لیورپول از فناوری تصویربرداری مغز در تمرینات قبل از فینال لیگ قهرمانان فصل گذشته استفاده کرد«در آینده، هر بازیکنی روانشناس خود را خواهد داشت.»
داوید آنچلوتی از تجربه خود در کنار پدرش میگوید که تقریباً بیست سال پیش در تیم آث میلان آغاز شد. تیمی که با هدایت آنها پیشگام استفاده از روانشناسی در فوتبال اروپا بود و نظرها را به جنبههای ذهنی و روانی این بازی جلب کرد.
داوید آنچلوتی از سال ۲۰۲۱ زمانی که پدرش، کارلو برای دومین بار سرمربی رئال مادرید شد، دستیار او بوده است. او در ۳۳ سالگی، جاهطلبیهای مربیگری خودش را دارد و از نسل جدید مربیانی است که به روانشناسی بهعنوان راهی برای بهبود عملکرد تیمها نگاه میکنند.
در بریتانیا، دپارتمانهای علوم ورزشی باشگاههای بزرگ تنها سطح اعتماد به نفس، تمرکز و انگیزه بازیکنان را کدگذاری روانشناختی میکنند، در حالی که تیمهای برتر اروپایی برای بهبود مهارتهای شناختی بازیکنان مانند ادراک، از تصویربرداری مغزی و فناوری واقعیت مجازی استفاده میکنند.
مخالفتهای قوی که در برابر استفاده از روانشناسی میشود، به گفته یکی از کارشناسان ناشی از "فرهنگ سنتی و محافظهکاری" است که حاصل نگرش "ریسک گریز" و "تابوهایی" است که هنوز در فوتبال نفوذ دارند.
در زمین تمرین میلانلو تیم میلان که در حاشیه این شهر شمالی ایتالیا قرار دارد، آنچلوتی جوان که در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹، در پست هافبک بازی میکرد، بیشتر وقتش را در «اتاق ذهن» میگذراند: آزمایشگاه روانشناسی نوآورانهای که در طول ۲۳ سال فعالیتش از سال ۱۹۸۶ به موفقیت بیسابقهای رسیده بود.
این موفقیت باعث شد که علاقه به این موضوع در میان سایر تیمها نیز افزایش یابد و تاکنون ادامه داشته باشد. آنچلوتی پس از پایان زودهنگام دوران بازی خود، برای رسیدن به مربیگری در رشته علوم ورزشی تحصیل کرد و برای پایاننامه دانشگاهی خود که در خصوص مهارتهای حرکتی بازیکنان بود، مورد تقدیر قرار گرفت. قبل از شروع کار در مادرید، او دستیار پدرش در بایرن مونیخ، ناپولی و اورتون بود.
این دو در دهه گذشته، گاه و بیگاه از ابتکاراتی برای روانشناسی و سلامت روان بازیکنان استفاده میکردند. او میگوید: «در گذشته از افرادی استفاده میکردیم که بازیکنان نمیدانستند روانشناس هستند و فقط برای مشاهده و تهیه گزارش برای ما کار میکردند.»
«این اقدامات بیشتر برای کادرفنی بود، زیرا به عقیده من مربیان باید نسبت به روانشناسی تیم آگاهی داشته باشند. باید بدانیم چگونه به بازیکنان نزدیک شویم و با آنها ارتباط برقرار کنیم، چه لحظهای برای صحبت کردن مناسب است.» «اما اکنون در مادرید، بازیکنانی داریم که روانشناسان خود را دارند. در جامعه نیز بیشتر در مورد سلامت روان و روانشناسی صحبت میشود و بنابراین بازیکنان جوان درک بهتری از موضوع دارند.»
«فکر میکنم باید به طور خاص برای هر بازیکنی یک روانشناس وجود داشته باشد و نباید از یک نفر برای کل تیم استفاده کرد.»
این نظر آنچلوتی با توجه به افزایش تیمهایی که تنها از یک روانشناس برای کل تیم استفاده میکنند، جالب توجه است. باشگاههای لیگ برتر برای افزایش اعتماد به نفس و تمرکز بازیکنان و نیز شناسایی مسائل مربوط به سلامت روان آنها مانند اضطراب و افسردگی، به طور فزایندهای از متخصصانی استفاده میکنند که در این زمینهها آموزش دیدهاند. اما کار آنها عموماً محدود به بازیکنان است.
روانشناسان میتوانند به بازیکنانی که به دلیل مصدومیت، مدت طولانی از بازی دور بودهاند کمک کنند تا بر ترس خود از آسیب مجدد غلبه کنند. همچنین میتوانند با هم تیمیهای آنها نیز برای ایجاد اهداف انگیزشی همکاری کنند.
"گیر جوردت"، استاد روانشناسی که بیش از پانزده سال از زندگی خود را صرف مشاوره در باشگاههای مطرح اروپایی کرده است، معتقد است که اوضاع در حال تغییر است و وقتی صحبت از روانشناسی و تمرین میشود، بازیکنان بیشتری به این مسائل توجه میکنند.
به گفته جوردت، تعداد بسیاری از بازیکنان سطح بالا از فناوری واقعیت مجازی استفاده میکنند تا موقعیتهای گوناگون در بازی را برای آنها بازسازی و واکنش آنها را ارزیابی کند. برای مثال زمان و اطلاعات نگاه بازیکنان و آگاهی محیطی آنها را قبل از دریافت توپ اسکن کرده و به آنها کمک میکند تا توانایی خود را بهبود ببخشند.
پس از تجزیه و تحلیل بیش از ۲۵۰ بازیکن حرفهای، مطالعات تیم جوردت نشان داده است که این سیستم تأثیر کوچک اما مثبتی بر عملکرد بازیکنان دارد و ارزیابیهای مکرر منجر به افزایش دقت پاس میشود.
با توجه به علاقه بازیکنان به دادههایی مانند حداکثر سرعت یا مسافت طی شده در طول بازی، که اکنون کاملاً ثابت شده هستند، اندازهگیریهایی مانند زمانبندی و فرکانس اسکن شده نیز میتواند مورد توجه آنها قرار گیرد. مالکوم هارکنس معتقد است که این علاقه میتواند تبدیل به یک هنجار شود.
هارکنس برای نزدیک به چهار سال عضو تیم راهاندازی اتاق پشتیبانی چلسی بود، جایی که او با همکاری پدرش، تیم، رئیس فعلی علوم ورزشی چلسی، کار میکرد. او بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ در «کدگذاری روانشناختی» بازیهای این باشگاه لندنی شرکت داشت.
هارکنس برای ثبت حرکاتی مانند شوت، پاس یا تکل در تیم چلسی و حریفانش، از معیار سادهای برای تعیین میزان اعتماد به نفس، انگیزه یا تمرکز در هر یک از این حرکات استفاده میکرد.
به عنوان مثال، شوت در چارچوب از خارج از محوطه جریمه، به عنوان "حرکتی ناشی از اعتماد به نفس" طبقه بندی میشد و یک امتیاز پاداش میگرفت. به همین ترتیب، یک سانتر موفق برای بازیکن ارسال کننده نیز امتیاز تمرکز را داشت و نفوذ مدافعان کناری به زمین حریف نمایشی از انگیزه بود.
به گفته هارکنس: «در چند دهه گذشته، آمارهای بسیاری از اندازهگیری میزان مالکیت، تعداد پاس و شوت بدست آمدهاند، اما فکر نمیکنم کسی تعداد حرکاتی که نشانههای روانشناسانه داشته باشند را اندازه گرفته باشد.»
«زمانی که مثلاً ۱۰ تا ۲۰ بازی را کدگذاری میکنید، الگوهای زیادی را میبینید و به بینش بسیار جالبی در مورد بازیکنان میرسید.»
هارکنس تصدیق میکند که این سیستم بر معیارهای ذهنی متکی است که میتوانند با هم همپوشانی داشته باشند (به عنوان مثال یک پاس نفوذی میتواند هم نشانه اعتماد و هم تمرکز باشد). اما تاکید میکند که او و پدرش، با سابقه ۲۵ سال روانشناسی، حرکاتی را که میتوانند در دستههای مختلف قرار گیرند، به دقت تحلیل میکنند.
او میگوید: «پیش از رفتن به رئال، ادن آزار در هر بازی که انجام میداد، باعث میشد به نظر برسد که دیگران در تمام نود دقیقه هیچ کاری نکردهاند. درخشش این بازیکن بلژیکی در دوران حضورش در چلسی واضح بود، اما این برنامه نتایج بیشتری را به همراه داشت.»
هارکنس توضیح میدهد: «کالوم [هادسون اودوی] وقتی از روی نیمکت میآمد، بسیار موثر بود. او با اعتماد به نفس زیادی وارد زمین میشد، نبض بازی را کنترل میکرد و به سایر بازیکنان اعتماد به نفس میداد.»
«یا در مورد انگولو کانته، تمرکز زیادی را در حرکاتش شاهد بودیم، مانند پیشبینی و قطع پاس. به نظر میرسید که او در زمان مناسب در مکان مناسب قرار میگیرد و تمرکز بالایی دارد.»
«قدرت پرسینگ کریستین پولیسیچ، نشان از انگیزه بالای اوست. از نظر فیزیکی بازیکنی بسیار قوی است و از آن برای تحت فشار قرار دادن خط دفاعی و هدایت کل پرس تیم استفاده میکند. به دفاع راست و سپس به مرکز میرود، گاهی به سمت دروازه و در نهایت در سمت دیگر زمین قرار میگیرد.»
«این تحرک در میدان نشان دهنده انگیزه بالای اوست، زیرا مجبور به انجام این کار نیست، ولی انجام میدهد.» هارکنس میگوید: «برجسته کردن این یافتهها برای کادر فنی که غرق در دادههای بخشهای مختلف بود، چالش برانگیز بود.» اما او درباره موانع موجود در کار با یک تیم لیگ برتری بسیار منطقی است.
او میگوید: «پتر چک (بهعنوان مشاور فنی و عملکردی) بسیار در پروژه مشارکت میکرد و فکر میکنم او ارزش زیادی در دادههایی که ما میدادیم، مشاهده میکرد».
«کار در یک باشگاه سطح بالا مانند چلسی، گاهی اوقات دشوار است. شما نمیخواهید طوری رفتار کنید که انگار مهمترین اطلاعات را دارید، زیرا در مقابل تیم تجزیه و تحلیل، دادههای جیپیاس و دپارتمان پزشکی را نیز دارید و این در هنگام کار با یک باشگاه بزرگ کمی چالشبرانگیز است.»
«بیشتر بازیکنان علاقه زیادی به دادههای جیپیاس بعد از هر مسابقه دارند. آنها واقعاً با دقت به حداکثر سرعت و مسافت طی شده خود توجه میکنند و در مورد آن سؤال میپرسند. گاهی برخی از بازیکنان مانند تامی آبراهام و میسون مانت در مواردی مانند حداکثر سرعت با هم رقابت نیز دارند.»
«فکر میکنم در آینده، همانند دادههای جیپیاس، بازیکنان به دادههای کدگذاری روانشناختی نیز توجه کنند و حرکات خود را با سایر بازیکنان در موقعیتهای مشابه مقایسه کنند.» آکادمی باشگاه لانس فرانسه اخیراً فناوری اسکن مغزی را آزمایش کرده است که برای شناسایی فعالیت عصبی بازیکنان در شرایطی مانند اضطراب، فرسودگی شغلی، افسردگی و بی خوابی طراحی شده است. از بازیکنان خواسته شد تا از یک هدست مجهز به ۱۸ حسگر برای ضبط سیگنالهای الکتریکی تولید شده توسط بدن استفاده کنند. تصویر ارائه شده از مغز به بازیکنان این امکان را میدهد تا علائم زیستی مرتبط با شرایطی مانند کم خوابی را تشخیص دهند. آنتونی برانکو-لوپز، متخصص اعصاب و روان و یکی از بنیانگذاران شرکت اسپکتره بایوتک است که با باشگاه لانس کار میکند. او میگوید باشگاههای فوتبال عموماً در ارزیابی شایستگیهای فناوری شناختی، بهویژه در مقایسه با دیگر ورزشها مانند اتومبیلرانی، ریسکگریز هستند. برانکو-لوپز میگوید: «آنها مشکلات سلامت روان و تأثیر آن بر عملکرد بازیکنان را میدانند و در مورد آن زیاد صحبت میکنند، اما وقتی قرار است واقعاً کاری انجام دهند، کمی میترسند.»
«در مورد ورزشی مانند موتورسواری، ما این مشکلات را نداریم... آنها ارزش کاری که انجام میدهیم را میدانند و همه چیز را اندازهگیری میکنند، اما در فوتبال، فکر نمیکنم اینطور باشد.»
جوردت که یکی از بنیانگذاران پلتفرم آموزش واقعیت مجازی «بهترین خودت باش» است که توسط باشگاه هوفنهایم و فدراسیون فوتبال آلمان استفاده میشود. او نیز با این مقاومت در برابر آموزشهای روانشناختی روبرو شده است. جوردت با تمسخر میگوید: «در دوران حرفهایام در فوتبال، هرگز مربیان با تجربه را به اندازه زمانی که درباره واقعیت مجازی بحث میکردند، علاقهمند به پژوهش و روششناسی ندیدهام.»
«هرگز نسبت به تمرینات هر روزه خود تردید نمیکنند، زیرا آنها را سالیان متمادی است که انجام دادهاند. اما وقتی با یک فناوری جدید مواجه میشوند، ناگهان همه آن مربیان قدیمی تبدیل به متخصصین دانشگاهی میشوند.»
از نظر من، فوتبال، فرهنگ سنتی و محافظهکاری دارد که نتیجه آن نگاه بدبینانه به پدیدهها، روشها و نوآوریهای جدید است.»
از دید آنچلوتی، این یک تکامل اجباری است و با توجه به نیاز رو به افزایش بازیکنان به روانشناسی، راهی جز تغییر وجود ندارد.
او میگوید: «وقتی بازی میکردم، اغلب تصور میشد که یک درمانگر نمیتواند به شما کمک کند تا عملکرد بهتری داشته باشید یا دیگران را بهتر مدیریت کنید. حتی امروز نیز برخی در دنیای فوتبال دید مثبتی نسبت به آن ندارند. فکر میکنم این به دلیل فرهنگی است که حاکم بر فوتبال است.»
«به نظرم در انگلیس، برای صحبت با روان درمانگران گارد بازتری دارند. در اورتون، بازیکنانی داشتیم که از اضطراب رنج میبردند و برای مراقب از سلامت روان خود به سراغ درمانگران میرفتند. اما در کشورهای دیگر مانند اسپانیا یا ایتالیا، اوضاع متفاوت است و تابوهای بیشتری وجود دارد.»
«باید نحوه مدیریت تیم و تصمیم گیری بازیکنان را بهبود ببخشیم، زیرا جوانانی که وارد زمین میشوند، ذهنیت متفاوتی دارند. جامعه در حال تغییر است و ما باید خود را با این تغییرات وفق دهیم.»
منبع:جان نسوری(بی بی سی)