مطلب ارسالی کاربران
سمفونی رئال، درسی که بارسا گرفت
تحلیلی که می خونید نوشته ی آقای نعمت رحیمی هست.
مهم ترین بازی باشگاهی دنیا شب گذشته برگزار شد. جدا از وقت بسیار خوبی که این بازی داشت صدر نشینی، 8 کلین شیت، باز گشت سوارز، حضور لوچو در سانتیاگو و ... از طرف بارسا.
غیب بیل، پیروزی های پر گل کهکشانی ها پیش از بازی، فاصلۀ 4 امتیازی با حریف و حضور بازیکنان گران قیمت در اولین ال کلاسیکو در طرف رئال مادرید این بازی را جذاب کرده بود. هیجان و حساسیتی که روزها پیش از اشپلاق خسوس مانسانو، کاملا قابل لمس بود.
بازی با حملات بارسلونا شروع شد و نیمار خیلی زود، دروازۀ کاسیاس را باز کرد تا رایحۀ یک بازی خوب و پرگل به مشام رسد. در ادامه بعد از گل نیمار، مادریدی ها سه بار دروازۀ بارسا را باز کردند تا فعلا عروسی در کوچۀ آنجلوتی و مردانش باشد.
همۀ کارشناسان فوتبال دنیا پس از باخت انریکه مربی بارسلونا را عامل اصلی شکست نامیدند. کسی که در این بازی نشان داد چگونه می توان لقمه را دور سر چرخاند.
بارسا فصل گذشته جدا از ضعف های دیگر، در خط دفاع و به خصوص روی توپ های هوایی و سرعت مشکل داشت، در فصل نقل و انتقالات آن ها دنبال گزینه های زیادی گشتند تا این نقیصه را بر طرف کنند. جرمی متئو آمد و در 8 بازی بارسلونا گل نخورد. این یعنی آن نقطه ضعف تا اندازۀ زیادی ترمیم شد.
براوو دروازه بان بارسلونا نیز که نمایش متوسط به بالا داشت و خوب بود اما شب گذشته لوچو کاری کرد کارستان.
متئو را که در تمام بازیها دفاع میانی بود به سمت چپ برد تا چند کار را هم زمان به سود حریف رقم بزند.
1. وقتی بازیکنی با خصوصیات متئو در سمت چپ ( بال ) بازی می کند به این مفهوم است که مربی فقط دنبال بستن راه های نفوذ حریف است و توجهی به حمله از آن سمت ندارد. به همین دلیل متئو در سمت چپ هیچ کاری نتوانست انجام دهد. نه خوب حمله کرد و نه دفاع. او تمرکز لازم را در پست جدید نداشت.
2. متئو در سمت چپ جای بازیکنی رونده و تند و تیز به نام یوردی آلبا بازی کرد که اگر در فار دفاعی بازیکن عالی نیست در حمله خوب است او توانایی دور زدن حریف و ارسال توپ، موقعیت سازی و سانتر را دارد. در نبود او متئو نه مدافع خوبی بود و نه مهاجم.
3. ماسکرانو که همه، حتی خواجه حافظ شیرازی می داند که او یک هافبک دفاعی خوب است نه مدافع. جانشین متئو شد تا همکار مدیر برنامه های شکیرا در خط دفاعی باشد. وقتی ماسکرانو در خط دفاع بازی کرد، بوسکتس نا آماده هافبک دفاعی شد و بی نظمی بزرگ در آن نقطه ایجاد گردید.
داستان پیکه در خط دفاعی بارسلونا هر روز تراژیک تر و تلخ تر از دیروز است، نمایش او پس از آشنایی با همسر هنرمندش، هر روز هنرمندانه تر می شود. پیکه سال ها است که تمرکز لازم برای بازی در تیم بزرگی مثل بارسلونا را ندارد. شب گذشته نیز به حریف پنالتی داد. او پس از بازی در توجیه نمایش ضعیف اش گفت که در زمان برخورد توپ به دستش نمی توانسته غیب شود. یعنی توپ باید به دست او می خورده که خورده.
در سمت راست خط دفاعی بارسلونا دنی آلوز بود، آلوز که دیگر آن بازیکن مطمئن و خوب نیست او این روزها نه خوب حمله می کند و نه پوشش مناسبی در دفاع دارد. همه می دانند که شیوۀ بازی بارسا زمینی با پاسکاری های متعدد تا سر حد دیوانه گی حریف است اما او امسال مدام روی سر بازیکنان کوتاه قامت و سر نزن مثل مسی توپ می اندازد. یکی هم نیست به او بگوید که چرا این کار را مدام تکرار می کند. او در گذشته وقتی توپ را از دست می داد زود بر می گشت اما شب گذشته سمت او بزرگ راه مارسلوی برازیلی بود تا با آخرین سرعت از آن جا حمله کند. دفاع بارسلونا شب گذشته آنقدر نا هماهنگ بود تا امروز روزنامۀ اسپورت تیتر بزند. " یک بارسای بدون دفاع، رئال را به لیگ بر گرداند. "
بارسلونا با پیر شدن ژاوی و کم فروغ شدن ستاره های چند سال پیشش به خصوص وقتی نتوانست جانشینان مناسبی برای آن ها جمع و جور کند در فصل نقل و انتقالات تصمیم گرفت، قدرت و توانایی درگیری را نیز به تیم خود تزریق کند و به همین دلیل بازیکنان فیزیکی مثل راکتیج را در اختیار گرفت تا تکنیک و خلاقیت در برابر قدرت خلع سلاح نشود. راکتیج اکثر بازی ها را فیکس بازی کرد و خوب هم بود. ژاوی نیز اول فصل قرار بود به قطر و امریکا برود در نهایت ماندگار شد و اکثر بازی ها را از روی چوکی ذخیره ها تماشا کرد اما شب گذشته او فیکس شد. این یک اشتباه دیگر بود. راکتیج می توانست توازن قدرت را در خط میانی بر قرار کند اما ژاوی آمد تا شاید تجربۀ او به کار آید که نیامد.
اشتباه دیگر انریکه بازی دادن لوئیس سوارز از ابتدا بود، سوارز هر چه بازیکن بزرگی باشد به بازی آمدن او از ابتدا این اشکالات را داشت.
o انگیزۀ بازیکنانی دیگری که هشت هفته زحمت کشیده بودند پایین خواهد آمد
o سوارز با وجود که در تمرینات بارسلونا حاضر بود اما شرایط مسابقه با تمرین متفاوت است
o بازیکنی که اولین بازی خود را پشت سر می گذارد هم استرس دارد و هم در هماهنگی با بازیکنان دیگر مشکل خواهد داشت.
گرچه انریکه بعد از مسابقه از بازی سوارز تمجید کرده و گفته بود از او راضی است و او به نوعی دیگری از بازی امیدوار بوده است اما در جریان بازی مشخص شد که سوارز مشکلات زیادی در زمین دارد. او نتوانست انتظارات را بر آورده کند.
اما از سوی دیگر رئال مادرید که در غیاب گرت بیل یکی از ستاره گان بزرگ اش بازی می کرد بعد از گل نیمار همه چیز در این تیم منظم و خوب شد. به خصوص بعد از آن که مسی نتوانست روی واکنش خوب کاسیاس گل دوم را بزند.
پیش از بازی آنجلوتی از سورپرایز برای این بازی سخن زده بود. هیچ کسی فکر نمی کرد این سورپرایز ایسکو باشد. پسر طلایی رئال شب گذشته آنقدر خوب بود که در زمان تعویض، همۀ استادیوم به پا خیزند و یک صدا او را تشویق کنند.
ایسکو بازیکنی فوق العادۀ است. ضمن آن که یک فانتزی باز قهار است، توانایی بالایی در بازی درگیرانه و سخت دارد. ایسکو پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یکی از بهترین هافبک های دنیا را دارد. بازیکنی شبیه پُل اسکولز در سال های اوج یا اریک کانتونا در منچستریونایتد. او شب گذشته یک جواهر به تمام معنی برای مادریدی ها بود.
مارسلو نیز شب گذشته بسیار خوب بود، هم خوب در خط دفاعی حضور داشت و هم در حمله دنی آلوز را دیوانه کرد.
کریم بن زما نیز یکی از بهترین ها بود. دونده گی بی امان، زیر فشار گذاشتن خط دفاعی غیر متمرکز بارسلونا و به ثمر رساندن گل سوم. بن زما که توانایی زیادی در ساکت کردن منتقدانش دارد همواره در بازیهای مهم، خودش را نشان می دهد. او اگر بتواند در خوب بودن ثبات داشته باشد تبدیل به همان بازیکنی می شود که روزهای در لیون نوید داده بود. یک بازیکن و گلزن بزرگ در حد زالاتان ابراهیموویچ.
مسی و رونالدو دو بازیکن نامدار بازی، در حد و اندازه های خود نبودند. به خصوص مسی که هواداران بارسلونا او را به عنوان ضعیف ترین بازیکن زمین انتخاب کردند.
حتی امروز گری لینه کر مهاجم نامدار سابق تیم ملی انگلستان و بارسلونا نوشت که برای فرار از بی حوصله گی نمایش مسی در ال کلاسیکو را می بیند.
داور بازی نیز شب گذشته با نشان دادن کارت های زرد متعدد به بازیکنان بارسلونا می خواست بازی را به هر شکلی که شده مدیریت کند. کارت های که بازیکنان بارسا می گرفتند همه را یاد دورانی انداخت که بازیکنان رئال برابر تیم رویایی گواردیولا مدام کارت می گرفتند و اخراج می شدند.
حالا شاید این بازی برای لوچو یک درس بزرگ باشد. سمفونی منظم و یک صدای رئال و مشکلات که او بعد از این خواهد داشت. هماهنگ کردن خط حمله نامدار و بزرگ این تیم، ترمیم خط دفاعی متزلزل و باز گرداندن انگیزه و طراوت به تیم. مدیریت مسی و اینکه او به روزهای خوب اش باز گردد. به همان روزهای که بی پروا و بدون ترس قادر بود هر خط دفاعی را در دنیا به هم بریزد. پیروزی رئال مادرید در بازی دیشب به همان اندازه که برای بارسا و هوادارانش بد بود برای لالیگا و گرم شدن تنور رقابت ها خوب بود. حالا بارسلونا با تیم دوم تنها یک امتیاز فاصله دارد و رئال کاملا به لیگ بر گشته است. این حتی به سود بارسلونا نیز هست که اگر باز هم بلغزد ( که احتمالش زیاد است ) صدر نشینی را از دست خواهد داد.