اغلب در این باره صحبت میکنیم که مربیان هر تیمی همان سرمایه در بانک آن تیم هستند و کلوپ دلیلی است که اکنون لیورپول ارزشی میلیاردی دارد. او در طی این سالها تحول باشگاه تحت نظر گروه ورزشی فنوی را سرعت بخشیده است و به همین خاطر است که بعد از باختی دیگر، همچنان از کلوپ حمایت کردم. باز هم می گویم من قبل از تغییر او همه افراد را در ليورپول تغییر میدهم.
با این حال نمی توانیم نادیده بگیریم که رنسانس بزرگ آنفیلد با تخصص جمعی بسیاری از ارکان باشگاه، مربیان و کادر پشت صحنه نظیر تیم دیتا و استخدام که با هماهنگی بی نظیری با هم همکاری می کردند، اتفاق افتاد.
در طول ١٨ماه گذشته اما، یکسری چیزها تغییراتی پیدا کردهاند. سطح سرمایه گذاری برای خرید و حفظ کردن کادر تیم به طور یکسان بوده اما میتوان برخی از تصمیمات را از این حیث که عاقلانه بودهاند یا خیر، زیر سوال برد.
از تابستان ٢٠٢٢، لیورپول ١٨٠ میلیون پوند برای چهار مهاجم (لوئیز دیاز، فابیو کاروالیو، داروین نونیز و کودی گاکپو) خرج کرده است. مالکان لیورپول عملا در سرمایهگذاری کوتاهی نکردهاند اما آنان نتوانستند روی یک هافبک سرمایهگذاری کنند. لیورپول اکنون به یک هافبک جدید بسیار محتاج است.
لیورپول با دانستن اینکه ارزش اورلین شوامنی ٧۵ میلیون پوند بود میخواست که او را از موناکو جذب کند. وقتی شوامنی با رئال قرارداد بست، پول لیورپول خرج نشده بود ولی کلوپ تصمیم گرفت تا سال ٢٠٢٣ صبر کند، به این امید که بلینگام را به آنفیلد بیاورد. این تصمیم کلوپ بود، نه مالک تیم آقای جان دبلیو هنری.
در خط حمله، دیاز کریر خود را در ليورپول درخشان آغاز کرد؛ نونیز نیز درحال پیشرفت است اما از بازیهای اولیه گاکپو گیج شدهام. گاکپو، خرید مناسب مدل کلوپ نیست، نداشتن سرعت کافی و ظرفیت برای پرس بالا! چرا باید برای کسی که قرار است وقتی ژوتا و دیاز روی فرم هستند، نیمکت نشین باشد ۴۵ میلیون پوند هزینه کنیم؟ آن هم زمانی که خطوط دیگر تیم نیاز به تقویتشدن دارد!
بعضی از تمدید قراردادها نیز بحثبرانگیز بوده است. وقتی صلاح و کلوپ قرارداد جدیدی امضا کرد همه هیجانزده شدند. اما به تابستان سال ۲۰۲۱ برگردیم، جایی که لیورپول با تمدید چهار ساله قرارداد کاپیتان خود یعنی جردن هندرسون ۳۱ ساله همه را غافلگیر کرد. هندرسون به لیورپول خدمت کرده، اما مدت قرارداد جدید با توجه به سیاستهای FSG در قبال بازیکنان بالای ۳۰ سال غافلگیر کننده و در تضاد با گذشته بود. در این باره تغییری واضح بعد از مداخله شخص یورگن کلوپ اتفاق افتاد.
در عرض ۲۴ ساعت پس از توافق و تمدید قرارداد، مایکل ادواردز، مدیر ورزشی اعلام کرد که درباره آینده خود و لیورپول بازنگری خواهد کرد و در همین مسیر از قرمزها جدا شد. تلاقی زمانی جدایی ادواردز و تمدید هندرسون احتمالاً تصادفی بود اما گزارشات متعددی وجود دارد که اختلافاتی درون باشگاه نسبت به مبلغ و زمان تمدید هندرسون وجود داشت.
در آن زمان این مسئله مرا نگران کرد، اما زمانی که کلوپ درباره آینده جیمز میلنر و بابی فیرمینو هم چنین رویه ای اتخاذ کرد، بیشتر نگران شدم.
کلوپ به طور واضح اعلام کرد که لیورپول نیازمند تجدید و بازسازی دارد، اما به نظر میرسد او تمایلی به پذیرش این موضوع ندارد که مصدومیتهای فیرمینو افزایش پیدا کرده است و در عین حال تاثیرگذاری و نفوذ مهاجم برزیلی کاهش یافته. موضوع عجیب اینجاست که جولین وارد، یکی دیگر از اعضای تیم ادواردز مانند باقی اعضای گروه تجزیه و تحلیل دیتای باشگاه تصمیم به ترک لیورپول گرفته است. دلایل جدایی هر چه باشد، تیم پشت پرده لیورپول در حال تغییر است و برای هر کس که با لیورپول مرتبط بوده کم اهمیت جلوه دادن این گروه و نفوذ آنها طی هفت سال اخیر دشوار است.
این یک واقعیت است که زمانی که لیورپول به یک مدیر ورزشی جدید نیاز دارد، قطعا تابستانی بزرگ و شلوغی برای لیورپول درکار نخواهد بود! علیرغم دستمزدی بیش از ٣٠٠ میلیون پوند در سال، تعدادی از بازیکنان لیورپول در سنهای ٢۵ تا ٢٨ سال هستند. در شرایطی که بهترین بازیکنان مانند فندایک، صلاح و آرنولد، از فرم خوب خودشان خارج شدهاند و لیورپول لیست بلندبالایی از مصدومیت را دارد، قطعا وضعیت تیم دشوار خواهد بود.
اینکه یک باشگاه باید در هر پنجره نقل و انتقالاتی، میلیونها پوند خرج کند، باور کاملا اشتباهی است. باشگاهی که اخیراً در سراسر اروپا به خاطر استراتژی عالی جذب بازیکن مورد حسادت قرار میگرفت، اکنون متهم به برنامهریزی بد است و به نظر میرسد تنها راهحل، افزایش سرمایهگذاری بزرگ در تیم است.
تصور اشتباهی که در میان بسیاری از هواداران فوتبال وجود دارد این است که تعریف مالکیت خوب، خرج کردن کلان در پنجره نقل و انتقالاتی است. این کاملا اشتباه است. مالکیت خوب یعنی در تمامی جوانب با تصمیمگیری درست و دقیق جلو بروند. خرید و فروش و نگهداری بازیکنان برای اطمینان از متعادل بودن تیم نمونههایی از مالکیت درست است.
هزینههای منچستریونایتد برای بازیکنان جدید را با لیورپول طی ١٠ سال گذشته، یا اورتون با برایتون را مقایسه کنید. پس باید درک کنید که سرمایه گذاری هنگفت اما بدون تخصص، عملی بیهوده بیش نیست. خرج خالص منچسترسیتی در ۵ سال گذشته نسبتاً کم بوده است و در تابستان، قبل از کسب آخرین عنوان قهرمانی در پرمیرلیگ، لیورپول بازیکنی را خریداری نکرد.
در سال ٢٠٢١ لیورپول فقط ابراهیما کوناته را جذب کرد و نزدیک بود چهار گانه را ببرند. پس این نشان میدهد که یک باشگاه برای موفقیت لازم نیست که در هر پنجره نقل و انتقالاتی میلیونها دلار خرج کند. متأسفانه، لیورپول اکنون خود را در موقعیتی میبیند که باید خرج بسیاری بکنند.
کلوپ قطعا کسی است که میتواند این کار را انجام دهد. اگرچه شرایط از زمانی که او در سال ٢٠١۵ به لیورپول آمد، فرق میکند. آن زمان کمیته نقل و انتقالات تاسیس شد و شکی نیست که مهارتهای کلوپ باعث افزایش اعتبار آن کمیته شد. نمیتوانید بگویید که کلوپ در خدمتگرفتن ماتیپ از بوندسلیگا آن هم با انتقالی رایگان، یا جذب مانه دستی در کار نداشت.
تحت هدایت یورگن کلوپ، برخی از بازیکنان صرفاً خوب که میتوانستند از یک دوران باثبات تحت نظر مربی دیگر از فوتبال خود لذت ببرند به فوقستاره و برندگان لیگ قهرمانان اروپا تبدیل شدند. نکته اینجاست، که علاوه بر الهامبخش بودن یورگن کلوپ، استراتژیهایی مورد استفاده باشگاه توسط مایکل گوردون از طرف FSG طراحی شده که او نیز این فصل یک قدم به عقب برداشته است.
هیچکس سعی نمیکرد اعتبار و اقبال عمومی را به دست بیارد، همه وظایف خود را به بهترین شکل انجام داده و نتایج حیرتآور بود. پس از قهرمانی سه سال پیش لیورپول در لیگبرتر یکی از مدیران برجسته باشگاه در رابطه با این سوال که کلوپ چگونه یک تیم میانه جدولی را به قهرمانی رساند اینطور پاسخ داد: «یک مربی برجسته که به سیستم پایبند است.»
جیمی کرگر/تلگراف