مطلب ارسالی کاربران
نامه
نامه مادر غضنفر: غضنفر جان سلام.ما اینجا حالمان خوب استامیدوارم تو آنجا حالت خوب باشد،این نامه را من می گویم جعفر خان کفاش می نویسد بهش گفتم این غضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته نمیتونه تند بخونه،آروم آروم بنویس تا پسرم عقب نیفتههمین هفته پیش دو بار بارون اومد اولیش چهار روز طول کشید،دومیش سه روز طول کشید،ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشیدپدرت کارش رو عوض کرده میگه 800 نفر زیر دستش هست....هر روز صبح میره بهشت زهرا چمنا رو کوتاه میکنه..ببخش معطل کردم جعفر آقا رفته مستراب...دیروز خواهر کوچیکت فاطی رو بردم کلاس شنا گفت فقط اجازه داره مایو یه تکه بپوشه این دختره هم یه مایوبیشتر نداره اونم دو تیکه هست..بهش گفتم من عقلم قد نمیده حالا خودت فکر کن کدوم تیکه رو نپوشهاون خواهرت هم دیروز فارغ شد نمیدونم بچش دختره یا پسر،فهمیدم بهت خبر میدم دایی شدی یا عمو راستی حسن آقا هم مرد،مرحوم پدرش وصیت کرده بود بدنشو به آب بندازن طفلی حسن آقا وقتی زیر آب داشت قبر میکند نفس کم آورد و مرد.راستی میخواستم برات پول پست کنم ولی وقتی یادم اومد که دیر شده بود و نامه روو برات پست کرده بودم