مرا عاشقی شیدا
فارغ از دنیا
تو کردی، تو کردی
مرا عاقبت رسوا
مست و بی پروا
تو کردی، تو کردی
نداند کس، جانا، چه کردی
چه ها کردی با ما، چه کردی
دو چشمم را دریا
در افشان، گوهرزا
تو کردی، تو کردی
روان از چشم ما
گهرها، دریاها
تو کردی، تو کردی
نه یک دم از جورت فغان کردم
نه دستی سوی آسمان کردم
منم اکنون چون خاک راهی
غباری در شام سیاهی
اگر مهری رخشد، تو آن مهری
اگر ماهی تابد، تو آن ماهی
اگر هستی پاید، تو هستی
اگر بودی باید، تو بودی
بی لطف و صفا
باشد به خدا
بی تو هستی ها
از دیدارت، از رخسارت
ای جان بینم، سرمستی ها
شمیم روح افزایی
مشکی، عودی
منیر بزم و راهی
چنگی، رودی
چنگی، رودی