هیچ منظره ای زیباتر از جان بارنز در پرشدن شکوهش در بال در فوتبال وجود نداشته است.
تنها برای استعداد و فضل، او یک انتخاب خودکار در هر تالار شهرت است. اما تاثیر او در بازی بسیار فراتر از گل و نقره بود.
دریبلزن جامائیکایی اولین بازیکن سیاهپوست سرشناس بود که در دهه 1980 به آنفیلد رسید، زمانی که توهینهای نژادی در ورزشگاهها در سراسر زمین طنینانداز میشد.
بارنز، در کنار معاصرانی مانند لوری کانینگهام، سیریل رجیس و ویو اندرسون، کاتالیزوری برای تغییر بود.
او آنقدر موانع نژادی را از بین نبرد که با سرعت توپ در پایش، اطراف آنها را جارو کند. همیشه آماده، همیشه جذاب
موشکافی شدیدی که به دنبال انتقال 900000 پوندی او از واتفورد در ژوئن 1987 انجام شد، بارنز را در تلاش برای پیروزی بر مردم محلی، از گام برداشت.
این سه نفر که در کنار مهاجمان دیگر جان آلدریج و پیتر بیردزلی آمدند، آنفیلد را از روز اول خروش میکردند، و طی چند فصل بعد، نشانههای «خانه کامل» به عنوان ثابتی در خارج از دروازههای کپ تبدیل شد، زیرا تیم تلاش میکرد تا برخی از سرگرمکنندهترین فوتبالها را بازی کند. تراس های انگلیسی تا به حال دیده اند.
بارنز با ترکیبی عالی از قدرت و مهارت، اطمینان حاصل کرد که صندلی ردیف جلو در جاده کملین یا پادوک یکی از داغ ترین بلیط های شهر است.
یک ضربه ایستگاهی خیره کننده در برابر آکسفورد در اولین بازی خانگی خود - موقعیتی که به دلیل ریزش فاضلاب زیر کپ سه هفته به تعویق افتاد - با یک ضربه انفرادی فوق العاده در برابر QPR دنبال شد.
حتی یک حادثه بدنام پرتاب موز در دربی مرسی ساید در گودیسون پارک رخ داد که او موز را با پایش به بیرون از زمین پرت کرد.
پای چپ شیرین او برای اثبات سقوط بسیاری از تیمها بود زیرا لیورپول فوتبال این کشور را به ارتفاعات جدیدی رساند و رکورد 29 بازی بدون شکست را به ثبت رساند و در نهایت عنوان هفدهمین لیگ را به دست آورد.
جای تعجب نیست که دیگر با هر دو جایزه بهترین بازیکن سال 1987-1988 کنار رفت، اما شکست مقابل ویمبلدون در فینال جام حذفی باعث شد او و هم تیمی هایش یک دوبل رویایی نداشته باشند.
با تأمل، اولین فصل او در این باشگاه بهترین فصل او بود، اما بارنز در 9 سال بعد به عملکرد خود در سطح بالایی ادامه داد.
موفقیت در فینال جام حذفی 1989 مقابل اورتون تا حدودی باعث شد تا ناامیدی عمیق شکست در ومبلی 12 ماه قبل را جبران کند، اما پیروزی در این موقعیت به وقایع غم انگیز هیلزبورو در نیمه نهایی آلوده شد.
سومین کمپین متوالی با درخشش خیره کننده بارنز در سال های 1989-1990 به کسب یک قهرمانی دیگر کمک کرد. او با 22 گل لیگ برتری را به ثمر رساند و دوباره به عنوان بهترین بازیکن سال FWA انتخاب شد.
منتقدان استدلال می کردند که او نتوانست فرم باشگاهی برجسته خود را برای انگلیس تکرار کند، اما این موضوع برای لیورپودلیایی ها که همچنان از جادوی او شگفت زده می شدند، چندان نگران کننده نبود.
محرومیت مداوم اروپا که به طور گسترده در سطح باشگاهی به عنوان یکی از برترین بازیکنان جهان شناخته می شود، متاسفانه شانس بارنز را برای آزمایش خود در برابر خامه قاره از دست داد - و او را از تقلید از مدال های پیشینیان برجسته خود در آنفیلد باز داشت.
او علاوه بر یک فوتبالیست عالی، یک رپر ماهر نیز بود و در «آنفیلد رپ» و «جهان در حرکت» گروه نیو اودر اجرا کرد.
تأثیر مثبتی که او بر جوانان و نوجوانان باشگاه داشت به این معنا بود که بارنز مرد ایده آلی برای جانشینی ایان راش به عنوان کاپیتان در اواسط دهه 1990 بود، با افرادی مانند رابی فاولر، جیمی ردنپ و استیو مک منمن که همگی از بازی و تمرین در کنار یک بازیکن سود می بردند. واقعا عالیه
در این زمان، نقش او در تیم تغییر کرده بود. یک آسیب جدی و پاهای کهولت کارایی او را به عنوان یک وینگر پرنده کاهش داده بود، اما، به جای تعظیم دور از مرکز توجه، بارنز به داخل حرکت کرد و شروع به کشیدن رشته ها از موقعیت هافبک مرکزی کرد.
مغز فوتبال باهوش او به او اجازه داد تا بازی را با حداقل حرکات دیکته کند. پاسهای کوتاه، تیز و سنجیده به اجزای کلیدی بازی او تبدیل شدند و با هماهنگ کردن مراحل، مالکیت به ندرت واگذار میشد.
متأسفانه روزهای شکوه گذشته بود. تیم در حال گذراندن یک مرحله انتقالی بزرگ بود و هیچ افتخار دیگری به عنوان کاپیتان به دست او نمی رسید.
بارنز تیم را برای شکست فینال جام حذفی 1996 مقابل منچستریونایتد رهبری کرد، اما این آخرین بازی او برای این باشگاه بود.
یک سال بعد، هافبک سرانجام با انتقال به نیوکاسل پرده دوران درخشان خود در آنفیلد را پایین آورد.
ویژگیهایی که او داشت میتوانست او را در هر یک از تیمهای بزرگ لیورپول در گذشته ببیند - رقمی کمتر از آن چیزی که باب پیزلی زمانی گفته بود.
همانطور که پیراهن شماره 7 همیشه با کنی دالگلیش همراه است، شماره 10 نیز برای همیشه متعلق به بارنز خواهد بود.
سایر باشگاه ها:
واتفورد، نیوکاسل، چارلتون
این وینگر دوپا درسال۱۹۸۷ توسط لیورپول به خدمت گرفته شد و در ۴۰۷ بازی ۱۰۸ گل به ثمر رساند.
وی در جام جهانی نیز ۶ بازی انجام داد اما نتوانست گلی به ثمر برساند.
افتخارات
۲ تا fa cup
۳تا جام خیریه انگلیس
۲ عدد لیگ انگلیس
۱ عدد efl cup