به قلم جاناتان ویلسن در شمارهی آگوست world soccer
شاید سختترین جنبهی مربیگری، ساخت یک تیم جدید از دل تیم موفق قبلی است. خصوصا در این دوران که زمان نشستن مربیان روی نیمکت تیمها بسیار بسیار کوتاه شده و اخراج مربی، برای روسای باشگاه و طرفداران اولین گزینه است. این همان وظیفه ای است که پس از کسب رتبهی پنجم فصل قبل لیگ برتر، یک سال بدون جام و خداحافظی سربازان کهنه کار قدیمی بر دوش یورگن کلاپ قرار گرفته.... ساخت یک لیورپول جدید...
|
نوسازی، چالشی است که مربیان بزرگ تاریخ فوتبال انگلستان در مواجهه با آن سرنوشت متفاوتی داشتند؛ بیل شنکلی، کمی دیر و وقتی لیورپول در اف ای کاپ 1970 برابر واتفورد دسته دومی حذف شد، به فکر خداحافظی با پیرمردهای تیم خود افتاد. دان ریوی به جای طی کردن روند نوسازی در لیدز، الندرود را ترک کرد، آرسن ونگر در چالش اول خود با موفقیت تیم را بازسازی کرد اما در نوبت دوم، با استفاده از همان فرمول قدیمی شکست خورد و البته سر الکس فرگوسن که او را استاد بی بدیل این کار میدانیم. بازسازی که در سال 1995 و پس از نایب قهرمانی لیگ و اف ای کاپ، با فروش ستارههای تیم، مارک هیوز، پل اینس و آندری کانچلسکیس اغاز شد و پس از آن فرگی در طول 20 سال بارها و بارها آن را به بهترین نحو انجام داد.
برای یورگن تا به حال چنین بازسازی به طور کامل انجام نشده. او در ماینتس و سپس دورتموند، دورههای هفت ساله را گذرانده. از طرفی ماهیت کار در تیمی مثل دورتموند به گونه ایست که شما فرصت زیادی برای ساخت تیم اصلی ندارید؛ مشتریان مداوم در مقابل در صف کشیدهاند و شما مجبورید نوری شاهین و کاگاوا را خیلی زود به رئال مادرید و من یونایتد بفروشید. سپس گوتزه، لواندوفسکی، هوملتز، گوندوگان و....
در اکتبر سال قبل، یورگن وارد هفتمین سال مربیگری در آنفیلد شد. صحبت از اینکه روشهای او در این هفت سال قدیمی شده، بسیار سطحی است اما و به همان اندازه باید بدانیم که تغییر و نوسازی ناگزیر است و کدو تنبل تر و تازه، از درون خوراک موشها شده.....
برای بررسی هر چیزی، مطالعهی پیش زمینهها ضروری است؛ و زمینههای افول فصل قبل را باید در فصل پیش از آن جست. فصلی که لیورپول فقط دو بازی تا فتح چهارگانهی بینظیر فاصله داشت. در چنین شرایط، آغاز یک فصل تازه با افت شدید سطح فیزیکی و ذهنی بازیکنان اجتناب ناپذیر است. لیورپول، 68 روز پس از فینال پاریس در آخرین بازی فصل 2021/22، در آغاز فصل جدید به مصاف فولام رفت. از همان بازی اول در کراوین کارتریج مشخص بود که چیزی در تیم کلاپ درست کار نمیکند. خبری از تند و تیز بودن معرکه قرمزها در پرسینگ نبود.
چنین چیزی را قبل تر و در مقاطعی در سالهای کووید نیز دیده بودیم. در بازی که آنها 7-2 به ویلا باختند، ضعف در پرسینگ به عنوان مهمترین نقص برشمرده میشد. پرسینگ، همان چیزی که لیورپول در عصر را کلاپ را با آن شناخته ایم. عنصری که لیورپول با موفقیت در آن توانسته بود با وجود بودجهی محدودتر نسبت به رقبا خود را با جامهای قهرمانی برساند. و البته از سوی دیگر، هرگونه کاستی در این تاکتیک آسیبها و ایرادات تیم را عیان خواهد خواهد کرد. به عنوان مثال ترنت الکساندر آرنولد به عنوان یکی از برترین مدافعان راست هجومی در جهان؛ بدون پرس شدید و تسلط لیورپول در زمین حریف، فضا برای بالهای کناری رقبا باز خواهد شد و در نتیجه ترنت تحت فشار قرار خواهد گرفت. چیزی که باعث کاهش نقش هجومی او میشود و ضعفهای او در دفاع را آشکار میسازد.
حتی ویرجیل فن دایک نیز در فصل قبل کمتر به عنوان رهبر تیم به چشم میآمد. چیزهایی که در مجموع این سوال را به وجود اورد:
حالا از نظر فیزیکی، سایر تیمهای لیگ برتر قدرت برابری با لیورپول را پیدا کردهاند؟
اگر پاسخ منفی باشد پس کلاپ به یک بازنگری اساسی نیاز دارد. مصدومیتها در فصل قبل یک مسالهی مهم و اساسی بود. آیا بروز گاه و بیگاه آنها تصادفی است؟ یا نتیجهی سبک بازی پرفشار تیم است؟ در خط میانی چطور؟ میلنر، کیتا، هندرسون و فابینیو تیم را ترک کردهاند. آیا از دست رفتن شرایط ایدهآل بازیکنی مثل فابینیو در 29 سالگی ناشی از همان سبک بازی با پرس شدید است؟ و میتوان چنین چیزی را فن دایک در 32 سالگی هم تعمیم داد یا باید چنین چیزهایی را فقط به سن نسبت داد؟
به اندازهی سوالات دربارهی بازیکنان در زمین، سوالاتی نیز راجع به تغییرات در کادر فنی وجود دارد. با این حال یورگن کلاپ، به سادگی آقای معمولی پروژهی خود را آغاز کرده. پس از جوان سازی خط حمله با ورود لوئیز، ژوتا و داروین به جای مانه، صلاح و فرمینیو، حالا او به سراغ خط هافبک رفته. سوبوسلای و مک البستر، دقیقا همانهایی هستند که انتظار میرفت کلاپ به سراغشان برود. از یک طرف خبری از هزینهای دیوانه وار و زیر پا گذاشتن برخی سنتهای قدیمی در آنفیلد برای خرید بلینگام نیست و از سوی دیگر پسران 24 و 22 ساله با انرژی مضاعف و پویایی خود برای به حرکت درآوردن تیم به ترکیب وارد شدهاند. یورگن میتواند با ترکیب دو خرید جدید و گاکپو (یادداشت ویلسن قبل از خرید اندو نوشته شده) در خط هافبک همه را امیدوار کند. و همچنین با درخشش داروین و داگلاس لوئیز در خط حمله اما.... هنوز برخی سوالات اساسی پابرجاست. پاسخ به سوالاتی عمیق تر پیرامون فلسفهی بازی، تغییرات محیط و.... که کلاپ را درگیر خود کرده.....