سلام دوستان عزیز...
با یک پست تحلیلی اومدم خدمتتون..
اول لایک کن و بعد بخون....
باید بگم متن پست کاملا از خودمه:)
👈اول از همه آمار ؛
⭕مسابقات
مجموع بازی 14
⭕ هجوم بردن
✍ اهداف16فرکانس به ثمر رساندن72 دقیقه گل در هر بازی1.1 شوت در هر بازی4.1شوت به سمت هدف
✍در هر بازی1.9 شانس های بزرگ از دست رفته3نمایش بیشتر
⭕ گذراندن
شانس های بزرگ ایجاد شد8
پاس های کلیدی0.9دقیق در هر بازی14.3 (70%) Accc. خود half5.0 (84%) Accc. مخالفت half9.3 (62%) Accc. توپ های بلند 0.0 (0%) Accc. پاسهای تراشهدار 0.4 (63%) Accc. crosses0.0 (0%)
⭕ دفاع کردن
توقف در هر بازی0.1
تکل در هر بازی0.0
مالکیت برد0.8
گذشته در هر بازی 0.1
پاکسازی در هر بازی1.3
خطا منجر به شوت شد0
خطا منجر به گل شد0
پنالتی متعهد0

⭕ دیگر
موفق دریبلها 0.7 (59%)مجموع دوئلهای برد3.4 (53%) دوئلهای زمینی برد1.4 (44%) دوئلهای هوایی برد1.9 (61%) مالکیت از دست رفته10.9 خطا0.7 خطا شد0.7 آفساید0.5
⭕ کارت ها
-کارت زرد3
-قرمز0
گلها 16
گلهای مورد انتظار (xG) 0 10.59
شوت 38
در هدف 27
خارج از هدف 22
شوتهای پیشبینیشده بیواکشده
آفسایدهای مورد انتظار توقف خطاهای 10 20
👈آنالیز؛


✍توضیحات ؛
هالند را در سناریوی مشابهی نشان میدهند. او از موقعیت و حرکت عالی خود استفاده کرد تا به کانال چپ در محوطه جریمه بدود و از طریق دروازه بان به تیرک دور شوت کند. تنها تفاوت ظریفی بین هر دو تصویر وجود دارد، زیرا یک پای کاشته شده قوی تر و یک پای گیاه مستقیم در دروازه مقابل هرتابرلین وجود دارد (تصویر اول).
این اجازه می دهد تا پایان قدرتمندتری داشته باشید، در حالی که در مقابل بوروسیا مونشن گلادباخ (تصویر دوم)، پای گیاه کمی خم شده است. خم شدن پای او به این معنی است که هالند تصمیم گرفته است با قدرت کمتری شوت بزند و بنابراین می تواند دروازه بان را به تیرک دورتر ضربه بزند. در هر دو سناریو، او پایان را پایین نگه می دارد.

✍توضیحات؛ مثال زیر مقابل آگسبورگ این را به خوبی نشان می دهد. تصویر اول نشان می دهد که هالند در حالی که جیووانی رینا یک پاس به رافائل گوئریرو می دهد و فلیکس اودوخای مدافع میانی آگزبورگ را با خود می کشد، به پست دورتر حرکت می کند. وقتی گوریرو به دنبال بازی توپ در محوطه است، هالند حرکت خود را به تیرک جلو بازمیگرداند. در همین حال، مدافع در حالی گرفتار می شود که او به گام تا پست دور متعهد بود. این کمی فضا را برای مهاجم باز می کند تا شوت خود را به سمت دروازه داشته باشد اما او آن را بالا و پایین می آورد.


✍توضیحات ؛
هالند همچنین می تواند با نگه داشتن دویدن خود در جعبه، جدایی ایجاد کند. مدافعان معمولاً هنگام ورود سانترها تا جایی که ممکن است عقب می نشینند، بنابراین نگه داشتن یک دویدن به مهاجم فضایی برای کات بک می دهد. مهم این است که گزینه های بیشتری به مهاجم می دهد. آنها می توانند موقعیت خود را در محوطه نگه دارند یا در هر دو طرف مدافع حریف خود را انجام دهند در حالی که مدافع اساسا منتظر حرکت مهاجم است تا واکنش نشان دهد.
در اینجا، در برابر رقیب سرسخت شالکه، هالند در هکتارها در محوطه است زیرا در ابتدا تلاش می کرد تا به تیرک نزدیک شود اما توپ در محوطه قرار نگرفت. بنابراین، او به فضایی نزدیک پست دور عقب رفت. این به او دو گزینه می دهد: در جایی که هست بماند یا به پست دور بدوید، زیرا دویدن به پست نزدیک خیلی دور است. با توجه به اینکه مدافع شالکه از ترس شکست خوردن با دویدن پشت سر، ترجیح داد به او نزدیک نشود، جیدون سانچو یک توپ عالی به هالند می دهد که او به صورت آکروباتیک تمام می شود.
هنگامی که توپ به او رسید، او می تواند توپ را در زاویه ای دریافت کند که فضای کافی بین توپ و مدافع وجود داشته باشد. در حالی که در تصویر کاملاً نامشخص است، هالند بازوی چپ خود را در سینه مدافع قرار می دهد تا از نزدیک شدن او به توپ جلوگیری کند. پس از این بازی، هالند با مارکو رویس یک - دو بازی می کند و سپس به گلزنی سانچو کمک می کند تا دورتموند را پیش بیاورد.

هیت مپ✍
کاری از حزب دیکتاتورز:)

👈👈👈👈👈👈👈👈👈👈👈👈تبلیغ کنید.....👉👉👉👉👉👉👉👉👉👉👉👉