فینال لیگ قهرمانان 2022 میان تیمهای لیورپول و رئال مادرید، با پیروزی یک بر صفر شاگردان آنچلوتی خاتمه یافت و لوسبلانکوس برای چهاردهمین بار بر بام فوتبال اروپا ایستاد. دنی رول، دستیار هانسی فلیک در تیم ملی آلمان که سابقه کار در لایپزیش، ساوتهمپتون و بایرن مونیخ را هم در کارنامه دارد، این مسابقه را از نظر تاکتیکی مورد آنالیز قرار داده است.
طرفداری | بازی کاملا مطابق انتظار پیش رفت. سبک فوتبال تهاجمی لیورپول که بیوقفه ادامه دارد، یک سبک خاص برای یک تیم سطح اول اروپا است. آنها توپ را برای مدت طولانی در مناطق امن زمین نگه نمیدارند بلکه به دنبال بازی روبهجلو، سریع و مستقیم هستند. لیورپول به شکلی عجیب، همواره به سبک بازی خودش پایبند است و تحت هیچ شرایطی، تغییری در رویکرد خود نمیدهد. در مقایسه با لیورپول، رئال مادرید اهمیت کمتری به جزئیات تاکتیکی و حرکات تیمی میدهد. آنها به سه یا چهار چینش مختلف نیاز ندارند بلکه به شکلی ساده بازی میکنند. انرژی بازی رئال مادرید از اعتمادبهنفس و آرامشش نشات میگیرد. فشار آوردن به تیمی چون رئال مادرید بدون متزلزل شدن در خط دفاعی کار آسانی نیست اما آیا لیورپول میتوانست این کار را انجام دهد؟ این موضوع به دقت مورد تحلیل قرار گرفته است.
رفتار دفاعی در پی از دست دادن توپ
لیورپول در اغلب اوقات بازی، حتی در دقایق ابتدایی سعی کرد شیوه کانترپرس را پیاده کند. در تصویر زیر میتوانید ببینید تعداد زیادی از بازیکنان لیورپول پس از لو دادن توپ، برای بازپسگیری توپ میدوند. خطوط مختلف لیورپول در حال بالا آمدن است تا فضاها را در زمین رئال مادرید تنگ کند.
در عکس بالا میتوانید ببینید خطوط لیورپول به صورت فعال بالا میروند. انجام این کار به صورت منظم، به لیورپولیها فرصت میداد تا بتوانند توپ را در زمین حریف پس بگیرند. از سوی دیگر رئال مادرید در هرکجا از زمین که توپ را از دست میداد، فورا در سازمان دفاعی خودش جای میگرفت. رئال مادرید با هدف بستن فضاها در مرکز زمین خودی، از طریق ایجاد فشردگی و برتری عددی در مرکز زمین، سازمان دفاعیاش را تشکیل میداد. جایگیری در عقب زمین به مادریدیها اجازه میداد کمی خارج از پستهایشان قرار گیرند.
هنگامی که رئال مادرید صاحب توپ نبود، لوکا مودریچ به عنوان یک Half-Striker یعنی چیزی بین هافبک و مهاجم ایفای نفش میکرد. با اینحال مودریچ در پی رسیدن به توپ، حریف را پرس نمیکرد بلکه تمرکز مادریدیها روی بیاثر کردن فضاهای موجود و صبر کردن برای از دست رفتن مالکیت حریف بود. قدرت رئال مادرید در زمین خودیاش برتری عددی بود و آنها برای گرفتن توپ فشار نمیآوردند.
در ابتدا و انتهای بازی، تعداد بازیکنان رئال مادرید در محوطه جریمه خودی زیاد بود. تعدد نفرات در محوطه خودی باعث شد کار لیورپول برای یافتن فضاها در محوطه جریمه سخت شود. عکس بالا، این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
اقدامات لیورپول برای مهار وینیسیوس جونیور
در عکس زیر میتوانید ببینید ترنت الکساندر آرنولد چهقدر بالا بازی میکند و در سمت چپ تصویر، جایی که دایره کشیده شده، ابراهیما کوناته را میبینید که به وینیسیوس جونیور نزدیک شده است. ابراهیما کوناته در مقایسه با ترنت الکساندر آرنولد، نبردهای زمینی و هوایی بسیار بیشتری با وینیسیوس جونیور داشت. یورگن کلوپ به دلیل سرعت بالا، توانایی ساخت بازی مناسب و پوشش فضاهای زمین خودی، کوناته را به جوئل ماتیپ در بازی فینال ترجیح داد. در نهایت کوناته عملکرد نسبتا خوبی داشت و نقشی کلیدی در بستن فضاهای مقابل وینگر برزیلی رئال مادرید ایفا کرد.
در تصویر پایین هم دوباره همین موضوع را میبینید. الکساندر آرنولد با توجه به طبیعت بازیاش، بالا بازی میکند و در زمین رئال مادرید قرار گرفته است. این در حالی است که کوناته در زمین خودی ایستاده تا بتواند فضاهای پیش روی وینیسیوس را پوشش دهد. نکته قابل توجه در بازی رئال مادرید، اینجا است که آنها به جای رساندن توپ به کریم بنزما به صورت مستقیم، تصمیم گرفتند از مناطق عرضی زمین و بهخصوص از سمت وینیسیوس جونیور حمله کنند. بنزما تمایل داشت تا از خط حمله کمی عقبتر بیاید و بیشتر یک بازیکن پست ده بود تا بتواند مشارکت بیشتری در بازی داشته باشد.
کارلو آنچلوتی پس از نیمه دوم، از مدافعانش خواست بالا بازی کنند؟
در نیمه اول میتوانستید به وضوح فاصله میان خطوط رئال مادرید را ببینید. پیش از شوت مانه در نیمه اول که در نهایت با دستان کورتوا و کمک تیر دروازه مهار شد، خط دفاعی چهار نفره رئال مادرید واقعا عقب نشتسته بود و آنها عملا در محوطه جریمه خودی بودند. این کار باعث شد میان خطوط دفاع و هافبک، شکاف عمیقی ایجاد شود.
عکس پایین مربوط به نیمه دوم است که در شرایط مشابه، این بار خط دفاعی رئال مادرید کمی فعالتر است و بالاتر بازی میکند. لیورپول در نیمه اول فرصتهای بیشتری جهت استفاده از فضاهای میان خطوط و کنترل بیشتر بازی را دارا بود.
گل پیروزیبخش
در ساخت بازی، استفاده مودریچ از فضا عالی بود و حتی در حالت چرخش، برای ارسال پاس عرضیای که میتوانست حرکت جدیدی را شروع کند، دید خوبی داشت.
در سمت چپ زمین لیورپول، اندی رابرتسون بهواسطه پیشرویاش از پست خود خارج شده بود. ویرجیل فن دایک این فرصت را داشت به وینگر نزدیک شود یا حتی پاس را قطع کند. با اینحال پاس ارسالی، بلند بود و بیش از 10 متر طول داشت. این در حالی بود که فن دایک با وینگر رئال مادرید تنها چهار یا پنج متر فاصله داشت و قطعا فرصت حمله برای گرفتن توپ را داشت. در آن سو نیز کوناته باید به وینگر مقابلش نزدیک میشد اما فن دایک ترجیح داد در مرکز بماند و حمله رئال مادرید ادامه یافت.
وقتی پاس والورده ارسال شد، الکساندر آرنولد در موقعیت سختی قرار گرفت. اگر آرنولد جلوتر میرفت و همسان با کوناته قرار میگرفت، وینیسیوس در آفساید گرفتار میشد یا حداقل میتوانست فضا را پوشش دهد. با اینحال آرنولد حتی پشت سرش را هم ندید که وینیسیوس در فضای خالی قرار گرفته بود. اگرچه سانتر ارسالی فدریکو والورده هم عالی بود و ما را به یاد پاسهای کلاسیک کوین دی بروین انداخت.
انتقال
احتمالا بارها شنیدهاید کارلو آنچلوتی از آن دست سرمربیانی است که همیشه از تیم قدرتمندش سود برده است اما رئال مادرید در فینال واقعا بابرنامه بود. در انتقالهای تهاجمی، رئال مادرید بیشتر در صدد استفاده از فضای پشت سر الکساندر آرنولد بود و به همین علت، مادریدیها بازی را به مرکز نمیبردند. کریم بنزما غیر از گل مردودی که زد، هیچ شوت در چارچوبی نداشت اما او واقعا کار تیمی فوقالعادهای انجام داد.
در عکس بالا میتوانید ببینید بنزما عقب آمده و بازیکنان رئال مادرید، وینیسیوس را در گوشه زمین میبینند که میتواند صاحب موقعیت شود. در انتقال، رئال مادرید همواره سعی کرد الکساندر آرنولد را از پستش خارج کند و از این طریق به لیورپول ضربه بزند.
نتیجهگیری
اگر به تعداد شوتهای لیورپول و نه مهار دیدنی تیبو کورتوا نگاه کنید، متوجه میشوید لیورپول خوب بازی کرد و واقعا شانس قهرمانی داشت. با اینحال آنها برای قهرمان شدن باید حداقل یکی از فرصتهایشان را گل میکردند. لیورپول برای یک بازی حساس فینال، موقعیتهای زیادی ساخت و یورگن کلوپ طی بازی، تعویضهای تهاجمی زیادی انجام داد. یکی از اصلیترین دلایل پیروزی رئال مادرید در فینال، دروازهبان آنها بود که یک بازی استثنایی را به نمایش گذاشت و مهارهای او اصطلاحا بازی را برای لوسبلانکوس در آورد.
از نظر تاکتیکی نمیتوان ایراد چندانی به کلوپ وارد کرد. در دفاع، لیورپول با بازی خوب کوناته توانست خیلی از ضدحملات رئال مادرید را خنثی کند و در حمله نیز همیشه گل زدن به تیمهایی که با بلاک دفاعی عقب بازی میکنند، دشوار است. لیورپول در بازی با ویارئال با ارسال سانترهای زیاد و پیاده کردن سیستم گگنپرسینگ، توانست راه گلزنی را پیدا کند اما حتی در همان مسابقه هم آنها از اشتباه دروازهبان حریف سود بردند که در فینال پاریس، شانس یار آنها نبود.
به قلم دنی رول و جاناتان هاردینگ از وبسایت اتلتیک