مطلب ارسالی کاربران
فوتبال و دنیای عجیب هوادارن
پژوهشهای بسیاری درباره هواداری فوتبال وجود دارد که هدفشان یافتن دلیلی منطقی برای هواداری است. میدانستید اگر مرد باشید، وقتی تیمتان میبرد سطح تستوسترونتان افزایش پیدا میکند و وقتی تیم میبازد سطح آن کاسته میشود؟ اگر تیمتان ببرد، میزان مصرف چربی اشباع شده توسط افراد ۹ درصد کاهش پیدا میکند، اما اگر ببازد میزان مصرف این چربی ۱۶ درصد افزوده میشود؟
هواداران برنده، خوشبینتر و امیدوارتر هستند، جذابیت جنسی خود را بالاتر احساس میکنند و تعدادی از پژوهشها نشان میدهد که از نظر مالی امیدوارتر هستند. اگر تیمتان خوب بازی کند، احتمال اینکه به زندگی خود امتیاز بالاتری بدهید، بیشتر میشود.
مشخص است که هواداران تیم بازنده در جهت معکوس ایستادهاند و حتی گاه رفتارهای ضداجتماعی از خود بروز میدهند. نرخ بعضی از جرائم پس از باخت یک تیم بالاتر میرود. ساعاتی پس از یک باخت غیرمنتظره، میزان خشونتهای خانگی ۱۰ درصد افزایش پیدا میکند. دیگر پژوهشها نشان دادهاند پس از هر بازی، فارغ از نتیجه نهایی آن، میزان خشونت افزایش پیدا میکند و الکل، اصلیترین عامل بروز این نوع خشونت شناخته شده است.
بدرفتاریهای دیگر هواداران خوشخیمتر است. یکی از محبوبترین این رفتارها برای من خرافاتیبودن هواداران است. خود من یکی از متبحرترین هواداران در این حوزه هستم، اگرچه زمانی که از ورزش فاصله دارم، خود را نسبت به این چرندیات ایمن احساس میکنم. در بازیها، همان لباس شانس فوتبالیام را میپوشم و سعی میکنم رنگ تیم مقابل در هیچ بخشی از لباسهایم وجود نداشته باشد. یک طلسم شانس هم دارم. وقتی بازی درحال انجام است هرگز به صفحه امتیازها نگاه نمیکنم. برای خوششانسی تیمام به تخته میزنم و کنار هواداران تیم رقیب نمینشینم. البته این یکی، دیگر خرافات نیست، واقعیتش آنها آزارم میدهند.
اگر تا پایان بازی سلامت باقی بمانید، احتمالا به «سوگیری تأییدی» مبتلا خواهید شد؛ تمایل به جستوجو برای یافتن توضیحی که بتواند باورهایی که عمیقا به آنها اعتقاد دارید را تأیید کند. اگر تیمتان ببرد، احتمالا برد را درونی میکنید، پیروزی را به عالیبودن تیم، مربی و باشگاه ارتباط میدهید. اما اگر تیمتان ببازد، فرافکنی میکنید، داور را ملامت میکنید، از وضعیت بازی گلایه میکنید یا دیگر پدیدههایی که خارج از دایره کنترل تیمتان است را مقصر باخت تیم اعلام میکنید.
فوتبال و عشق هردو موضوعاتی هستند که کاملا آزمایشنشده و ناشناخته باقی ماندهاند. فکر میکنم بهترین توصیه برای هواداران ورزشی این باشد که در آرامش از بازیها لذت ببرند؛ درست مانند عشق، ممکن است شما راه خودتان را بروید، اما عشق در مسیر شما حرکت نکند و شما برای یافتن پاسخ چراها و از کجاها، سرگشته و سردرگم شوید. طلسم شانستان را نزدیک بهخود نگه دارید و فراموش نکنید، همیشه سال بعدی هم وجود دارد.