yahrnam bloodborneآرزوهام خیلی زیاد بود . خلاصش اینه من از هر چیزی بیشتر میخوام . بچه که بودم سعی میکردم با ژن مامان بابام بجنگم و قدم بلند شه ولی خب نشد مامان بابام بلند نبودن . بعد پزشکی قبول شم که شدم این ترم علوم پایه دارم . پولدار شم که فعلا نشدم . خیلی تحمل اینکه دیگرانو بالاتر از خودم ببینم ندارم . اصلا دوست ندارم چیزیو نداشته باشم نه اینکه لوس بار بیام این حوری بار اومدم که اگر کسی چیزی داشته باشه ازش نگیرم سعی کنم خودمم اونو داشته باشم که خب خیلی بهم ضرر زده و اعصابمو بهم ریخته چون من اصلا نتونستم خودمو بپذیرم درست حسابی . یعنی اینکه مثل آب راکد راضی باشم برایم تعریف نشدست . دوست دارم اقیانوسو و ساحلاشو داشته باشم و خب خیلی سخته . توضیحم زیاد شد ولی خب من این شکلیم . از همه چیز بیشتر میخوام و اینکه اصلا لذت بردن از داشته رو یاد نگرفتم . برام سریعا عادی میشه و بازم میخوام .آرزوهای من این شکلی بوده .