این داستان برای 12 سال پیش هست
کاراگاه پشندی و دستیارش ساعد در حال تماشای بازی بین بارسلونا و ویارئال بودند. آنها به عنوان مهمانان ویژه از طرف باشگاه دعوت شده بودند تا از امنیت ورزشگاه اطمینان حاصل کنند. پشندی علاقه زیادی به فوتبال نداشت، اما ساعد طرفدار بارسلونا بود و از بازی لئو مسی لذت می برد.
ناگهان، در دقیقه ۶۰ بازی، صدای بلندی از بخش شمالی ورزشگاه به گوش رسید. پشندی و ساعد سریع به آن سمت رفتند و دیدند که چندین صندلی پلاستیکی در حال سوختن هستند. دود سیاه از آتش بلند میشد و تماشاچیان نزدیک به آتش به سمت خروج هجوم آورده بودند. پشندی فوراً تلفن خود را برداشت و به آتشنشانان خبر داد. سپس با کمک ساعد، شروع به تحقیق کرد.
آنها متوجه شدند که آتش از چند خمپاره شروع شده بود. خمپارههای رنگین که توسط تماشاچیان به مناسبت فستیوال آتشبازی در شهر بارسلون روشن شده بودند. اما چرا خمپارههای روشن شده در هوا منفجر نشده بودند؟ چرا به صورت عمودی به سمت صندلیهای پلاستیکی پرتاب شده بودند؟
پشندی و ساعد با مصاحبه با چند تماشاچی که نزدیک به محل آتش بوده بودند، فهمیدند که چهار نفر با لباسهای سبز رنگ، خمپارههای روشن شده را به صورت عمد به صندلیهای پلاستیکی پرتاب کرده بودند. آنها همچنین دیده بودند که آن چهار نفر پس از روشن کردن خمپارهها، از جای خود بلند شده و به سمت خروج رفته بودند.
پشندی و ساعد با توجه به توصیف تماشاچیان، متوجه شدند که آن چهار نفر هواداران ویارئال، تیم رقیب بارسلونا در آن بازی بودند.
پشندی و ساعد با کمک نیروهای امنیتی ورزشگاه، به دنبال آن چهار نفر رفتند. آنها متوجه شدند که آنها به سمت پارکینگ خودروها رفته بودند. پشندی و ساعد با سرعت به آنجا رسیدند و دیدند که آن چهار نفر در حال سوار شدن به یک ماشین سبز رنگ بودند. پشندی فوراً شماره پلاک ماشین را به مرکز پلیس گزارش داد و خواست که آنها را تعقیب کنند.
ساعد هم در حالی که با موبایل خود صحنه را فیلمبرداری میکرد، به آنها فریاد زد: «ایست! شما دستگیر شدهاید!» اما آن چهار نفر به او توجه نکردند و با سرعت از پارکینگ خارج شدند. پشندی و ساعد هم با یک موتورسیکلت که در پارکینگ بود، آنها را دنبال کردند.
آنها موفق شدند که آنها را تا خروج از شهر تعقیب کنند. در حالی که پلیس هم از جادههای دیگر به کمک آنها میآمد. در نهایت، پلیس توانست ماشین آتشزایان را متوقف کند و آنها را دستگیر کند. پشندی و ساعد هم با خوشحالی به ورزشگاه برگشتند.
آتشسوزی در ورزشگاه نیوکمپ باعث صدمات جزئی به صندلیهای پلاستیکی شده بود، اما هیچ تلفات جانی نداشت. بازی هم بعد از ۱۵ دقیقه تأخیر، از سر گرفته شد. بارسلونا با ۵ گل مقابل ۱ گل ویارئال برنده شد. ساعد از این نتیجه بسیار خوشحال بود، اما پشندی فقط به فکر حل معمای آتشسوزان بود. چرا آنها این کار را کرده بودند؟ چه هدفی داشته بودند؟