سهیل تهرانیکی از غم انگیز ترین شب های فوتبالی م ... چه ایتالیا یی بود! بازی اول، حمله می کردیم، مهاجم نوک و فیکس تیم اما جواب نمی داد تا اینکه اسکیلاچی اومد تو زمین! و موتور تیم روشن شد ... شبا می نشستم پای تلویزیون محو تماشای بارزی، مالدینی، برگومی، دونادونی، آنچلوتی، ویالی، جانینی ... باجو با گل انفرادی ش ... و از همه هیجان انگیزتر، معجزه ی توتو! از گروه نه چندان سخت با امتیاز کامل و بدون گل خورده رفتیم دور بعد. دو تا بازی دیگه رو هم بردیم. سالواتوره به معجزه کردن هاش ادامه می داد. مثلا گل ش به اروگوئه! دروازه هم همچنان بسته مونده بود. تا خوردیم به آرژانتین. تیم بعد از 5 تا بازی از رم رفت ناپل. شهری که مردمش بین تیم ملی کشور شون و مارادونا، مارادونا رو انتخاب کردن! بازی کشید به پنالتی و تقریبا همه می دونستن که زنگا پنالتی گیر نیست. و نبود. نتونست حتی جهت شوت ها رو درست تشخیص بده. باختیم. سوم-چهارمی انگلیس رو بردیم. باجو یه گل "هوشمند" زد به شیلتون. واسه گل دوم، پنالتی رو دادن اسکیلاچی بزنه تا آقای گل از میزبان باشه حداقل. یه گل دیگه م زدیم که کمک داور به اشتباه آفساید گرفت. وار ی در کار نبود که ... اینجا بازی هام با تاخیر پخش می شد. یکی دو بار شوهر خواهرمون از ایتالیا زنگ زد و گل ها رو اسپویل کرد! روزگاری بود ...