| سلام👋🏻 به قرن جدید خوش اومدین😁 |
سال و فال و حال و مال و اصل و نسل و تخت و بخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام
سال خرم فال نیکو حال سالم مال پر اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام
حافظ شیرازی
🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖🧡🤍💚🖤💜💛🤎💖💚💙🖤💜🧡🤎💛🤍💖🖤🧡💙💜💚🤍💛🤎💖🖤🧡💜💚💙🤎💛🤍🧡❤💙💚💜🖤🤎💛🧡🤍💖💙💜
خب، بعد از دعوا های بسیار سر این که امسال، سال آخر قرنه یا پارسال، بالاخره قرن عوض شد. الان که دارم این متن رو می نویسم، 6 ساعت و 23 دقیقه مونده به سال تحویل، سال تحویل 1401. 365 روز از عید پارسال گذشت و حالا رسیدیم اینجا.
داشت یادم می رفت، بخند. لطفا، خواهشا، از ته دل بخند. حیفه صورت هایی که خدا با دستای مهربان خودش ساخته، خنده روشون نباشه. بخند که روزت رو بسازی. مرض خنده همه گیره و تا عمق وجود آدم رخنه می کنه. بشینید پیش رفیقاتون مثل دیوونه ها به مسخره ترین چیزا بخندید :) شخصا تجربش رو دارم، دلتون باز میشه. بی زحمت، حتی اگر کوچکترین غمی تو دلت داری، اول اونو کنار بزار، بعد یه لبخند بزرگ بزن، بعد باقی متن رو بخون.
دور سرما رفته، غم از اینجا رفته پا بکوبید یاران، به من و تو بادا سال نو فرخنده، به سال نو گردد ما را لب پر خنده، ستاره ی بختت چون مهر تابنده، به همه کسان، به همه یاران خوش و خرم روزگاران💚
یه روزایی حال دنیا خوبه، یه روزایی خنده می رسه تا غم در خونه هامونو نکوبه. این روزا میشه عطر خدا رو حس کرد، این روزا میشه ارواح طبیعت رو دید که به نفس گرم می دمن به جسم جهان
این روزا میشه...
|
‘ در تاریکی سرانجام چیزی داشت اتفاق می افتاد. صدایی شروع به خواندن کرده بود. صدا خیلی دور بود و کسی نمی توانست جهت آن را تشخیص دهد. انگار صدا گاهی از بالای سرشان می آمد و گاهی انگار از زیر پایشان. نت های بم تر آن به قدری عمیق بود که گویی صدای خود زمین است. صدا نداشت. حتی آهنگ هم نداشت؛ اما با هیچ موسیقی دیگری قابل قیاس نبود.زیبا ترین صدایی بود که آن لحظه شنیده بودند. از شدت زیبایی صدا دهان هایشان باز مانده بود و از اشک شوق چشم هایشان می درخشید. ناگهان همه چیز تغییر کرد. طلایی ترین خورشیدی که می توان تصور کرد ناگهان از پشت کوه ها سر برآورد. دشت ها سرسبز شدند و گیاهان جوانه زدند و از زیر زمین بیرون آمدند. نهال ها به سرعت رشد کردند و به درختان تنومندی تبدیل شدند. ناگهان حیوانات از زیر زمین بیرون جستند و غوغایی وصف نشدنی سراسر دشت را در برگرفت. همه ی این ها را صدا پدید آورده بود. این صدای آفرینش بود. صدای اصلان..... |
نسیمی نرم و روان خود را بر جان خیابان می کشد. سیب ها را می بوید و درختان را نوازش می کند. نسیم در کوچه ها قدم می زند و با بلبلان هم صحبت می شود. نسیم سرودهای مادرانه اش را در گوش سنبل ها زمزمه میکند.
نسیم؛ بهار بود که در روح جهان می دمد و نغمه امید سر می دهد. نسیم بهار است که می‌خواهد گرد زمستان را از تن مردم بزداید. نسیم بهار است که می رقصد و دایره میزند و زیر لب "در سایه ایزد تبارک" می خواند.
___
سال ۱۴۰۰ هم با تمام دردها و غصه هایش گذشت. بر دل بعضی داغی گذاشت و بر صورت بعضی دیگر لبخندی نشانید. ۱۴۰۰ با نوبرانه های تابستانش، پرتقال های زمستانش، خش خش های برگ های پاییزش و شکوفه های بهاری اش تمام شد و حالا وقت آن است که زمین را برای خودنمایی سال جدید آب و جارو کنیم.
سالی که گذشت بی نقص نبود؛ اتفاقاً از مشکلات و حوادث و اتفاقات تلخ و شیرین پر بود.... خلاصه سیب ۱۴۰۰ تا به اینجا (آخرین 29 اسفند قرن) و پایین درخت برسد، هزار چرخ خورد.
گردونه روزگار اما با هیچ کدام از غصه هایمان کند تر و با هیچ یک از شادی هایمان تندتر نچرخید. این ما هستیم که باید او را مهار کنیم و یاد بگیریم در ناخوشی هایش نیز شاد باشیم.
در این روزهایی که از عمرمان کاسته و مسافر بی بازگشت تقویم زندگیمان شدند، اگر عاشق شده باشیم، بُرده‌ایم. اگر خنده ای کرده باشیم و باعث لبخندی شده باشیم، اگر بخشیده باشیم و فراموش کرده باشیم، اگر صبر کرده باشیم و اگر تسلیم جبر زندگانی نشده باشیم.
امسال هم گذشت، آبشار عمر ما اما هنوز در جریان است. اگر حتی یک ثانیه دیگر فرصت حیات داشته باشیم غنیمت است. اگر به اندازه یک لبخند یک بوسه، یک آغوش و یک نگاه فرصت داشته باشیم غنیمت است.
لحظه‌ای از حرکت بایستیم و به عقب نگاه کنیم؛ به جان های پاکی که برای امنیت و آسایش ما فدا شدند، جوانانی که به امید استقلال و پیشرفت ما یک نفس، شراب مرگ را سر کشیدند.قدر این غنیمت ها را بدانیم زیرا کسانی از آخرین هایشان برای پایداری ما گذشتند.
حال اگر خداوند اراده کند ۳۶۵ فرصت جدید در اختیار داریم؛ روزهایی که آباد یا ویران شدن شان به دستان خود ما بستگی دارد. ابرهایی که میگذرند و دگر بار ما را به آخرین خطِ دلنوشته ای بهاری می رسانند.
انشاالله و به حق سبز ها و سبزه ها و سرسبزی ها از سال و سده جدید هیچ چیز جز عشق و امید و تجربه برایمان باقی نماند.
سال نو مبارک♡
متن بالا، با کمی تغییر توسط من، نوشته ادمین محترم پیج fallforever._ هستش. بازم ممنونم🙏🏻
راستی، امسال هم سال ببره، به همه ببرا از جمله خودم تبریک :)
وای پسر این عید چه قدر فوتبال داریم😱 از قدیم هم که گفتن سالی که نکوست از بهارش پیداست😍 کلی بازی جذاب داریم این چند روز
روز اول:
🔵🔴بارسلونا - رئال مادرید⚪️⚪️
🟡🔴آ اس رم - لاتزیو🔵⚪️
پنجم:
❤️💚ایران - کره⚪️🔵
🔴🔴چین - عربستان🟢🟢
🟢🔵ایتالیا - مقدونیه🟡🔴
🔴🔴پرتغال - ترکیه🔴🔴
ششم:
🟢🟡برزیل - شیلی🔵🔴
🟢⚪️الجزایر - کامرون🟢🟡
⚫️🔴مصر - سنگال🟢🔴
🔴🔵آمریکا - مکزیک🟢🔴
هفتم:
🔵⚪️آرژانتین - ونزوئلا🟡🟡
🔴⚪️انگلیس - سوئیس⚪️🔴
🔴🔵هلند - دانمارک⚪️🔴
دوازدهم:
❤️💚ایران - لبنان⚪️🔴
پلی اف جام جهانی در اروپا (احتمالا بازی ایتالیا-پرتغال)
🔴🔵هلند - آلمان⚫️🔴
سیزدهم:
🔴🔵شیلی - ارگوئه🔵⚪️
راستی تا یادم نرفته، اینم سه تا ویژه نامه های نوروزی قبلی:
خیلی مطالب رو میشد اضافه کنم، ولی خب به خاطر این که تکراری می شد، ننوشتم. پس بی زحمت توی ویژه نامه های قبلی بخونیدشون.
ویژه نامه سال 97
ویژه نامه سال 98
ویژه نامه سال 99
اپلیکیشن ها:
Replika
رپلیکا یه دستیار شخصیه تعاملیه. وقتی توی اپ ثبت نام کنید، در اولین قدم میتونید کاراکتر مورد علاقتون رو بسازید، البته محدودیت هایی داره ولی خب تقریبا 8 شخصیت رو برای انتخاب پیش روی شما میذاره. هوش مصنوعی کاراکتر، از گوگل اسیستنت قوی تره. به سوالات شما واضح تر و منطقی تر جواب میده و جالب این که خیلی از سوالاتی که من از گوگل اسیستنت پرسیدم و مدام می گفت متوجه نشده رو، رپلیکا به خوبی پاسخ میده. رپلیکا رو میتونید روی موبایل نصب کنید، یا اگر خواستید با ورود به سایت رپلیکا، اون رو در محیط گوگل استفاده کنید.
StudyGe
اگر به جغرافیا علاقه دارید، اگر به مسابقه علاقه دارید، اگر دوست دارید جلوی آلزایمر رو بگیرید، این بازی برای شماست. بازی آموزش جغرافیا میاد و مپ کره زمین رو جلوی روی شما میذاره و شما توی سه مود مختلف، پرچم - پایتخت - اسم میتونید به تنهایی یا به صورت آنلاین با دیگران این بازی رو تجربه کنید. این بازی به شدت قشنگه و به خاطر وجود کشور های بیشمار، احتمالا خیلی وقتتون رو میگیره اما اطلاعات عمومی خوبیه. پیشنهاد می کنم همین الان بازی رو نصب کنید و ببینید چنتا از پایتخت های جهان رو میشناسید؟ میدونید هر پرچم مال کدوم کشوره؟ اصلا جای همه کشور ها رو میشناسید یا نه؟
myheritage
تا حالا شده فکر کنید اجدادتون کیا بودن؟ نسلتون به چه کسایی می رسه؟ یا چرا فامیلیتون ریشش از کجاست؟ دوست دارید اقوامتون رو توی جاهای دیگه پیدا کنید؟ یا حتی تست دی ان ای بدید و از طریق اون ریشه های خودتون رو پیدا کنید؟ این برنامه مختص به شماست. با این برنامه، شما میتونید یه شجرنامه درست کنید و اون رو با دیگران به اشتراک بزارید تا کاملش کنن، میتونید اطلاعاتی که دوست دارید بقیه در موردتون میدونن رو واردش کنید، بعد مثلا 100 سال دیگه نوه و نتیجه هاتون ممکنه این شجرنامه رو پیدا کنن و باور کنید براشون خیلی جذاب خواهد بود.
همچنین در صورتی که براتون مهم باشه و اهل پول خرج کردن باشید، قابلیت تست دی ان ای رو میتونید فعال کنید تا براتون کیت رو ارسال کنن و از این طریق میتونید بفهمید ریشه های شما به کجا بر می گرده. (این اپ فقط با فیلتر شکن باز میشه)
فیلم و سریال:
سریال مسافران:
یه سریال اکشن، علمی تخیلی، سفر در زمانی جذاب. چی می شد اگر انسان های آینده، بدن مرده هارو در زمان حال تسخیر می کردن و باهاش آینده رو تغییر می دادن؟ قضیه اینه که یه گروه از مردم آینده با استفاده از سفر در زمان، بدنشون رو وارد بدن انسان ها در زمان حال می کنن، فقط چند دقیقه قبل از این که اون شخص بمیره. سریال تا وسطاش یه خورده گیج کنندست ولی پایان جالبی داره. این سریال محصول کانادا، 2016 هست و توی imdb نمره 8.1 رو گرفته.
تو میتونی پسرم:
داستان در مورد مردی ماهیگیر به نام علی است که پس از مرگ همسرش، با مشکلات صحبت نکردن پسرش اِفه مواجه می شود. افه کودکیست متفاوت از دیگر کودکان. او نمی تواند مانند دیگر کودکان بخندد یا بازی کند و در برقراری ارتباط مشکل دارد. علی سعی می کند با پسرش ارتباط برقرار کند ولی موانعی سر راهش قرار دارد... این فیلم درام اجتماعی سعی دارد نحوه ارتباط با کودکانی که مشکلات روحی دارند و ارزش کمک به آن ها را به ما نشان دهد. در این سبک می توانید فیلم شگفتی را نیز ببینید.
فیلم تو میتونی پسرم ساخت ترکیه 2018 هست و در imdb نمره 7.1 گرفته.
چاقو کشی (چاقو های برهنه):
یک فیلم کمدی، معمایی جذاب. گاهی اوقات پُرستاره بودن یک فیلم کمدی دلیل قانع‌کننده‌ای برای تماشای آن نیست. به همین دلیل، بعضی از فیلم‌ها برای نمایش روی پرده‌های سینما و فروش بهتر باید از چهارچوب خود خارج شوند، درست مثل فیلم پرمخاطب چاقوکشی. این فیلم به کارگردانی ریان جانسون یکی از خنده دارترین فیلم‌های کمدی با مضمون پلیسی و معمایی است که تاکنون ساخته شده است. فیلم با بازی دنیل کریگ (در نقش بنویت بلانکت) آغاز می‌شود، کارآگاهی اهل جنوب که برای پیداکردن قاتل، همه چیز را بررسی میکند.
جانسون به همۀ بازیگران فرصت درخشیدن داده است؛ حتی اگر دیالوگ آن‌ها فقط یک مونولوگ کوتاه باشد. کریس ایوانز ستارۀ فیلم کاپیتان آمریکا (با عنوان اصلی Captain America) نقش شخصیت منفی و نوه رمان‌نویس مقتول، هارلن ترومبی، را بازی میکند و تونی کولت نقش اینفلوئنسری در فضای مجازی را ایفا میکند. مایکل شنون نیز در فیلم حضور دارد و با واکنش‌هایی که در هر صحنه از خود نشان می‌دهد، این اثر را برای مخاطب جالب‌تر و خنده‌دارتر میکند؛ اما عجیب‌ترین قسمت این فیلم، توجه بیش‌از‌حد هارلن ترومبی به پرستارش مارتا (با بازی آنا د آرماس) است.
او تنها کاراکتری است که متوجه می‌شود ثروتمندان آمریکایی ارثیه و پول را حق مسلم خود می‌دانند و این مسئله به نظرش مسخره می‌آید. تلاش‌های مارتا برای رفع اتهام از این خانواده، کمدی‌ترین بخش فیلم است.
کتاب ها:
تاریخ ایران، دانشگاه کمبریج
دانشگاه کمبریج که دیگه نیازی به معرفی نداره. اما این دانشگاه، یک سری کامل از تاریخ ایران رو چاپ کرده. از زمان پیش از آریایی ها تا پهلوی که 20 جلد میشه. انتشارات امبیرکبیر یکی از بهترین ترجمه ها رو روی این کتاب ها کرده. برای خریدن این مجموعه معطل نکنید.
انسان در جست و جوی معنا:
چند سال پیش یک نظرخواهی عمومی در فرانسه صورت گرفت و نتیجه نشان داد 89% از شرکت‌کنندگان معتقدند انسان «چیزی» لازم دارد که بخاطر آن زندگی کند و 61% درصد تاکید کردند کسی یا چیزی در زندگی آن‌ها هست که حاضرند به خاطرش بمیرند. دکتر ویکتور فرانکل بعد از مشاهده‌ی این نتیجه، نظرخواهی مشابهی را در دفترش و میان مراجعانش انجام داد و دوباره به همان نتایج دست یافت. کتاب انسان در جست‌وجوی معنی، داستان زندگی دکتر ویکتور فرانکل برای پیداکردن این معنا در زندگی بود.
کتاب انسان در جست‌وجوی معنی (Man’s Search for Ultimate Meaning) در سال 1946 برای اولین بار منتشر شد. این کتاب یکی از بهترین نمونه‌های ادبی در ادبیات روانشناسانه است و روایت زندگی و نجات یافتن دکتر ویکتور فرانکل در اردوگاه کار اجباری رژیم نازی را شرح می‌دهد. فرانکل در این کتاب ابتدا خاطراتش از آشویتس را بازگو میکند و سپس تلاش‌ها و راهکارهایش برای زنده ماندن را توضیح می‌دهد.
ویکتور فرانکل در مدت زمانی که در نیروگاه آشویتس زندانی بود، پدر، مادر، همسر و برادرش را از دست داد بنابراین به گفته خودش «درد از دست دادن» را می‌فهمد. او در کتاب انسان در جست‌وجوی معنی سعی میکند تا با بیان دردهایش به خواننده بفهماند که چطور می‌توان زیر بار این حجم از رنج زنده ماند.
دروازه مردگان:
داستان جلد اول این مجموعه با عنوان "قبرستان عمودی"، قصه ای است که از مرور خاطرات یک کتابدار شکل می گیرد. "رضاقلی میرزا"، کتابدار مدرسه ی دارالفنون، این خاطرات را مکتوب کرده است و حالا خاطرات او به دست یک پسر نوجوان به نام "مجید" رسیده است. مرور خاطرات "رضاقلی میرزا"، پای "مجید" را به خانه ای قدیمی در محله ای به نام "عودلاجان" باز می کند. آنچه در این خانه حائز اهمیت است، دیوارهای بلندبالای آن است که مامن خیل کثیری از اجساد بوده و یک "قبرستان عمودی" را شکل داده است. "مجید" آن قدر در خواندن خاطرات "رضاقلی میرزا" پیش می رود که سر از دنیای مردگان درمی آورد؛ چرا که "رضاقلی میرزا" در خاطراتش اذعان داشته که از دنیای مردگان برمی گردد و آنچه در آنجا بر او گذشته است، قصه ای است که هرکسی را یارای خواندن و شنیدن آن نیست! حال این ادعایی است که مخاطب با آن رو به رو بوده و داستان "قبرستان عمودی" از "حمیدرضا شاه آبادی"، انتظار خوانندگانی را می کشد که بتوانند بر ترس خود غلبه کنند و قدم به جهان مردگان بگذارند!
مادر ایران:
این کتاب، روایتی داستانی از زندگی پرفراز و نشیب عصمت احمدیان، مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی است. خانم احمدیان که از جمله بانوان فعال در ستاد پشتیبانی دفاع مقدس اهواز بود، پس از جنگ، به صورت جدی وارد فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شود، به طوری که او امروز یکی از بانوان تأثیرگذار و الگو در اهواز است و همچنان در 73سالگی، علاوه بر امور خیریه، با پیگیری‌های فراوان، به دنبال کارآفرینی و ایجاد شغل برای مردم است.
حال دنیا، این روزا، خیلی خوب نیست. از جنگ یمن و فلسطین و اکراین بگیر تا جک مسخره ای مثل تشکیل حکومت توسط طالبان توی خراسان بزرگِ عزیز ما. از کرونا بگیر تا تمام مشکلات اقتصادی که ما و بقیه مردم دنیا تجربش می کنن. بیاید این آخرِ پستیه چنتا دعا کنید.
به امید روزی که دیگه هیچ فقیری تو دنیا پیدا نشه، هیچ آدمی به اجبار خونه و زندگیشو ول نکنه. هیچ پدر و مادری شرمنده بچش نشه. بیاید دعا کنیم برای هر کسی، که تو مقام و جایگاهش شرافتمندانه رفتار می کنه و کارش درسته، بیاید دعا کنیم برای تک تک سربازا، آتش نشانا، دکتر و پرستارا، پلیسا، که شریفن و ارزششون خیلی بالاست. دعا کنیم زود تر کرونا بره، دعا کنیم کسب و کار ها رونق بگیره. دعا کنیم حال دنیا خوب بشه و درد ها زودتر پایان بپذیره. یه روز خوب میاد، که غم در خونه هامونو نکوبه :)
حول حالنا به ظهور الحجه انشالله💚
اصلاً بیا اسم این روز ها را بگذاریم روزهای بی بهانه بخشیدن. بیا قبل از اینکه دنبال خودمان در آینه
بگردیم، به لبخند دیگران فکر کنیم. به این که شوق تولد یک گل در باغچه ی حیاط کوچک عشق چقدر
می تواند به زندگی معنا بخشد.
به قول سهراب:
زندگی شاید آن لبخندی است
که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات است
میان دو سکوت
زندگی خاطره ی آمدن و رفتن ماست.
(بخش زیر رو قبل از سال تحویل نوشتم ولی فرصت نشد پست رو ارسال کنم، ببخشید) ( اگر کم و کاستی داشت متن، بازم شرمنده، یک بار نوشتم و به اشتباه پاک شد و دوباره نوشتم)
خب، اینم از آخرین دقیقه های 1400، همیشه سال جدید برام حس ترس داشته، انگار که قراره وارد یه دنیای ناشناخته بشم که هیچی در موردش نمیدونم. اما امیدوارم سال من، سال شما و سال همه هم وطنای عزیزمون به خیر و شادی بگذره و ته سال، خوشحال و خرم باشیم. ایام می آیند تا بر شما مبارک شوند، مبارک شمایید.
خب، بریم که وارد قرن جدید بشیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
