پارسیا تابشیاناین پروژه یکساله رو از همون ابتدا دنبال کردم و حقیقتاً برام به یه سریال جذاب شبانه تبدیل شد ...
معمولاً خیلی در پستهای مربوط به این نظرسنجی اظهار نظر نکردم و همیشه سعی کردم به نظرات مختلف احترام بذارم _چه در پستهایی که غالباً رنگی و رفاقتی بودن و چه در پستهایی که متأسفانه شرکتکنندهها با تحریف عامدانه یا غیرعامدانه برخی فکتهای تاریخی برای انتخابهاشون توجیهات دروغین و رقتانگیزی آوردن ...
بعنوان کسی که در حد خودم اندک-اطلاعاتی راجع به تاریخ فوتبال ایران دارم، بنا به دلایلی این ترکیب من رو به وجد آورد و باعث شد در سایت آن بشم و درباره این نسل افسانهای ذکرشده که ده نفرشون بازیکنان نسل طلایی دهه چهل فوتبال ایران هستند، کامنت بدم _حتی افسانهی زندهیاد ناصر خان حجازی هم از اواخر همین دهه چهل آغاز شد ...
امیدوارم این کامنت این کمک رو بکنه تا دوستان گرانقدر با این نسل بیتکرار که فوتبال ایران بهش مدیونه، بهتر آشنا بشن ...
.
به اعتقاد بنده نسل دهه چهل فوتبال ایران بهترین نسل فوتبال ایران بود و برای این حرف، دلایل محکمی هم دارم ...
زمانی که در اواخر دهه سی در بازیهای آسیایی توکیو نسل دوم تاریخی تیم ملی که به نوعی نسل اول تیم ملی در بازیهای رسمی محسوب میشد _نسل متشکل از دکتر برومند، ایرج حاتم، ایرج عرفان، بیوک جدیکار، قلیزاده، کوزهکنانی، عراقی، افشارنادری، افشار علوینژاد، جواد بهشتی و البته دهداری؛ پس از نایبقهرمانی بازیهای آسیایی ۱۹۵۱ دهلینو، اون نتایج و شکستهای فاجعهبار رو در بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو بدست آوردند، فوتبال ایران تا تعطیلی پیش رفت ...
از سیاسیون گرفته تا ورزشیها؛ از جراید گرفته تا عموم مردم طوری از فوتبال ناامید شده بودند که این انتظار رو داشتند که تمام بودجه مربوط به فوتبال اگر قراره خرج ورزش بشه، خرج ورزشهای قهرمانی بشه ...
یک بزنگاه تاریخی بسیار مهم بود که نسل طلایی دهه چهل که عموما از باشگاه شاهین برخاسته بودند، در سپهر فوتبال ایران ظهور کرد ... نسلی با هدایت استاد حسین فکری، به رهبری دهداری و متشکل از جوانان بینظیری همچون بهزادی، شیرزادگان، شاهرخی، برمکی، جاسمیان، برادران وطنخواه و غیره که با ستارگان نوظهور دیگر از سایر تیمها تکمیل میشد: عزیز اصلی، مصطفی عرب، نادر لطیفی، غلامحسین نوریان، حسن حبیبی، عبدالله ساعدی، کامبیز جمالی، منصور امیرآصفی و غیره؛
پس از عبور مؤفق و پیروزمندانه از یک مسیر پرپیچوخم با درخشش شیرزادگان، بهزادی و برمکی برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران با این نسل جهانی شدیم؛ ولی ...
هزاران افسوس که به دلیل اصولگراییِ به دور از درایت مسئولین شاهین و سیاسیکاریِ چرک و فرصتطلبانهٔ مسئولین ورزشی منجمله فدراسیون فوتبال وقت، اون تیم کمنظیر عملاً نصف شد و بدون بازیکنان شاهین به المپیک ۱۹۶۴ توکیو رفت و در حالی که با تمام قوا نه تنها شانس صعود از گروه داشت، بلکه میتونست حتی به نیمهنهایی اون تورنمنت هم برسه؛ به دلیل اون خودزنی تاریخی خیلی زود حذف شد ...
این خودزنی تاریخی نه تنها به قیمت اون تورنمنت بلکه به قیمت از دست رفتن برخی از ستارگان بزرگ و بیتکرار اون نسل تموم شد ...
“سه حمید” فوتبال ایران نابود شدند: حمید پاطلایی (شیرزادگان) از فوتبال سرخورده شد! فوتبال حمید جادوگر (برمکی) به دلیل یک مصدومیت دهشتناک به پایان رسید! حمید سیمخاردار (جاسمیان) هم دیگه به اون فرم و اوج بیبدیل نرسید! پرویز دهداری هم به دلیل مصدومیت مهلک در برابر عراق در همون بازیهای مقدماتی، چند سال بعدتر کلیههاش رو از دست داد!
با این همه بلا هیچ تیم دیگری نمیتونست کمر راست کنه، ولی این نسل بالاخره خودش رو جمع کرد و در بازیهای آسیایی ۱۹۶۶ بانکوک نایبقهرمان شد ...
وقتی جعفر کاشانی جای جاسمیان رو گرفت، اسماعیلی و افتخاری جای دهداری رو گرفتند، جباری و فرزامی جای برمکی رو گرفتند، قلیچخانی و آشتیانی هم اضافه شدند و از همه مهمتر کلانی به مرور جای شیرزادگان رو گرفت؛ این نسل نشون داد که هنوز نفس میکشه ...
در این مقطع تاریخی از طرفی بنا به دلایل کاملاً سیاسی و از سویی دیگر به سبب برخی اختلاف نظرها و مشکلات داخلی پدیدآمده، باشگاه شاهین هم منحل شد تا اوضاع برای فوتبال ملی ایران به دراماتیکترین شکل ممکن نورعلینور بشه!
ولی این نسل طلایی که امکانات خاصی هم نداشت بالاخره حق خودش رو از این فوتبال لعنتی و نفرینشده گرفت: قهرمانی در جام ملتهای آسیا ۱۹۶۸ با نقش اولیِ اسطورهٔ جاودانهای که در پس تمام این مصیبتها خودش رو به عنوان بزرگترین سوپراستار دهه چهل فوتبال ایران حفظ کرد: همایون بهزادی!
اگر زوج همایون و حمید یا همون سرطلایی-پاطلایی _که از دید بسیار از کارشناسان بزرگ فوتبال مثل دکتر صدر فقید بهترین زوج تاریخ فوتبال ایران بود نابود شد، زوج همایون و حسین با همون بهزادی و کلانی ظهور کرد تا در دو قهرمانی پیاپی فوتبال ایران در جام ملتهای آسیا (۱۹۶۸ و ۱۹۷۲) آقای گل بشه، گل قهرمانی رو بزنه و نقش اول رو ایفا بکنه؛ در ۱۹۶۸ بهزادی گل قهرمانی رو به اسرائیل زد و با گلزنی در تمامی بازیها آقای گل شد، در ۱۹۷۲ بهزادی پاس گل قهرمانی رو داد، کلانی گل قهرمانی رو زد، آقای گل شد و البته اولین هتتریک تاریخ جام ملتهای آسیا رو (در برابر عراق) به نام خودش ثبت کرد ...
تازه علی زاغی (پروین) هم بهشون اضافه شد تا گل قهرمانی سوم در سال ۱۹۷۶ رو به کویت بزنه و زوج عالیجنابان (مظلومی و روشن) هم اضافه شدند تا در دهه پنجاه جای زوج همایون و حسین رو به بهترین شکل ممکن بگیرند!
ترکیب هادی خان طاووسی رو دوست داشتم چون منتخبی از بهترینهای نسل طلایی دهه چهل بود البته بعلاوهٔ علی دایی ...
اگر برای بهترین تیم قرن هادی خان عزیز بجای پرسپولیس ۵۰ تا ۵۲ _که البته اون تیم هم فوقالعاده بود، تیم ملی در دهه چهل رو انتخاب میکردند این ترکیب برای من بهترین ترکیب ممکن میشد ...
نسل دهه چهلی که به معنای واقع کلمه یک اژدهای هفتسَر بود؛ اگر یک سرش رو قطع میکردی، به جای اون سَر چند سر دیگه درمیآورد ... یک اژدهای آتشخوارِ چندسَر ...
ببخشید سرتون رو درد آوردم دوستان عزیز ...