بسم الله
سوزاندن کتاب مقدس مسلمانان ، امری تازه و نو نیست ، و سابقه طولانی هم داشته و عجیب است که اخیرا ایناقدامات بسیار شتاب گرفته .
اما در کمال تعجب ، جغرافیای وجودی این عمل روز به روز کوچک تر میشود ، یعنی این اقدامات اغلب در کشورهای اسکاندیناوی و مشخصا سوئد انجام میشود
چه کسانی این کار را میکنند ؟
شما وقتی قران را آتش میزنید یعنی در حال آتش زدن تک تک کلمات آن هستید ، کسی که قران را آتش میزند ، از دایره اصول خارج میشود و یک اصل مهم یعنی معاد را خط میزند .
این هم باید در نظر بگیرید ، حتی اگر از طرف دولت حاکم مورد حمایت قرا بگیرد ، جانش به طور کامل تضمین شده نیست و حتی اگر جانش هم تضمین باشد ، یک زندگی همواره با ترس را خواهد داشت ، مثال معروفش فردی به نام رشدی بود . و این زمانی بدتر میشود که بفهمد که با انگشتان دست در کمتر از ده ثانیه میتوان جان یکنفر را گرفت و در کره زمین حدود ۲ ملیارد مسلمان وجود دارد ، در نتیجه حدود ۱۰ ملیارد انگشت منتظر فرصت هستند .
یعنی تنها فردی قران میسوزاند که عقلی در وجودش نباشد ، چون قائل به دنیایی هم نیست که برود و مثلا در خیال خودش به آن بخاطر شجاعتش مدال و شراب بهشتی دهند !!! و این را هم بدانید برای یک مسلمان در مقابل دنیایی وجود دارد که بابت مقابله با او پاداش میگیرد و در مقابل سکوت درباره آن عذاب !!
اما ماجرا جایی وارد مراحل اصلی می شود که شما به یک فرد دیوانه و مجنون فضا و فرصت دهید و از اقداماتش بدلیل آزادی بیان حمایت کنید .
اساسا آزادی بیان چیست ؟
بر اساس ترجمه تحت الفطی آن ، شما آزادید هر چه را که میخواهید بگویید . در واقع همان کاری که در سوئد انجامگرفت . یعنی با دادن یک بلندگو به طرف ، دونپایه ترین حالت آزادی بیان را ایجاد کرد ، مانند کسانیکه ساعت ۳ بعد از ظهر ، بلندگوی خود را روشن و در پیکان وانتشان ، نوای یخچال کهنه ، پیرهن کهنه و ... را مینوازند .
اما در معنای اصطلاحی آن ، آزادی بیان چیزی فراتر از آن است که متاسفانه در مرتبه نازل آن ایست میکنند و تکرار این موضوع و با سوءاستفاده از قوه حافظه انسان ، فرد بعد مدت ها فکر میکند آزادی بیان همین است .
نگاه سازمانملل به آزادی بیان چیست ؟
اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ تصویب شدهاست که در ماده ۱۹ این قانون آمدهاست: هر انسانی حق آزادی بیان و عقیده دارد؛ این حق شامل آزادی داشتن عقیده و باور بدون دخالت و تفتیش عقاید، دریافت و انتشار اطلاعات و افکار خود از طریق رسانهها و بدون ملاحظات مرزی است
با اینحال سوالی که ایجاد می شود این است که اگر آن فرد ، بجای گرفتن آن بلندگو ، و حتی در خانه اش نه در اجتماع ، فقط در توییترش بنویسد که مرگ به زلنسکی ،
با او چه میکردند ؟
اگد هولوکاست را نقد کند چه میکنند ؟
۶ ماه نیست که از ماجرای وحید سعادت طلب گذشته !! ( عکس ۱ تا ۴ )
پس خود کشور سوئد به این موضوع عمل نمیکند ، صرفا تفکرات خودش را قبول دارد و اگر کسی خلاف آن عمل کند ، او را محاکمه میکند .
آیا اصلا آتش زدن قران در ذیل قانون آزادی بیان قرار میگیرد ؟
مسلما خیر ، حوزه رفتاری آتش زدن با حوزه رفتاری بیان متفاوت است .
شما فکر کنید که بجای یک قران ، یکخانه را آتش بزنید که فرض هم میگیریم خالی از سکنه است
آیا قانون با شما کاری ندارد ؟ بله کار دارد چون این رفتارها جزوی از آشکار کردن عقاید محسوب نمیشوند
تنها درصورتی میتوانستیم بگوییم او دارد بیان میکند که نهایتا یک بلندگو دستش بگیرد
پس این جا عملی خلاف قانون رخ داده ، شما تنها در زمانی میتوانید در اثر خلاف به قانون ، مجازات نشوید که مجری قانون برای شما مصونیت شخصی ایجاد میکند . با توجه به تعداد آتش سوزی های متعدد و بعد رسانه ای آن و عدم محکوم شدن آن توسط دستگاه حاکم و اتفاقا حمایت از آنان و دادن مجوز به آن ، نشان میدهد که این تفکر حاکمیت است .
حاکمیت سوئد موافق آتش زدن قران است ، پس این عمل حمایت میشود و مخالف آتش زدن پرچم اوکراین و همجنسبازی است ، پس این عمل محکوم میشود
این جا پس باید قبول کنیم که سوئد کشوری آزاد ، به معنای آنچه در حکومت داری به شکل لائیک آمده
تعریف آزادی بیان سوئد ؛
شما آزاد هستی هر چرا بگویی مگر به قبله ما !! همانچیزی هم که جمهوری اسلامی ایران میگوید و مقابل عده ای میگویند که آزادی نداریم !! سازمان ملل هم مثل همیشه ابراز نگرانی میکند !! و در مقابل هر چه میخواهند به انقلاب میگویند و هیچ کس به آن ها برخورد نمیکند ، حداقل به اندازه سوئد قدرت برخورد داشته باشید !!!
چگونه از آب گل آلود ماهی بگیریم ؟ ( عکس ۵ )
هماوایی دو کلمه ایران و عراق ، همان گرفتن ماهی از این بلوا است ، البته بعضی از دوستان ناعزیز که ناآشنا با فنون رسانه ای هستند این ها را به جهت های متفاوت خود میگیرند . متاسفانه این فنون قدیمی شده ، و چون رسانه ای مثل Voa از باقی رسانه های عقب مانده فارسی زبان ، عقب مانده تر است ، مجبور است به گذشته خود که یک زمانی به همراه bbc آقایی میکرد ، برگردد .
چگونه افرادی در داخل از این باتلاق ماهی میگیرند ؟
به دو صورت ، طیف اصلاح طلب چون قبله شان همان سمت است ، سکوت میکنند ، چون اگر ذات خود را نشان دهند ، همه متوجه خواهند شد که این ها هیچ صنمی با انقلاباسلامی ایران ندارند ( در این جا منطور رد یا تایید جمهوری اسلامی نیست ) و منتظر واکنش طیف مقابل هستند که به جعبه تندروی های طرف مقابل اضافه کنند ، به باور عامه ، آتو میگیرند .
گروه دیگر ، برای لاپوشانی گند کاریهایشان ، این مورد را مدام تکرار میکنند . غافل از این که شما زمانی میتوانید به هتک حرمت به قران ( یا هر کتاب و شی دیگری ) واکنش نشان دهید ، که خودتان قبلا دچار آن نشده باشید .
خوب است به متن دوست خوبم مجید سرگزی برگردم
[ چطوره سوزاندن #صفحات قرآن رو محکوم میکنید اما توقع دارید در مقابل سوزاندن #احکام قرآن توسط خودتون سکوت کنیم؟
اگه اونا قرآن میسوزونن چون دشمن قرآن هستن و تعجبی نداره...
اما شما #عمل به قرآن را با رها کردنِ ولنگاری سوزاندین!!!
خودشکن که آینه شکستن خطاست . ]
جمله ای بینهایت درست و نقدی بسیار به جا البته
این را هم باید بدانیم که
همان طور که وقتی مشکل مالی داریم ، بخشی از تقصیرات شامل افراد و نهادهای دیگر ( مدرسه ، جمهوری اسلامی ، امریکا ،روسیه و ... ) است
باید در این مورد هم علاوه بر نقد خود ، دیگران هم نقد کنیم که تا زمانی مثمر ثمر واقع میشوند که کنار هم قرار بگیرند .
خواندن توییت های خبرگزاری فارسی هم خالی از لطف نیست . ( عکس های ۱ تا ۴ )
متاسفانه این اشکالات قانونی در سوئد بی سابقه نیست ، همانطور که در دادگاه حمید نوری ، دیدیم که این کشور چه زیربنای سست فکری و عقلی دارد . حالا طرف شاکی کیست ؟ سازمان تروریستی مجاهدین خلق که در ایران به نام منافقین شناخته میشود .
بهتر است با یکی از استدلال های دادگاه سوئد آشنا شویم ؛
در نوروز ۹۸ ، پیامی محرمانه برای مجید نوری ، فرزند حمید نوری ارسال شد ، یک پیام فوق محرمانه ، بنام تبریک عید نوروز ازطرف رییس جمهور وقت حسن روحانی
دادگاه سوئدی خوشحال از این کشف شده بود و در .... عروسی به راه افتاده بود . در نتیجه این پیام را با شوق و ذوق که حاصل تلاش های شبانه روزی گروه هکری منافقین بود را در دادگاه بنمایش میگذارد و از مجید نوری میپرسد که شما چه ارتباطی با رییس جمهور ایران دارید ؟ این جا زده است حسن روحانی !!
غافل از این که یک پیام عادی و بدون سرشماره برای تمام سیمکارت های داخلی است !! و جالب تر این که مجید نوری مجبور شد یک ماه این موضوع را اثبات کند !!!! که البته نرود میخ آهنی در سنگ .
حالا بیایید قضایا را جور دیگری ببینیم ،
چرا افرادی در داخل میخواهند با همچین وحوش بی عقلی مذاکره کننده ؟