ی شب بهم گفتن آشغالارو بنداز دم در
من گفتم دیگه ۱ و نیم نصفه شبه
بعد مادرم گفت فامیلای بابات تا الان اینجا بودن به من چه؟
رفتم پایین سوز سردی میومد خیلی ملایم برف میبارید
دم سطل آشغال بدنجنسیانو پنالتی زد افتادم داخل سطل!
گفت هاها هاهاها
بعد منو ریخت تو کامیون!
آنقدر بوی بدی بود بیهوش شدم
بعد بدجنسیانو تا اومد منو خالی کنه تو دره لئوناردو پرید نهههههههبا شمشیر زد پرتاب کن کامیون رو نصف کرد!
مایکل آنجلو: خخخخخ پنالدو تویی
بدجنسیانو عصبانی شد سیستم پنالتی کامیون رو فعال کرد ولی والدز کبیر همه توپارو مهار کرد
داناتلو گفت سیستم مرکزی کامیون رو غیر فعال کنید!
یدفعه شریدر رو دیدم!
فهمیدم همش زیر سر اون بوده
گارد شردر حمله ور شدن همه ی لاک پشتا سرشون به اون گرم شد
ولی لئوناردو خودشو مخفی کرد و منو کشید بیرون از کامیون خیلی تشکر کردم گفتم خوشحالم دیدمت
ولی شردر گفت خخخخخخخ انگار خیلی عجله دارید
یدونه لگد محکم کوبند به لئوناردو..
افتاد تو دره من عصبانی شدم با شردر گلاویز شدم
ولی بدجنسیانو با کامیون راه افتاد لهم کنه
ولی بقیه لاک پشتا که گارد رو شکست دادن اومدن کمکم رافائل با خنجرش لاسیتک رو سوراخ کرد
داناتلو گفت حالا
ایههههه ولی همشونو شردر زد
یدفعه لئوناردو اومد بالا!
رو ی دوئل هوایی شریدر رو زد
بعد رافائل دستاشو مشت کرد وقتشه حساب بدجنسیانو رو برسیم
مایکل آنجلو: این بدجنسیانو هم فقط پنالتی بلده (با خنده)
داناتلو: اون فرار کرده
بعد کلی به ترسو بودن بدجنسیانو خندیدیم و لاکپشتا برام پیتزا خریدن