مطلب ارسالی کاربران
داستان آندره روسس
۱۹۶۶ مسکو
خلاصهای از زندگی آندره روسس، یک نویسنده باستانی که به دنبال تغییر و پیشرفت در جامعه بود. او به عنوان یک نابغه شناخته میشد، اما به دلیل عدم توجه به فرزندانش، خانوادش او را تحسین نمیکردند.
با شهرت آندره در مسکو، آلبرت، یک منشی برای او انتخاب میکند. آلبرت اعتقاد دارد که آندره هنوز یک نابغه ناشناخته است که از شهرت جهانی برخوردار نیست. اما زمان سپری میشد و آندره پیرتر میشود.
منشی آندره سعی میکند تمامی ایدهها و نظرات آندره را یادداشت کند. اما خانواده آندره هنوز به او اعتماد نمیکنند و باعث ناراحتی او میشوند. آندره به دنبال شهرت و تحسین بیشتر است.
در نهایت، منشی آندره نمیتواند اسرار واقعی آندره را بدزدد و پس از مرگ آندره با شرمساری به پیش آلبرت باز میگردد. داستان با اختراع گرامافون توسط آندره به پایان میرسد.