بهانه هایی که کم کم خسته کننده میشود. |
تو تاریخ فوتبال و در هر کشوری همیشه بحث های اعتراض هوادارا به وضعیت تیم شون مطرح بوده، اعتراضاتی مثل نتیجه نگرفتن تو بازی ها، بحث های داوری، روند نقل و انتقالات تیم و ... این مشکلات برای هر تیمی ممکنه پیش بیاد، بی لیاقتی مدیران، مربی ها یا بازیکنان یا هر چی، اما داستان از اونجایی شروع میشه که این مشکلات رو سازمان یافته بدونیم و بگیم اراده هایی برای موفق نشدن تیم ما از بیرون زمین وجود داره!
خلاصه که این پدیده رایج در لیگ ایران رو میشه گفت توهم توطئه. توهمی که بعد از قهرمانی های متوالی پرسپولیس خیلی شدت گرفت.
مشکل این بود که هوادارای تیم شکست خورده نمیتونستن موفقیت های تیم رقیب رو تحمل کنند و خواستند فکر کنند پرسپولیس موفق شده چون وزیر و داور حمایتش کردند. تفکری که پذیرشش برای هوادارای زخم خورده خیلی ساده بود، پیج های افراطی هوادارای هم که بازدید و نون شون رو توی همین توهم توطئه میدیدند به این موضوع پرداختند و رسما این موضوع به یکی از کل کل های اصلی لیگ ایران تبدیل شد.تیم برانکو شایسته تقدیر بود، مشخصا ارزش تیم برانکو با این صحبت ها پایین نمیومد. پرسپولیس با این صحبت ها بیشتر و بیشتر انگیزه میگرفت و به هیچ حریفی رحم نمیکرد. برانکو تفکر برنده و رو به جلو بودن رو به پرسپولیس تزریق کرد، هوادارا به برانکو اعتماد داشتند و نگرش حرفه ای مربی، پرسپولیس رو از افتادن تو دام بهانه گیری حفظ میکرد.
تفکری که امثال علی دایی نداشتند، دایی تو لیگ ۱۳ با پرسپولیس نایب قهرمان شد و قهرمانی رو به فولاد داد. اما نگرش دایی حرفه ای نبود، هوادار ها و دایی اونقدر درگیر اشتباهات داوری فصل گذشته بودند که فصل اینده رو به کل فراموش کردند و تفکر بهانه گیری باعث شد اون فصل پرسپولیس رنگ موفقیت رو نبینه. پرسپولیس اون سال هشتم شد و ثابت شد با بهانه گیری تیمی موفق نخواهد شد.
این موضوع با رفتن سلطانی فر هم به اتمام نرسید، اما اینبار شروع کننده ماجرا پرسپولیسی ها بودند! به دست اوردن ۵ قهرمانی متوالی خواسته هواداران رو به اوج خودش رسونده بود، پرسپولیسی ها فکر میکردند فقط با جمله (اما ما قهرمان خواهیم شد) موفق میشن و بی توجه به ضعف های تیم لیگ ۲۱ رو شروع کردند.
نتیجه هم مشخص بود، تیم فرهاد مجیدی برای قهرمانی کاملا مصمم بود و پرسپولیسی ها که بعد از ۵ سال داشتند عنوان نفر اول بودن رو از دست میدادند سراسیمه موفقیت های استقلال رو به وزیر جدید ربط دادند به طوری که گل محمدی بعد از مساوی در دربی برگشت به قدری تحت تاثیر این صحبت ها بود که با یک مصاحبه طوفانی هم خودش و هم پرسپولیس رو به حاشیه برد.
اون لیگ با قهرمانی بدون شکست استقلال پایان یافت اما این باز هم پایان ماجرا نبود.اما لیگ ۲۲ نشون داد اون تیم فرهاد مجیدی فقط یک جرقه بود. روز از نو و روزی از نو! استقلال فصل گذشته هیچ شباهتی به استقلال لیگ ۲۱ نداشت، سرمربی که فقط به دنبال حواشی بود و یکی در میون محروم میشد. استقلالی ها هم این رفتار های زننده رو میدیدند اما با عبارتی مثل (با مربی مثل ساپینتو داور حق مون رو نمیتونه بخوره) با ساپینتو ادامه دادند. رفتار های این مربی پرتغالی به قدری سخیف بود که در کنفرانس خبری هوادار هارو به شعار و پرتاب سنگ علیه بیرانوند و بازیکنان پرسپولیس ترغیب کرد. نتیجه این کار ها هم خیلی زود مشخص شد. باخت در دربی برگشت و از دست دادن جام حذفی مقابل پرسپولیس نتیجه کار ریکاردو بود.
در این دو دربی برتری پرسپولیس در مقابل استقلال واضح بود اما استقلالی ها باز هم برد پرسپولیس رو به داور و وزیر ربط دادند و نشون دادند فرهنگ بهانه گیری رو هنوز هم حفظ هستند!
و اما اکنون، از لیگ ۲۳ هنوز چیز زیادی نگذشته اما فرهنگ بهانه گیری باز هم بین هواداران تیم ها پاسکاری میشه. موضوعی که فقط به ضرر تیم هاست. بازیکنا هم که بازی رو کامل یادگرفتند، یا قهرمان میشن و پز قهرمانی رو به هوادار میدن یا قهرمان نمیشین و پشت این توهم توطئه مخفی میشن و خیلی راحت قرارداد میلیاردی خودشون رو بدون عملکرد فنی خاصی دریافت میکنند و به ریش هوادار میخندند.
امسال هم باید ببینیم هواداری کدوم تیم قربانی این دور باطل میشوند، قصه ای که ظاهرا سر دراز دارد...