وحید طالب لو با اشاره به اتفاقات و حواشی پیرامون استقلال گفت قهرمانی استقلال مثل خواب شیرینی بود که از آن پریدیم!
به گزارش طرفداری، وحید طالبلو دروازهبان اسبق تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۶ و بازیکن سال های نه چندان دور استقلال در گفت و گو با خبر ورزشی، درباره تغییر و تحولات اخیر در تیم استقلال ،توقعات هواداران از مدافع عنوان قهرمانی، وضعیت تیم ملی در آستانه حضور در جام جهانی و آنچه آمریکاییها درباره تیم ملی فوتبال کشورمان به عنوان تیم هم گروه شان صحبت میکنند، اظهاراتی را مطرح کرد. متن گفتگوی تفصیلی دروازه بان اسبق استقلال را در ادامه می خوانید.
درباره قهرمانی تیم استقلال و جدایی فرهاد مجیدی چه صحبتی دارید؟
کسب عنوان قهرمانی پس از سالها آن هم با این نتایج خوب توسط فرهاد مجیدی و بچه های استقلال کار خیلی خوب و بزرگی بود. البته این را باید متذکر شد که این قهرمانی حاصل تلاش همه عوامل باشگاه بود. از اعضای هیئت مدیره، مدیرعامل، کادر فنی و بازیکنان گرفته تا هوادارانی که از تیم حمایت کردند. این مجموعه یکدست باعث شد تا آنچه استقلال لیاقتش را داشته و هوادار توقع می کرد را به دست بیاورد. قهرمانی بدون شکست با کمترین گل خورده و چند هفته زودتر از پایان لیگ.
انتظار چنین شرایط عجیبی را برای تیم قهرمان داشتید؟
اتفاقاً من کمی قبل از پایان لیگ، در روزهایی که قهرمانی استقلال مسجل شده بود با یکی از برنامههای تلویزیونی مصاحبه تصویری داشتم و آنجا به این موضوع اشاره کردم که امیدوارم اتفاقی رخ ندهد که شیرینی این قهرمانی به کام هواداران استقلال تلخ شود.
چرا چنین پیشبینی کردید؟
چون قبلاً هم از این اتفاقات برای استقلال افتاده بود. من خودم به عنوان یک هوادار نه به عنوان پیشکسوت استقلال، به عنوان یک طرفدار استقلال هنوز نتوانسته بودم با قهرمانی تیم خوشحالی کنم که این همه اتفاق افتاد. اینقدر حواشی و اتفاقات ناراحت کننده برای تیم رخ داد که مثل این بود که همه ما از یک خواب شیرین پریدیم! یک روز از خواب بیدار شدیم گفتند دو بازیکن استقلال سرباز شده! یک روز هم اتفاقات بدتری رخ داد. همه به شکلی بود که انگار این یک فصل برای هواداران خواب و رویا بود و در نهایت هم همه مارا از خواب پراندند! همین اتفاقات باعث میشود نگذارند که طرفدار استقلال از قهرمانی تیمش لذت ببرد.
این شرایط برای خود شما عجیب نیست؟
دقیقاً! عجیب است. چرا عجیب نباشد؟ وقتی که موفقیت حاصل نمی شود هوادار به نوعی ناراحت و غمگین است؛ حالا هم که این موفقیت حاصل می شود باز به نوعی دیگر هوادار را ناراحت و غمگین می کنند و او را روی آتش قرار می دهند و نمی گذارند از این شادی لذت ببرد! فکر می کنم مردم به اندازه کافی در زندگی روزمره شان استرس دارند و تحت فشار مسائل روزمره هستند. خانواده من در ایران زندگی می کنند و کاملاً می دانم که شرایط اقتصادی در کشورمان تا چه اندازه برای همه دشوار شده است. چرا اجازه داده نمی شود اتفاقاتی مثل یک قهرمانی که باعث تخلیه شدن خوشحالی هواداران می شود ادامه دار باشد؟ روزی که با برنامه تلویزیونی صحبت میکردم همین را گفتم که امیدوارم اتفاقی نیافتد تا مردم را لااقل بتوانند دو تا سه هفته با این قهرمانی شاد باشند و لذتش را ببرند، اما درست همان اتفاقاتی افتاد که من پیشبینی میکردم. درست چند ساعت بعد از قهرمانی موضوع جدایی فرهاد مجیدی مطرح شد. اینکه او می رود و چه کسی جایش می آید؟ تیم دست چه کسی قرار می گیرد و از این مسائل همیشگی که نگذاشت مردم از قهرمانی تیم شان لذت کافی و لازم را نبرند.
در ارتباط با جدایی مجیدی، عدهای از پیشکسوتان با تصمیم سرمربی فصل قبل استقلال موافق بودند و این اقدام را در جهت پیشرفت و یک حرکت حرفه ای تلقی کردند. بعضی هم معتقد بودند باید میماند و استقلال را دوباره در فصل آینده هدایت می کرد. نظر شما در این باره چیست؟
این مشکل ربطی به فرهاد مجیدی یا فرهادهای مجیدی ندارد. متاسفانه باشگاه استقلال در سال های گذشته هم چنین شرایطی را به کرات تجربه کرده است. فرهاد مجیدی نزد هواداران استقلال جایگاه ویژه ای دارد چه زمانی که بازی میکرد و چه حالا در کسوت مربی مردم او را دوست دارند و این غیرقابل انکار است. اما حرف من این است که تیم بزرگ استقلال نباید وابسته به یک نفر باشد. برای این موضوع میتوان یک مثال زد. اگر کمی به عقب برگردیم و به روزهای جدایی تیام و یا استراماچونی برسیم متوجه میشویم که استقلال چند فصل خوبش را به خاطر رفتن و جدایی یک نفر از دست داد. زمانی که تیام از استقلال رفت همه دست و پای شان را گم کردند و انگار نیمی از تیم از بین رفته است. در حالی که یک تیم بزرگ مثل استقلال نباید با جدایی یک بازیکن به هم بریزد. بلافاصله باشگاه تحت فشار رفت دو بازیکن خارجی دیگر گرفت که هیچکدام از آنها هم نتوانستند عملکرد خوبی داشته باشند. دوباره همین موضوع در رابطه با استراماچونی اتفاق افتاد. خود استراماچونی که به استقلال آمد مقامی برای استقلال کسب نکرد. من به طور کلی با مربی خارجی خیلی موفق نیستم چون در نهایت یک بار اضافی روش باشگاه می شود. من منکر این نیستم که استراماچونی در هفته های آخر حضورش در استقلال تیم خوبی را روانه میدان می کرد و شاید اگر ادامه میداد قهرمان می شدند. منظور من این است که جدایی این افراد به این نحو نباید باعث بر هم ریختگی کل مجموعه استقلال شود.
یعنی شما معتقدید باید با جدایی مجیدی استقلال بلافاصله یک نفر را جایگزین می کرد و این همه معطل نمی ماند؟
من می گویم کسب عنوان قهرمانی با رکوردهایی که مجیدی برجا گذاشته کار هرکسی نیست و هر کسی بخواهد جای او بنشیند کارش بسیار سخت است. در این شکی نیست اما هوادار هم باید بداند که قرار نیست این اتفاق هر سال تکرار شود و هر فصل به دست نمی آید.
منظورتان قهرمانی بدون باخت است؟
بله! قهرمانی بدون باخت. اگر قرار باشد این اتفاق هر سال تکرار شود که دیگر رکورد محسوب نمی شود. رکورد ها اتفاقاتی هستند که در دنیای ورزش دیر به دیر اتفاق می افتند.
در این حد فاصل باشگاه به سراغ نکونام، عنایتی، الکساندر نوری و گزینههای دیگری رفت. چرا این افراد یا پشیمان شدند یا به نوعی از سرمربیگری استقلال انصراف دادند؟ این موضوع ربطی به هجمه هواداران دارد؟
یادمان باشد هواداران همیشه حق دارند. آنها صاحب اصلی باشگاه هستند. طرفداران استقلال، طرفداران تیمی هستند که خیلی کم اتفاق می افتد در آن آرامش وجود داشته باشد. به خاطر همین آنها هم دچار استرس می شوند و نمی توانند به هر اتفاقی راحت اطمینان کنند. ولی همه می دانیم که انجام کارها در آرامش به مراتب نتیجه بخش تر خواهند بود. کاری که تحت فشار باشد قطعاً نتیجه مقبول را به بار نخواهد آورد. همین حالا نزدیک یک ماه فرصت را از دست داده ایم و همچنان هم در حال از دست دادن فرصت ها هستیم.
چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟
بهترین راهکار این است که اول قراردادها را حداقل سه ساله ببندند، به ویژه با جوانترها. دوم اینکه از دو ماه مانده به پایان فصل موضوع تمدید قراردادها را استارت بزنند. حتی اگر می شود این کار را در نیم فصل انجام بدهند. بازیکنی که قرار است قراردادش پایان فصل تمام شود چرا نباید در نیمفصل سر میز مذاکره با مدیران باشگاه بنشیند؟ وقتی قراردادها تمدید شد آن زمان سرمربی به شکل کلی تیمش نگاه میکند و در رابطه با نقاط ضعف و قوت تیم یا آنجایی که نیاز به ترمیم دارد تصمیم گیری می کند. با این روش یک ماه قبل از پایان فصل می توان به راحتی همه کارها را انجام داد و با این روش تحت تاثیر کمبود زمان هم قرار نگرفت. شاید بازیکنی دوست نداشته باشد قراردادش را تمدید کند و برای آینده فوتبالش تصمیمات دیگری دارد. چه خوب که این موضوع از نیم فصل یا دو ماه مانده به پایان فصل به اطلاع سرمربی و کادر مدیریتی برسد تا آنها هم برنامهریزی شان را برای فصل جدید دقیق تر انجام دهند و به همین شکل کل اعضای تیم درگیر پنج بازیکن نمی شوند. همه به استراحت می روند و به موقع هم برای شروع تمرینات برمی گردند. همه این حرفا را زدم که بگویم باید از چرخه باطل موضوع جدایی یک نفر از باشگاه و به هم ریخته شدن همه چیز خارج شویم. استقلال نباید وابسته به یک فرد باشد. از طرفی این ثبات باید حفظ شود.
کدام ثبات؟
در همه چیز به ویژه کادر فنی. دیدیم که فصل گذشته استقلال ثبات داشت و با همین ثبات یک قهرمانی بدست آورد. اما حالا متاسفانه باز هم در کادرفنی تغییرات به وجود میآید. پارسال استقلال لیگ را با مجیدی تمام کرد و با مجیدی استارت زد و همین ثبات باعث شد استقلال قهرمان شود، اما حالا سرمربی جدید آمده و تا بخواهد با بازیکنان، خصوصیات اخلاقی آنها، جو فوتبال ما و... آشنا شود و یا برعکس بازیکنان تا بخواهند با شرایط روحی و فنی کادر فنی جدید آشنا شوند اینها همه زمان میبرد. برای تکمیل صحبتهایم به باشگاه رقیب خودمان اشاره میکنم.
پرسپولیس؟
بله! اگر پرسپولیس در سالهای اخیر پنج فصل پشت سر هم قهرمان شد به خاطر ثبات در کادر فنی و کادر بازیکنان این تیم بود. پرسپولیس در بخش مدیریتی هم در سالهای اول با حضور آقایان طاهری و گرشاسبی نسبتاً ثبات مدیریتی اش را حفظ کرد ولی دیدیم که در سال آخر (فصل بیست و یکم) تغییرات زیادی در بخش مدیریتی و البته بازیکنان داشتند و همین موضوع باعث شد پرسپولیس از قهرمانی دور شود.
حالا وضعیت تیم استقلال بعد از معطلی یک ماهه برای انتخاب سرمربی را چطور ارزیابی می کنید؟ به نظر شما تا اینجا استقلال در نقل و انتقالات چطور عمل کرده است؟
باید دید در نهایت چه اتفاقی می افتد. من به شخصه به خودم اجازه نمیدم درباره نقل و انتقالات باشگاه استقلال اظهار نظر کنم. چون نمیدانم در این باشگاه چه خبر است و اصلا نمی دانم بر چه اساسی در حال یارگیری هستند و چه کسی به باشگاه لیست داده است. ولی امیدوارم در نهایت پکیجی باشد که همه از آن راضی باشند.
نفراتی که تا اینجا به استقلال اضافه شده اند را چطور می بینید؟
نه می گویم خوب است نه میگویم بد است. من میگویم باید در نهایت دید پکیج کلی تیم استقلال برای فصل آینده چطور می شود. آن وقت می توان راحت تر در این باره صحبت کرد. ولی اولویت با بازیکنان خود استقلال است و آنهایی که قرارداد ندارند قراردادشان تمدید شود. خیلی هم سریع. آنهایی هم که مدنظر باشگاه نیستند باید در نهایت احترام طوری که شأن و شخصیت آنها حفظ شود از جمع بازیکنان استقلال کنار بروند. ما باید قدردان بازیکنانی باشیم که برای استقلال حتی یک دقیقه بازی کردند. نباید خوش استقبال و بد بدرقه باشیم.
شبیه اتفاقاتی که برای خود شما، پیروز قربانی، امیرحسین صادقی، رضا عنایتی و... افتاد؟
بله! متاسفانه این اتفاقات برای ما در همین باشگاه رخ داده که نمی خواهم درباره اش دوباره حرف بزنم. ولی جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است.
حالا که این بحث مطرح شد نظر شما درباره تمدید نشدن قرارداد وریا غفوری چیست؟
من معتقدم هر اتفاقی که میخواهد رخ بدهد اصلا مهم نیست. فقط باید شأن و شخصیت کاپیتان تیم استقلال حفظ شود. بحث بازی کردن در یک تیم به سلیقه سرمربی مربوط می شود. زمان یک بازیکن مورد نظر یک مربی است و همان بازیکن از سوی مربی بعدی به هیچ عنوان در فلسفه تاکتیکی اش جایگاهی نخواهند داشت. فلسفه مربی ها با هم متفاوت است و این کاملا به مربی بستگی دارد. اما اگر بحث جدایی مطرح میشود باید در نهایت احترام و قدردانی از زحمات بازیکن صورت گیرد. چه یک روز، چه ده ماه و چه ده سال! بازیکنی که برای استقلال توپ زده باید با احترام از این تیم جدا شود. گرچه میزان احترام نسبت به روزها و ماه ها و سال های حضور بازیکن در استقلال باید بیشتر شود.
فکر می کنید باز هم از این قبیل اتفاقات برای استقلال رخ میدهد؟ اتفاقات تلخی مثل جدایی مجیدی، تمدید نشدن قرارداد وریا و یا انتخاب دیرهنگام سرمربی. چون شما قبلا پیش بینی کرده بودید که هوادار استقلال باید منتظر اتفاقات تلخ باشد؟
بله! هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد. تا زمانی که کار باشگاه روی یک روال عادی و مشخص نباشد باید انتظار چنین شرایطی را داشته باشیم. وگرنه این مشکلات همیشه هست. یکی از مسائلی که باید در استقلال همیشه مدنظر باشد این است که این تیم باید همواره تیم ب یا پشتیبان کنار خودش داشته باشد. اگر به یاد داشته باشیم یک اتفاق خوب در رابطه با جدایی مرادمند و یزدانی افتاد و آن جایگزین شدن سریع رافائل سیلوا بود. این نباید فقط محدود به یک اتفاق در طول یک دهه شود. استقلال باید بتواند هر زمان هر بازیکنی را از دست داد بلافاصله از تیم ب خودش بازیکنی را در همان سطح به تیم الف اضافه کند.
از سرمربی جدید استقلال چقدر شناخت دارید و پرتغالی ها را چطور مربیانی می دانید؟
ساپینتو یک مربی رزومه دار است و در این شکی نیست اما اینکه وقتی آمد تا چه اندازه میتواند به استقلال کمک کند مهم است که این بستگی به آن دارد که تا چه اندازه شرایط و امکانات برای فعالیت او فراهم شود. متاسفانه ما فصل گذشته هم می شنیدم که بازیکنان تیم استقلال معطل زمین تمرین بودند یا زمین مناسبی برای آن نداشتند. وقتی مربی پرتغالی در سطح اروپا به ایران می آوریم باید امکانات را در اختیارش قرار دهیم.
چشم انداز پیش روی استقلال برای فصل آینده را چطور می بینید؟ فکر میکنید مدافع عنوان قهرمانی باز هم میتواند از عنوان قبلی اش دفاع و آن را تکرار کند؟ در کل با این نقل و انتقالات خیالتان از وضعیت تیم محبوبتان راحت شده است؟
قطعاً خیالم راحت نیست. رقبای استقلال هم که بیکار نیستند. آنها هم در حال یارگیری هستند، آنها هم مربی آوردهاند و کار می کنند. من هم مثل بقیه هواداران زمانی خیالم بابت فصل پیش رو راحت میشود که بنشینیم و ببینیم به امید خدا برای فصل آینده چه پکیجی برای استقلال بسته می شود. قطعاً کار سخت است.
در رابطه با این موضوع که استقلال کار سختی در پیش دارد و شاید نتواند نتایج خوب فصل گذشته اش را تکرار کند چه صحبتی با هواداران دارید؟
قطعاً حالا توقع از استقلال به مراتب بالاتر رفته است. متاسفانه چند دستگی به وجود آمده بین هواداران استقلال و حتی پیشکسوتان باعث شده استقلال روزهای آرامی را پشت سر نگذارد. خیلی از مردم به من پیام میدهند و میگویند چرا به عنوان پیشکسوت حرفی نمی زنم! ولی من معتقدم من به عنوان یک پیشکسوت گاهی با سکوت کردن بیشتر میتوانم به استقلال کمک کنم. تا وقتی من از درون باشگاه بی خبرم هر حرفی بزنم ممکن است اشتباه باشد. ممکن است نظرات من مغایر با سیاستهای مسئولان باشگاه باشد. من اگر نظر شخصی ام را بگویم ممکن است روی تصمیمات مدیران باشگاه تاثیر بگذارد. همین زیاد شدن نظرات باعث میشود وضعیت باشگاه ملتهب شود. البته معتقدم تیم های پرطرفدار مثل استقلال، پرسپولیس، سپاهان و از این دست باید نظر و سلیقه هوادارانشان را هم در نظر بگیرند. گاهی اوقات هواداران دوست دارند ببازند ولی سرمربی همان کسی باشد که آنها میخواهند.
در تکمیل این صحبت شما باید گفت امروز باشگاه استقلال و پرسپولیس به واسطه فروش سهام شان به هواداران راحت در نقل و انتقالات خرید می کنند و از این نظر میتوان گفت حالا هواداران این تیم بیشتر از قبل هم خودشان را در این زمینه محق می دانند. اینطور نیست؟
هواداران اگر این سهام را هم نمی خریدند باز هم مالک اصلی این باشگاه هستند. اگر هواداران را از استقلال و پرسپولیس بگیرید این دو تیم تبدیل به باشگاه های معمولی می شوند. امیدوارم در نهایت همه با هم یکدست باشند و این یکدلی باعث موفقیت استقلال شود. باید انرژی مان را جمع کنیم تا با رقبا مقابله کنیم نه با خودمان!
در رابطه با شرایط تیم ملی چه صحبتی دارید؟ وضعیت تیم اول ایران در مسیر آماده شدن برای ورود به جام جهانی را چطور ارزیابی میکنید؟ ضمن اینکه تیم ملی به تازگی هم مقابل تیم دوم الجزایر شکست خورد؟
من کاری با شکست تیم مقابل الجزایر ندارم ولی متاسفانه تیم ملی مان هم مانند خیلی از مسائل دیگر کشور اوضاعی به هم ریخته دارد. چند دستگی و چند صدایی در تیم ملی باعث شده این تیم حال خوبی نداشته باشد. مشابه اتفاقاتی که امروز برای استقلال رخ داده برای تیم ملی هم در حال اتفاق افتادن است. اول باید تکلیف رئیس فدراسیون را مشخص کنند. اگر قرار است میرشاد ماجدی این کار را ادامه دهد او را به عنوان رئیس معرفی کنند تا خیال همه راحت شود. اما اگر قرار است رئیس جدید را معرفی کنند خب چرا معطل می کنند؟ کار در راس فدراسیون فوتبال سلیقهای است و این وضعیت میتواند به تیم ملی کمک کند تا کوتاه ترین برنامه ای که برای تیم ملی داریم یعنی رسیدن به جام جهانی، آن را درست تر اجرا کنیم. خیلی از جابجایی های امروز در لیگ برتر به همین خاطر است. بازیکنان سعی می کنند طوری بازی کنند که دیده شوند تا شانس شان برای حضور در جام جهانی بالا برود که من فکر میکنم این باعث میشود حداقل در نیم فصل اول، لیگ برتر فوق العاده زیبایی را شاهد باشیم.
در مجموع روند آمادهسازی تیم ملی را چطور ارزیابی میکنید؟
وقتی بازیکنان تیم ملی از شرایط راضی نیستند یعنی اوضاع خوب نیست. برپایی اردو در گرمترین نقطه منطقه آن هم در شرایطی که قطر خودش جام جهانی را به خاطر همین گرما از خرداد به آذرماه تغییر داد کار درستی نبود. من معتقدم بازی ایران و کانادا خیلی برای تیم ملی مفید بود. کانادا خیلی شبیه به آمریکا فوتبال بازی می کند ولی متاسفانه بازی کنسل شد. باز هم امیدوارم در زمان باقی مانده از فرصتها به نحو احسن استفاده کنیم.
در این حد فاصل بعد از شکست ایران برابر الجزایر کارلوس کی روش به عنوان گزینه جانشین به فدراسیون توصیه شده و خیلی از کارشناسان معتقدند با اسکوچیچ نمیتوانیم موفقیتی در جام جهانی به دست بیاوریم. نظر شما در این باره چیست؟
وقتی با یک مربی کار را شروع کردیم باید اول ببینیم میتوانیم و موفق شویم یا نه! اسکوچیچ در دوره مقدماتی نتایج فوق العاده خوبی با تیم ملی گرفت و شکی در این نیست ولی باید دید آیا با همین سبک و شیوه می توان در جام جهانی هم موفق شد و به دور بالاتر صعود کرد؟ اول باید ببینیم هدف مان از حضور در جام جهانی چیست؟ می خواهیم برویم سه بازی انجام دهیم و برگردیم؟ میخواهیم سه بازی انجام بدهیم تا شانس صعود داشته باشیم یا میخواهیم سه بازی انجام دهیم و با اقتدار به دور بعد برویم؟ این ها کمک می کند تا ما بدانیم برای انتخاب سرمربی به سراغ چه کسی برویم. اما در نهایت سیاستهای خود فدراسیون مهم است و معتقدم حالا که یک نفر را به عنوان سرمربی مشخص کردهاند باید از او حمایت کنند.
شما در واشنگتن زندگی می کنید. چه توضیحی درباره تیم ملی فوتبال آمریکا دارید؟ خیلی از مردم ایران همچنان از تیم فوتبال آمریکا همان ذهنیتی را دارند که در جام جهانی ۹۸ آن تیم را شکست دادیم و معتقدند دوباره هم می توانیم آمریکا را به راحتی شکست بدهیم؟ شما که در آمریکا زندگی می کنید و از حال و هوای فوتبال در آن کشور مطلع هستید چه نظری در این باره دارید؟
نه! اصلا اینطور نیست ما بازی خیلی سختی مقابل آمریکا خواهیم داشت. فدراسیون فوتبال آمریکا سالهاست که شیوه عملکرد خودش را تغییر داده و با پرداختن به تیمهای پایه هدفگذاریهای بلند مدتی را برای فوتبال شان در نظر گرفته است. هدف اصلی آنها جام جهانی دوره بعد در آمریکاست و از ۸ سال پیش تغییرات عمده ای را در فوتبال شان به وجود آورده اند. به این صورت که ورزشی که در آمریکا چندان فراگیر نبود حالا به یکی از رشته های پر سر و صدا در کشور آمریکا تبدیل شده است. خیلی از جوان ها در آمریکا جذب فوتبال شده اند. میخواهم بگویم شکست دادن آمریکا غیرممکن نیست اما کار آسانی هم نیست. در وهله اول همه چیز به تیم خود ما بستگی دارد که تا چه اندازه آماده این بازی باشد.
در این حد فاصل و پس از همگروه شدن ایران با آمریکا، آنجا چه صحبت هایی در رابطه با ستاره های فوتبال ایران مثل طارمی و آزمون میشود؟ آمریکایی ها وقتی با شما ایرانی ها برخورد میکنند راجع به دیدار با تیم ایران کری می خوانند؟
آمریکاییها از مصاف با تیم ملی ایران خیلی هیجان زده هستند. به این خاطر که خیلی از بچه های فوتبال ایران مثل خود من در آکادمی های فوتبال آمریکا به عنوان مدرس مشغول به کار هستیم. همین حالا در جایی که من مربیگری میکنم آقای شهریار داستان بازیکن سابق سایپا، مهرداد بدیعی یا آقای قهرمانی و تعدادی دیگر حضور دارند. به همین خاطر آمریکاییها خیلی نسبت به ایرانی ها ناآشنا نیستند. این مسائل باعث شده که هم به نوعی خوشحال باشند هم برای ماکری بخوانند.
آمریکایی ها ایران را تیمی گردن کلفت و سرسختی می دانند یا اینکه نه، معتقدند ایران را به راحتی شکست میدهند ؟
بیشتر درباره ما سوال می کنند. آنها خیلی از تیم ما شناختی ندارند. البته منظورم مردم عادی آنهاست. ولی فوتبالیست هایشان اغلب ایران را میشناسند. ولی از این موضوع اطلاع دارم که فدراسیون فوتبال آمریکا کارگروهی را مامور کرده تا در رابطه با تیم های همگروه آمریکا در جام جهانی تحقیقات کاملی را انجام بدهند. امیدوارم فدراسیون فوتبال ما هم چنین کارگروهی را در فدراسیون فوتبال به وجود آورده باشد تا مسیر موفقیت تیم ملی در جام جهانی هموارتر شود.
درباره جام جهانی و تیم ملی صحبت دیگری هست؟
امیدوارم باشگاههای لیگ برتری بدنسازی خوبی را انجام دهند تا بازیکنانی که به اردوی تیم ملی می روند با آمادگی کامل در خدمت تیم باشند. یادمان هست در جام جهانی ۲۰۰۶ تیم ملی در شرایط بدی به آلمان رفت. وحید هاشمیان کمر درد داشت. علی کریمی تازه از جراحی مچ پایش در آلمان رها شده بود و در وضعیت صددرصد نبود. مهدوی کیا هم به همین شکل. ستار زارع آمادگی کامل نداشت. مجتبی جباری قبل از مسابقات مصدوم شد و خیلی ها مانند محرم نویدکیا هم آماده نبودند.
به عنوان بخش پایانی این صحبت ها درباره قیمت سرسام آور بازیکنان در فصل نقل و انتقالات چه صحبتی دارید؟ وقتی در آمریکا هستید و این رقم ها را می شنوید و آنها را با قیمت بازیکنان زمان خودتان مقایسه می کنید چه فکری می کنید؟
البته باید بگویم امروز ما که خارج از ایران هستیم هر قیمتی را می شنویم تعجب می کنیم و این فقط مختص به فوتبال و فوتبالیست ها نیست. در حال حاضر همسرم به اتفاق فرزندم در ایران هستند که به من می گفتند برای خرید یک اسباب بازی معمولی یک میلیون تومان پول داده اند! اسباب بازی خیلی کوچک! به همین خاطر نباید گفت که این قیمت ها خیلی باید عجیب باشد. این موضوع فقط مختص به فوتبال و یا اسباب بازی نیست. شما نگاهی به قیمت های مسکن، اتومبیل و اقلام دیگر بیندازید متوجه می شوید. قصد دفاع کردن از فوتبالیستها را ندارم اما میخواهم بگویم این قیمت ها نباید خیلی هم عجیب باشد. وقتی همه چیز چهار تا شش برابر افزایش قیمت پیدا کرده قیمت فوتبالیست ها هم باید افزایش پیدا کند.
خبر دارید که برای قرارداد بازیکنان سقف تعیین کرده اند؟
بله این را شنیدم و این یک ایراد بزرگ است. در زمان ما همچنین سقفی را تعیین کردند. وقتی تجریه یک اتفاق غلط را داشته ایم شده چرا باید دوباره آن را تکرار کنیم؟ همان زمان هم خیلی سریع سقف قرارداد تبدیل به کف قرارداد شد. بازیکنی هم که قیمتش ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان بود می آمد و به باشگاه پیشنهاد می کرد که من هم سقف قرارداد را می خواهم! فکر می کنم آن زمان سقف قرارداد ۳۰۰ میلیون بود و برای بازیکنان ملی پوش ۳۵۰ میلیون. با این تعیین سقف، همه را درگیر این مشکل کردند و با تاسف باید گفت که دروغگویی رواج پیدا کرد. تعیین سقف قرارداد حاصلی جز ترویج دروغگویی در فوتبال ندارد. من آن زمان هم به این موضوع گله کردم. همان هایی که این قانون را تصویب کردند خودشان مدیران باشگاهها بودند و خودشان هم دوباره رفتند و این قانون را دور زدند.