تحلیل تاکتیکی/ فلسفه مربیگری زین الدین زیدان
زمینه✍🏻
زین الدین زیدان نیازی به معرفی ندارد. زیدان یک هافبک کلاس جهانی در طول دوران بازی خود بود. زیدان در طول دوران بازیگری خود همیشه اظهار داشت که پس از پایان بازی، علاقه چندانی به حرفه مربیگری ندارد.
در سال 2009، پس از اینکه فلورنتینو پرز برای دومین بار به عنوان رئیس رئال مادرید انتخاب شد، زیدان به عنوان مشاور منصوب شد و قرار بود در سمت تصمیم گیری باشگاه همراه با مدیران کل و ورزشی شرکت کند. بعدها، در سال 2010، با درخواست ژوزه مورینیو، سرمربی وقت رئال مادرید، زیدان به عنوان مشاور ویژه تیم اصلی انتخاب شد و انتظار می رفت بیشتر با تیم اصلی تعامل داشته باشد و با آنها سفر کند.
زیدان سپس در سال 2011 مدیر ورزشی رئال شد و در سال 2013 دستیار کارلو آنچلوتی شد. او سپس در سال 2014 به عنوان مربی رئال مادرید کاستیا معرفی شد. پس از اخراج رافا بنیتز، زیدان به عنوان سرمربی رئال مادرید معرفی شد.
فلسفه تاکتیکی✍🏻
زیدان که خودش در طول دوران بازی خود یک ستاره بوده و همچنین بخشی از کهکشانی ها در رئال بوده است، می داند که انتظارات از باشگاه چگونه است. زیدان که به مدت هفت سال قبل از انتصابش به عنوان سرمربی، بخشی از رئال مادرید بود، باشگاه را به خوبی می شناسد و همچنین رابطه خوبی با بازیکنان دارد. وضعیت اسطوره ای او به عنوان یک بازیکن نیز باعث احترام تیم به او می شود، چیزی که برای رافا بنیتز وجود نداشت.
زیدان به عنوان سرمربی، سیستم 4-3-3 رو انتخاب میکند و بازیکنان زیادی رو در این سیستم استفاده میکنه.
در ترکیب اول زیدان، از مودریچ، کروس ایسکو/رودریگز برای این سیستم استفاده میکند.
در خط حمله از مثلث BBC استفاده می شود. کروس به عنوان تنها محور این سیستم انتخاب می شود.
چون کروس در بایرن مونیخ گواردیولا در همین نقش بازی میکرد.
با این حال، استفاده از کروس به عنوان محوری متشکل از مودریچ و ایسکو/رودریگز به این معنی است که ساختار دفاعی تیم دچار تزلزل خواهد شد.
پس از شکست 1-0 مقابل اتلتیکو، زیدان تصمیم گرفت به جای ایسکو/رودریگز با کاسمیرو بازی کند. این یک تصمیم ماهرانه بود زیرا کاسمیرو عنصر تدافعی عالی برای نظم در خط دفاع است در نتیجه بازیکنانی که وظیفه شرکت در فاز هجومی را داشتند بهتر کار خود را انجام می دادند. این امر منجر به بردهای دیرهنگام در پایان فصل 2015-16 شد.
فاز تهاجمی✍🏻
قبل از اینکه زیدان هدایت رئال را بر عهده بگیرد، چند مشکل ساختاری در تیم رئال وجود داشت. برای شروع بازی، کروس و/یا مودریچ به خط دفاعی بازمیگردند. با حرکت مدافعان کناری به جلو و حرکت رودریگز به خط جلو، هیچ گزینه برای پاس در خط میانی برای گردش توپ وجود نداشت.این امر به ویژه در زمان باخت 4-0 رئال مادرید مقابل بارسلونا در برنابئو مشهود بود. زیدان برای حل مشکل گردش توپ در مرکز زمین کروس را به عنوان یک بازیساز تعیین میکند.
|
زمانی که کاسمیرو وارد ترکیب شد، رئال معمولاً به دنبال ترکیبات پاس سریع با استفاده از بازیکنان هجومی خود بود و به دنبال حمله بود. در حالی که توپ در نزدیکی وینگر (بیل) می رفت، کارواخال و مودریچ به او نزدیک می شدند. در طرف دیگر زمین کروس در صورت نیاز به تغییر جناح بازی، به مارسلو پاس می دهد که مقابل مدافع کناری حریف بازی می کند.
اگر مرکز زمین شلوغ باشد و نیاز به گزینه پاس وجود داشته باشد، بنزما به سمت عقب می آید تا در عمل بازیسازی مشارکت کند.
زمانی که سانتر می تواند ارسال شود، مهاجمان (رونالدو و بنزما) خود را در بین مدافعان میانی حریف قرار می دهند. مدافع کناری به دلیل حضور مارسلو نمی تواند خیلی به رونالدو نزدیک شود.
هر زمان که توپ در یک جناح باشد، مثلاً در سمت راست، مدافع کناری پیشرو (کارواخال) با بیل و مودریچ ارتباط برقرار میکند و توپ برای ارسال به یک سوم نهایی ارسال میکند.
رونالدو که وینگر است، به همراه بنزما وارد محوطه می شود تا ضربه سر بزنند. یا در جناح مخالف زمین، مارسلو و رونالدو به همراه کروس به هم می پیوندند. حالا بیل با بنزما داخل محوطه جریمه حرکت می کنند و منتظر سانتر می شوند. تعداد گلهای زیادی توسط رئال با ضربه سر به ثمر رسانده است. کاسمیرو معمولا عقب می ماند تا ضد حملات را خنثی کند.
گردش توپ با ایجاد اضافه نفرات اضافی در یک نیمه از زمین و سپس تعویض بازی به سمت دیگر برای یک بازیکن آزاد عمل ایجاد میکند. این نوع گردش توپ شرایط تک به تک بازیکن خودی با بازیکن حریف ایجاد می کند و فرصتی برای ساخت یک صلیب ایجاد می کند.
در تصویر زیر این نوع تاکتیک رو مشاهده می کنید.
رئال با اضافه کردن نفر در یک طرف، یک محور عمودی، با حداقل دو گزینه پاس برای بازیکن صاحب توپ ایجاد می کند، و حریف به یک سمت کشیده می شود و بازی را به جناح دیگر تغییر می دهد، در حالی که کروس و مودریچ توانایی بالایی در تغییر جناح توپ و گردش توپ را دارند. همچنین علاوه بر ایجاد تک به تک روی جناحین یا حتی در برخی مواقع ایجاد یک به دو با وینگر و دفاع کناری حریف ایجاد می شود. حرکت خط دفاعی حریف باعث ایجاد فضایی بین مدافعان می شود و این توسط مهاجمان برای موقعیت یابی همانطور که قبلا ذکر شد استفاده می شود.
تقریباََ تمام بازیکنان رئال سعی در پیشرفت بازی، به جلو آمدن خطوط بازیکنان و نزدیک شدن به دروازه حریف را دارند و این تاکتیک در برابر تیم هایی که خط دفاع منظمی دارند با مشکل رو به رو می شود. با حرکت بیش از حد بازیکنان در عمق، مهاجمان در کنار خط افساید قرار می گیرند و بازی بسیار منفعل و قابل پیش بینی می شود. بدون بازیکن به شدت دونده، گردش توپ یا پینگ پونگی می شود یا ترکیبات پاس های تکراری دیده می شود.
فاز تدافعی✍🏻
باید زیدان را به خوبی تحسین کرد که یک ساختار دفاعی مستحکم در ستون فقرات رئال ایجاد کرده است و کاسمیرو مانند سپر در جلوی چهار بازیکن عقب، بازی میکنید. هنگام دفاع، رئال معمولاً با 4-5-1 یا 4-1-4-1 بازی می کند و بیل و رونالدو به خط هافبک باز می گردند. بنزما تنها بازیکن مهاجم است. وقتی توپ در عمق نیمه حریف قرار دارد، رئال خیلی بالا پرس نمیکند و سه بازیکن موظف به پوشناندن مناطق خود هستند. پرسینگ پراکنده در نیمه حریف وجود دارد و تاکید بیشتر بر حفظ ساختار دفاعی است.
|
به محض اینکه توپ به خط نیمه رسید، بیل و رونالدو به خط میانی بازمی گردند. کاسمیرو مطمئن می شود که فاصله زیادی بین خط هافبک و دفاع وجود نداشته باشد که قبلا برای رئال مشکل ساز بود. بیل نقش دفاعی بیشتری نسبت به رونالدو نشان می دهد و گاهی اوقات، حتی در زمان بدون توپ، 4-4-2 کج نیز دیده می شود. در ترکیب 4-5-1 /4-1-4-1، زوج هافبک مرکزی《مودریچ/کروس》بازیکن حامل توپ را در مناطق مربوطه خود فشار می دهند. رونالدو و بیل به طور گسترده کنار هم قرار می گیرند، اما فضاهای نیمه آزاد باقی نمی مانند و تا حدی از فشردگی حفظ می شود. اگر حریف توپ را برای مدت طولانیتری حفظ کند، کاسمیرو به خط هافبک میپیوندد و به تقریبا مانند یک مدافع شمار 5 عمل میکند در حالی که به وظایف خود را به عنوان یه هافبک هم عمل میکند. وقتی کاسمیرو به خط هافبک می پیوندد، کل تیم در نیمه خود جمع و جور می ماند. مودریچ و کروس در فضاهای نیمه مرکزی گشت می زنند و کاسمیرو به صورت یک تخریب گر عمل میکند.
در هنگام دفاع، مدافعان میانی گاهی سعی میکنند با خارج شدن از موقعیت و باز گذاشتن کانالها برای بهرهبرداری از حریف، فاصله ای بین خط میانی و دفاع ایجاد کنند.
|
مثالی را در اینجا نشان دادم که وقتی پپه بیرون میرود، خط دفاعی شکسته میشود و فضای آزاد زیادی وجود دارد که بتوان از آن استفاده کرد. این را باید به اشتباهات فردی نسبت داد، اما به عنوان یک تیم، اگر در پشت خط هافبک شکاف هایی برای سوء استفاده از آنها ایجاد شود، همیشه دفاع کردن این نوع حملات کار سختی است.
انعطاف پذیری تاکتیکی✍🏻
در بازی مقابل لگیا ورشو، او با ترکیب 4-2-4 به میدان رفت و بیل، بنزما، رونالدو و موراتا همگی با مودریچ و کروس به عنوان هافبک بازی کردند. با وجود تساوی 3-3 که بیشتر به دلیل نقص در سیستم جدید آزمایش شده بود، زیدان از امتحان کردن سیستم های جدید ابایی نداشت. 4-2-4، ترکیب آزمایشی دیگری که نشان می دهد که زیدان مطمئن است که به دلیل کیفیت بالا بازیکنان خود راحت می تواند در بازی های اسان آن رو آزمایش کند.
با این حال یکی از تاثیرگذارترین برد تاکتیکی زیدان، برد 3-0 خارج از خانه مقابل اتلتیکو بوده است. رئال بدون پپه، راموس، کروس، کاسمیرو، بیل و بنزما بود. زیدان با ترکیب 4-4-1-1 با مودریچ و کواچیچ به عنوان هافبک های میانی به میدان رفت. بیل و لوکاس وازکز به عنوان هافبک های کناری عمل می کردند و انتظار می رفت در دفاع نقش داشته باشند. ایسکو پشت سر رونالدو عمل کرد. رئال مادرید، ترکیب 4-4-2 اتلتیکو را شکست داد و هافبک های مرکزی در مقابل پرس مقاوم بودند و می توانستند بازی خوبی را ایجاد کنند. رئال استحکام دفاعی خود را نشان داد و در برخورد با حمله اتلتیکو ماهر بود. این برد مطمئناً باید به عنوان یک پیروزی بزرگ برای زیدان و همکارش تلقی شود، زیرا نتیجه یک پیروزی بزرگ بود.
انتخاب بازیکنان مورد استفاده و نحوه تشکیل تیم نشان می دهد که زیدان چگونه می تواند انعطاف پذیر باشد.
نتیجه گیری✍🏻
1 یکی از دلایل جدایی مارتین اودگارد از رئال مادرید این بود که ادوگارد جایی در تاکتیک زیدان نداشت.
حتی در زمانی که مربیگری کاستیا رو بر عهده داشت خیلی وقت ها اودگارد رو نیمکت نشین میکرد.
2 زیدان در طول دوران بازیگری خود بار ها اظهار داشت که دلیل شکوفا شدن او و بقیه هم تیمی هاش در فاز هجومی به دلیل حضور کلود ماکلله در تیم بود و در نتیجه یکی از دلایل شکوفا شدن امثالی مانند مودریچ و ... به دلیل حضور کاسمیرو در تیم بود.
3 همین جور که در پست به اون اشاره شد، کروس نقش محوری در تیم اجرا میکند و در بیشتر اوقات بازی چشم نوازی از خود به نمایش نمی گذارد اما در اصل ضرب آهنگ و نبض بازی رئال مادرید در اختیار کروس است.
از این دست مطالب⬇️
حقیقت انتقال دی استفانو به رئال مادرید چه بود؟
شرح و برسی تمامی قهرمانی های رئال مادرید در لالیگا
تحلیل تاکتیکی فینال جام باشگاه های اروپا 1960 رئال مادرید7–3 آینتراخت فرانکفورت / فوتبال مدرن مدیون رئال مادرید است