بایرنو موناکیودیشب تیم ملی آلمان در یک کلام «فاجعه» بود؛ مقصر بخش تاکتیکی تیم شخص «فلیک» بود؛ تیمی که باید ۶۰ تا پاس بدهد تا تازه وارد محوطه جریمه تیم حریف شود ولی همان تیم حریف با ۳ پاس عمقی و سانتهای کوتاه، خیلی راحتتر این کار را انجام میدهد، پس مشکل عمیقتر است و بافت تیم اساساً پوسیده است؛ پوسیدگی که مربوط به دوران لوو میشود. برنامه آلمان این بود که از طریق سانه و گنابری به گل برسد، هر دو فرای فاجعه بودند؛ بازیکنی که توپ را از دست میدهد ولی برای بازپسگیری آن کاری انجام نمیدهد و تنها میایستد و غر میزند، بازیکن نیست! سانه از همان جنس بازیکنهایی است که خود را بزرگتر از باشگاه یا تیم میداند و به هیچ جایگاه بزرگی در فوتبال هم با این طرز تفکر نمیرسد. بها دادن زیاد به بازیکنان بایرن مونیخ در ترکیب، موردی بیدلیل از سوی فلیک بود، نه گورتزگا، نه مولر، نه نویر و نه آن دو بازیکن لورز، قدرت بدنی سال ۲۰۱۹-۲۰۲۰ را ندارند که بتوانند با پرسینگ شدید، توپ را از همان نقطه شروع آتزوری بگیرند. فرصت نیز کم است و زمان کافی برای بادکردن بازیکنان با فشردگی برنامه بازیهای لیگ نداریم!
از سوی دیگر، تیم ملی ایتالیا چهره نوینی از خود نشان داد؛ شاید همان چهرهای باید میبود که با غلبه بر ایرلند (پیش از حتی رسیدن به مقدونیه و آن افتضاح و افتضاح بعدتر مقابل آرژانتین) خیلی سریعتر میتوانست به جام جهانی صعود کند. آن بازیکن سیه چرده تیم ملی ایتالیا خیلی مؤثر توانست ریتم بازی آلمان را برهم بزند؛ یک بازیکن تخریبی که از همان اکنون میتواند مشتریهای جدیدی برای خود دست و پا کند!
در مجموع، آلمان باید به خودش بیاید و این وظیفه فلیک است، امیدوارم بتواند آلمان را در ج ج به یک جایی برساند، چون با دیدن نمایش آلمان در دیدار دیشب، نشان داد که پتانسیل اپیک فیل شدن مجدد در ج ج را دارد. در آلمان دیگر خبری از محدودیتها و شخص صالحمیدزیچ نیست که اختلالی در تصمیمهایش ایجاد نماید، او قادر است حتی لورزهایی مثل ورنر و سانه حتی در جام جهانی راه ندهد.
پ.ن: این که آلمان باید حالا حالا آرزوی بردن ایتالیا در یک دیدار رسمی را در ذهن خود بپروراند. عدم کسب نتیجه پیروزی مقابل ترکیب دسته سوم ایتالیا، بزرگترین فاجعه مانشافت بود.