در تاریخ معاصرمان آمده است که سید محمد تدین نایب رئیس مجلس پنجم شورای ملی در روز ۹ آبان ۱۳۰۴ خورشیدی، در لایحهای خلع سلطنت احمدشاه قاجار و حکومت موقت را به مجلس ارائه کرد. این لایحه نیز در همان روز به تصویب رسید. این لایحه بر سلطنت یکصد و پنجاه ساله قاجارپایان بخشید.
مردم جهان وقتی میخواهند از افتخارات پادشاهان کشورهایشان بگویند؛ میگویند فلان پادشاهمان کشور گشا بود و از اینجا تا آنجای جهان را به ناماش فتح کرد. از افتخارات پادشاهان ایرانی دوره قاجار اما کشور فنایی بود. به این شکل که با قراردادهای ننگین، از آنسر تا اینسر ایران پهناور را به کشورهای دیگر میبخشیدند و با کم کردن مساحت کشورمان؛ بر مساحت اقلیم و کشورهای دیگر میافزودند.
آغاز این بذل و بخشش در دوره قاجار با فتحعلی شاه، دومین پادشاه دوره قاجاریه و قرارداد و یا همان عهدنامه گلستان بود. عهدنامه گلستان به دنبال جنگهای اول ایران و روسها و به عنوان عهدنامه یکجانبه از سوی تزارها به ایران تحمیل شد. طی این عهدنامه ولایتهای قره باغ، خانات شکی، گنجه، شیروان، قبه، دربند، باکو، باکو و بخشهایی از طالش از خاک ایران جدا و به خاک روسیه اضافه شدند. این قرارداد در سال 1813 ملادی امضا شد و در این قرارداد 232 هزار کیلومترمربع از خاک ایران جدا شد.
آتشِ عهدنامه گلستان
گلستان از توابع قره باغ بود و عهدنامه میان قاجارها و روس ها در آنجا امضا شد. این عهدنامه در ۱۱ فصل و یک مقدمه نوشته و در ۲۹ شوال ۱۲۲۸قمری. ۱۲ اکتبر ۱۸۱۳میلادی با حضور سفیر انگلیس سرگوراوزلی، به وسیله میرزا ابوالحسنخان شیرازی نماینده ایران و نیکولا نماینده فوقالعاده تزار و سردار روس ارمولوف به امضاء رسید.
فواصل این عهدنامه عبارت اند از:۱ـ متوقف شدن جنگ و نزاع بین دولت های ایران و روس و برقرار شدن صلح و دوستی بین طرفین، ۲ـ باقی ماندن نیروهای دوطرف در همان مناطق زمان انعقاد معاهده، ۳ـ تعهد ایران برای دوستی با روس ها و واگذاری قره باغ، گنجه، شکی، شیروان، دربند، باکو، گرجستان، داغستان، موقان، و بخش هایی از تالش به روسیه، ۴ـ همکاری روس ها با ولیعهد ایران در صورت درخواست کمک و پرهیز از دخالت در اختلافات داخلی بین شاهزادگان ایران، ۵ـ آزادی کشتی های روسی برای حضور در دریای مازندران و ایجاد محدودیت های دریایی برای ایران، ۶ـ مبادله اسرای طرفین، ۷ـ مبادله سفیر بین ۲ کشور و تأمین امنیت و رفاه هیأت های ۲ کشور، ۸ـ فعالیت تجار ۲ کشور بر اساس مقررات، ۹ـ تعیین نحوه دریافت حقوق گمرکی از کالاهای ۲ کشور، ۱۰ـ مجاز بودن بازرگانان طرفین برای فروش کالاهای صادراتی به کشور یکدیگر و خرید کالاهای مورد نیاز کشور خود، ۱۱ـ ملزم شدن طرفین به تداوم صلح و دوستی.
طی فصل سوم این عهدنامه؛ ولایت های قرهباغ و گنجه و خانات شکی، شیروان، قبه، دربند، باکو و قسمتی از طالش که در زمان عقد قرارداد در تصرف روس ها بود به روسیه منضم شد. همچنین ایران از هرگونه ادعایی نسبت به گرجستان و داغستان، مینگرلی، آبخازی، شوره گل، آچوق باش و کورنه صرف نظر کرد و این معاهده ننگین آغازگر تکه تکه شدن خاک ایران در دوره قاجار بود.
با وجود انفصال بخشهای قابل توجهی از خاک ایران اما همچنان حدود مرز ایران با روسیه نامشخص بود و عهدنامه گلستان فقط بهانه روس ها برای بدست آوردن ماوراء قفقاز بود. همین ابهام در مرزها و البته اعطای امتیاز کشتی رانی آزاد به روس ها در آبهای خزر؛ 13 سال بعد دوره جدیدی از جنگهای ایران و روسیه را آغاز کرد.
ترکمانچای و جدایی بخشهای دیگر از خاک ایران
در دوره جنگ های دوم ایران و روسها وقتی نیروهای روسیه به تبریز رسیدند و مانعی بر سر راهشان نبود؛ فتحعلی شاه قاجار تقاضای صلح کرد و زیر بار عهدنامه ترکمانچای رفت.
عهدنامه ترکمانچای در یکم اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی امضا شد. برای امضای این پیمان از طرف فتحعلی شاه، میرزا ابوالحسنخان شیرازی و اللهیارخان آصفالدوله و از طرف امپراتوری روسیه، ایوان پاسکویچ حضور داشتند. این عهدنامه در ۲ بخش سیاسی و بازرگانی، به ترتیب در ۱۶ و ۹ مادّه، تنظیم شده بود و در هر کدام شرایط سنگینی را به مردم و حکومت ایران تحمیل شد. در عهدنامه ترکمانچای نیز خانات نخجوان، خانات تالش و خانات ایروان به تصرف روسها درآمد. تمام مساحت بخشیده شده از سوی مقامات قاجار در دومین عهدنامه با روسها؛ 40 هزار کیلومتر مربع بود.
در مفاد عهدنامه ترکمانچای آمده است: الحمدالله الوافی و الکافی بعد از انعقاد عهدنامه مبارکه گلستان و مبادلات و معاملات دوستانه دولتین علیتین و ظهور آداب کمال مهربانی و یکجهتی حضرتین بهیٌتین به مقتضای حرکات آسمانی برخی تجاوزات ناگهانی از جانب سر حد داران طرفین به ظهور رسیده که موجب سنوح غوایل عظیمه شد و از آن جا که مرآت ضمایر پادشاهانه جانبین از غبار این گونه مخاطرات پاک بود، اولیای دولتین علیتین تجدید عهد مسالمت را اهتمامات صادقانه و کوشش های منصفانه در دفع و رفع غایله اتفاقیه به ظهور رسانیده عهدنامه مبارکه جدید به مبانی و اصولی که در طی فصول مرقومه مذکور است مرقوم و مختوم آمد به مهر وکلای دولتین علیتین و در ماه شوال در سال هزار و دویست و چهل و نه هجری به امضای همایون شرف استقرار و استحکام پذیرفت. بر اولیای دولتین لازم است که از این پس در تحصیل موجبات مزید دوستی و موافقت اهتمامات صادقانه مبذول دارند و اسباب استحکام و استقرار معاهده مبارکه را به مراودات دوستانه متزاید خواهند و اگر در معدات تکمیل امور دوستی قصوری بینند به امضای خواهش های منصفانه تدارک آن را لازم بشمارند و دقیقه از دقایق دوستی را مهمل و متروک نگذارند.
به موجب عهدنامه ترکمانچای، علاوه بر ایالت هایی که طبق عهدنامه گلستان از ایران جدا شده بود، ایالت های دیگری هم به این دولت واگذار شد. چنان که در فصل سوم از این عهدنامه آمده بود: اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران از جانب خود و از جانب ولیعهدان و جانشینان به دولت روسیه واگذار می کند، تمامی الکای نخجوان و ایروان را خواه این طرف روس باشد یا آن طرف و نظر به تفویض، اعلیحضرت ممالک ایران تعهد می کند که بعد از امضاء این عهدنامه، در مدت ۶ ماه، همه دفتر و دستور العمل متعلق به اداره این ۲ دولت مذکوره باشد به تصرف امرای روسیه بدهند.
عهدنامه ارزروم محمدشاه قاجار با امپراطوری عثمانی
در دوره محمدشاه دوم قاجار نیز دو عهدنامه به نام ارزوم در سالهای 1823 و 1847 با امپراطوری عثمانی منعقد شد. با وجود مشخص بودن مرزهای ایران و امپراطوری عثمانی در غرب کشور اما مناطق کوهستانی قصر شیرین تا دو قرن محل درگیریهای این دو کشور بود. حملات عثمانی به شمال غربی ایران برای سرکوب قبایل شورشگر، پاسخ سران قاجار را به دنبال داشت و همین اقدام باعث شد سلطان محمود دوم عثمانی در سال ۱۸۲۱ به ایران حملهای را ترتیب دهد. عثمانی با ارتشی قدرتمند و با وضعیت برتری نسبت به ارتش ایران حمله را آغاز کرد اما ارتش فتحعلی شاه قاجار شکست سختی بر ارتش عثمانی وارد آورد. نخستین عهدنامه در ژوئیه سال ۱۸۲۳ منعقد شد اما به دلیل آنکه مرزهای تعیین شده در عهدنامه ۱۶۳۹ قصرشیرین را به عنوان شهر مرزی ثبت کرده بود، نتوانست چارهای مناسب برای درگیریهای مرزی قبلی تعیین کند.
پس از گذشت اولین عهدنامه ارزروم تا اواخر سلطنت محمدشاه دوم، مذاکرات مهمی درباره مرزهای غربی با امپراطوران عثمانی انجام نشد تا آنکه درسال 1253 هنگامی که ایران هرات را محاصره و پادشاه عثمانی درگیر آن منطقه بود؛ علیرضا پاشا از سوی دولت عثمانی خرمشهر را به غارت برد و این را متعلق به امپراطوری عثمانی دانست. پس از این اتفاق در جنوب غربی ایران گفتگو درباره مرزها آغاز شد و اما واسطه گری روسها و انگلیسیها از وقوع جنگ میان ایران و عثمانی جلوگیری کرد.
دولت ایران میرزا تقیخان وزیر نظام را به سمت نمایندگی و دولت عثمانی انور افندی را انتخاب کرد. در سال ۱۲۵۹ هجری مأمورین دولتهای چهارگانه که شامل نمایندگان فوقالذکر ایران و عثمانی و نمایندگان دولت انگلیس کلنل ویلیامز، مارژ فرانت و ربرت کرزنو نماینده دولت روس کلنل دینس در ارزروم جلسهای ترتیب دادند و مذاکرات این کمیسیون در هیجده جلسه و بیش از سه سال به طول انجامید. موافقتی در تعیین حدود میان مأمورین ایران و عثمانی حاصل نشد و عاقبت مقرر گردید عهدنامه جدیدی منعقدشود. این بود که بعد از مذاکرات طولانی در تاریخ ۱۶ جمادی الثانیه ۱۲۶۳ برابر با ۳۱ می ۱۸۴۷بندهای نهگانه دومین عهدنامه ارزروم مابین محمدشاه و سلطان عبدالحمید توسط میرزا تقیخان وزیر نظام و انور افندی به امضا رسید.
طبق این عهدنامه، مناطق مورد اختلاف میان دو دولت میان آنها تقسیم شد. اما به دلیل غیر دقیق بودن، انجام این اقدام تا سال ۱۹۱۴ بطول انجامید. در عهدنامهٔ دوم ارزروم دولت ایران پذیرفت که از ادعای خود در رابطه با مناطق غربی زهاب (مندلی، نفتخانه و خانقین) دست برداشته و نیز حاکمیت عثمانی را بر سلیمانیه به رسمیت بشناسد و نسبت به آن ادعایی نداشته باشد. همچنین عثمانی نیز تعهد کرد حق کشتیرانی ایران بر اروندرود را به رسمیت بشناسد. علاوه بر این بنا شد که حدود مرزی دو کشور تعیین شود ولی با وجود برگزاری سه نشست توافقی به عمل نیامد. طی این عهدنامه مجموعا 627 هزار و 217 کیلومتر مربع از کشورمان جدا شد.
معاهده پاریس
4 مارس 1857 میلادی پس از دومین نبرد ایران و انگلیس بر سر هرات، معاهده پاریس برای صلح این دو کشور در شهر پاریس منعقد شد. براساس این معاهده ایرانیان توافق کردند که سپاه خود را از هرات خارج کنند، در هنگام بازگشت نیز سفیر انگلیس به ایران از او عذرخواهی کنند و یک قرارداد تجاری استعماری را هم بپذیرند. همچنین مجموعهای از امتیازات سرزمینی به سلطان مسقط؛ که در آن دوره متحده انگلیس بشمار میآمد را نیز بدهند. همچنین تصرف بخشهایی از جنوب ایران از جمله بندر خرمشهر و بوشهر در این قرارداد ذکر شده بود. طی این قرارداد 620 هزار کلیومتر مربع از خاک ایران جدا شد. این پیمان در دوره ناصرالدین شاه قاجار منعقد شد.
پیمان آخال
پیمان آخال معاهدهای میان امپراتوری روسیه و مقامات ایرانی در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود که در ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ میلادی برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمننشین شرق دریای خزر بسته شد.
انعقاد این پیمان در شرایطی صورت گرفت که نیروهای روس که تا سال ۱۸۶۳ پیرامون دریاچه آرال و شهرهای سمرقند و تاشکند را تصرف کرده بودند، در سال ۱۸۶۸ خانات بخارا را شکست داده و حاکمیت خود را بر بخارا و سمرقند نیز تثبیت کردند و در سالهای ۱۸۷۳ تا ۱۸۸۱ به فرماندهی میخائیل اسکوبلف، ایوان لازارف و کنستانتین فن کاوفمن، افزون بر اشغال خوارزم که در کنترل خانات خیوه قرار داشت، ایلات ترکمن را نیز شکست داده بودند و سرزمین ترکمنهای تَکه را با نام «سرزمین فرای خزر» به خاک خود ضمیمه کردند. پیرو انعقاد این پیمان هم آسیای میانه، خوارزم، خیوه، وارود، شرق مازندران و مرو، سمرقند و بخارا از خاک ایران جدا شد.
البته این تنها سرزمینهایی هستند که طی قراردادها، پیمان نامه و معاهدههای رسمی با کشورهای دیگر از خاک ایران جدا در دوره چند تن از پادشاهان قاجاریه شدند. در دوره دیگر پادشاهان قاجار مانند مظفر الدین شاه و محمدعلی شاه قراردادهای تعیین حدود مرزی هم بخشهای از خاک ایران را جدا کرد.
کاری از حزب منچستر کبیر
برای دیدن بقیه مطالب ما روی برچسب حزب منچستر کبیر کلیک کنید.