ترنت الکساندر-آرنولد بیچاره، بعد از نادیده گرفته شدن توسط گارت ساوتگیت، در دو بازی تیم ملی انگلیس پیش از جام جهانی ، در هر دو گل ابتدایی تروسارد در ١٧ دقیقه اول مقصر بود. گویا اعتماد به نفس او به پایین ترین حد خود رسیده است و ساوتگیت سرمربی انگلستان، مدافعی می خواهد که قادر به دفاع کردن باشد، پیش از انکه هر یک از مدافعین در ساخت و ساز حملات شریک باشند. پس از دیدار برایتون حتی یورگن کلوپ اذعان کرد، ترنت همیشه به خوبی دفاع نمی کند!
در این بین هواداران لیورپول نگران اشتباهات دائمی تیم خود هستند و رسما در رسانه ها پس از نمایش وحشتناک ترنت الکساندر آرنولد در تساوی ٣-٣ مقابل برایتون از کلوپ تقاضا کردند:
"لطفا، هرگز او را در پست دفاع راست قرار ندهد"
خیلی ها منجمله خودم تصور می کردند، آرنولد ٢٣ ساله در حالی به مصاف برایتون خواهد رفت تا پاسخ قاطعی برای ساوتگیت به دلیل حذف شدن از تیم انگلیس ارائه دهد. با آنچه شاهد بودیم، تیم ملی باید کمترین نگرانی او را باشد. ترنت الکساندر-آرنولد به شکل غریبی بد و وحشتناک بود. یک روز همه چیز برای او به حالت عادی باز خواهد گشت، اما در نقطه ایی که اینک ایستاده است، ظاهرا هیچ فرجه و شانسی وجود ندارد. اما مشکلات به آرنولد ختم نمی شود، فرم آرنولد آینه تیم است، منعکس کننده شرایط فعلی لیورپول: از پیش باخته! شکست خورده! و با اندک نشانه ای از تغییر امواج.
به زودی آرسنال و من سیتی از راه خواهند رسید و با نگاه به اوضاع دو ماه گذشته و آخرین نمایش ان ها در روز شنبه برابر برایتون، بدون شک هر دو تیم با ذوق بسیار، در حال لیسیدن لب های خود هستند و بی صبرانه آماده قلع و قمع و دریدن لیورپول خواهند بود.
پایان فصل در اکتبر؟
لیورپول ممکن است در پایان ماه اکتبر و پیش از جام جهانی، این فصل را تمام و کمال از دست رفته ببیند. مصدومیت ها احتمالا تا ٩ بازی ادامه خواهد داشت، چهار مرد میانی غایب هستند و نبرد با آرسنال و منچسترسیتی در فاصله یک هفته و سه بازی در لیگ قهرمانان اروپا یکی پس از دیگری در پیش است. لیورپول در شروع فصل ٢٣-٢٠٢٢ آغاز مصیبت باری داشته است و در حال حاضر پس از هفت بازی در رده نهم جدول لیگ برتر قرار دارد. ظاهرا با ٩ بازی در ٢٩ روز، اکتبر تلخ و سیاهی در کمین نشسته است.
اوضاع برای یورگن کلوپ و لیورپول در شروع فصل جدید به خوبی پیش نرفت. رعد و غرش تپنده، انرژی بی پایان، پرس های بی محابا و هوی متال Heavy Metal کلوپ از زمان کنترل او که تیم ها و مدافعین را در طی ٥ فصل گذشته کر می کرد دیگر به گوش نمی رسد. تاکنون در این فصل همه چیز به زمزمه و هاله ای از انچه که به آن عادت کرده بودیم تبدیل شده است. دورانی که سایه به سایه و بی امان در پی و تعقیب سیتی همه را زیر شلاق مرگبار خود می گرفتند.
برای تیمی که در پنج سال گذشته، در دو مورد تنها با یک امتیاز قهرمانی لیگ برتر را به سیتی واگذار کرد، شروع نامطمئن، لنگان لنگان و اهسته ان ها پایینتر از حد انتظار همه است. و متاسفانه در چشمانداز روبرو هیچ بارقه ایی از نور و روزهای آفتابی تر به چشم نمی خورد. هرقدم به شکل ترسناک و نامتعادلی بسان راه رفتن بر لبه چاقو و کناره پرتگاه عمیقی است.
جایی که منچسترسیتی با ثبات و قدرت همیشگی در حال پیشروی است، لیورپول اکنون با اختلاف ١٠ امتیاز از بزرگترین رقیب خود عقب افتاده است، فاصله ای که مطمئنا غیر قابل حل و جبران خواهد بود. بنابراین با بیش از ٢٩ بازی باقیمانده فصل، قهرمانی لیگ پایان یافته است؟ ختم غائله! چقدر زود و فوری و بی اندازه غیرمنتظره!
لیورپول و کلوپ، با چهار هافبک مصدوم، مهاجم و ستاره ایی که ظاهرا قادر نیست ارتفاعات همیشگی را درنوردد و دروازه های بسته را به تسخیر خود در آورد و خط دفاعی که به وضوح نشتی زیادی دارد، ماه اکتبر مرگباری را در پیش رو دارد؛ سرنوشت ساز، هیچ یا همه چیز، یک کلام؛ یا رومی رومی یا زنگی زنگی!
با ٩ بازی حیاتی و برنامه ای فشرده، بازگشت کشتی به گل نشسته به دریا مطمئنا با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد. مواجهه و نبرد با ملوانان خسته و پا به سن گذاشته و برای کلوپ، کاپیتان این کشتی غول آسا، ساده بنظر نمی رسد. لیورپول علاوه بر سه بازی در لیگ قهرمانان اروپا که در هریک به پیروزی نیازمند است باید در امارات با آرسنالی روبرو شود که بهترین فوتبال خود را در چند سال اخیر با تیمی جوان و پرآینده ارائه می دهد و تنها یک هفته بعد به مصاف سیتی پپ گواردیولا می رود، سیتی که در نیمه اول یونایتد را در دربی منچستر اعجاب انگیز از پای در آورد. در هیچ یک از این مسابقات جایی برای پنهان شدن وجود ندارد.
آیا لیورپول، تیمی که با استناد به آمار و ارقام مسلماً یکی از تیم های برتر جهان به حساب می آید و در پنج سال به سه فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده و در چهار فصل ٣٥٧ امتیاز کسب کرده است، می تواند حتی قبل از شروع جام جهانی از رقابت قهرمانی لیگ خارج شود؟
پس از پیروزی ٣-١ در مقابل سیتی در دیدار افتتاحیه فصل و تصاحب کامیونیتی شیلدز، به نظر می رسید کلوپ از سیتی و رقیبش گواردیولا در این فصل پیشی خواهد گرفت. اما بعد از دو ماه پس از آن پیروزی، به سختی می توان باور کرد دو جناح درگیر و رقبای سر به سر، چنین سرنوشت متفاوتی داشته باشند. مسیری متضاد و کاملا در جهت مخالف.
لیورپول از آن زمان در ٧ بازی لیگ برتر تنها دو بازی را برده است. پیروزی ٩-٠ برابر بورنموث، نقابی بود که بیشتر هواداران را به دو نیمه خوش بین و بدبین تقسیم کرد، و سپس چهار روز بعد از آن، گل پیروزی بخش در دقیقه ٩٨ برای کسب سه امتیاز مقابل نیوکاسل!، نقاب ها را کنار زد، پرده ها افتاد و همه چیز عیان شد.
اکنون لیورپول بر فراز یک پرتگاه ایستاده است. خوب میدانند هیچگونه اشتباهی جایز نیست، باید برای یورش ٢٩ روزه آماده باشند، به طور متوسط هر سه روز یک بازی خواهند داشت. هرگونه لغزشی بطور حتم قرمزها را به قعر دره ایی عمیق سوق خواهد داد. آیا می توانند از این تنگه وحشت آور عبور کنند؟
اتکای بیش از حد به مو صلاح در غیاب سادیو مانه به خط حمله مشهور لیورپول بیش از پیش ضربه زده است. کاملا مشهود است مانه بسیار تاثیرگذارتر از آنچه که تاکنون به او اعتبار داده شده است در تیم کلوپ خدمت می کرد. تغییرات مداوم خط میانی که مشخصا به زور و با چسب و گچ کنار هم چیده شده اند، بسیار آشکار است. عدم توانایی در میانه میدان، ضعفهای دفاعی را رو کرده است؛ غوغایی است، باد مهیبی می وزد، خودستایی های پنهان آشکار شده، و کل سیستم در حال فروپاشی است.
باورش سخت است. ویرجیل فن دایک همیشه فوق عالی، هاله انرژی همیشگی خود را از دست داده است. خاطرمان هست حتی یک بار فصل را بدون دریبل خوردن پشت سر گذاشت و در میان مدافعان جهان شکست ناپذیر بنظر می رسید. مرد هلندی مقتدر بود و با اعتماد به نفس. همه چیز را تحت کنترل داشت و این حس را به تمامی تیم مستتر می کرد. خیال مربی و تیم و هوادران راحت بود. حالا گویا بازیکن بزرگی که یک تنه قادر بود همه وظایف دفاعی را بر دوش بکشد اخیراً کوچک و منقبض شده است. زمانی که صحبت از کویچا کواراتشکلیا ٢١ است که شاید جای مدافعی را بگیرد که قبلاً راه بازیکنانی چون ادن هازارد و لیونل مسی و… را مسدود می کرد، حتما یک جای کار عیب دارد.
فن دایک هنوز هم احتمالاً بهترین مدافع لیگ برتر است، اما در فوتبال حرفه ایی رقبا خوب می دانند هیچکس برای همیشه در اوج فرم خود نمی ماند. با افول فان دایک مدافعان دیگر به همراه او نزول کرده اند و به اشتباهات ادامه می دهند. زمانی که او در لیگ قهرمانان مجبور بود به تعقیب و گریز در برابر ناپولی ادامه دهد، شیرازه همه تیم از دست رفته بنظر می رسید و تحمل و مقاومت کل تیم به خطر افتاده بود. همه آن چیزی که فن دایک بعد از پیوستن به لیورپول از خود ساطع می کرد؛ روحیه و قوت قلبی که بازیگران اطراف خود را تحت تاثیر قرار می داد، دیگر وجود ندارد.
استعداد ترنت الکساندر-آرنولد، نبوغ و قریحه و پیشرفت و تغییر تمام و عیار وظیفه و استایل دفاع راستی نفوذی که طی این دوران به نمایش گذارده انکار ناپذیر است. نقش او در حمله از عناصر مهم و موفقیت لیورپول کلوپ طی چند ساله گذشته بوده، اما غافگیری او توسط رقبا و بازگشت های بی جان او در ضد حمله های تیم مقابل، مانند راه رفتن می ماند و این براستی در این سطح غیرقابل بخشش است. تماشای این گناه مشابه طی دو مسابقه حقیقتا غیرقابل درک است. جای تعجب نیست گرت ساوتگیت ظاهرا از قرار دادن او در تیمش برای جام جهانی قطر صرف نظر کرده است.
خط دفاعی مستحکم کلوپ در این فصل اشتباهات مکرری داشته است؛ لو دادن توپ و بالطبع پذیرش گلهای بی شمار. لیورپول در پنج بازی از ٩ بازی اول خود در این فصل اولین گل را دریافت کرده است. تنها در یکی از آن شرایط بازی به پیروزی منجر شد. گل فابیو کاروالیو در دقیقه ٩٨ مقابل نیوکاسل. اگرچه همان پیروزی در اصل پیامد عملکرد بسیار متزلزل و تقریباً عصبی میزبان در ان لحظات بود تا نتیجه بازی به سود لیورپول تغییر پیدا کند.
دریافت اولین گل در فوتبال هرگز چیز خوشایندی نیست، اما رهایی از ان امکان پذیر است اگر مهاجمان تیم و با تمام قدرت ممکنه عمل کنند و از هر فرصت نهایت استفاده را ببرند. اما شروع آهسته صلاح بر اساس معیارهای خودش در این فصل و گل های حیاتی و همیشگی او برای کاهش بخشی از فشار روی خط دفاعی که زیر آتش حملات رقبا قرار گرفته نیز خشکیده است. ناگفته نماند که مهاجم ٨٥ میلیون پوندی، داروین نونیز، سه بازی را پس از ضربه سر به یک مدافع و دریافت کارت قرمز از دست داده است و پس از ان نیمکت نشین شده است!
تعطیلات بینالمللی به کلوپ فرصتی داد تا مسائل، شرایط و معضلات اطراف خود را ارزیابی کند. برنامهای برای ماه اکتبر ارائه دهد، نقشه دیگری طرح کند تا شاید شانس تیمش را برای حضور در کورس قهرمانی در این ماه طاقت فرسا افزایش دهد. اما دیگر زمان بررسی گذشته است و اکنون فقط وقت اقدامات اساسی و عمل در زمین، برایر همه هواداران فوتبال در سراسر جهان باقی مانده است. اولین اقدام کاری و موثر جمع و جور کردن خط دفاعی است، ضعف دفاع فشار بیشتری را بر بقیه تیم وارد میکند. قرمزها تا اینجای فصل تنها دو کلین شیت از ٩ بازی داشته اند.
تنها اقبال لیورپول در دیدار بعدی رکورد فوق العاده مطلوب آنها در برابر توپچی ها است. اگرچه تیم شمال لندن با وجود شکست ٣-١ در اولدترافورد، در این فصل با حضور در صدر جدول بالقوه نشان داده است در اطراف قله باقی خواهد ماند.
ولی دیدار با سیتی روایت دیگری دارد. هیچ طرفدار لیورپولی وجود ندارد وقتی از ١٦ اکتبر و دیدار با سیتی صحبت می شود، حقیقت قضیه و نتیجه حاصله را با اطمینان بازگو کند. دنیایی فاصله میان دو تیم در حال حاضر وجود دارد، اگرچه تیم لیورپول مملو از بازیکنان مبارز جهانی است، اما اگر آن ها، هفته به هفته قادر به نمایش توانایی های خود نباشند، خوب بودن و جهانی بودن ان ها هیچ معنایی ندارد.
در این اوضاع حتی اگر بهترین سناریو را در نظر بگیریم؛ چهار برد، یک تساوی و یک باخت، بعید به نظر میرسد دوباره به مکان دوم جدول که طی فصول گذشته سند ان را به حق از آن خود کرده بودند، بازگردند. واقعیت این است؛ سیتی تقریباً شکست ناپذیر به نظر می رسد و بعید است ٩ بازی ماه اکتبر تاثیری بر گواردیولای سیتی علیرغم اظهارات او داشته باشد.
به راحتی باید اذعان کرد، لیورپول کلوپ به اندازه کافی برای رقابت با سیتی بزرگ نیست. لیورپول به سختی فصلی را بدون گلایه و نق و نوق کلوپ پشت سر گذاشته است. سرمربی آلمانی بی وقفه از برنامه ریزی در طول دوره فشرده لیگ ناله می کند و مدعی است تیمش بدشانس تر از سایرین است و برنامه سنگین تری دارد. اما کلوپ بار دیگر، علی رغم اینکه می دانست جام جهانی به سرعت در میانه فصل از راه خواهد رسید، نه تنها به اندازه کافی تیم را در جبهه های مختلف تقویت و آماده نکرد بلکه در پنجره نقل و انتقالات و جذب بازیکنان نیز ضعیف عمل کرد.
بله، شاید آرتور ملو به صورت موقت به تیم پیوسته است، اما این بازیکن برزیلی در حال تمرین روی سرعت و تناسب اندام است، در واقع قابل استفاده نیست. تیاگو و جردن هندرسون همیشه بعد از چند بازی سخت با برانکارد و تخت فیزیو تراپی فاصله زیادی ندارند. هر دو بازیکن زمانی کافی در بیرون از میدان سپری کردهاند، و با وجود فابیو کاروالیو، نبی کیتا، الکس اکسفورد چمبرلین و کرتیس جونز، حاشیه امنیت زیادی در این تیم جمع و جور وجود ندارد.
در نتیجه، امیدهای فصل لیورپول به فابینیو، هاروی الیوت چشمگیر که تنها ١٨ سال دارد و جیمز میلنر ٣٦ ساله است. علیرغم میزان زحمت و سعی و دوندگی، میلنر دیگر بازیکن سابق نیست. اما ویژگی های او می تواند الگوی مناسبی برای الکساندر-آرنولد باشد. خوشبختانه برای کلوپ و لیورپول، درگیری های لیگ قهرمانان اروپا، کنی فقط کمی آسان تر بنظر می رسد، دو دیدار با رنجرز و سفر به آمستردام مقابل آژاکس.
البته یک نتیجه ضعیف در برابر قهرمان هلند حتی می تواند قهرمان شش دوره را در آستانه ورود به مسابقات درجه دوم اروپا قرار دهد. برای اینکه هنوز چیزی برای جنگیدن در ماه دسامبر وجود داشته باشد، قرمزها باید اختلاف خود را نسبت به من سیتی به نصف کاهش دهند، حدود چهار یا پنج امتیاز. پیروزی در آنفیلد مقابل تیم گواردیولا هم حساب و کتاب را کمی صاف می کند، و هم مانند ٥ سال گذشته، فرصتی مناسبی برای لیورپول و بازیکنانی مانند الکساندر-آرنولد، صلاح و فن دایک ایجاد می کند تا توانایی های واقعی خود را در کلاس جهانی که سیتی لا در آن سیر می کنند، نشان دهند.
اما این مهم و عرض اندام، به بهترین فرم دروازه بان، مهاجمان، مردان میانی و سرمربی نیاز دارد، تیمی به اندازه تعداد بازیکنان فوتبال امریکایی در NFL می خواهد. سیتی حداقل باید به تعداد بازی های خود در فصل گذشته شکست بخورد(٣ دیدار)، در حالی که لیورپول باید در هر شش بازی خود به پیروزی برسد و بر اساس شواهدی که تاکنون در طول بازی های این فصل به همه ما ارائه شده باید گفت؛ شدیدا بعید به نظر می رسد.
بعد از این همه حرف آیا لیورپول قبل از شروع جام جهانی از رقابت قهرمانی خارج خواهد شد؟ به طور خلاصه، بله! مگر آنکه آنقدر طرفدار خوش بین لیورپول باشید که پیش از این از خیر قهرمانی یا حضور در کورس قهرمانی نگذشته باشید.
شاید حق دارند، لیورپول با بازگشت های فراموش نشدنی و قابل اشاره غریبه نیست. فقط از بارسلونا و میلان بپرسید. اما به شکلی که این تیم در حال حاضر فوتبال میکند، آنها به خوش شانسی های جانبی زیادی نیاز دارند، از جمله مصدومیتهای آخر فصل برای هالند و دی برانه و صلاحی که حداقل یک گل در هر ٩ بازی بعدی به ثمر برساند و پاس گل های زیادی ارسال کند تا لیورپول حداقل در میان ٤ تیم صدر جدول قرار گیرد.
کلوپ بدون شک در بین دو، سه مدیر برتر این کسب و کار قرار دارد، اما واقعیت امر این است که تیم او در این مرحله بسیار عقب مانده است. آنها قدرتی برای رقابت در ماه اکتبر شلوغ و خانمان برانداز ندارند. ماهی که بازیکنان دائما به دلیل مسابقات پی در پی صدمه می بینند. نزدیک ترین رقبای آنها به دلخواه تیم خود را تغییر می دهند، و با دستان باز ٢٢ بازیکن اصلی را جابجا می کنند. بزودی قرمزها در آینه عقب سیتی خیلی سریع در دوردست ها محو می شود.
به هر دلیلی، حقیقت امر این است؛ هر انچه که کلوپ سعی می کند از تیم فعلی خود بیرون بکشد، کار نمی کند، نتیجه نمی دهد، و اینک دیگر جایی برای خطا در ماه اتی هم وجود ندارد. او آخرین تاس خود را در دست دارد. به تلاشی که انجام می دهد پایبند بماند و امیدوار باشد تا تیمش به او واکنش نشان دهد یا شرایط را به شکلی نامتعارف در برابر رنجرز در سه شنبه شب و یکشنبه نهم اکتبر در برابر آرسنال، صدرنشین لیگ برتر تغییر دهد.
آخرین چیزی که سرمربی درجه یک و تا حدی طلسم شده المانی در ماه دسامبر می خواهد، زمانی است که بازیکنان خسته تر از همیشه از جام جهانی بازگشته اند و نیاز به استراحت دارند، و او مجبور است آنها را برای نبرد های شاید بی مورد بقیه فصل آماده کند.
این محتملترین نتیجه هجوم و عدم موفقیت در دیدارهای ماه نفس گیر اکتبر است و ظاهرا بازیکنان و هواداران لیورپول باید به آن در طول فصل عادت کنند. اکتبر روزگار قرمزهای لیورپول را سیاه خواهد کرد.خیلی سیاه. ساده و عامیانه بگویم؛ خداییش در این سطح حقیقتا باور نکردنی است.