به گزارش طرفداری؛ در صحت و سقم این گزاره هیچ شکی نیست که تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان در آوردگاه رقابتهای جهانی ۲۰۲۲ صربستان حتی شمهای از آن تیم تیغدار سال گذشته در اسلو را نشان نداده و با تکیه به حداقلها و در شرایطی که خبری از مدعی اصلی مسابقات نیست، کارش را کجدار و مریز به پیش برده.
حرکت دست به عصا و لنگ لنگان پسران محمد بنا در سالن کشتی بلگراد که هر کدامشان بدون تردید از فرماندهان اوزان خود بودهاند، به خودیِ خود بیانگر بروز یک اَبَربحران در کشتی فرنگی ماست که سال گذشته با حضور تیم مدعی روسیه و تنها به علت چند اشتباه، به مقام نایبقهرمانی دنیا رسیده بود و الان نفسنفسزنان در گوشه تشک افتاده و حتی شانسی برای ایستادن روی سکو هم ندارد.
تأکید آقای خاص کشتی فرنگی ایران به طی روند سنتی انتخابی تیم ملی و عدم اعتقاد به چارچوبهای یک چرخه منظم و مدون مطابق آن چیزی که در کشتی آزاد توسط تیم فنی پژمان درستکار به اجرا در آمده، حالا در مسابقات قهرمانی جهان خودش را نشان داده و شاید یکی از بدترین نتایج تیم ملی این بار در بلگراد به ثبت رسیده باشد.
بر کسی پوشیده نیست که بنا به یکسری از شاگردانش اعتقاد راسخ دارد و اهمیت چندانی برای درخشش برخی فرنگیکاران مستعد در همان اوزان قائل نیست؛ موضوعی که شاید اطمینان خاطر از بیرقیب بودن را به دوبندهپوشان تیم ملی در مسابقات جهانی القا کرده و ثبت این نتایج ضعیف هم احتمالا بیربط با آن چه تاکنون رخ داده، نباشد.
قطعاً سلیقه و نظر شخصی سرمربی در کار تعیین ورزشکاران نهایی تیم ملی مهمترین فاکتور تعیین کشتیگیران اعزامی است و مانند رشتههای دیگر در این مسئله هیچ بحثی نیست اما این که نفرات اعزامی به بدترین شکل ممکن نتیجه بگیرند و عیناً در همان اوزان شرایط بهتری هم موجود بوده باشد، کار را برای سرمربی سختتر از همیشه میکند و مسئولیت او را بالا میبرد.
از محمد بنایی که همیشه او را در قامت یک سرمربی خاص، خندان، باانرژی و جذاب دیده بودیم در مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۲۲ تصاویری به ثبت رسیده که برایمان آشنا نیست. بنا شبیه به آن مرد شکستخوردهای شده که در المپیک ۲۰۱۶ ریو دیده بودیم؛ مضطرب، افسرده، خسته، ناامید و شرمندهتر از همیشه در برابر مردم کشتیدوست ایران.
تصمیمات یک سرمربی است که در کنار آن ۶ دقیقههای طلایی کشتیگیر بر تشک، نتایج را تعیین میکند. سوای این که اکثر شاگردان محمد بنا از نظر بدنی خسته بودند و این فرسودگی از فاصله چند هزار کیلومتری هم قابل تشخیص بود؛ بنا هم در تعیین نفرات نهایی و پروسه اردویی تیم ملی اشتباهاتی را داشت که کار کشتی فرنگی ایران به این نقطه تلخ رسید.
تقریباً همان سلسله اشتباهاتی که در اردوهای پیش از بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو رخ داد و کشتیگیران با مسائلی نظیر اردوزدگی و تخلیه بدنی مواجه شدند، با یک سال فاصله این بار در بلگراد باز هم تکرار شد تا تیم ملی کشتی فرنگی از یک سوراخ ۲ بار گزیده شود و شانس مسلم قهرمانی تاریخی جهان مفت از چنگمان بپرد.
قهرمانی علی ارسلان، فرنگیکار مازندرانی مغضوب محمد بنا در جهان آن هم زیر پرچم صربستانِ میزبان مسابقات هم شاید همان پتک محکم یا ضربه آخری بود که به کالبد ناامید بنا فرو نشست؛ شاگرد طردشده مقابل دیدگان استادش آن چنان روی تشک رقصید و چشمها را به خود خیره کرد که همه بپرسند این ایرانی چرا برای کشورش به میدان نرفته؟!
همین پرسش شاید برای محمد بنا از صد ها انتقاد، متلک و کنایه سختتر و هضمش ناپذیرتر باشد. ارسلان مدال طعنهآمیز و مملو از خشمش را دقیقاً در همان وزنی گرفت که کشتیگیر منتخبِ بنا نهتنها عنوان پنجمی سال گذشتهاش را بهبود نبخشید، بلکه پیش از رسیدن به نیمهنهایی شکست را در عین ناباوری با بدنی خسته و کوفته پذیرفت.
کاپیتان محمدعلی گرایی هم که میتوانست یکی از شانسهای اصلی صعود به فینال قهرمانی جهان و صید لااقل یک مدال نقره برای کشورمان باشد، این بار حتی نسبت به سالهای گذشتهاش هم ضعیفتر ظاهر شد و کشتی را پیش از رسیدن به نیمهنهایی وا داد تا تنها امید بنا به سردار جوانش باشد، به برادر کوچکتر خانواده گرایی که آن هم به ناامیدی گرایید!
پیش از اعزام به بلگراد شاید محمدهادی ساروی و محمدرضا گرایی صاحبان ۲ مدال قطعی و از پیش رزرو شده تیم ملی کشورمان بودند اما اولی در برابر قهرمان پابهسن گذاشته المپیک از ارمنستان یک کشتیگیر آچمز، از پیش باخته و خسته نشان داد تا همه چیز دقیقاً برعکسِ همانطوری که بنا دوست داشت، پیش برود. دومی هم مقابل حریف صرب چیزی برای ارائه نداشت تا شگفتی اصلی در این جا و این وزن رقم بخورد.
در همیشه بر یک پاشنه نچرخیده و کار دنیا هم همیشه بر وفق یا علیه کسی نبوده اما آقای خاص باید قبول کند که دورهاش هنوز نه، اما متد مربیگریاش خیلی وقت است که تمام شده. تداوم نگرش سنتی به کشتی و عدم اعتقاد به نخبهپروری شاید از همان حلقههای مفقودهای باشد که نیازمند توجه بیشتر بناست.
فارغ از زندهبادها و مردهبادها، این سرمربی تیم ملی است که باید تصمیم نهایی را بگیرد؛ یک تصمیم بزرگ با هزینههایی زجرآور اما پایانی قطعاً شیرین. در تورنمنتی که باید به کاپ قهرمانی جهان میرسیدیم، در ۱۰ وزن فقط ۲ فینالیست و یک نشان برنز داشتیم تا دایره طلایی این حقیقت را محکمتر از همیشه بر سرمان بکوبد که خیلی چیزها در دنیای کشتی بیحساب و بیکتاب نیست.