شاهزاده هری در یک انتقال ۱۰۰ میلیونی به مونیخ می آید، به ایالت باواریا. در زمانی که بایرن مونیخ با توماس توخل، سرمربی فاتح لیگ قهرمانان، در سودای یک سه گانه ی ناممکن است، هری کین به عنوان آخرین مبارز انگلیسی به آلمان می آید تا تاریخسازی کند. |
هری، یک مهاجم گلزن و مدرن و کامل (مهاجم کامل اصطلاحی است برای مهاجمانی که توانایی بازیسازی، خلق موقعیت، گلزنی با سر و شوت زنی را دارند.) است و تمام آنچه هست که هر تیمی در خط حمله به آن نیاز دارد. هری کین، برترین گلزن تیم ملی انگلیس و برترین گلزن تاریخ تاتنهام، فردی که دومین گلزن برتر لیگ برتر است، آماده ی خودنمایی در آلیانتس آرنا می شود. بایرنی ها، با خرجی کلان و بی سابقه توانسته اند که کاپیتان تیم ملی انگلستان را به حضور در باواریا راضی کنند. با وجود دردسر های مذاکره با دنیل لوی، مدیر سرسخت و کله خراب انگلیسی، آنها با موفقیت در انتظار هواپیمای کین می مانند و از او استقبال می کنند. هری، با وداع با هم تیمی ها، هم وطن ها و... راهی مونیخ شده است تا این بار و پس از مدت ها نه با پیراهن سفید، بلکه با پیراهن سرخ رنگ بایرن مونیخ به میدان برود.
چه خوش شانس هستند مونیخی ها که رقیب مهمی برای جذب شاهزاده نداشتند؛ اما پرنس هری چالش های مهمی در ایالت باواریا پیش روی دارد، آن هم با توجه به شروع بوندسلیگا.
تو، یک مرد ۱۰۰ میلیونی هستی |
همه چیز شگفت انگیز است. بایرن مونیخ با ۱۰۰ میلیون یورو به علاوه ی ۲۰ میلیون پاداش، موفق به جذب هری کین انگلیسی می شود. کاپیتان تیم ملی انگلیس، حالا تبدیل به گران ترین خرید تاریخ بایرن مونیخ شده است. او همچنین با دستمزد ناخالص ۲۵ میلیون یورویی، تبدیل به پردرآمد ترین بازیکن باشگاه شده است. بایرنی ها برای جذب هری دست به آب و آتش زده اند. ریخت و پاش بزرگ باواریایی ها اما برای یک چیز است؛ قهرمانی های بیشتر. آنها انتظار دارند که بهترین گلزن تاریخ تیم ملی انگلیس در مونیخ بتواند که یاد و خاطره ی لواندوفسکی را زنده کند و یا حتی پا را فراتر از عملکرد او بگذارد. در FCB، همه منتظر هستند که هری کین بتواند که حداقل ۳۰گل در فصل اولش به ثمر برساند، در بازی های بزرگ موثر باشد و در لیگ قهرمانان نیز شماره یک باشد. هری در بلبشوی یکی دو ساله ی تاتنهام درخشیده است؛ اما او در این آشفته بازار، بدون سقف انتظارات بالا به تثبیت جایگاه خود پرداخته است. هری کین، در تاتنهام با انتظارات استاندارد مواجه بوده است. در تیمی که چند سالی است که یک سرمربی ثابت نداشته است، چند سالی که رایان میسن هر دفعه به عنوان گزینه ی موقت وارد دفتر دنیل لوی می شود، هری کین در لیگ انگلیس، در میان هوادارانی که هم وطن او هستند، توانسته است که به بهترین گلزن تاریخ تاتنهام (در همه ی رقابت ها) تبدیل شود. پر بیراه نیست که هری از توانایی های فنی بالایی برخوردار است؛ اما پرنس هری در لیگ قهرمانان به عنوان بهترین بازیکن نبوده است. هری، سال بد خود را در لیگ قهرمانان با هدایت آنتونیو کونته را پشت سر گذاشته است و در مونیخ هیچ توجیحی برای سالی بد قابل قبول نیست. هری در لیگ برتر انگلیس با عملکرد درخشان همراه بوده است اما او گاهی رقابت آقای گلی را به بازیکنانی نظیر هالند باخته است. در مونیخ و در تیم پر ستاره ی توماس توخل، همه چیز برای آقای گلی شاهزاده در بوندسلیگا محیا است. برای سرخ ها هیچ علتی قابل پذیرش نیست و آنها از هری انتظار یک "مهاجم ۱۰۰ میلیونی" و مردی برای درخشش در همه ی رقابت ها را دارند. بله، هری دیگر یک مرد ۱۰۰ میلیونی است.
از جنگ جهانی دوم گرفته تا در خود فوتبال، رابطه انگلیسی ها با آلمانی چیزی فراتر از یک دشمنی ساده است. از فینال جام جهانی ۱۹۶۶، نیمه نهایی جام جهانی ۱۹۷۰ و یورو ۱۹۹۶ گرفته تا اخیراً یورو ۲۰۲۰. هنوز زود است که ژرمن ها به یاد ببرند که هری چگونه در ومبلی بر غم آنها افزود و چگونه به رویای یورو خاتمه داد. کاملاً درست است که آنها هیچ کینه و خصومتی به سبک مردم آمریکای جنوبی نسبت به کین ندارند اما انتظار محبوبیت بیش اندازه ی او در مونیخ را می توان کمی غیر منصفانه دانست. درست است که هواداران بایرن عاشق هری شده اند اما جادوگر انگلیسی نباید انتظار محبوبیتی که در اسپرز داشت را اینجا، یعنی مونیخ هم داشته باشد. بدیعی است که وقتی پای بهترین گلزن تاریخ تاتنهام، بهترین گلزن ملی انگلیس و کاپیتان حال حاضر تیم ملی در میان باشد، هری کین حمایت همه جانبه هواداران خودی و حتی هواداران رقیب را داشته باشد. باواریایی ها عاشق یک مهاجم گلزن و مدرن هستند اما این واضح است که هری هیچ وقت سِمَت "شاهزاده" را در بایرن دریافت نخواهد کرد. او در مونیخ شاهزاده نیست و نخواهد شد چرا که هری شاهزادگی را در لندن جای گذاشت و حالا باید با این موضوع کنار بیاید.
و نشریات...نشریات در آلمان بدان شکل انگلیسی نخواهند بود. با خلقیات بی روح، جدی و بی رحم آلمانی ها، هری نباید انتظار تمجید های سابق و انتقادات ملایم را داشته باشد. کافی است که هری سه بازی پیاپی را گل نزد تا از در و دیوار کنایه های مجلات و رسانه ها همچون تیری به سوی هری پرتاب شود! در مونیخ و آلمان انتقادات تیز و تلخ است. در آنجا حتی تمجید ها هم رنگ و بوی دیگری دارد. می توان از نشریاتی مثل بیلد و کیکر انتظار یک تمجید کنایه آمیز را داشت. ناسلامتی در آلمان با نشریه ای همچون اشپیگل طرف هستیم که رسوایی تاریخی رقم زد و سردبیرش با وزیر دفاع وقت آلمان به مشکل خورد. این ماجرا به حدود ۶۰ سال قبل بر می گردد و آلمان دستخوش تغییرات بزرگی شده است اما می توان همچنان انتظار داشت که تیغ شمشیر این رسانه ها، پس از هر بازی بد، زیر گلوی شاهزاده هری برود. بله هری، تو باید به خلق و خوی آلمانی ها عادت کنی.
به اف سی هالیوود خوش آمدی، هری! |
با داستان های اخراج جولیان ناگلزمان و روی کار آمدن توماس توخل، باواریایی ها نشان دادند که هنوز هم رگه هایی از آن اف سی هالیوود قدیم را می توان در آنها یافت. اف سی هالیوود، سناریویی هایی هالیوودی و شاید غیرقابل باور که در بایرن مونیخ می توان به خوبی آنها را یافت. در مونیخ، هیچکس و هیچ چیز نمی تواند تضمین قطعی برای سرنوشت سرمربی ها، مربی ها، بازیکن ها و حتی عوامل اجرایی داشته باشد. اینجا اف سی هالیوود است، پس نباید از هیچ چیزی شگفت زده شد. واژه ای که در رختکن باشگاه آشناست و در مصاحبه های بازیکن ها نیز یافت می شود، باند و گروه های بازیکن هاست؛ عجیب به نظر نمی رسد. بازیکنان با سابقه که چندین سال با یکدیگر رفاقت داشته باشند، بازیکنان با ملیتی یکسان و... همه و همه گروه هایی هستند که ممکن در باشگاه های بزرگ و کوچک با آنها مواجه شد؛ اما در بایرن مونیخ با نسخه های متفاوت تر از آنها طرف هستیم. وقتی به اواسط فصل پیش و درگیری های ناگلزی جوان با دسته ی قدرتمندی از بازیکنان بایرن مونیخ بر می گردیم و سپس به اخراج بعید از نظر های او نگاه می کنیم، شاید آن شایعات رسانه ای برایمان چندان اشتباه نباشد. در میان اخراج ناگلزمان، سه دلیل به چشم می خورد: "عملکرد ضعیف در چند بازی اخیر، میل کان و حمیدزیچ به از دست ندادن فرصت همکاری با توخل و درگیری با بازیکنانی همچون نویر." اخراج مربی دروازه بان های سرخ ها که دوست صمیمی مانوئل نویر بود، بذر اختلافات نویر با سرمربی سابق و از دست دادن رختکن توسط ناگلزمان را کاشت. در موردی دیگر، می توانیم دوباره فلش بکی به فصل پیش داشته باشیم؛ زمانی که ناگلزمان اعلام کرد که در رختکن آنها یک "جاسوس" است. این خبر شوکه کننده را نمی توان یک شایعه دانست، به خصوص وقتی که جولیان جوان در صورت عدم اطمینان چنین سخنی را عمومی نمی کرد. قابل تصور است که چنین شایعه ای چطور فضای غیرقابل اطمینانی را بین بازیکنان ایجاد می کند و حتی روابط آنها را در هم می شکند. در مورد بعدی، باید به صحبت های اولی هونس پس از بازگشت به بایرن مونیخ اشاره کنیم. اولی هونس اشاره می کند که در آینده به طور کامل شبکه ی ارتباطی لوتار ماتئوس را قطع خواهد کرد و به او و امثال او اطلاعات کمتری خواهد رسید. بله هری، پا فراتر از محدوده ات نگذار!
با تمام این اوصاف، می توان کار هری کین را مونیخ را دشوار قلمداد کرد. هری باید با تفاوت میان دو باشگاه، دو لیگ و صد البته دو کشور کنار بیاید و خود را با شرایط موجود در ایالت باواریا وفق دهد. از وی انتظارات زیادی می رود و چه بسا انتظار می رود که او از پس این توقعات بر آید و مسیر موفقیت خود و تیم توماس توخل را رقم بزند. او، به عنوان مهره ی مهم و کلیدی FCB، باید بتواند که عملکرد و ثباتی همچون دوران حضورش در تاتنهام و حتی فراتر از آن را به نمایش بگذارد و شادی و افتخار را به هوداران موجود آلیانتس آرنا تقدیم کند.