هر ساله و با اوج گرفتن رقابت در لیگ برتر فوتبال، شاهد برخی جملات تکراری نظیر اینکه «نمیخواهند و نمیگذارند قهرمان شویم»، هستیم و مشخص نیست این ادبیات تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
به گزارش طرفداری و به نقل از تسنیم، لیگ برتر فوتبال ایران در بیست و یک سالی که از عمرش میگذرد روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. هر دوره لیگ پُر بوده از اتفاقات ریز و درشت اما به نظر میرسد هر چه به عمر لیگ برتر اضافه میشود به جای پربارتر شدنش این حاشیههایش هستند که بر متن غلبه میکند و درخت تنومند حاشیه هر سال بزرگتر از قبل میشود.
آنهایی که فوتبال لیگ حرفهای را از همان ابتدا پیگیری کردهاند حتماً خوب یادشان میآید در همان سالهای ابتدایی برخی مربیان صحبت از دستهای پشت پرده برای جلوگیری از قهرمانیشان در لیگ مطرح میکردند. تا سالها یکی از پر استفادهترین کلید واژهها در فوتبالمان همین دستهای پشت پرده بود و هیچ وقت هم مشخص نشد این کنایهها مربوط به کدام دستهای پشت پرده است و این دستهای آلوده هرگز رخ نمایی نکردند.
با رشد سریع تکنولوژی و استفاده از ابزارهای پرسرعتتر برای اطلاع رسانی، نوع ادبیات و گفتمان فوتبالی کشورمان هم مسیر دیگری در پیش گرفته است. بعد از دو دهه از حرفهای شدن لیگ ایران همچنان اندیشههای فوتبالی های ما حول مسائلی میگردد که کمترین نشانی از فن فوتبال ندارد ولی نوع ادبیات از دستهای پشت پرده به افراد مجهول الهویهای رسیده که «نمیخواهند مربیان و تیمها قهرمان شوند».
با ظهور شبکههای به نظر مدیران و مربیان فوتبالی به جای مدیریت صحیح این شرایط لجام گسیخته، خودشان بیشتر بر طبل حاشیهها میکوبند و حواسشان نیست که با این اظهارنظرهای حاشیهساز بیشتر از آنکه بخواهند رقبای خود را در محاق ببرند این خودشان هستند که در آتش گرفتاریهای خود ساخته اسیر میشوند.
اگر به اظهار نظرهای مربیان و مدیران و سرپرستان تیمهای لیگ برتری دقت کنید شاید به جرأت میتوان گفت 80 درصد آنها صحبت از این میکنند که «عدهای نمیخواهند تیمشان موفق شود» و آنهایی که در کورس قهرمانی هستند پا را فراتر گذاشته و میگویند «عدهای نمیگذارند تیم قهرمان شود و مدام در حال سنگ اندازی و مانع تراشی هستند».
البته که فحوای کلام این دسته از مربیان و مدیران مشخص است که به چه کسانی این طعنهها را میزنند اما جالب است که آنها هیچگاه به صورت مشخص اسمی از کسی یا ارگانی نمیبرند و فقط به اتهام زنی علیه رقبا و مسئولان مشغول هستند و غافل از اینکه هر صحبتشان در این موارد علاوه بر اینکه می تواند تبعات روانی برای تیمهای خودشان داشته باشد چه حجمی از تفکرات اشتباه را در بین هواداران فوتبال ایجاد میکند.
در واقع این جو مسمومی که این روزها در فضای مجازی مشاهده می شود همان طناب داری است که سلبریتیهای فوتبالی بافته و در دامی که برای رقبای خود پهن کردهاند گیر افتادهاند. جای تعجب است که چرا نهادهای نظارتی در فوتبال این قدر منفعل و بیتفاوت نسبت به این ادبیات هستند. چرا هیچگاه برای اذهان عمومی کمیتههای اخلاق و انضباطی روشن نکردهاند که این افراد مانع از قهرمانی چه کسانی هستند و اصلاً چرا عدهای مدام در حال سنگ اندازی برای قهرمانی اشخاص خاص هستند؟ اگر این افراد وجود خارجی دارند چرا به مردم معرفی نمیشوند و اگر چنین چیزی فقط زایده ذهن متوهم برخی افراد است چرا کسی مقابل این ذهنهای مسموم و تخریبگر قرار نمیگیرد؟ یعنی همه تیمها دارای دانش فنی بالا و بدون هیچگونه مشکل مالی و چارت اداری هستند و فقط عدهای به دنبال این هستند تا با سنگ اندازی مانع از قهرمانی شوند؟
شاید بد نباشد مربیان، بازیکنان و مسئولانی که مدام از این واژه نخنما استفاده میکنند در خلوت خودشان به این فکر کنند که با این صحبتها آیا همه دانش و تلاشهای خودشان را زیر سؤال نمیبرند؟ آیا فقط داوریها و افراد نامشخص باعث میشوند که تیمهایشان نتیجه نگیرند؟ با منطق این افراد، وقتی که خودشان قهرمان میشوند همه چیز در زمین رقم میخورد و اگر خبری از قهرمانی و موفقیت نباشد، همه چیز به عوامل بیرونی ربط دارد. مشخص نیست عصر این جملات بی و سر و ته چه زمانی به پایان میرسد.