و من از پایین شروع کردم
And I started from the bottom
مثل یک آدم برفی، از زمین
Like a snowman, ground-up
مثل چاک گرد، و همچنان دست روی تو گذاشته است
Like round chuck, and still put hands on you
درگیر ماندن اینگونه است که زمان را چگونه می گذرانم (دریافتم؟)
Stayin' wound up is how I spend time (get it?)
بدون مکنده، اعتماد به نفس بالا
Sucker free, confidence high
وقتی قافیه می نویسم چنین نسیمی می وزد
Such a breeze when I pen rhymes
من فقط آن هوا را مانند زنگ های باد در اطراف خود داشتم (آره)
I just got that air about me like wind chimes (yeah)
یک روز دیگر در زندگی (اوه)
Another day in the life (uh)
برای گذراندن باید خراش داد (آره)
Used to have to scrape to get by (yeah)
اکنون جامعه من و من در دروازه است
Now my community's gated and I
درست کردم و همسایههایم سلام کنند (سلام کنند)
Made it and my neighbors say hi (say hi)
من به آنها پوند می دهم، اکنون مجلل هستم
I'm givin' 'em pounds, I'm upscale now
حدس بزنید به این معنی است که من در آسمان هستم (راهی در آسمان)
Guess it means I'm way in the sky (way in the sky)
اما من هنوز آن روزها را به یاد دارم
But I still remember the days of
حداقل دستمزد برای نیروی کار عمومی
Minimum wage for general labor
دریافت کننده رفاه از دوران خردسالی
Welfare recipient since a minor
ببینید کمک های دولتی چگونه شما را ساخته است!
Look how government assistance has made ya!
سختی، اگر در ابتدا موفق نشدی
Adversity, if at first you don't succeed
از خلق و خوی خود بیشتر استفاده کنید
Put your temper to more use
چون bein شکست بهانه بدی است
'Cause bein' broke's a poor excuse
این فقط باید سوخت بیشتری به شما بدهد
That should only give you more fuel
به آنها نشان دهید که چرا شما هستید
Show 'em why you're you
خیلی نزدیک، خدایا، انگار تقریباً متوجه شدم
So close, God, it's like I almost got it
اما نزدیک فقط در بمب های ساعتی و نعل اسب حساب می شود
But close only counts in time bombs and horseshoes
بنابراین من بدون ابهام، تیک، تیک، تیک، پشیمان نیستم، پیو
So I Unabomb shit, tick, tick, tick, no remorse, pew
پیچش کن، من روشن شدم، و این نگرش را سریع منفجر کردم
Screw it, I'm lit, and that attitude I blew up on quick
به همین دلیل به من می گویند فشفشه
That's why they call me firecracker
من روی WIC، فیتیله، فیتیله، فیتیله، با فیوز کوتاه بزرگ شدم
I grew up on WIC, wick, wick, wick, with a short fuse
چند خبر مهم دارم که باید بهشون گزارش بدم
I got some important news to report to
هر کسی که فکر می کرد کارم تمام شده است: نه عوضی، نه کاملا
Anyone who thought I was done: nah bitch, not quite
Spotlight دوباره روشن شد، ایمان من را فهمید، مال تو کجاست؟
Spotlight's back on, got my faith, where's yours?
آیا هنوز به من اعتقاد داری؟
Do you still believe in me?
مگه من هر چی داشتم بهت میدادم تا ببینمت؟
Didn't I give everything I had to give you to make you see?
هرگز فراموش نمی کنم اگر الان به من پشت کنی
I'll never forget if you turn your back on me now
و برو بیرون، من هرگز اجازه نخواهم داد که آن را ناامید کنی
And walk out, I will never let you live it down
من هرگز تسلیم نخواهم شد، آیا هنوز به من اعتقاد داری؟
I'll never quit, do you still believe in me?
مرد، من گاهی اوقات می دانم
Man, I know sometimes
این افکار می توانند مانند یخ خشن و سرد باشند
These thoughts can be harsh and cold as ice
برای من آنها فقط لکه های جوهر هستند
To me they're just ink blots
من فقط آنها را مانند تیرکمان بچه گانه و بسیار دقیق پرت می کنم
I just fling 'em like slingshots and so precise
بنابراین ممکن است بخواهید دو بار به آن فکر کنید (آره)
So you might wanna think it over twice (yeah)
یا شما عقب مانده ها می توانید تاس بیندازید
Or you retards can roll the dice
اما گوشت گاو حداقل برای شغل شما هزینه خواهد داشت
But beef will at least cost you your career
چون حتی عکس های ارزان قیمت من هم گران است
'Cause even my cheap shots are overpriced
اما این انگشت وسط مثل یک پرنده آزاد است
But this middle finger's free as a bird
کلاهک هسته ای در بدو تولد، بزرگ ترین پیشانی روی زمین
Nuke warhead at birth, hugest forehead on Earth
برای آیه خیلی کوتاه است، فرمول او را مطالعه کرد، آموخت
Too short for the verse, studied his formula, learned
چگونه یک نفرین را وارد کنیم
How to incorporate a curse
آن را به سمت آمریکای شرکتی هدایت کنید
Point it towards corporate America
یک چنگال را بچسبانید و بچرخانید
Stick a fork in and turn
زیرا کلمات چهار حرفی بهتر شنیده می شوند
'Cause four-letter words are more better heard
دنیا به زور یک ماهی را به من داد، تو مال خودت را می گیری
The world force-fed a turd to me, you're getting yours
اما گاهی اوقات زیاده روی میکنم، اما خیلی وارد آن میشوم
But sometimes I overdo it, but I just get so into it
من آنجا بودم و تو را تسلیت می دادم وقتی هیچ کس آن را نمی دانست
I was there consolin' you when no one knew it
زمانی که وضعیت شما بهبودی نشان نداد
When your situation showed no improvement
من اون در بودم تو رفتی سمتش
I was that door, you walked over to it
من نور انتهای تونل هستم
I'm the light at the end of tunnel
بنابراین مردم همیشه به من نگاه می کنند که در حال عبور از آن هستند
So people are always lookin' to me as they're goin' through it
وقتی آن دید تونل نامشخص است
When that tunnel vision is unclear
طاقت تحملش زیاده
Shit becomes too much to bear
از زمان "تمیز کردن کمد من"
Since "Cleanin' Out My Closet"
وقتی با تله مشکل داشتم
When I was havin' trouble with the snare
من آن دعای غیر واقعی مستجاب شده ام
I'm that unrealistic prayer answered
و من مجبورت می کنم مثل اینکه می خواهی یک آپارتمان را تعمیر کنی، اوه
And I'ma get you jacked up like you're tryna fix a flat, uh
وقتی با ناامیدی دست و پنجه نرم می کنی
When you struggle with despair
آن بند انگشت های دو مشت و برهنه که با این جفت جفت می شود
That double-fisted, bare-knuckles coupled with this pair
از آجیل ها، من طرفدار هستم، من سوئیچ لعنتی شما هستم، هیچ چیز قابل مقایسه نیست
Of nuts I'm cuppin', I am your fuckin' switch, nothin' can compare
آیا هنوز به من اعتقاد داری؟
Do you still believe in me?
مگه من هر چی داشتم بهت میدادم تا ببینمت؟
Didn't I give everything I had to give you to make you see?
هرگز فراموش نمی کنم اگر الان به من پشت کنی
I'll never forget if you turn your back on me now
و برو بیرون، من هرگز اجازه نخواهم داد که آن را ناامید کنی
And walk out, I will never let you live it down
من هرگز تسلیم نخواهم شد، آیا هنوز به من اعتقاد داری؟
I'll never quit, do you still believe in me?
مثل آدم برفی از پایین شروع کرد
Started from the bottom like a snowman
اوه مرد، آن را در لوله ذرت خود قرار دهید و آن را دود کنید
Oh man, put that in your corncob pipe and smoke that
اما باتری من کم است، من نیاز به تقویت بسته ام دارم
But my battery's low, I'ma need a boost to my pack
و من می دانم که من همیشه در پشت خود مدرک داشتم
And I know that I always got Proof at my back
من تو را "اثبات" صدا زدم، زیرا به یک حقیقت می دانستم
I called you "Proof" because I knew for a fact
آس من در سوراخ، خانوم، من با شما تماس می گیرم
My ace in the hole, homie, I'm callin' on you
چون فکر میکنم کم کم ایمانم را از دست میدهم، بنابراین
'Cause I think I'm slowly startin' to lose faith in it, so
این طرز فکر را به من بده
Give me that inkling and mo-
«تیواسیون برای رفتن، حسین با جریان
'Tivation to go, Hussein with the flow
طرفداران قلابی شما را در نمایش دو چهره ترک کردند
Fake fans left you two-faced at the show
بگذار ضربان قلب حلقه بزند و نفرت در روح من ایجاد کند
Let heartbeats loop, produce hate in my soul
دو روز پشت سر هم آواز لایین
Layin' vocals two days in a row
بیانیه درست، از رفتن به این راه متنفرم
True statement, hate to go down this road
اما تنها یک مسیر برای عبور از این پل وجود دارد
But there's only one route to cross this bridge
بنابراین من در این عوضی با تغییر سست قدم می زنم
So I walk in this bitch with loose change
چون تمام حقوقم پرداخت شد، اما این غرفه عوارضش را میگیرد
'Cause all my dues paid, but this booth's takin' its toll
اما هیچ وقت برای شروع یک شروع جدید دیر نیست
But it's never too late to start a new beginnin'
این برای شما هم صدق می کند، پس لعنتی چه کار می کنید؟
That goes for you too, so what the fuck you gon' do?
از ابزارهایی که به شما داده شده استفاده کنید!
Use the tools you're given!
یا از کارت هایی که به شما داده می شود استفاده خواهید کرد
Or you're gon' use the cards you're dealt
بهانه ای برای اینکه باهاشون بد نکنی؟
As an excuse for you to not do shit with 'em?
من بازی بازنده/قربانی را بازی می کردم
I used to play the loser/victim
تا زمانی که دیدم راهی که پروف رانده شد
'Til I saw the way Proof was driven
من وسیله نقلیه ام را پیدا کردم و هنوز بنزین تمام نشده است
I found my vehicle and I haven't ran out of gas yet
و وقتی عرشهها را روی هم گذاشتند، معلولیتها را به دارایی تبدیل کنید
And when they stacked decks, turn handicaps into assets
بسته های فانی، ساعت شنی
Fanny packs, hourglasses
اگر زمان به نفع من بود، هنوز چیزی برای تلف کردن نداشتم
If time was on my side, I'd still have none to waste
مرد، در دوران جوانی من
Man, in my younger days
تعقیب آن رویا بسیار سرگرم کننده بود
That dream was so much fun to chase
انگار سر جایش می دویدم
It's like I'd run in place
در حالی که این گند جلوی صورتم آویزان بود
While this shit dangled in front of my face
اما چگونه می توان سرعت را حفظ کرد
But how do you keep up the pace
و بعد از اینکه در مسابقه برنده شدید، احساس گرسنگی می کنید؟
And the hunger pangs once you've won the race?
وقتی آن اگزوز دوگانه در حال خنک شدن است
When that dual exhaust is coolin' off
چون اصلا چیزی برای اثبات نداری
'Cause you don't got nothin' left to prove at all
چون شما قبلاً آنها را با کودتای بزرگ زده اید
'Cause you done already hit 'em with the coup de grâce
هنوز احساس میکنید که نیاز به شیب کامل دارید
Still you feel the need to go full tilt
آن بروس ویلیس، آن فولاد آبی، آن مهارت واقعی
That Bruce Willis, that Blue Steel, that true skill
وقتی آن چرخ شل شود، اراده را از دست نمی دهم
When that wheel's loose, I won't lose will
هنوز باور داری؟
Do you still believe?