بوقچی ها بارها علیه ناصر حجازی موضع گیری کرده بودند و حتی در یک مقطع او را از استقلال بیرون کردند.
به گزارش طرفداری، بعد از حواشی به وجود آمده در اولین تمرین باشگاه استقلال که در نهایت تبعات زیادی هم داشت، عده ای می گفتند بوقچی ها زمان ناصر حجازی هم به همین شکل بودند و از آن زمان پای شان به این باشگاه باز شده و در واقع ناصر حجازی بوده که بوقچی پروری کرده است.
هرچند بوقچی های قدیم مثل «ممد بوقی»، «یدالله بوقی»، «حسن تارزان» و… فقط حمایت از تیم را انجام می دادند و چندان اهل خط و خط بازی نبودند ولی برخی مربیان و بازیکنان بارها قربانی بوقچی ها شده اند.
در واقع اصلا نام بوقچی یا شیپورچی را ناصر حجازی برای اولین بار مطرح کرد و کم کم در فوتبال ایران ماندگار شد.
اولین قربانی بوقچی ها، پرویز دهداری بود. در واقع اولین تغییر و تلخی به دوران زنده یاد پرویز دهداری برمی گردد که تلاش ها برای حذف او و آمدن علی پروین روی نیمکت تیم ملی صورت گرفت.
گلوله های برفی تماشاگران به تحریک بوقچی ها به سمت پرویز دهداری پرتاب شد و سرمربی دوست داشتنی تیم ملی در روز توقف تیمش مقابل ژاپن در ورزشگاه آزادی برای همیشه از فوتبال رفت. اخموی خوش قلب که بعدها لقب معلم اخلاق کنار نامش نشست، اولین قربانی بوقچی پروری در فوتبال ایران بود. بعدها سریال به سوی افتخار با بازی داریوش ارجمند در نقش هادی خضوعی از تلویزیون پخش شد که نگاهی زیر پوستی به داستان توطئه علیه پرویز دهداری داشت.
البته همه بوقچی ها هم اهل توطئه نبودند، عده ای علی پروین را می پرستیدند و با او نشست و برخاست داشتند و زنده یاد منصور پورحیدری هم حامیانی چون «سهراب بوقی» را کنار خود می دید اما اوج تعیین تکلیف این اشخاص به اردیبهشت ۷۸ برمی گردد که ناصر حجازی اسطوره ای که اهل باج دادن نبود، طی این فرهنگ جدید از موضوع به شکل لمپنیزم آن، از سوی علی فتح اله زاده مدیرعامل وقت اخراج شد.
استقلال که از سایپا ۳ بر ۱ جلو بود، به یک باره در شکلی عجیب ۴ بر ۳ باخت و حتی امیر قلعه نویی که از سوی حجازی فقید مربیگری را تجربه کرد و البته فصل ۷۷- ۷۸ نیز از سوی او برکنار شد، خیلی عجیب در اواخر بازی مورد تشویق افرادی قرار گرفت که دیگر بوقچی نبودند و با نام های شاهرخ خسروی، علی سیاه و… روی تماشاگران تاثیر گذاشتند، تماشاگرانی که از هفته بعد با آمدن در جمعیتی زیاد به ورزشگاه، حجازی خود را می خواستند اما کار از کار گذشته بود. این داستان در برکناری رولند کخ چشمگیرتر شد تا دهه ۸۰، نهایت حکمفرمانی این نفرات با نام های «هانی کرده»، عباس نقدی زاده، مرحوم داوود جورابلو و… باشد. در استقلال، حجازی بزرگ فصل ۸۶ را پر چنین فضایی از همان هفته اول تجربه کرد تا کار او به نیم فصل هم نرسد.
صمد مرفاوی نیز فصل ۸۸-۸۹ به شدت مورد حمله این ها که دیگر نام لیدر گرفته بودند، قرار گرفت تا اوضاع در استقلال به مراتب وخیم تر از پرسپولیسی باشد که فقط با رفتن علی پروین و امثال «حسین شلغم»، پیرامون علی دایی در برهه ای از زمان دید. اما شکسته شدن قدرت لیدرها، زمانی دیده شد که هوادار خلاف تمایل امیر قلعه نویی، فرهاد مجیدی را می خواست و دیگر لیدرها توان حفظ سکوها را نداشتند تا قلعه نویی به موافقین مجیدی لقب «اهل کوفه» را بدهد و آخر هم مجیدی را بپذیرد. با روی کار آمدن فضای مجازی، قدرت لیدرهایی که اسطوره حجازی این واژه را برای آن ها خوب نمی دید و در مصاحبه های خود می گفت بگویید شیپورچی، کامل فرو ریخت و مربیانی چون: منصوریان، فکری و… نیز بدون درک از فضای مجازی و با تمرکز روی همین لیدرها، بازی را باختند تا نسل بعدی بداند که این فرهنگ غلط دیگر جواب نمی دهد و شکست این فرهنگ، در تمرین اخیر استقلال نمود کامل این مهم است. حال چه با اجیر کردن چنین اشخاصی چه زدن بنر در حمایت از خود که فقط نمایشی از پوپولیزم است.
جالب است بدانید حتی نصرالله عبداللهی به خاطر همین بوقچی ها و توهین هایشان برای همیشه سرمربیگری را کنار گذاشت. در روزهایی که ناصر حجازی مورد اهانت بوقچی ها قرار می گرفت، نصراللهی عبداللهی این موضوع را دید و بعد از آن دیگر سراغ سرمربیگری نیامد.
نصرالله عبداللهی درباره علت این موضوع گفته بود:
همین بوقچی ها که به ناصر حجازی فحش می دهند، یک روز هم به من فحش ناموس خواهند داد. همسر من مریض است و تحمل چنین چیزی را ندارم.
ویدیوهایی که در ادامه از فیلم های آبی به رنگ آسمان و من ناصر حجازی هستم ساخته امیر رفیعی می بینید هم نمایانگر همین رخداد تلخ و بزرگ است که اگر شکل نمی گرفت، استقلال پوست انداخته که در ۲ سال هم قهرمان لیگ شده بود، هم جام های خزر و پرچم ترکمنستان را گرفته بود و هم به دومی آسیا رسیده بود، شاید می توانست طعم افتخارات بین المللی بیشتری را بچشد.
ویدیوی دیگری هم می بینید که مهدی پاشازاده از نحوه اخراج رولند کخ می گوید که او نیز اگر تحت حواشی دیگران قرار نمی گرفت و می ماند، استقلال جام های بیشتری را در کلکسیون خود داشت.
ویدیوی سوم هم فشاری را نشان می دهد که صمد مرفاوی از سمت لیدرها می بیند تا اشک از چشمان او جاری شود.