شاید زمین از بین رفته باشد اما هواداران هنوز اینجا هستند
شاید هرگز در خانه برنده نشده باشیم، و در خارج از خانه هم...
شاید هفتهی گذشته باختیم، و امروز هم ....
اکنون ممکن است از شکوهِ بردن همه چیز زیر آفتاب لذت ببریم
اما ما همیشه سیتی، سوپر سیتی از مین رود خواهیم ماند...
در سال 1922 و در حالیکه شرکت مهندسی سلطنتی بریتانیا در حال ساخت و ساز در شرق شهر منچستر است، چند کولی درست در کارگاه ساختمانی اتراق میکنند. مسئولان به آنها هشدار میدهند که هر چه زودتر آن زمین را ترک کنند. سردسته کولیها از گروه مهندسی اجازه میگیرد تا اتمام فروش خرت و پرتهایشان در آنجا بماند و وقتی با جواب منفی مواجه میشود نفرین میکند:
"هیچ خیری نصیب کسانی که در این زمین زندگی میکنند نخواهد شد..."
یک سال بعد، کار ساخت و ساز به اتمام میرسد و استادیوم مین رود خانهی جدید تیم فوتبال منچسترسیتی است. و سه سال بعد.... منچسترسیتی در مین رود به دسته سه سقوط میکند!
|
مجلل ترین و لوکس ترین خانهها هم به چیزی فراتر از در و پنجرههای نقره فام، لوسترهای بزرگ و سنگهای سفید غول آسا با رگههای طلایی نیاز دارند....
درست مثل جشنهای فاخر یک دههی قبل در استادیوم اتحاد، تابلوهای تبلیغاتی دو طبقه شبیه بروزترین نمایشگاههای اکسپوی جهان، رفت و آمد ستارگان کلاس یک دنیای فوتبال، نیمکتی با ریاست پپ گواردیولا و یک تیم آنالیز خبره و طرفدارانی از پنج قارهی دنیا.... برای طرفداران قدیمی من سیتی، حس و حال بردها و اقتدار برترین تیم فوتبال این سالها و جامهای بزرگ و کوچک در استادیوم اتحاد، با خاطراتی پیوند میخورد که همان روح جاری در کالبد آن خانهی لوکس مجلل است.
خاطرات یک استادیوم قدیمی، یک خانهی پر خاطره و یک زمین مشحون از هزار و یک داستان. از سالهای جنگ تا سقوط به دستهی 2 و 3 و بازگشت دوباره به جمع بزرگان..... خاطرات ورزشگاهی که همزمان با ومبلی، در شمال انگلستان، باعث فخرفروشی طرفداران در شهر منچستر در سالهای بین دو جنگ جهانی بود.... ورزشگاه مین رود در منچستر...
25 آگوست 1923. دوربینها از سرتاسر انگلستان به منچستر آمدهاند تا افتتاح مدرنترین ورزشگاه آن روز انگلستان را در بازی منچسترسیتی و شفیلد یونایتد (بله همان بازی دیشب!) ثبت کنند. یک رقیب بزرگ برای ومبلی لندن، در شمال. سازندگان یک سان (شرکت معماران سلطنتی بریتانیا) و ظرفیت یکسان 8000 نفری..... اگرچه در سالهای بعد، مدیران من سیتی در طرح جاه طلبانه خود، به دنبال افزایش ظرفیت ورزشگاه به 120000 نفر فکر میکنند. منچستر ایوینینگ در یادداشتی پیش از افتتاح مین رود مینویسد:
"تکمیل ورزشگاه در بازهی کوتاه 24 آوریل تا 24 آگوست شگفتانگیز است. یک رکورد بزرگ در ساخت و ساز استادیومهای فوتبال و گواهی بر قدرت تیم معماری سر رابرت مک آلپاین و شرکا"
ساخت استادیوم جدید در شرق منچستر اما مخالفانی نیز دارد. بله، همانطور که گروهی با ترک مین رود و سفر به استادیوم اتحاد در دوران ما مخالفت میکردند، در آن دوران نیز طرفداران قدیمی معتقدند استادیوم قدیمی هایدرود، روح قدیمی باشگاه است و ورزشگاه جدید چیزی فاقد ان هری هیوز پیر یکی از همان طرفداران بدبین است:
"ما در هایدرود بزرگ شده بودیم. باشگاه ما از آنجا شکل گرفته بود. یونایتدی ها به ما طعنه میزدند که الدترافورد ورزشگاه جدیدتری است و در هر نقطه از آن، میتوان به زمین بازی اشراف داشت و بازی را دید. و ما در پاسخ میگفتیم، بله خب، در ورزشگاهی که مثل هایدرود لبالب از جمعیت نباشد، میتوانید همه چیز را به راحتی نظاره کنید! "
هیوز، دربارهی مین رود میگوید:
" همه چیز در آنجا بزرگتر، مدرنتر و رسمیت بیشتری داشت. اما در آن سالها ما گمان میکردیم هیچ طرفداری از رفتن به مین رود لذت نخواهد برد... حالا و پس از دهههای متمادی همهی ما جور دیگری فکر میکنیم... "
هیچکس به وقایع بازی افتتاحیه در مین رود توجهی ندارد گاردین در گزارش بازی و برد 2-1 من سیتی (بله، همان نتیجهی بازی دیروز، البته بدون هالند!) حتی نامی از گلزنان نمیبرد و به جای آن در یک صفحه به توصیف ورزشگاه، امکانات آن، زیباییهای آن و حقایق و اعداد راجع به معماری آن میپردازد... امروز اما و پس از یکصد سال، به وقایع مین رود، گلزنان بازیهای آن، بردها و باختها، مربیان بزرگ روی نیمکت ورزشگاه و... در صدها کتاب و منبع تاریخی و فیلم و مستند و... جز به جز پرداخته شد.
نام ستارگان و تاریخ سازان مین رود از برت تراتمان شجاع دل تا جو کوریگان درون دروازه. کالین بل محبوب، پادشاه کیپاکس و دو رفیق همراهش مارک سامربی و فرانسیس لی، الن اوکس و کینکیلادزه تا کاپیتانهای بزرگ فاتح جام، کاپیتان تتونی بوک تا تامی بوت و از روزهای بازی در دسته دو تا قهرمانی لیگ و اروپا با جو مرسر و بزرگ و دستیارش جان آلیسن در قلب طرفداران من سیتی حک شده. و هنوز هم پیرمردها و پیرزنها، با همان قلب آبی آسمانی، تیم لوکس پپ را در استادیوم اتحاد نظاره میکنند.
سفر از هایدرود نه فقط با تماشای میلی طرفداران که با نفرین کولیهای حاضر در منطقه همراه است. دو فصل در نیمهی دوم جدول و سرانجام سقوط در فصل سوم.... اگرچه با آغاز دههی 1930، به نظر میرسید نفرین کولیها هم از ورزشگاه برداشته میشود.... بازیهای بزرگ، بازیهای تاریخی و ستارگان.... بازی مهم در مین رود
استوک سیتی، من سیتی
دور شش اف ای کاپ
3 مارس 1934
|
84569. عددی که همچنان یک رکورد. در تاریخ اف ای کاپ است. رکورد تعداد تماشاگر در یک مسابقهی اف ای کاپ به جز بازیهای فینال. استوک سیتی با سر استنلی متیوز جوان به مین رود میآید و با جوی فوق العاده مواجه میشود. تماشاگرانی که هر جا، از سکوها تا تیرهای چوبی و فلزی اطراف زمین و جایگاههای ایستاده و.... میزبان را تشویق میکنند. جان گراهام طرفدار من سیتی در سال 2019 و در سن 97 سالگی خاطرات آن بازی را به یاد میآورد
من با عمویم که از طرفداران ستی باشگاه بود به استادیوم رفتیم. آنقدر در اطراف ورزشگاه چرخیدیم تا سرانجام پشت یک دیوار توانستیم جایی برای خود دست و پا کنیم از آنجا دید معرکه ای به زمین داشتیم و بازیکنان داشتیم.... هنگام برگشت اما همه چیز ترسناک بود. یک جمعیت عظیم... عمویم از پش یقهی کت من را گرفته بود و بلندم میکرد تا زیر دست و پا نمانم....
"
و دنی، فرزند بانویی به نام ورا که در سال 2019، 104 سالگی اش را جشن میگیرد میگوید:
مادرم به همراه برادر بزرگش که اکنون مرحوم شده، در آن روز در یک قدمی نقطهی کرنر بودند. آنها به طور شگفت انگیزی داستان گلی که از روی نقطهی کرنر به ثمر رسید را بارها و بارها برایمان تعریف کردند...
خبر خوب برای دوربینهای motd و 35000 طرفدار در روز 9 دسامبر، برگزار شدن بازی من سیتی- تاتنهام است. به رغم زمین پوشیده از یخ. دلیل مسئولین برگزاری بازی سفتی مطلوب چمن زیر یخها برای برگزاری بازیست! منسیتی در راه قهرمانی لیگ وارد برف و موران دسامبر و بازیهای فشرده شده. تیم جو مرسر. در کنار دستیارش مالکوم الیسن. 8 بازی بدون شکست. پیروزی برابر لیدز و و ستهم. گلباران لستر و فولام. مهیای بازی برابر اسپرز.
مایک سامربی مهاجم سیتی، رختکن من سیتی پیش از بازی را اینطور توصیف میکند:
"چیزی که در آن بازی تعیینکننده بود، صحبتهای روانشناسانهی الیسن پیش از بازی بود. ما دربارهی بازی در یخ نگران بودیم اما او طوری با ما حرف زد که باور داشتیم میتوانی روی آب هم راه برویم! با شروع بازی فهمیدیم اصلا زمین فوتبالی در کار نیست. ما اساسا روی یک صفحهی یخ بازی میکردیم. با این وجود قصد ما فقط لذت بردن از آن بود"
جیمی گریوز خیلی زود قریحهی گلزنی خود را به رخ میکشد. حتی زیر برف. تاتنهام 1، من سیتی 0. .. ادامهی بازی اما داستان دیگری دارد. بازی مسلط بازیکنان سیتی روی یخ. کاپیتان تونی بوک دربارهی راز تسلط هم تیمیهایش میگوید:
"وقتی فهمیدم قرار است در این زمین بازی کنیم ایدهای به ذهنم رسید. درسی از مربی دوران نوجوانیام برای بازی در زمینهای یخ زده. به بازیکنان گفتم لایهی چرم بین کف کفشها و میخهای آن را جدا کنند. این باعث میشد میخها بیشتر در برف فرو بروند و با تسلط بیشتری بازی کنیم"
بوک و یارانش نمایش خیرهکنندهای ارائه میکنند. جذابترین تیم فوتبال انگلستان". لقبی که کنت وولستنهولم در گزارش بازی به من سیتی اعطا میکند....
پس از بازی نیکولسن میگوید:
"بازی باورنکردنی بود. میان تیمی که میخواست بازی انجام شود و تیمی که به دنبال لغو آن بود. ما مدام لیز میخوردیم و بازیکنان سیتی طوری بازی میکردند که انگار همه چیز عادیست!"
من سیتی هادرزفیلد
لیگ دسته 2
7 نوامبر 1987
|
حتی در دوران جدید، تحت نظر پپ، با حضور هالند و آگرو و.... هم من سیتی هنوز بردی با تعداد گل 2 رقمی را تجربه نکرده. یک مسابقهی معرکه در سالهایی که به نظر میرسد بار دیگر نفرین کولیها به مین رود بازگشته. سالهای دشوار دههی 80 که من سیتی دوبار به دسته دو سقوط میکند و به لیگ باز میگردد و چهار فصل را در دسته 2 میگذارند در همان سالهای دشوار مین رود اما، چیزهایی برای افتخار وجود دارد. در نوامبر 1987، من سیتی به مصاف هادرزفیلد میرود. تیمی که یکی از بدترین نمایشهای تاریخ لیگ را در طول فصل از خود بر جای میگذارد. با 100 گل خورده در پایان فصل.... 10 درصد تمام آن گلها، سهم منچسترسیتی و طرفداران در مین رود است. در روز برد 10-1 من سیتی برابر هادرزفیلد و سه هتتریک از سه بازیکن من سیتی. تونی ادکاک. پل استوارت و دیو وایت. پل لیک بازیکن آن تیم من سیتی در کتاب خاطرات به سه مهاجم آن تیم اینگونه اشاره میکند:
"وایت با سرعت عالی، استیوارت با قدرت عالی و ادکاک با لمس توپهای فوق العاده در آن روز سه هتتریک به ما هدیه دادند..."
" اگرچه مالکوم مک دونالد سرمربی هادرزفیلد پس از بازی با عصبانیت به چیزهای دیگری معتقد است:
" سه گل آنها آفساید بود! میخره است، ما هم به اندازهی آموقعیت گل داشتیم اما گل اول من سیتی، تیم ما را از هم پاشید..."
از موقعیتهایی که آقای مک دونالد به آن اشاره میکند، سرانجام و در دقیقهی 88 هادرزفیلد به یک گل میرسد و بازی 9-1 میشود در همان دقایقی که در جایگاه معروف کیپاکس مین رود طرفداران من سیتی سرخوشانه شعار" ما منتظر گل دهم هستیم" را سر میدهند.... 1 دقیقه بعد، وایت طرفداران را به خواستهشان میرساند 10-1
من سیتی من یونایتد
لیگ دسته 1
23 سپتامبر 1989
|
تیم همسایه، در روزهای افزایش نجومی فاصله میان نیمه آبی و نیمهی سرخ شهر منچستر، لقب تازهای برای مین رود مییابد. طرفداران من یونایتد، سرمست از بردها و جامها و رکوردهای تاریخی سر الکس فرگوسن در سالهای دست و پا زدن من سیتی مین رود را "تئاتر کمدیها" مینامند.... اگر چه نخستین تجربههای فرگی در مین رود آنقدرها هم درخشان نیست.... سالها پیش از همسایه ی پر سرو صدا خواندن من سیتی و نوشته شدن داستانهای من سیتی و من یونایتد در استادیوم اتحاد، الکس فرگوسن در سال 1989 راهی مین رود میشود. در دورانی که هنوز فرگوسن برای ماندن در من یونایتد مجبور به جنگیدن است و با خرید جدید و رکورد شکن گری پالیستر مشغول ساخت تیم خود است. در کنار پالیستر 2.3 میلیون پاوندی، پل اینس و دنی والاس نیز وارد الدترافورد شدهاند. و این در حالیست که من سیتی به تازگی به دسته یک صعود کرده و از پنج بازی چهار تا را باخته....
پالیستر میگوید:
"بروس و رابسن مصدوم بودند اما هیچ بهانهای وجود ندارد. خنده دار است اما خیلی خوب بازی کردیم، حتی موقعیتهای بهتری نیز داشتیم اما آنها کار خود را انجام دادند...."
و لیک بازیکن من سیتی میگوید :
"پیش از بازی، از ناامید کردن طرفداران مان میترسیدم... صبح روز بازی، هنگام رانندگی به سمت ورزشگاه یک پدر و پسر طرفدار من سیتی را دیدم. با شال و نشانههای مختلف باشگاه به رنگ آبی آسمانی و شور حال فراوان.... چه کسی میتوانست آنها را ناامید کند؟"
فرگی، دربارهی وقایع آن بازی میگوید:
" برای ساعتها دراز کشیدم و سرم را زیر بالش گذاشته بودم.... این یکی از ضعیفترین نقاط دوران مربیگری ام بود.... "
در سمت مقابل به نظر مل ماشین سرمربی من سیتی در آسمانها باشد اما.... پس از 6 بازی سران باشگاه در بیانیه ای او را به علت "عدم کاریزمای کافی برای هدایت تیم" اخراج میکند.
من سیتی تاتنهام
لیگ برتر
22 اکتبر 1994
|
اوزی اردیلز، ستارهی هنرمند آرژانتینی پس از سالهای درخشان بازی در اسپرز، با ساختن یکی از هجومی ترین ترکیبهای سالهای آغازین لیگ برتر، فصل 94/95 را آغاز میکند. ستارههای موفق جام جهانی 1994 ترکیب هیجان انگیزی را در وایت هارت لین ساختهاند. پوپسکیو و دومیترسکوی رومانیایی، تدی شرینگام، سول کمپل و رهبری به نام یورگن کلینزمن. در سمت مقابل، من سیتی نیز با هدایت برایان هورتن به همان اندازه تیمی هجومی است. با پل والش و نائل کوئین. ترکیب آن بازی پرهیجان و صدای جان موتسون یک بازی خاطرهانگیز را در مین رود میسازد. یک برد درخشان 5-2...
یک دهه بعد من سیتی برای آخرین بار در مین رود به میدان میرود. خاطرات تلخ و شیرین در ورزشگاه باقی میماند و چند سال پس از ترک ورزشگاه، وقتی استادیوم نونوار اتحاد تصاویر تازهای از باشگاه شرق منچستر به تمام جهان نمایش میدهد مینرود تخریب میشود. حالا روی ویرانههای آن استادیوم قدیمی شهرکی ساخته شده. و نشانهی استادیوم مین رود در آن، علامت گذاری نقطهی وسط زمین در میان آن شهرک پرهیاهوست.... چه کسی میداند، کولیها بهتر میدانند؛ ساکنان زمین از زندگی در آنجا خیری خواهند دید یا نه؟