فیلم The Lord of the Rings: The Two Towers
فیلم ارباب حلقه ها 2: دو برج 2002
The Lord of the Rings: The Two Towers دومین فیلم از سه گانه فیلم The Lord of the Rings به کارگردانی پیتر جکسون است. این اقتباسی از کتاب دو برج ، قسمت دوم رمان سه جلدی ارباب حلقهها اثر جی آر آر تالکین است، اگرچه برخی از رویدادهای کتاب به سومین و آخرین فیلم، بازگشت پادشاه موکول شده است. . این فیلم با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان روبرو شد و دو جایزه اسکار برد و در گیشه موفقیت چشمگیری داشت و در اکران اولیه خود بیش از 936 میلیون دلار در سرتاسر جهان به دست آورد که آن را به پرفروش ترین فیلم سال 2002 تبدیل کرد و سومین فیلم پرفروش در بین تمام فیلم ها شد. در آن زمان (پشت تایتانیکو هری پاتر و سنگ فیلسوف ). این دومین اقتباس سینمایی سرزمین میانه بود که اکران شد و پنجمین اقتباس زمانی بود.
سرمایهگذاری و توزیع فیلم ارباب حلقهها: یاران حلقه بر عهدهٔ استودیوی آمریکایی نیو لاین سینما بودهاست، اما بهطور کامل همزمان با دو قسمت دیگر از این سهگانه در زادگاه جکسون، نیوزیلند فیلمبرداری و تدوین شدهاست. این فیلم در ۱۰ دسامبر ۲۰۰۱ در اودئون میدان لستر به نمایش درآمد و در ۱۹ دسامبر ۲۰۰۱ به صورت سینمایی در سراسر جهان به نمایش درآمد. این فیلم از نظر منتقدان و طرفداران بسیار مورد استقبال قرار گرفت و آن را نقطه عطفی در صنعت فیلمسازی و دستاوردی در ژانر فیلم فانتزی دانستند. این فیلم به دلیل جلوههای بصری، نقشآفرینیها، کارگردانی جکسون، فیلمنامه و وفاداری به منشأ اصلی رمان مورد ستایش قرار گرفت.این فیلم در اکران اولیهٔ خود ۸۸۰ میلیون دلار فروش جهانی داشت و به دومین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۱ و پنجمین فیلم پرفروش تمام دوران در آن دوره اکرانش بدل شد. این فیلم با چندین نسخه دیگر منتشر شد و تا سال ۲۰۲۱ بیش از ۸۹۷ میلیون دلار فروش داشتهاست.
خلاصه ی داستان The Lord of the Rings: The Two Towers :
اعضای بازمانده انجمن به سه گروه تقسیم شده اند. فرودو و سام در ادامه تلاش خود برای نجات سرزمین میانه با نابود کردن حلقه یگانه در آتشهای Mount Doom با خطرات زیادی روبرو هستند . مری و پیپین از اورک ها فرار می کنند و باید انت ها را متقاعد کنند که به نبرد علیه شیطان بپیوندند. آراگورن ، گیملی و لگولاس با گاندالفی که به طرز مرموزی دگرگون شده روبرو میشوند و با ارتش سارومان در هلمز دیپ میجنگند .
طرح کلی داستان قسمت دوم فیلم The Lord of the Rings: The Two Towers :
در معادن موریا ، جادوگر گندالف خاکستری با بالروگ موریا بر روی پل خزاددوم میجنگد تا به یاران حلقه اجازه فرار دهد. گندالف بالروگ را به شکاف زیر می اندازد، اما دیو او را با آن پایین می کشد. فلوشیپ معتقد است که او مرده است، اما او همچنان به مبارزه با موجودات ادامه می دهد زیرا آنها در یک دریاچه بزرگ زیرزمینی در اعماق زمین سقوط می کنند. چند روز بعد، هابیت فرودو بگینز به همراه دوست وفادارش، سم، از میان تپه های Emyn Muil به سفر خود ادامه می دهد . یک شب، موجود گلوم، که مایل به بازیابی "گرانبهای خود" (حلقه یگانه) است، به آنها حمله می کند. هابیت ها او را اسیر می کنند، اما فرودو بار حلقه را درک می کند و به این موجود رحم می کند. فرودو که متوجه می شود به یک راهنما نیاز دارند، گولوم را متقاعد می کند تا آنها را به دروازه سیاه موردور هدایت کند . فیلم The Lord of the Rings: The Two Towers
در روهان ، آراگورن، لگولاس و گیملی در تعقیب اوروک های هستند که با هابیت های مری و پیپین به عنوان اسیر خود به ایزنگارد بازمی گردند. در همین حال، Théoden ، پادشاه روهان ، توسط Gríma Wormtongue ، که مخفیانه در خدمت سارومان سفید است، تحت خلسه قرار می گیرد. سارومان در حال تلاش برای مرگ روهان است. اورکها و دانلندینگها که توسط سارومان تحریک شدهاند، آزادانه در زمین پرسه میزنند، روستاها را به آتش میکشند، مردم روهیریم را قتل عام میکنند و محصولات را از بین میبرند. در حمله به یکی از روستاها، مادری دو فرزند خود را سوار بر اسب به ادوراس می فرستدبرای هشدار دادن به پادشاه از حملات اخیراً تنها پسر پادشاه تئودرد قربانی آنها شد و در یک کمین زخمی شد. برادرزاده تئودن، ائومر ، گریما را بازجویی میکند و او را جاسوس میداند. با این حال، گریما، پادشاه را متقاعد میکند که ائومر را به دلیل تضعیف اقتدارش «به دلیل مرگ» تبعید کند. ائومر راهی می شود تا مردان وفادار باقی مانده روهیریم را جمع کند و روهان را ترک کند. در آن شب، ارتش ائومر کمین میکند و حزب اوروکهای را میکشد و به مری و پیپین اجازه میدهد تا به جنگلهای فانگورن فرار کنند . آنها در آنجا با ریش درختی ، قدیمیترین انتهای سرزمین میانه آشنا میشوند . فیلم The Lord of the Rings: The Two Towers
فرودو، سام و گولوم از مردابهای مرده عبور میکنند و از نازگول سوار بر جانور بالدار فرار میکنند . وقتی سرانجام به دروازه سیاه می رسند، آن را بسته و به شدت توسط اورک ها محافظت می کنند. با این حال، همانطور که آنها تماشا می کنند، یک گروه عید پاک می رسد و دروازه برای ورود آنها باز می شود. فرودو و سم با احساس یک فرصت، آماده حرکت می شوند. با این حال، گولوم که ترس آنها از دستگیری را تایید می کند و اصرار دارد که هر تلاشی برای ورود از طریق دروازه سیاه تنها با بازگشت حلقه یک به سائورون به پایان می رسد، آنها را عقب نگه می دارد. سپس فاش میکند که راه دیگری برای ورود به موردور وجود دارد، پنهان و بدون محافظت. سم بلافاصله مشکوک می شود، اما فرودو به او شک می کند و به او اشاره می کند که تا کنون وفادار مانده است.
ائومر بعداً در روهان با آراگورن، لگولاس و گیملی روبرو میشود. او به گروه می گوید که هیچ بازمانده ای از نبرد با اوروک های شب قبل وجود نداشت، که نشان می دهد مری و پیپین به طور تصادفی کشته شدند. پس از رسیدن به محل نبرد، آراگورن ردهای هابیت ها را برمی دارد و سه نفر آنها را به سمت فنگورن دنبال می کنند. در آنجا توسط یک جادوگر به آنها نزدیک شده و به طور موقت تحت سلطه قرار می گیرندپوشیده از نور سفید درخشان در ابتدا از ترس این که سارومان باشد، گروه وقتی نشان میدهد که گندالف دوباره متولد شده است شگفت زده میشوند (پس از شکست دادن بالروگ در نبردی که به قیمت جان او تمام شد). گندالف فاش میکند که او اکنون با نام گندالف سفید شناخته میشود. گروه چهار نفره به سمت ادوراس حرکت میکنند، جایی که سارومان را بر تئودن اخراج میکنند و Wormtongue را تبعید میکنند. تئودن که اکنون بیدار شده است باید هم با مرگ پسرش و هم با تهدید سارومان کنار بیاید. تئودن به جای خطر جنگ آشکار و آسیب بیشتر به مردمش (مخصوصاً پس از دیدن دو کودک خسته که سرانجام از دهکده آمدند)، تصمیم میگیرد به هلمز دیپ، قلعه بزرگی در کوهستان بگریزد. گندالف متوجه می شود که دفاع هلمز دیپ از حمله اوروک-های که مطمئناً در راه است جان سالم به در نمی برند. او می رود تا ائومر را پیدا کند، وعده بازگشت در عرض پنج روز با 2000 سوار تبعید شده. همانطور که مردم ادوراس را به هلمز دیپ هدایت می کنند، آراگورن وÉowyn (خواهر Éomer) یک رابطه نزدیک ایجاد می کند. آراگورن به ائوین می گوید که آرون که او را دوست دارد، سرزمین میانه را ترک می کند تا با مردمش در سرزمین های بی مرگ باشد. در همین حال، کرم زبان به اورتانک گریخت و به سارومان از ضعف دیوار بیرونی هلمز دیپ اطلاع داد که سارومان و ارتش 10000 اوروک-های او قصد دارند از آن سوء استفاده کنند. سارومان ارتش خود را به هلمز دیپ میفرستد و به آنها دستور میدهد که به هیچکس رحم نکنند.
گولوم پس از هدایت هابیت ها به سمت جنوب از دروازه سیاه به سرزمین Ithilien ، دچار آشفتگی می شود و بین وفاداری خود به فرودو و نیاز همه جانبه اش به حلقه درگیر است. سپس سه مسافر شاهد کمین هارادریم توسط رنجرز ایتیلین هستند که فرودو و سام را به اسارت می گیرند. در همین حال، در سفر به هلمز دیپ، روهیریم ها توسط وارگ سواران سارومان مورد حمله قرار می گیرند . در طول نبرد، آراگورن از صخرهای به داخل رودخانهای پرتاب میشود: تئودن، لگولاس، گیملی و دیگران معتقدند که او مرده است و به هلمز دیپ میروند. الروندنزد دخترش آرون میآید و از او میخواهد که با کشتیهایی که سرزمین میانه را ترک میکنند، از مشکلات این سرزمینها فرار کند. وقتی الروند امتناع می کند، در یک سخنرانی ویرانگر، از قدرت آینده نگری خود استفاده می کند و تاریکی آینده آرون را آشکار می کند، اگر او تصمیم بگیرد با آراگورن در سرزمین میانه بماند. از آنجایی که آراگورن فانی است، در نهایت می میرد حتی اگر پادشاه گوندور شود ، و باعث می شود آرون با غم و اندوهش محو شود. یک بار دیگر، الروند از او التماس می کند و او تسلیم او می شود. همانطور که او ریوندل را ترک می کند ، سخنان گالادریل در مورد وضعیت بد مردانی که سائورون را به چالش می کشند، در آن لحظه به الروند بیایید. او سوال میکند که آیا الفها باید دستهای خود را از سرزمین میانه بشویند و اشاره میکند که حلقه خود را در گروه مردان مانور داده است، که به راحتی میتواند آنها را فاسد کند. گالادریل می پرسد که آیا آنها باید مردان را به سرنوشت خود رها کنند، حتی اگر سرزمین میانه را محکوم می کند که برای همیشه تحت حکومت سائورون قرار گیرد.
در همین حال، فرودو و سام به هنث آنون ، دژی برای تکاوران ایتیلیان برده شده و به حضور فارامیر ، برادر کوچکتر بورومیر آورده شده اند. گولوم از دستگیری طفره رفته بود و فرودو برای اینکه او را از مرگ به دست شکارچیان فارامیر نجات دهد، می پذیرد که او و گولوم به یکدیگر وابسته هستند. فارامیر بیشتر تحقیق می کند و از حلقه ای که فرودو حمل می کند مطلع می شود. او به دنبال اثبات ارزش خود به پدرش، دنتور ، تصمیم می گیرد که حلقه به گوندور برود . در روهان، آراگورن در ساحل رودخانه آب میشود و اسب برگو او را بیدار میکند.که قبلاً متعلق به تئودرد بود و آراگورن قبل از ترک ادوراس آن را آزاد کرده بود. در آستانه سقوط، او می خواهد که اسبش او را به هلمز دیپ ببرد و در راه از کنار ارتش اوروک های سارومان عبور کند. ورود او به هلمز دیپ با تسکین مواجه می شود، اما عمر کوتاهی دارد زیرا خبر نزدیک شدن هور اروک-های در مورد بقای مدافعان شک می کند. با فرا رسیدن شب، یک گردان از الف ها به رهبری هالدیر از Lothlórien می آیند که از اتحاد و کمک الروند خبر می دهند. در جنگل فنگورن، مری، پیپین، ریش درختی و سایر انتها یک Entmoot برگزار می کنند تا در مورد نقش انتها در جنگ با سارومان تصمیم بگیرند.
نبرد هلمز دیپ با انبوهی از تیرهای کمانداران مدافع آغاز می شود که ده ها اروک-های را از بین می برد. نردبان های اسکیلینگ به سمت دیوار عمیق پرتاب می شوند و اوروک ها ازدحام می کنند تا مدافعان را درگیر کنند. در ابتدا هجوم توسط شجاعت روهیریم و آراگورن و همراهانش متوقف شد. ناگهان دو وسیله انفجاری خام که سارومان ایجاد کرد، ناودان دیوار عمیق را منفجر کرد و شکافی را در آن منفجر کرد. علیرغم تلاشهای آراگورن و گیملی، اوروکها موفق میشوند به دروازه اصلی نفوذ کنند و به زودی سنگر تسخیر میشود. در بحبوحه نبرد، هالدیر کشته می شود و چند الف باقیمانده به عقب برمی گردند. در هورنبورگ، اوروک ها از دیوارها بالا رفته اند و دروازه را شکسته اند و مدافعان را مجبور به عقب نشینی به داخل Keep کرده اند. در Fangorn، Treebeard و دیگر انتها تصمیم گرفتهاند که هیچ دخالتی در جنگ نداشته باشند، بلکه تصمیم گرفتهاند که "هوای کاری را که [آنها] همیشه انجام میدادند، تحمل کنند". با وجود این، پیپین موفق میشود ریش درختی را با زیرکی به بخشی از فنگورن که سارومان اخیراً در نزدیکی ایزنگارد از بین برده است، ببرد. ریش درختی از خیانت سارومان پر از خشم می شود و به تمام انتها دستور می دهد تا انتقام بگیرند. انتها جمع می شوند و وارد "آخرین مارس انتها" می شوند و مستقیماً وارد خود ایزنگارد می شوند.