Gwynbleidd اکانت موقت/// Mohammad bayerni(تعلیق):
والا حرف که زیاده؛ از طرفی حوصله ای برای تایپ دیگه نیستش!
اما خب باید از یه جایی شروع بشه تا کلمات خودشون جاری بشن... گفتم دیشب پیام ندم و امروز بدم که حرفام کمتر از روی احساسات باشه.
اول از همه اینکه ویارئال درسته فلسفه چرکی داره و وقت کشی هم زیاد کرد، اما حداقل با همین فلسفه که چندان محبوب نیست بزرگترین کارها رو انجام داده پس( آقای ناگلزمن اونا) شایسته احترام هستن!
بهتره حرفامونو از مربی شروع کنیم که بیشترین تقصیر رو در این بین داشت.
در دانش و استعداد ناگلزمن شکی نیست و نتایج خیلی خوب و درخشانی با هافنهایم و لایپزیگ گرفته.
در بایرن هم اگه به صورت کلی به قضیه نگاه کنیم، تاثیرات خوبی داشته و از نظر من آینده تیم امیدوار کننده هست. خصوصا با خریدای جدید که مناسب سیستم سه دفاعه هستن.
اما...
کمبود تجربه، بزرگترین ضعف این بشر هست!
این چه وضع مصاحبه کردنه واقعا؟!
حالا مصاحبه هیچی؛ قشنگ مشخصه که تو رختکن اقتدار زیادی نداره و کلا فرد کاریزماتیکی نیست!
تا قبل از دیدن مستند بایرن قشنگ واضح بود فلیک تو رختکن معجزه میکنه بین دو نیمه با حرفاش اما الان بدون دیدن وضعیت رختکن از همین دور معلومه که ناگلزمن کاریزمای امثال فلیک و هاینکس رو نداره و شرط میبندم امثال کیمیش و مولر هستن که بازیکنا رو تهییج میکنن!
تقلید از گواردیولا هم که بشدت روی اعصابه.
آقا حامد یه حرف خیلی خوبی زد درباره وسواس تاکتیکی که جدا از تجربه کم، این مرض به جون ناگلزمن افتاده!
نمیدونم فلسفه آلمانی مگه چشه؟
بارها همه تیما از بزرگ تا کوچیک با همین فلسفه آلمانی سلاخی شدن!
متاسفانه این پافشاری ناگلزمن برای اینکه سانه رو سمت راست بازی بده و مولر رو ازش به عنوان یک نوع تخریبچی بازی بگیره واقعا مسخره هست و هیچ منطقی پشتش نیست.
نمیدونم چرا از نیم فصل دوم کلا تصمیم گرفت یه برنامه دیگه اجرا کنه!
بله دیویس و گورتزکا که از مهمترین مهره های تیم بودن مصدوم شدن و دست ناگلزمن بسته شد اما دلیل نمیشه که اساس و استخوان بندی برنامه هامونو تغییر بدیم!
الان دوران فلیک تموم شده اما صرفا برای درک بهتر این مثالو میزنم:
بازی با پاریس هم رفت و هم برگشت بایرن کلی دچار آشفتگی شد در جریان و قبل از بازی.
نیمکت هم عملا خالی بود و حتی در جریان بازی هم دوتا تعویض به علت مصدومیت انجام دادیم.
اما فلیک نیومد اساس ترکیب رو بهم بزنه و مثلا کیمیش رو بذاره وینگر یا چمیدونم مثلا سانه رو بذاره نوک.
اومد انعطاف به خرج داد و باوجود حذف، مثل یک قهرمان از زمین خارج شدیم و تا ثانیه آخر پتانسیل صعود داشتیم!
الانم انعطاف پذیری این نیست که وقتی نمیتونی ترکیب اصلیتو بچینی، کلا صورت مسئله رو پاک کنی.
انعطاف پذیری یعنی داشتن پلنB یعنی وقتی مربی یه تیم بزرگ هستی باید پلنC، پلنD و حتی پلن Z مثل فلیک/ هاینکس داشته باشی!
انعطاف پذیری مثل فلیک/ هاینکس هست که از همون مهره هایی که داشتن با توجه به توانایی هاشون ازشون بازی گرفتن!
نه اینکه بعد از کلی زحمت و حفظ روند خوب، دیویس رو به عنوان مدافع وسط دقیقه 85 بیاری تو اونم جای کی؟ جای بهترین دفاع تیمت!!!!!!!
*** اعتراف میکنم یکی از یا شاید حتی به تنهایی احمقانه ترین تعویضی بود که تو عمرم دیدم و هرگز فراموشش نمیکنم!
هیچ منطقی پشت این تعویض نبود؛ هیـــــــــــــ چی!
دیویس دفاع وسطه اخه؟
اصلا دیویس مگه روی فرم اومده که همچین لحظه مهمی بیاد تو؟
اصلا مگه در دفاع نیاز به تغییر داشتیم اونم در این دقیقه؟
اصلا لوکی هرناندز رو چرا باید بیرون بکشی؟
اخه نفهم!!! سانه ای که دوتا 90 دقیقه همه تپه ها رو داره گل کاری میکنه، چرا تعویض نمیکنی؟ قشنگ معلومه حاضره به صلیب کشیده بشه ولی سانه رو سمت چپ بازی نده!
بعد حالا دیویس و گوتزکا مصدوم شدن؛ چرا پست مولر رو تغییر میدی؟
مولر که نیم فصل اول سلطان پاس گل بود رو نابود کردش تو نیم فصل دوم!
حدود 7-8 تا بازیه هرچی زور میزنم متوجه نمیشم پست مولر چیه؟!
بله مولر خودش هم افت کرده اما اونقدری شدید افت نکرده که جوری بازی کنه انگار 10 نفره هستیم.
مشکل ناگلزمنه که نمیتونه از مولر به خوبی بازی بگیره همونطور که ناگلزمن بازی کیمیش، جمال، لوا و سانه رو هم از نیم فصل دوم خراب کرده.
اگه مشکل خود این بازیکنا بودن چرا تو همین فیفا دی قبلی، جلوی هلند درخشیدن؟
همین جمال، فرنکی دیونگ هلند رو گذاشته بود تو جیبش!
مولر موتور محرک تیم در حملات آلمان بود!
تازه اینا توی ترکیبی درخشیدن که بیشتر بازیکنای کنارشون ذخیره بودن!!
اصلا بگیم در تیم ملی آلمان فلیک جادو میکنه و قبول نیست! باشه؛ ولی لوا چی؟
لوا هم به لطف جادوی مربی لهستان تیمیش رو به جام جهانی رسوند؟!
پس علت نمایش ضعیف بازیکنا، ناگلزمه.( البته به جز گنبری و تولیسو که اونا رو خدا زده)
اگه به صورت کلی نتیجه گیری کنیم، ضعف های ناگلزمن در این 3 مورد خلاصه میشه:
_ کمبود تجربه
_ وسواس تاکتیکی
_ نداشتن پلن دوم
الانم دیگه فصل تموم شد و بازیکنا بدون تاکتیک کادر فنی هم برن تو، میتونن 6 امتیاز رو بگیرن و قهرمانی لیگو قطعی کنن.
برای فصل آینده باید برنامه هامونو شروع کنیم و برای ما هوادارا خوشبختانه یه جام جهانی مونده که میتونه بشوره ببره این اتفاقات تلخ رو.
اما باشگاه باید فصل جدید رو شروع کنه که خب توقع ما خیلی آرمانی هست واقعا!
الان قطعا مدیریت لنگ رو لنگ میندازه تا بعد از گرفتن 6 امتیاز بساط سوسیس و آبجو رو راه بندازه و مردم مونیخم منتظر همین جشن اخر فصل هستن که بعد حسابی به خودشون افتخار کنن!
خلاصه که به همین زودی ناگلزمن فصل اولش رو در مونیخ سپری کرد و هم نکات منفی داشت هم مثبت.
الان باید اون نکات منفی رو برطرف کنه و ازشون درس بگیره و نکات مثبت رو هم حفظ کنه.
مدیریت هم باید به خودش بیاد.
فصل اول از اولم میدونستیم آزمون و خطا خواهد بود و ایرادی نداره تموم شد دیگه.
مهم آینده هست؛ اگه همه چی طبق برنامه پیش بره، فصل آینده بایرن به نیمه نهایی میرسه حداقل و فصل بعدشم انتظار میره که اتفاقات دلنشینی رخ بده.
حالا این گوی و این میدان! ببینیم مدیریت و ناگلزمن چند مرده حالاج هستن؟