تماشای فوتبال در استادیوم، در کافهها و در جمعهای طرفداری حال و هوای دیگری دارد. همان جایی که دکتر صدر عزیز همیشه در جستجوی راز محبوبیت فوتبال میگشت... جایی که خاطرات طرفداران قدیمی، نکات غافلگیرکننده طرفداران تازه وارد، گپ و گفتهای بی پایان پیش از بازی، شور با هم بودن، رقابت، رفاقت و شاید چند پیک بیشتر همه و همه برایمان تابلویی جاودان از یک بازی فوتبال ترسیم میکند...
"اتحادیهی نویسندگان صدر" برای اولین پست مشترک نویسندگان، به سراغ طرفداران رفته. صاحبان حقیقی فوتبال. در هفتهی داغ لیگ برتر، دو بازی لیورپول، چلسی و آرسنال من یونایتد. خاطراتی از روزگار نه چندان دور رقابت big four و نظرات طرفداران تیمها.
بخش اول، لیورپول-چلسی. پای صحبت مهدی و عارف با مقدمهای از گروه نویسندگان صدر. و البته در انتظار پاسخهای شما به سوالات زیر...
|
روزی که کلایو واکر با آن شلیک مهار نشدنی به گوشهی دروازهی ری کلمنس دروازهی قرمزها را در استمفوردبریج گشود، آنقدر فاصله میان لیورپول و چلسی زیاد بود که بیشتر عکاسان اصلا انتظار گلزنی چلسی را نداشتند و همگی پشت دروازهی پیتر بونتی برای ثبت گلهای احتمالی ایان کالاهان، کنی دالگلیش و دیگر ستارگان لیورپول نشسته بودند...
چلسی آن بازی را در اف ای کاپ سال 1978 برد اما در یک دههی بعد استیلای لیورپول بر فوتبال انگلستان و نه به هیچ تیم دیگری اجازهی عرض اندام داد...
ورود رومن آبراموویچ به لندن تعاریفی تازه به فوتبال انگلستان آورد. ظهور big four، رقابتی مهیج میان چهار غول لیگ برتری هم در کشور انگلستان و هم و مسابقات اروپایی. چلسی لیورپول، به عنوان نبردی نوین در کنار جدال سنتی منچستریونایتد و آرسنال قرار گرفت.
جنگهای لفظی مورینیو و بنیتز، گل لوییز گارسیا روح در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا، لباسهای آدیداس، جرارد و لمپارد، کرگر و جان تری، انتقال فرناندو تورز، مساوی دیوانه کنندهی 4-4 در استمفوردبریج، بنیتز از مرسی ساید به لندن سر خوردن استوی جی برابر دمبا با، یکصد و پنجاهمین فینال اف ای کاپ و یورگن کلاپ برابر تامی توخل...
.......
تاریخ دوران جدید لیگ برتر در قرن بیست و یکم، یک نبرد کلاسیک تازه را به فولکلور فوتبال انگلستان اضافه میکند... نبرد سرخ و آبی. نبردی دیگر میان شمال و جنوب.
در نبرد میان چلسی، برابر لیورپول...
|
1- تا کجا به یورگن اعتماد داری؟ |
کلوپ بارها ثابت کرده که میتونه کارای بزرگی انجام بده، در حال حاضر فقط در بحث نقل و انتقال من به کلوپ بی اعتماد شدم که اون هم دقیق نمیدونم مقصرش کلوپ هست یا نه. من منکر مشکلات مالی لیورپول نمیشم ولی 90 میلیون، پول کمی نیست. در هر صورت لیورپول چاره ای جز این نداره که کلوپ رو نگه داره، بهتر از کلوپ ما پیدا نمیکنیم.
2- کلاپ گفته بود :رقابت با من سیتی در بلندمدت ممکن نیست" به نظر تو ورود مالکان قطری به آنفیلد مشکل رو حل میکنه؟ و راه حل برای خروج از بحران فعلی در آنفیلد به نظرت چیه؟ |
بستگی داره که فلسفه لیورپول در خرید بازیکن تغییری میکنه یا نه. اگر قراره یک مالک پولدار داشته باشیم ولی باز ژوتا رو بخریم، فرقی نخواهد داشت. البته شواهد که نشون میده لیورپول با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنه و همین باعث شده که ما بازیکن متوسط بخریم. چون خود کلوپ گفته بود که ما به خرید امباپه و بلینگام فکر میکنیم. لیورپول باید از حالت ستاره سازی صرف به حالت خرید ستاره ها و در کنارش ستاره سازی برسه. یک نقل و انتقالات خوب و یک اکادمی خوب.
3- لیورپول برای رهایی از بحرانهای فعلی به چه چیزهایی نیاز داره؟ |
بازیکن! همونطور که قبلا هم گفتم، و البته یک بدنسازی بهتر. مصدومیت ها دو فصل رو از لیورپول گرفتند
4- از بین بازیهای قدیمی دو تیم کدوم رو برای دیدن دوباره انتخاب میکنی؟ |
هر چند که نتیجه اش به ضرر لیورپول بوده، ولی بازی معروف 4-4 رو انتخاب میکنم، به خاطر جذابیت بازی
1- بی مقدمه... توخل یا پاتر، آبرامویچ یا تاد بولی؟ و چرا؟ |
توخل. مباحث فنی به کنار که پاتر به هیچ وجه در حد و اندازه توخل نیست، یک اینکه توخل عاشقانه تیم رو دوست داشت (از مصاحبه های مطبوعاتیش تو دوران بحران تحریم چلسی مشخص میشد این قضیه). دو هم اینکه درسته سبک این دو نفر فرق میکنه و توخل سرمربی موفقیت فوریه و پاتر بیشتر مربی پروژه محور و آینده سازه، ولی در مقطع فعلی خاطرات خوبم از توخل بسیار بیشتره تا گراهام پاتر.(البته اینم بگم که من به پاتر کماکان باور دارم و فکر میکنم که دوران موفقی در چلسی خواهد داشت.)
آبراموویچ یا تاد بولی؟ فکر نمی کنم چلسی فنی پیدا بشه که گزینه دوم رو انتخاب کنه. منظورم هم این نیست که بولی مالک خوبی نیست، نه، اتفاقا ایده های بولی و رفقا برای ساختن یک ابر تیم و خرید بازیکنان جوان و ایجاد یک ساختار کم نوسان رو به شدت میپسندم ولی حتی همین مالکین جدید رو هم آبرامویچ از بین گزینه های متعدد انتخاب کرد :)
در کل سه نفر از بین مالکین چلسی، برای این باشگاه و طرفدارانش اسامی خاصی هستن : گاس میرس که باشگاه رو تاسیس کرد، کن بیتس که چلسی رو از ورشکستگی نجات داد و نقش مهمی در موفقیت های دهه نود چلسی داشت و در نهایت رومن ابراموویچ که معمار عظمت چلسی بود. تاد بولی هنوز در ابتدای مسیره.
2- نظرت راجع به خریدهای جدید چیه؟ هایجک مودریک، ژائو فلیکس و انکونو که در تابستان اضافه خواهد شد؟ مهاجمها بیش از اندازه نشدن؟ |
در کل خوشبینم به رویه جدیدی که باشگاه تو پنجره زمستونی در پیش گرفته نسبت به تابستون قبل. خرید بازیکنای جوون و آینده دار و در کنارشون بازیکنای جوانی که همین الانشم ستاره محسوب میشن. اما ماجرای هایجک مودریک منو یه بازیکن دیگه انداخت که از شاختار خریدیم : ویلیان. یادمه که اونموقع هم تقریبا ویلیان دیگه بازیکن تاتنهام بود و حتی تست پزشکی تاتنهام رو هم پشت سر گذاشته بود. اما به چلسی اومد و یکی از بهترین خریدهای باشگاه بود از نظر من. شاید به این خاطر که سمت دیگه ی زمین هازارد همیشه چشم ها رو به خودش خیره میکرد، ویلیان اونقدری که باید به چشم نیومد. خرید انکونکو هم واقعا روی کاغذ به شدت خرید هوشمندانه ایی بود.
البته شاید اگر مصدومیت هایی که برای پولیسیک و استرلینگ و برویا پیش اومدن، پیش نمیومدن، نه خبری از قرض گرفتن فلیکس بود نه هایجک مودریک. و با این روند به نظر میاد تابستون یا همین ژانویه شاهد فروش یک یا دو نفر از بین استرلینگ، زیاش، هاورتز و پولیسیک باشیم تا از ترافیک بیش از حد تو خط حمله جلوگیری بشه.
3- از بازی 4-4 در لیگ قهرمانان 2008/09 چه خاطرهای داری؟ |
تو سوالات مشترک تا حدودی پاسخ این سوال رو دادم. بذارین طور دیگه ایی جواب بدم. چند روز پیش بازی چلسی و کریستال پالاس چندین بار توپ موازی با خط عرضی برای هاورتزی که قبل از تیر یک جایگیری کرده بود فرستاده شد و هاورتز تقریبا همشو سایه زد. ناخودآگاه یاد دروگبا تو این بازی افتادم که همون موقعیت مشابه رو فقط با یک لمس کوچک، یک تغییر مسیر جزئی، تبدیل به گل کرد.
1- اگر سرمربی انگلیس باشی، بین لمپارد یا جرارد کدوم رو انتخاب میکنی؟ و چرا؟ (مطمئنا اگر علت انتخابت طرفداری باشه از روزنامههای انگلیسی در اما نیستی...) |
عارف
سخته. در یک حالت ایده ال سعی می کردم هر دوشون رو بازی بدم. البته بستگی داشت که تو کدوم فصل هم بودیم. ولی خب جرارد رو انتخاب می کنم، فک نکنم بازی لمپارد و جرارد تفاوت چندانی داشته باشه. هر چند که لمپارد بیشتر گل و پاس گل داده و استقامت بهتری داشت نسبت به جرارد. البته اینم باید در نظر گرفت که بازیکنای اطراف جرارد هم مثل بازیکنای چلسی نبودند قطعا. بنیتز هم مورینیو نبود. تو یه فصل هم که تیم جرارد خوب بود، جرارد آماری(گل/پاس گل) به خوبی لمپارد داشت. قدرت رهبری جرارد هم بیشتر بود به نظرم. البته باز هم میگم بستگی به امادگی دو طرف هم داشت.
مهدی
هر دو بازیکن تقریبا پروفایل مشابهی داشتن. جرارد میتونست کنترل بیشتری روی جریان بازی اعمال کنه اما من به شخصه لمپارد رو انتخاب میکنم به علت غریزه و هوش خاصی که در پیدا کردن و حمله به فضاهای خالی در محوطه جریمه حریف داشت و شم گلزنی بالاترش. یه جورایی لمپارد موقعیتارو بو میکشید.
2- بهترین بازی و خاطرت از چلسی-لیورپول؟ |
عارف
کلا لیورپول چلسی برای طرفدارای لیورپول اصلا بازی نبوده که ما دید خوبی بهش داشته باشیم. هر وقت با هم بازی میکنن ما یاد یه زخم عمیق و یه درد قدیمی میوفتیم. ولی بهترین خاطره من از بازی چلسی گل صلاح به چلسی بود و بهترین بازی هم، 5-3 بود که قهرمانی رو بعدش جشن گرفتیم.
مهدی
قطعا بازی 4-4 2009. یه بازی سرتاسر حمله و موقعیت، پر از استرس و هیجان و سوپرگل. شوت وحشتناک آلکس، تیزبینی اورلیو، دروگبایی که عاشق بازیای بزرگ بود و لمپاردی که در غیاب جرارد در سمت دیگه زمین، خوش می درخشید. معتقدم اون چلسی شاید شایسته ترین ورژن چلسی برای فتح لیگ قهرمانان بود اما اون شب لعنتی جلوی بارسا. بگذریم....
3- کدوم بازیکن حریف همیشه رو مخت بوده؟ |
عارف
همیشه از دیگو کاستا خوشم نمیومد، مخصوصا که با جرارد و اشکرتل هم درگیر شده بود
مهدی
شاید انتخاب کرگر و سوارز و این دست بازیکنا منطقی تر باشه اما ماسکرانو همیشه رو مخ من بود، هم دوران لیورپولش هم دوران بارساش. دلیل خاصی هم نداشتم براش. از بازیکنای فعلیشون هم هاروی الیوت رو مخمه. البته اینا رو گفتم بازیکنای محبوبم از لیورپول رو هم میگم : فابینیو، تیاگو، جرارد و یان آرنه ریسه. لوئیس دیاز هم هست.
4- نظرت راجع به این دو انتقال چیه: فرناندو تورز از لیورپول به چلسی و مو صلاح از چلسی با واسطه به لیورپول... |
عارف
تورس قلب لیورپولی ها رو با کارش شکست. هر چند که قهرمان چمپیونزلیگ شد ولی هرگز نتونست جادویی که تو لیورپول داشت رو دوباره به نمایش بزاره. تورس لیورپول رو بی پناه گذاشت. لیورپول به صلاح یک شانس دوباره داد تا خودش رو اثبات کنه. انتقال صلاح به لیورپول شاید بهترین انتقال لیورپول تو 20 30 سال اخیر بوده و به راحتی میشه اون رو جز 5 خرید برتر باشگاه گذاشت.
مهدی
تورس با هر متر و معیاری که حساب میکنم باید جواب میداد تو چلسی. تو 27 سالگی و اوج پختگی و فرم ایده آل پا به چلسی گذاشت ولی نشد اونطور که باید میشد. درسته اون گلش که حکم تیر خلاص به بارسا رو تو 2012 داشت هیچوقت از خاطر ما چلسی فنا پاک نمیشه اما هیچوقت نتونست انتظارات رو برآورد کنه. اما صلاح. بزرگترین خاطره ایی که من از محمد صلاح با پیراهن چلسی دارم یک شوته. شوتی که از پشت محوطه جریمه زده شد و از خط طولی بیرون رفت و پرتاب اوت به نفع حریف شد. فاجعه بار. مورینیو میگفت همه میگن من کسی ام که صلاح رو از چلسی بیرون انداختم اما من کسی هستم که صلاح رو به چلسی آورد. شاید تا حدودی موافق باشم باهاش. واقعا چیزی نشون نداد تو پیراهن چلسی و انتقالش به یه تیم دیگه غیر منطقی نبود.
در نهایت هم حداقل من احساس میکنم که اون حساسیت هایی که معمولا میون طرفدارا هست در انتقال یه لیورپولی به منچستر یا یا آرسنالی به چلسی، در زمینه نقل و انتقال بین چلسی و لیورپول وجود نداره.
5- گل گارسیا به چلسی واقعا گل بود؟ |
عارف
به نظر من که بود، ولی واقعا اهمیتی برام نداره که بود یا نبود. طرفدارای چلسی خیلی پول خودشون رو به رخمون کشیدن، نشونشون دادیم که با فقط پول نمیشه قهرمان اروپا شد.
مهدی
اونموقع که به نظرم گل نبود به هیچ وجه. الان هم رفتم دوباره نگاه کردم. بازم به نظرم گل نبود و تمام توپ از تمام خط رد نشده بود. جالبه ضربه قبلی میلان باروش من رو یاد پنالتی که برای آرژانتین جلوی کرواسی گرفتن انداخت. باروش تک به تک میشه با چک و ضربه شو میزنه و در ادامه با چک برخورد میکنه. به نظرم هیچکدوم پنالتی نبودن. بگذریم.
6- یک تیم 11 نفره از منتخب بازیکنان دو باشگاه برامون بچین… |
عارف
متاسفانه از بزرگان چلسی اطلاع زیادی ندارم ولی خب سعی خودم رو می کنم
کلمنس
اشلی کول، تری، هانسن، فیل نیل
لمپارد جرارد
کیگان، دالگلیش، زولا
راش
مهدی
....................چک.....................
اشلی کول. فندایک.تری. جیمز
....کانته.....جرارد.....لمپارد.......
...هازارد......دروگبا.......صلاح...
6- پیش بینیت از نتیجه و گلزنان |
عارف
2-2
محمد
نتیجه که کاملا تعصبی میگم چلسی میبره :)
اما در مورد گلزنان فک میکنم صلاح گل میزنه بهمون. مودریک اگه بازی کنه شاید گل بزنه. مونت هم بنظرم میتونه جز گلزنان این بازی باشه اگه بازی کنه.