اختصاصی طرفداری | در طول چند روز گذشته با تماشای ویدئوی افشاگرانه یکی از داوران لیگ برتر، صحبتهای زیادی در مورد صداقت داوران انجام شده است و سؤالات بسیاری را در ذهن هر یک از ما ایجاد کرده است. هر آنطور که درباره این فیلم قضاوت کنیم، آن چیزی شاهدش بودیم طبیعتاً خوشایند نیست.
این روزها شاهد وقایع ناخوشایندی هستیم، چنانچه تماشای هولیگانهای مکابی تل آویو در آمستردام که انعکاسی خلاف واقع در رسانههای مهم جهان داشت، خیلیها را حیرتزده کرد. جایی که مجرمان بهعنوان قربانی معرفی شدند و بدون دستگیری حتی یک نفر، با اسکورت پلیس به فرودگاه رفتند و هیچ محرومیتی شامل تیم یا تیمهای اسرائیلی نشد؛ انگارنهانگار آب از آب تکان نخورده است.
بههرحال پس از ویدئوی اولی، فیلم دیگری در رسانهها و از سوی نشریه سان بازتاب یافته که که ادعا میشود دیوید کوت، داور تعلیق شده، زمانی که در یورو تابستان گذشته حضور داشته، در اتاق هتل خود پودر سفیدی را با یک اسکناس استنشاق میکند. اگر این ویدئو واقعی باشد، این احتمالاً یک تحول مخرب برای داور ٤٢ ساله است. در این فیلم به نکات تکاندهندهتری درباره لیورپول، اورتون و مردمان مرسی ساید از سوی دیوید کوت بازگو شده است.
کوت در حال حاضر از سوی هیئت داوران PGMOL تعلیق شده است و پس از انتشار این ویدئو که سرمربی سابق لیورپول، یورگن کلوپ را «جناب آلمانی» و این تیم و مدافع اسکاتلندی آنها، اندی رابرتسون را با چیزی مشابه «کثافتها» خطاب کرده بود، تحت تحقیق و تفحص قرار گرفته است. کوت همچنین از قضاوت در مسابقات اروپایی از سوی یوفا کنار گذاشته شده. این داور در ویدئوی دیگری گفته لیورپول در این فصل با وجود فاصله پنج امتیازی در بالای جدول، قهرمان این فصل نخواهد شد!
سؤال و جوابهای بسیاری در سر ما بعد از تماشای این فیلمهای کوتاه دور میزند؛ آیا این تعصبات در کار حرفهای او تأثیرگذار بوده است؟ یا حتی اگر هیچ تعصبی هم وجود نداشته است و او توانایی حفظ شخصیت حرفهای در کار خود را داشته است، آیا لحن و الفاظی که در کاناپهای لمیده بازگو شده، حق مسلم او محسوب میشود؟
سعی میکنم به حق او برای ابراز ناراحتی و خشم فکر کنم، هر چند بسیار ضعیف و بد و بیپرده بیان شده باشد! در وهله اول میمانیم چرا پاسخ سؤالات را داده است؟ چرا فیلمبرداری؟
مشخصاً کوت در انتخاب رفقای خود اشتباه بزرگی مرتکب شده است. دراینبین برداشت و نگاه افکار عمومی چگونه خواهد بود؟
ما خوب میدانیم همه داوران بارهاوبارها از سوی رابرتسونها و کلوپهای فوتبال به هر گناهی متهم میشوند، میدانیم قصه تازهای نیست ولی این یکی تفاوت بسیاری دارد. با چشمان گشاده و نگاه خالی و عاری از احساس، بعید است، «دیوید کوت» چیز زیادی از شبی که اکنون شهرت و حرفه او بهعنوان داور لیگ برتر را تهدید کرده است، چیز زیادی به یاد داشته باشد.
اما پیامدهای یورش پر جنبوجوش کوت به یورگن کلوپ و لیورپول از بالای هرم فوتبال تا پایین احساس خواهد شد. لحظه غرور غمانگیز و رقتانگیز او به فوتبال آسیب بزرگی زده است چرا که این در مورد صداقت است؛ از اساسیترین اصول داوری و مطمئنم مسئولان مسابقات لیگ برتر پیامدهای آن را احساس خواهند کرد، و عواقب آن به عهده آنها خواهد بود.
داوران و کمکهای آنها همیشه اشتباه میکنند. همه آنها زمانی که نباید سوت میزنند و از کنار خیلی چیزهایی که احتمالاً باید تشخیص دهند، میگذرند؛ اما ما بهعنوان تماشاگر در اعماق وجودمان ضعفهای انسانیشان، قضاوتهای نادرستشان، ناتوانیهای گاه به گاهشان در تشخیص آنچه آشکار به نظر میرسد را میبخشیم.
ما در عین عصبانیت در آن لحظات خاص بازی، این بخشش را به آنها اهدا میکنیم، بهخاطر اینکه فکر میکنیم آنها صادق هستند و ازاینرو اشتباه آنها را بهخاطر صداقتشان نادیده میگیریم. میدانیم آنها مرتباً از سوی ما، بازیکنان و مربیان و همهوهمه مورد انتقاد شدید قرار میگیرند؛ اما باور داریم آنها تمام تلاش خود را میکنند تا تصمیمات دشوار را بهدرستی قضاوت کنند.
ولی انتظار داریم داوران بدون تعصب قضاوت کنند. ما فرض میکنیم همه بازیها بدون جهتگیری و در حالت آرمانی، با یک بیتفاوتی مطلق نسبت به نتیجه بازی سوت زده میشود. بدون این اصل اساسی، واقعاً داوری و عدالتی وجود نخواهد داشت و بدون داوران، فوتبالی نخواهد بود.
کوت بهعنوان یک داور حرفهای، اساس و بنای همه چیز را تهدید کرد و شالوده و بنیاد همه چیز را در معرض خطر قرار داده است. کوت و دوست احمق او، با تلفن همراه این یادداشت خودکشی ٧٣ ثانیهای را فیلمبرداری کردهاند، در مدت زمانی کوتاهتر به «آپلود» آن پرداختهاند، و با سرعت زیادی به تضعیف فوتبال دست زدند و ضربه بزرگی به آن وارد کردند. دیگر چطور میتوان داوران را باور داشت؟
احساس میشود شبی طولانی بوده و اکنون "کوت" مدت مدیدی خارج از دنیای فوتبال وقت دارد تا کاملاً بفهمد چه دستهگلی به آب داده است.
این داور از طرف کارفرمایانش در لیگ برتر محروم شده است و اگر دوباره او را ببینیم، معجزه خواهد بود. صادقانه بگویم، دیگر نباید او را ببینیم و احتمالاً نخواهیم دید. تا زمانی که فقط فکر کنیم ویدئوها کار مخرب برخی از نابغههای هوش مصنوعی باشد، هیچ راهی برای بازگشت کوت وجود ندارد که با اعتراف خود او، این خوشباوری، منتفی است.
حقیقت این است که همه آدمها، همه داوران و بازیکنان و مدیران در فوتبال، بازیکن و احتمالاً تیم موردعلاقه خود را دارند. طبیعت انسان است. برخی حتی ممکن است دیدگاه کوت در مورد کلوپ یا لیورپول را داشته باشند. اما فیلمی از آن ضبط نمیکنند یا در باره آن صحبتی در هیچ جا به میان نمیآورند.
داوران در روزهای بازی دائماً مورد لطف همه قرار میگیرند و در نهایت سعی شده با آنها منصفانهتر و انسانیتر رفتار شود اما هیچکدام از اینها بهانهای برای حماقت محض و بیملاحظه کاری کوت نیست؛ خطایی که جامعه داوری را شوکه کرده است.
در فصل گذشته، بیطرفی استوارت آتول یکی از داوران VAR در مسابقهای میان فارست و اورتون در گودیسون پارک به طرز بدی مورد سؤال قرار گرفت.
فارست و مالک آنها «اوانجلوس ماریناکیس» اساساً و رسماً «اتول» را به تعصب و جانبداری متهم کردند؛ زیرا او از طرفداران لوتون، و از رقبای فارست برای سقوط در فصل گذشته بود. به طور خلاصه، آنها صداقت و درستکاری اتول را زیر سؤال بردند و اخیراً به دلیل آن بهشدت مجازات شدند، جایی که حتی، مالک ناتینگهام فارست حق اظهارنظر در مورد داوران را ندارد.
این فشار و زیر سؤال بردن داوران هر بار که پا به زمین فوتبال میگذارند وجود دارد. این کوچکترین اتهامی است که مرتباً علیه آنها مطرح میشود و حالا با افشای ویدئوی کوت و واکنش طرفداران در قبال آن، نشان میدهد بسیاری از هواداران فوتبال چقدر سریع باور میکنند داوران واقعاً «سمتوسوی» خودشان را دارند.
این متأسفانه دقیقاً همان چیزی است که نظریهپردازان توطئه و شلوغکار و بدبین منتظر آن بودهاند. چنانچه در فیلم شاهد هستیم، کوت و غرور بیمارگونهاش آن را در کاسه این بدبینان گذاشته است. این لحظه «به شما گفته بودن» است، آن هم در دورانی که تلاش سالانه برای جذب داور در تمامی سطوح فوتبال سخت و سختتر شده است.
عملاً واقعیت این است؛ کوت، داور لیگ برتر به مدت شش سال، حتی هاوارد وب، رئیس کمیته داوران را که صادقانه و با نیت درست برای شفافیت در مورد قضاوتهای مختلف داوران از جمله تصمیمات VAR تلاش مستمری داشته، دستخالی به زمین کوبیده است. کوت هر داوری را که بی قصد و منظور هم تصمیم اشتباهی در طول بازی داشته است بهسوی پرتگاه هُل داده است، بهعبارتدیگر، همه آنها را کاملاً ضایع کرده است.
در دنیای پرهرجومرج فوتبال با VAR و در زمانی که به نظر میرسد استانداردها هرگز بهبود پیدا نمیکند، کوت با یک فیلم کوتاه، راه درازی را طی کرد تا تنها لایه باقیماندهای که مقامات را در برابر بدبینان و توطئه پردازان محافظت میکند، را از بین ببرد. عینیتبخشیدن به فرضیههایی که هر روز شاهد آن هستیم. این حقیقتاً نابخشودنی است.
رابطه بین بازیکنان، مدیران و داوران بر اساس اعتماد متقابل بنا شده است. باید باشد. معمولاً این بازیکنان و مربیان هستند که در پایان هر بازی ما هواداران، آنها را متهم میکنیم موفق نشدند پایان معاملهای که ما مایل آن هستیم را جوش بدهند و به نتیجه دلخواه دست پیدا کنند.
به تصمیمات گذشته کوت که کمابیش علیه لیورپول است کاری ندارم، اما حالا آخرین تصویری که از کوت داریم، یا ممکن است داشته باشیم، این است که او یک خطای واضح و کارت قرمز لئون بیلی را در برابر مو صلاح در آنفیلد در دیدار با استون ویلا نادیده گرفت.
خطا نیست. این تصمیم او بود، همه ما آن را دیدیم و فقط آن را اشتباه داوری که انسان است فرض کردیم. ما تعصب، نیت بد یا خصومت و نفرت او را به ذهن راه ندادیم. اما امروز بسیاری از مردم دقیقاً همین را فرض خواهند کرد. پردهها فروریخته و بدبینی و سوءظن وجود تماشاگران را خواهد گرفت و دقیقاً و متأسفانه همینجا است که آسیب اصلی به ورزش محبوب ما وارد شده است.
این آسیب و صدمه بزرگی است که کوت و فیلم کوتاه ناامیدکنندهٔ آیفون او وارد کرده است. این آسیبی است که در تمام ریشههای فوتبال احساس خواهد شد. شاید، فقط شاید وقتی کوت در مورد همه این اتفاقات فکر کند، به این نتیجه خواهد رسید باید دوستان بهتری انتخاب میکرد تا به این شکل دستش را رو نکنند، این تنها جایی است که همدردی با او شروع میشود و به پایان میرسد!
کوت این بار حقوحقوق، کلوپ، رابرتسون یا لیورپول را پایمال نکرده است، بلکه جایی که نباید و احتمالاً بیآنکه بخواهد، نهتنها کارت قرمز خود را بهتمامی داوران، هواداران و اصلاً خود فوتبال از جیب بیرون کشیده است، بلکه قبل از همهکس، برای همیشه کارت قرمزی را برای تمامی عمر برای خودش بیرون کشیده که با آن قدوبالا در آسمان زندگی او چرخ خواهد خورد و او برای همیشه با چشمانی ازحدقهدرآمده با تأسفی آمیخته به شرم به آن خیره خواهد ماند.