فینال لیگ قهرمانان، نقطه اوج یک ماراتن طولانی و جامع است که بهترین تیمهای کشورهای مختلف را در برابر یکدیگر قرار میدهد. امسال در فینال دو تیم حضور خواهند داشت که تابهحال در هیچ مسابقه رسمی اروپایی با هم روبرو نشده اند. سیتی در فینال لیگ قهرمانان اروپا 2022/23 روز شنبه 10 ژوئن در استانبول به مصاف اینترمیلان خواهد رفت.
منچسترسیتی قهرمان لیگ انگلیس و فاتح جام حذفی است که با سبک بازی جذاب و مؤثر خود سه بار متوالی قهرمان لیگ برتر شده است. آنها به رهبری پپ گواردیولا، تیمی پر از بازیکنان درجه یک دارند که میتوانند ایدههای او را در زمین اجرا کنند. سیمونه اینزاگی و اینتر نیز در تلاشاند تا آوازه خود را مجدداً در بالاترین سطح فوتبال اروپا پس از سال 2010 به رخ بکشند و کسب جام بهترین راه برای این کار است.
تجزیه و تحلیل زیر، تاکتیکهای مورداستفاده هر دو تیم را بر اساس سه جنبه تحلیل خواهد کرد: 1- چگونه منچسترسیتی تلاش خواهد کرد تا فشردگی خطوط اینتر را از بین ببرد؛ 2- چگونه اینتر سعی خواهد کرد از نقاط ضعف منچسترسیتی استفاده کند. 3- مربیان چگونه در طول بازی استراتژیهای خود را تنظیم خواهند کرد.
رو در رو با آمار
تاریخ دو تیم در لیگ قهرمانان اروپا کاملاً متفاوت است. منچسترسیتی پیشازاین تنها یکبار در سال 2021 به فینال رسیده است و آن بازی را با گل کای هاورتز با نتیجه 1-0 به چلسی باخته است. از سوی دیگر، اینتر پیش از این پنج بار به فینال رسیده است که سه بار (در سالهای 1964، 1965 و 2010) قهرمان شده و دو باخت (در سالهای 1967 و 1972) داشتهاند. اینتر در مرحله نیمهنهایی این فصل لیگ قهرمانان در شهرآورد میلان، آثمیلان را در مجموع 3 بر 0 شکست داده است تا به اولین فینال لیگ قهرمانان خود پس از سال 2010 که بخشی از سهگانه تاریخی زیر نظر ژوزه مورینیو بود، برسد.
فینال امسال برخوردی از سبکها و فلسفههای متفاوت خواهد بود. منچسترسیتی سعی خواهد کرد با سبک پیچیده مالکانه خود بر بازی مسلط شود و موقعیت ایجاد کند. اینتر نیز سعی خواهد کرد به طور فشرده دفاع کند و با سرعت و قدرت خود در ضد حملهها به حریف ضربه بزند و از روملو لوکاکو یا ادین ژکو بهعنوان یک بازیکن هدف استفاده خواهد کرد.
سیتی با زدن 12 گل بیشتر از اینتر (31 بر 19) به فینال رسید که با توجه به اینکه آنها فقط 12 بازی انجام دادهاند، رقم بسیار بالایی است. آنها به طور متوسط در هر بازی بیش از یک گل به ثمر رساندهاند. از سوی دیگر، اینتر با تنها 46.42 درصد مالکیت توپ، تمرکز خود را بر دور نگهداشتن حریف از دروازه خود داشته است. باتوجهبه اینکه اینتر مجبور بوده است در بیشتر زمان بازی دفاع کند، عدد 1.36 برای xG آنها در هر بازی یک عدد امیدوارکننده است. همچنین 8 کلین شیت در 12 بازی نشان از ثبات دفاعی آنها دارد. اینتر در طول رقابتهای امسال طبق آمار باید 16 گل دریافت میکرد (16.26 xG حریفان) اما عملکرد خوب آندره اونانا باعث ثبت تنها 10 گل خورده برای اینتر شده است. اونانا همچنین در صدر لیست دو معیار بسیار مهم دروازهبانان قرار دارد. جلوگیری از گل (6.75 در هر بازی) و سیو (در مجموع 46) .
از سوی دیگر سیتی موفق شده است در 7 بازی دروازه خود را بسته نگه دارد؛ اما این آمار مرهون توانایی آنها برای دفاع از مالکیت توپ با داشتن میانگین 59.84 % بوده است. داشتن 2.36 xG در هر بازی نشان میدهد که آنها میتوانند هر تیمی را شکست دهند.
فینال بسیار جالب خواهد بود؛ زیرا اینتر، بر اساس نمودار زیر، میتواند یک سبک هجومی از فوتبال را بازی کند که برای تضمین پیروزی مقابل هر تیمی کافی است. آنها چهارمین تیم برتر از نظر تعداد گلهای دریافتی در هر بازی (0.83) , پنجمین تیم از نظر دقت سانتر (38.2 %) هستند .
منچسترسیتی
امسال در لیگ قهرمانان، آنها تقریباً در اکثر آمارها دست بالاتر را داشتهاند. آنها بدون باخت، با هفت برد و پنج تساوی به فینال رسیدهاند. آنها در 12 بازی 31 گل به ثمر رساندند و تنها 5 گل دریافت کردند که نشاندهنده کیفیت هجومی آنهاست و درعینحال ثبات دفاعی آنها را یادآور میشود. آنها در مراحل حذفی لیگ قهرمانان به راحتی با شکست لایپزیش، بایرنمونیخ، و مدافع عنوان قهرمانی یعنی رئالمادرید به فینال رسیدهاند.
چیدمان احتمالی
فینال جام حذفی جای هیچگونه نگرانی برای گواردیولا باقی نگذاشت. به غیر از کایل واکر که حضورش در فینال سؤالبرانگیز است، همه بازیکنانی که در چند ماه گذشته تیم را همراهی میکردند، سالم هستند. در مقابل منچستریونایتد، سیتیزن ها قویترین ترکیب خود را (بهاستثنای استفان اورتگا بهجای ادرسون در دروازه) به میدان فرستادند.
بنابراین، برای فینال لیگ قهرمانان، گواردیولا دلیلی برای تغییر چیزی ندارد. ادرسون از دروازه محافظت خواهد کرد، درحالیکه مانوئل آکانجی، روبن دیاز، جان استونز و کایل واکر یک خط دفاعی مقتدر را تشکیل خواهند داد. خط هافبک سهنفره سیتی را رودری، کوین دی بروین و ایلکای گوندوغان تشکیل خواهند داد. در جلوی زمین، جک گریلیش و برناردو سیلوا وینگرهای دو سمت قرار گرفته و ارلینگ هالند بهعنوان مهاجم مرکزی خواهد بود.
یازده بازیکن فوق بهاحتمال زیاد بازی را با تمرکز بر جناح راست آغاز خواهند کرد. باتوجهبه چیدمان 2-3-5 اینتر و فشردگی آنها در میانه زمین، بازی بهاحتمال زیاد به کنارهها کشیده خواهد شد. در آنجا، سیتی باید بازیکنانی داشته باشد که در موقعیتهای یک در مقابل یک بسیار توانمند باشند و بتوانند از طریق حرکات انفرادی موقعیتهای گلزنی برای خود یا همتیمیهایشان ایجاد کنند.
گریلیش در رده پنجم برترین بازیکنان لیگ قهرمانان از نظر دویدنهای پیشرو (Progressive run) قرار دارد (5.68 بار در هر بازی)، بازیکنی که بیشترین خطا را در لیگ انگلیس به دست آورده و توانایی او در حرکت با توپ یک عامل تعیینکننده خواهد بود. از طرف دیگر، سیلوا 2.84 دریبل در هر بازی با موفقیت 45.9 درصد و 3.25 دویدن پیشرو دارد که میانگین بسیار خوبی است، اما ریاض محرز در موقعیت یک در مقابل یک با میانگین 3.94 بار در هر بازی (48.8 درصد موفقیت) کمی بهتر است. این تنها نگرانی منطقی است که ممکن است گواردیولا را وادار به تغییر ترکیب اولیه خود کند.
اگر مصاحبههای اخیر گواردیولا و صحبتهای او مبنی بر اینکه امسال هیچ تصمیم دور از انتظاری انجام نمیدهد را در نظر بگیریم، بهاحتمال زیاد به ترکیب برنده چند بازی اخیر پایبند خواهد بود.
از کنارهها استفاده کنید
دوئل در کنارهها نقش مهمی در تعیین نتیجه برای منچسترسیتی در فینال خواهد داشت. بهخصوص با این دانستن اینکه در لیگ قهرمانان، اینتر یک استراتژی دفاعی را اتخاذ کرده است که حول محور هلدادن حریف به سمت جناحین میچرخد. در انجام این کار، آنها سعی میکنند با استفاده از تاکتیکهایی مانند جابهجایی بلوک دفاعی خود و تغییر موقعیت بازیکنان برای جلوگیری از برتری عددی یا موقعیتهای یکبهیک در جناحین، جریان بازی حریف را مختل کنند. هدف نهایی اینتر بهدستآوردن مجدد مالکیت توپ در بلوک میانی و به طور خاص در عرض زمین خواهد بود.
برای مقابله با این طرح دفاعی، منچسترسیتی باید از یک استراتژی مؤثر استفاده کند. یکی از رویکردهایی که آنها میتوانند اتخاذ کنند این است که وینگرهای خود را در موقعیتی گسترده و نزدیک به خطوط کناری قرار دهند. با انجام این کار، آنها وینگ بک های اینتر و کل پنج مدافع اینتر را مجبور خواهند کرد که در عمق نیمه خود باقی بمانند. این حرکت استراتژیک، مانع از آن میشود که وینگ بک های اینتر بهراحتی به جلو حرکت کرده و در مقابل تغییر منطقه بازی توسط بازیکنان سیتی اختلال ایجاد کنند.
من سیتی میتواند با تغییر سریع بازی از یک سمت به سمت دیگر، از شکافها و فضاهایی که در سمت ضعیف ترکیب دفاعی اینتر ظاهر میشود، استفاده کند. مثلث خط میانی اینتر در کمک به مدافع کناری خود برای دفاع در برابر وینگرها و همزمان مقابله با هافبکهای گسترده شده سیتی در عرض زمین به مشکل خواهند خورد. در نتیجه، بازیکنانی مانند گریلیش، سیلوا یا محرز فرصتهای زیادی برای نمایش کیفیت استثنایی خود خواهند داشت.
علاوه بر موقعیتهای یکبهیک، سیتی راه حل های دیگری نیز خواهد داشت. همانند یونایتد، اینتر نیز کنارهها را خالی میگذارد تا توسط هافبکهایشان مارک شود. در صورت امکان هلدادن حریف به سمت بالا، گزینه اضافی برای وینگ بک ها است. در موقعیتهای لو بلاک، به دلیل فواصل کم، این امر آسان است، اما در موقعیت هایی نظیر شکل زیر، این کار بسیار دشوار است و شکاف ایجاد میشود. لحظاتی که حریف اینتر از کنارهها استفاده میکند، وینگ بک های اینتر ممکن است زمان لازم برای فشارآوردن به مدافع کناری ضعیف حریف را نداشته باشند. وینگرهای گسترده سیتی نیز کار را برایشان سختتر میکنند؛ زیرا وینگ بک های اینتر اگر تصمیم بگیرند به جلو حرکت کنند یا کنارشان بمانند، ممکن است جا بمانند.
در زیر وضعیت دیگری است که ممکن است رخ دهد. حریفان روی پرس توپ متمرکز هستند و اجازه تغییر منطقه بازی نمی دهند. خط دفاعی منچستر یونایتد نمیتواند به سمت بالا حرکت کند؛ زیرا سه مهاجم سیتی آنها را به عقب میاندازند. در چنین مواقعی، واکر و آکانجی فضاهایی را در عمق پیدا میکنند که میتوانند برای دریافت توپ حرکت کنند.
ایجاد فضاهای پشت خط حمله و خط هافبک حریف
گواردیولا در طول دوران حرفهای خود با تیمهای زیادی روبرو شده است که از یک بلوک دفاعی بسیار فشرده برای متوقف کردن تیمهایش استفاده کردند. حتی در روزهایی که او یک بازیکن بود، مجبور بود با تیمهای دفاعی برخورد کند که هدفشان ازبینبردن فاصله در مرکز و اجتناب از پاسهای بین خطوط آنها بود.
گواردیولا به دلیل تبدیل هافبکها و مدافعان میانی خود به بازیکنانی پا به توپ در کلاس جهانی مشهور است. داوید آلابا، خاوی مارتینز، جرارد پیکه، ژاوی و آندرس اینیستا چند نمونه قابلتوجه هستند. همین امر در مورد منچسترسیتی نیز صدق میکند. دی بروینه، استونز، دیاز، رودری و سیلوا تحت رهبری او به یکی از بهترینها در پستهای خود تبدیل شدهاند.
سیتی برای قهرمانی و برندهشدن جامهای بزرگ، باید بر بزرگترین چالش خود غلبه میکرد: شکستن بلوکهای دفاعی فشرده، متوسط و کم. آنها تصمیم گرفتند که این موضوع را به این شیوه حل کنند؛ استفاده از تکنیک بازی پوزیسیونی، معروف به "la pausa" و با اصرار بر حفظ توپ و ادامه پرس حریف. "La Pausa" موجب توانایی بازیکن برای کاهش سرعت بازی، کنترل توپ و ارزیابی موقعیت اطراف خود میشود.
مدافعان سیتی این اعتمادبهنفس را دارند که حتی با ثابت ماندن در جای خود بدون پیشروی، مالکیت توپ را حفظ کنند و منتظر بمانند تا حریف جلو بیاید تا آنها را تحتفشار قرار دهد. با شروع حمله و پرس روی خطوط جلو و خط هافبک حریف، فضاهایی در دفاع آنها ایجاد میشود که میتوانند از آنها استفاده کنند.
اینتر
اینترمیلان در سری آ مقام سوم را به دست آورده و در لیگ قهرمانان نیز فینالیست شده است. آنها دومین خط حمله برتر را با 71 گل داشتند؛ اما با دریافت 42 گل در رده ششم بهترین خط دفاعی قرار گرفتند. دلیلش این بود که در رقابتهای داخلی، اینتر این فرصت را داشت تا در بسیاری از بازیها بر حریف مسلط باشد. میانگین مالکیت این تیم در سری آ 55.7 درصد بود ولی در لیگ قهرمانان با مالکیت 46.42 درصد دفاعیتر بازی کرده است. اینتر در مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا توانسته است بر حریفان سرسختی غلبه کند. پورتو، بنفیکا و میلان توسط اینتر حذف شدهاند .
ترکیب احتمالی
سیمونه اینزاگی به میراث آنتونیو کونته یعنی ترکیب 2-5-3 وفادار مانده است. این سیستم یک ساختار دفاعی مستحکم را فراهم میکند درحالیکه امکان بازی شناور در حمله را نیز فراهم میکند. علیرغم برخی تغییرات کادر فنی، بازیکنان کلیدی مانند لائوتارو مارتینز بهعنوان بهترین گلزن با 28 گل و 7 پاس گل در تمام رقابتها و نیکولو بارلا نقش خود را در سیستم حفظ کردهاند.
اینزاگی در نیمهنهایی مقابل میلان از ترکیب یکسانی در هر دو بازی استفاده کرد و بهاحتمال زیاد همان یازده نفر را برای فینال استانبول حفظ خواهد کرد. اونانا درون دروازه خواهد بود. سه مدافع متئو دارمیان، فرانچسکو آچربی و الساندرو باستونی هستند. دو وینگ بک دنزل دامفریز بازیکن سابق پی اس وی آیندهوون و فدریکو دیمارکو خواهند بود. هافبکها نیز بهاحتمالقوی مخیتاریان، هاکان چالهان اوغلو و بارلا خواهند بود. در خط حمله نیز مارتینز با ژکو یا لوکاکو به کار گرفته خواهد شد. اگر بازی مقابل میلان را در نظر بگیریم، ژکو بهاحتمال زیاد فیکس خواهد بود.
دفاع ترکیبی منطقهای
رویکرد دفاعی اینترمیلان بر اساس ماهیت جنگندگی آنها و تأکید بر وحدت تیمی است.
این تیم از سبک پرس ترکیبی منطقهای نفربهنفر استفاده میکند که از یک بلوک متوسط نشات میگیرد. آنها در انطباق با حرکات حریف انعطافپذیری نشان میدهند درحالیکه موقعیتهای ثابتی را برای مهاجمین و سه مدافع خود حفظ میکنند. هافبک مرکزی نزدیکتر، اغلب مخیتاریان یا بارلا، بازیکنان حریف را دنبال میکند یا حرکت بازیکن آنها را به سمت توپ تحتالشعاع قرار میدهد.
بازیکنان موقعیتهای خود را حفظ میکنند، ازاینرو اصطلاح "علامتگذاری منطقهای" نامیده میشود، اما آنها فشار شدیدی را بر هر کسی که وارد منطقه آنها میشود اعمال میکنند و اصطلاح "پرسینگ بازیکن محور" را اجرا میکنند.
جنبه جالب تکنیک پرس اینتر در درگیری بازیکنانی نهفته است که در نزدیکی بازیکن صاحب توپ حریف هستند. در نتیجه پرس آنها هم شدید و هم بدون شکاف است. هیچ دستورالعمل محکمی وجود ندارد که تعیین کند هر بازیکن از کدام بازیکن حریف دفاع کند. هر بازیکنی که نزدیک توپ باشد، آزادی پیشروی و اجازه اعمال فشار را دارد و فضای خالی باقیمانده بهسرعت توسط همتیمیهای آنها پوشش داده میشود. این امر باعث میشود که برای تیمهای حریف نفوذ به دژ دفاعی اینتر، بهویژه از طریق کانال مرکزی، بسیار چالشبرانگیز باشند.
در مثال زیر، هنگامی که منطقه بازی عوض میشود، بارلا به سمت عمق خط دفاع حریف حرکت میکند درحالیکه در سمت راست، دامفریز به سمت فولبک چپ میرود. البته لازم به ذکر است که مسئولیت دفاع در هر منطقه بر عهده نزدیکترین بازیکن است.
به دلیل ذکر شده، در صحنه زیر، مدافع چپ میلان توسط بارلا تحت فشار قرار میگیرد، درحالیکه دامفریز بدون مالکیت، توپ را زیر نظر دارد. یکی از اصول اساسی دفاعی در فلسفه اینزاگی با اینتر این است که وقتی توپ وارد یکسوم میانی میشود، همیشه باید پرس بر حریف وجود داشته باشد، بهخصوص در نیمه خودی.
هدف این رفتار تدافعی حل مشکلی است که آرایش خاص ایجاد میکند و آن محافظت از فضاهای آزاد کنارهها است. با جایگزینکردن بازیکنانی که به طور متناوب به فول بک یا وینگر حریف فشار میآورند تعویض منطقه بازی توسط حریف بهکندی انجام خواهد شد و یکبهیکها در نزدیکی محوطه خودی محدود میشود و با محروم کردن بازیکنان صاحب توپ حریف از فرصت حمل توپ به جلو، از ایجاد موقعیت جلوگیری میشود.
دفاع شناور نیز در شرایطی اعمال میشود که حریف با پاسهای عمقی بازیکنان را بین خطوط خود پیدا میکند. خط دفاع پنجنفره به هر مدافعی این امکان را میدهد که در سریع ترین زمان، بازیکن هدف را تحت فشار قرار دهد. در چنین مواقعی هاکان چالهان اوغلو یا هر هافبک دیگری آماده است تا شکاف را پوشش داده و خط دفاعی را دوباره متعادل کند. هر پاس در داخل بلوک دفاعی یک مأموریت پرس برای نزدیکترین بازیکن است.
خط هافبک سهنفره اینتر چیدمان دفاعی خاصی را اتخاذ میکند تا حملات نزدیک به کنارهها را متوقف کند و حریف را مجبور به تعویض منطقه بازی کند، جایی که بازیکن میانی آماده قطع توپ و شروع یک ضد حمله است. این استراتژی تدافعی مشکلاتی را برای حریف ایجاد میکند تا منطقه بازی را به طور مؤثر تغییر دهند. مدافعان کناری با افزایش پرس در کنارههای زمین خودی و عقبنشینی در زمان موفقیت حریف در تعویض منطقه، نقش تعیینکنندهای خواهد داشت.
ساختار شناور و عبور از پرس حریف
اینتر با وظیفه چالشبرانگیز بهره برداری از نقاط ضعف منچسترسیتی روبرو خواهد بود. منچسترسیتی دارای دفاع قدرتمندی است که از زمان پیوستن دیاز از بنفیکا به طور قابلتوجهی بهبودیافته است. دیاز همکاری خوبی با جان استونز در قلب خط دفاعی منچسترسیتی ایجاد کرده است که منجر به رکورد 13 کلین شیت در 38 بازی لیگ شده است. علاوه بر این، آنها از حضور رودری، هافبک پشتیبان خود که در برهمزدن بازی حریف و پخش توپ عالی است، سود میبرند.
برای افزایش شانس خود برای پیروزی در فینال، اینتر باید تلاش کند تا جایی که ممکن است توپ را حفظ کند. این بسیار مهم است؛ زیرا مدتزمان مالکیت سیتی را کاهش میدهد. مناسبترین لحظه برای حفظ کنترل توپ، بهجای تکیه بر توپهای بلند، شروع بازی از عقب زمین از طریق پاسهای مطمئن است.
اونانا، دروازهبان، مهارتهای استثنایی در بازی با پا دارد. او در لیگ قهرمانان این فصل آمار 15.94 پاس کوتاه دقیق با ضریب موفقیت 98.5 درصد به همراه 9.21 پاس بلند بادقت 74.8 درصد را ثبت کرده است. در سری آ، پاسهای کوتاه او به راحتی از 20 عبور میکند. برای بازیسازی از عقب، چه در زمان شروع مجدد و چه در حین مسابقه، وقتی اونانا مالکیت توپ را در اختیار دارد، دو مدافع کناری اینتر به کنارهها حرکت میکنند درحالیکه مدافع میانی نقش مشابهی پست 6 را بر عهده میگیرد. دو وینگ بک نیز معمولاً خود را در کنارهها قرار میدهند تا یک پاس را بهعنوان یک پاس ثانویه دریافت کنند.
آچربی نقش مهمی در شکلگیری بازی پویای تیم اینزاگی دارد. او آزادی پیشروی در مرکز را دارد و سه بازیکن دفاعی را به دو نفر تبدیل میکند و درعینحال ترکیب اینتر از یک هافبک پشتیبان به یک زوج هافبک دفاعی تبدیل میشود. تصمیمگیری هوشمندانه آچربی به او اجازه میدهد تا لحظات مناسب برای چنین انتقالی را شناسایی کند. او اغلب پس از توزیع توپ بین مدافعان کناری، خود را در مرکز قرار میدهد، بهخصوص زمانی که اینتر با فشار شدید حریف مواجه است. حرکت هوشمندانه او بدون توپ، حریف را وادار میکند تا او را از نزدیک نشانگذاری کنند، در نتیجه فضا را برای همتیمیهایش باز میکند تا توپ را به اطراف حرکت دهند.
سناریوی دیگری که فرصتی برای قرارگرفتن در مرکز ارائه میدهد، زمانی رخ میدهد که توپ به سمت دروازهبان اینتر هدایت شود. در این زمان گزینههای بیشتری برای پاسها ایجاد میشود و ترکیب اینتر به 2-2-4-2 تغییر میکند. این امر باعث میشود که حریفان به چالش کشیده شوند تا بازیکنان بیشتری را به سمت جلو هل دهند و بر تمام گیرندگان بالقوه توپ فشار بیاورند. با ادمه این رویکرد، اینتر سریعاً به استفاده به پاسهای بلند متوسل میشود تا بازیکنانی را که در جلوی زمین و پشت دفاع حریف قرار دارند را صاحب توپ کند.
درحالیکه اینترمیلان استحکام دفاعی را در اولویت قرار میدهد، آنها با یک تیم اتوبوسی فاصله زیادی دارند. آنها در بازی مبتنی بر مالکیت بهویژه در سری آ تبحر دارند و از نقاط قوت وینگ بک ها، مدافعان کناری و هافبکهای مرکزی برای دیکتهکردن بازی خود استفاده میکنند. باستونی و بارلا اغلب برای بهره برداری از فضاهای ایجاد شده به جلو حرکت میکنند.
ضد حملهها اغلب وینگ بک ها را برای یک سانتر در موقعیت خوبی قرار میدهد. دیمارکو در ارائه بازی هوشمندانه در پست وینگ بک چپ استثنایی بوده است، درحالیکه دامفریز نیز یک یک گزینه بالقوه در سمت راست خواهد بود. 56 درصد از سانترهای سمت چپ اینتر موفقیت آمیز بوده است و دیمارکو در بین 10 بازیکن برتر رقابتهای امسال بوده است که درصد موفقیت سانترهای آن ها حداقل 45 درصد بودهاست.
نتیجه
منچسترسیتی به دنبال تسلط بر مالکیت توپ و ایجاد موقعیت از طریق بازی مالکانه خود است، درحالیکه اینتر فشرده دفاع خواهد کرد و هدف خود را بر مبنای ضد حمله سریع قرار خواهد داد. استراتژی منچسترسیتی شامل باستفاده از کنارهها با نگهداشتن وینگرهای خود در موقعیت وسیع است و مدافعان کناری اینتر را وادار میکند که در عمق نیمه خود بمانند. آنها سپس میتوانند بازی را از یک سمت به سمت دیگر تغییر دهند و از شکافها و فضاهایی که در سمت ضعیف خط دفاعی اینتر پدیدار میشود، استفاده کنند. وینگرهای استثنایی سیتی مانند گریلیش، سیلوا یا محرز فرصتهای زیادی برای تقابلهای یکبهیک خواهند داشت.
رویکرد دفاعی اینترمیلان ترکیبی از سبک پرسینگ منطقهای نفربهنفر و یک ساختار شناور است. این امر باعث میشود حریفان برای نفوذ به ساختار دفاعی اینتر، بهویژه از طریق کانال مرکزی با چالش مواجه شوند. ساختار شناور به آنها کمک میکند تا از قطع توپها استفاده کنند و ضد حملات را آغاز کنند.