۴ گل در ۱۶۸ بازی، در تیمی که چندان مقتدر و پر مهره نیست و برای بقا میجنگند، اصلا آمار بدی نیست و تلاش پسر جوان بسیار قابل توجه است. هیکل و اندام درشت او نیز موجب شد تا مهاجمی به اصطلاح "قلدر" تلقی شود و همچنین یک خطر برای تیم های رقیب باشد. منچستریونایتد یک سکوی پرتاب برای اناک وست بود. تیمی که در دوران حضور وست در ناتینگهام، یک قهرمانی لیگ کسب کرده و همچنین یک بار نایب قهرمان شده بود. با این حال، نه منچستریونایتد از آیندهی نه چندان شیرین و ناکام خود آگاه بود و نه اناک از سرنوشت تلخ خود آگاه بود؛ یک مصیبت در راه است...
شروع کار بسیار دلچسب بود. اناک وست در خط حمله و با همکاری سندی ترنبول، ۱۹ گل به ثمر میرساند. سندی و اناک مجموعاً بیش از نیمی از گل های منچستریونایتد در آن فصل را به ثمر رسانده بودند. سندی از تیم رقیب، یعنی منچسترسیتی آمده بود و سابقهی بیشتری در باشگاه (منچستریونایتد) نسبت به وست داشت. نتیجهی همکاری سندی ترنبول با اناک وست چیزی جز قهرمانی لیگ (فصل ۱۹۱۱-۱۹۱۰) نبود. دومین عنوان قهرمانی منچستریونایتد با کمک دو مهاجم خوشآتیه به دست آمد. پیروزی ۵ بر ۱ مقابل استون ویلا، قهرمانی را تقدیم شیاطین سرخ کرد. برای توصیف حس و حال پس از قهرمانی، باید به یک روزنامهی قدیمی و یک روزنامه نگار قدیمی اما مشهور مراجعه کنیم. چارلی رابرتز در روزنامهی "Machester Saturday Post" میگوید: "پس از پایان بازی، هوداران در سراسر زمین ایستاده بودند و منتظر خبر بازی لیورپول بودند. ناگهان صدای تشویق بلندی به گوش رسید و ما فهمیدیم که بار دیگر قهرمان شدهایم."
قهرمانی منچستریونایتد در فصل ۱۹۱۲-۱۹۱۱
فصل بعد اما برای قرمز ها بسیار غیرمنتظره بود. اناک خیلی زود به محرومیت ۴ جلسهای دست یافت اما در اولین بازی خود توانست دبل کند. اناک وست در این فصل (۱۹۱۲-۱۹۱۱) ۱۷ گل در لیگ و ۶ گل در جام حذفی ( FA Cup) به ثمر رساند. علیرغم عملکرد خوب وست، سندی ترنبول بسیار ناامید کننده بود؛ البته فقط سندی ترنبول نه، بیشتر بازیکنان منچستریونایتد ناامید کننده بودند. همهی این موارد موجب شد تا رتبهی شیاطین سرخ چیزی بهتر از رتبهی سیزدهم نباشد. با فاکتورگیری دو سال بعد (۱۹۱۳ و ۱۹۱۴) و ثبت به ترتیب ۲۱ و ۶ گل توسط اناک وست، به سال و فصل سرنوشتساز داستان پسر "کوبنده" میرسیم. فصل ۱۹۱۵-۱۹۱۴، اناک وست ۹ گل بهثمر رسانده بود و حالا ۲۹ ساله بود. در فصلی شگفت و با قهرمانی غیر قابل پیشبینی، منچستریونایتد در ادامهی روند رو به پایین خود در منطقهی سقوط قرار گرفته بود و برای بقا میجنگید. آنها در آخرین بازی که حکم مرگ و زندگی را داشت، باید با لیورپول میانه جدولی بازی می کردند. بر خلاف انتظارات، منچستریونایتد با دو گل جرج اندرسون پیروز میدان میشود و از خطر سقوط میگریزد. عملکرد ناامید کنندهی لک لک ها در آن بازی، موجب میشود تا تحقیقات بالادستی ها شروع شود. خیلی زود و با کشف سود زیاد عدهای از نتیجهی دو بر صفر به نفع شیاطین سرخ، مسئولان را به فکر "تبانی" میاندازد. در این مقاله (مورد اول) به کلیات پرداخته شده است. با کشف ضریب بسیار بالا به روی این نتیجه، بنگاههای شرط بندی تصمیم گرفتند تا این پول را پرداخت نکنند. همچنین این بنگاهها برای اطلاعات بیشتر در این مورد، جایزه ۵۰ پاوندی تعیین کردند. روزنامهی کرونیکل اسپورت، اولین روزنامهای بود که بحث تبانی را مطرح نموده و برای ادعا کرد که مدارکی نیز در دست دارد تا شک و تردید های ناظران و مسئولان جدیتر شود. آنها با یک توطئهی قدرتمند طرف بودند. سندی ترنبول، آرتور ولی و اناک وست از منچستریونایتد (که تنها وست بازی کرد) و جکی شلدون، تام میلر، باب پرسل و توماس فیرفول نیز از لیورپول در این ماجرا دست داشتند.
به ترتیب از سمت راست: جکی شلدون، باب پرسل، تام میلر و تام فیرفول، بازیکنان متخلف لیورپول
جکی شلدون، بازیکن سابق منچستریونایتد که در لیورپول بازی میکرد، نفر اصلی این تخلفات بود. اکثر تبانی کنندگان بازی نکردند. جرج اندرسون که دو گل بازی را زده بود و فرد پاگنام (بازیکن لیورپول) که عملکرد بسیار بدی داشت، بر خلاف انتظارات هیچ نقشی در این ماجرا نداشتند. توطئهی جکی شلدون بیشتر سعی بر مقصر نشان دادن بازیکنانی مثل جرج اندرسون، فرد پاگنام و بیلی مردیث (بازیکن لیورپول) داشت اما ناموفق بود. بیلی مردیث که پیشنهاد تبانی جکی شلدون را نپذیرفته بود، به عنوان نفر اول شهادت داد. بر خلاف انتظارات، دو باشگاه نقشی در این داستان نداشتند. با توجه به اینکه منچستریونایتد از منطقهی سقوط دور شده بود، آنها این اطمینان را داشتند که پس از جنگ (پس از این فصل، به دلیل جنگ جهانی اول مسابقات موقتاً لغو شد) از سرنوشت نامعلومی برخوردار نیستند چرا که قرار بر این بود که تیم های دستهی اول از شرایط خوبی برای بازسازی تیمشان برخوردار شوند. چلسی که جای منچستریونایتد سقوط کرده بود، در نهایت اسیر این توطئه نشد و پس از وقفهی موقت، دوباره در سطح اول حضور داشت. از این موضوع که بگذریم، بازیکنان مذکور (ترنبول، ولی، وست، میلر، شلدون، فیرفول و پرسل) مادام العمر از فعالیت های فوتبالی محروم شدند. فدراسیون فوتبال انگلستان که برای اولین بار - به صورت جدی - با چنین چیزی برخورد کرده بود، دستور اشد مجازات را داده بود اما نظر آنها بعداً تغییر کرد. آنها گفتند که اگر بازیکنان مذکور عضو نیروی مسلح شوند و در جنگ خدمت کنند، عفو دریافت می کنند. همهی بازیکنان (به جز اناک وست) این پیشنهاد را قبول کردند و پس از آن نیز بازی کردند؛ اما سندی ترنبول در جبهه های جنگ کشته شد.
به ترتیب از سمت راست: اناک وست، سندی ترنبول و آرتور ولی، بازیکنان متخلف منچستریونایتد
اناک وست که به بخش خدمات ارتش سلطنتی پیوسته بود، همیشه به بی گناهی خود اذعان می کرد. پس از پایان جنگ، به دلیل عدم حضور وست در نیروهای مسلح، همچنان محروم بود. نام اناک وست همچون بمب در سراسر انگلستان پیچیده بود.
"تو همان تبانیگر هستی؟"
صبر کن ببینم، تو همان اناک وست معروف هستی؟ همان که تبانی کرد؟"
کار پیدا کردن برای وست از پیدا کردن "الماس کولینانی" دیگر سختتر بود. در نتیجه، اناکوست در ارتش بریتانیا مشغول به کار شد و حتی به درجهی سرجوخه رسید. اناک وست همیشه خود را بی گناه میدانست اما او در سال ۱۹۴۵ عفو شد. در برنامهی عفو عمومی، محرومیت اناک وست ۵۹ ساله برداشته شد؛ اما اناکوست دیگر جایی در فوتبال نداشت. او یک یاغی شناخته می شد، یک خائن. اناک وست که با ۵۹ سال، دیگر حتی توان ورود به حوزهی سرمربیگری را نداشت، دیگر به فوتبال بازنگشت. اناکوست سال ۱۹۶۵ و در ۷۹ سالگی فوت کرد. وی حتی پس از عفو نیز به بی گناهی خود اشاره داشت اما هیچگاه نتوانست آن را ثابت کند. حتی در وصیتنامه و دیگر نوشتههای "کوبنده" نیز چیزی مبنی بر اعتراف او به تبانی نیز یافت نشد. شاید او بیگناه بود؛ شاید هم گناهکار. اما این همهی داستان طولانی ترین محرومیت تاریخ بود که محرومیت ایوان تونی، میتروویچ و حتی محرومیت احتمالی پوگبا نیز پیش آن دست گرمی محسوب شود.
همچنان بخوانید:
پرونده های گمشده، قسمت اول؛ شخص ثالث نقل و انتقالات
پرونده های گمشده، قسمت دوم؛ سوپرلیگ
پرونده های گمشده، قسمت سوم؛ فرار مالیاتی
پرونده های گمشده، قسمت چهارم؛ دوپینگ در فوتبال
پرونده های گمشده، قسمت پنجم؛ فیرپلی مالی در فوتبال
پرونده های گمشده، قسمت ششم؛ تبانی بیخ گوش فوتبال