صحبت های سعید الهویی دارای سه بخش اصلی و یک بخش پرسش و پاسخ است. در پارت اول طبق آمار و ارقامی که مطرح می شود صحبت هایی در مورد کیفیت فنی تیم ها عنوان می شود. در این بین با یک فلش بک به جام جهانی 2018 مقایسه هایی بین سطح فوتبال ایران و فوتبال روز دنیا انجام می شود و در مجموع در این پارت به کیفیت فنی لیگ با رویکرد پرداختن به آمار و ارقام پرداخته می شود و در این با تعریف شاخص Packing گرایشات روز فوتبال دنیا بررسی می شود.
به گزارش طرفداری، قسمت اول صحبت های سعید الهویی را می توانید ببینید:
سلام خدمت مخاطبین رسانه طرفداری. سعید الهویی هستم. یک مربی جوان و بهتر است بگویم امروز یک پژوهشکر در حوزه فوتبال هستم. خیلی خوشحال هستم در اینجا حضور دارم. امروز قرار است در مورد نکات فنی در فصل جاری لیگ برتر صحبت کنیم. در مورد گرایشات فنی روز دنیا صحبت کنیم و ببینیم چقدر در فوتبال ما این اتفاقات تکرار می شوند. در این مورد صحبت کنیم که مسیر باشگاه ها در فوتبال ایران به چه سمت می رود چرا که آن چیزی که در سال آینده در بحث ملی در جام جهانی خواهیم دید، برآیند اتفاقاتی است که در فوتبال ما رخ خواهد داد. قبل از اینکه ما این صحبت را شروع کنیم یک پیش شرط خیلی مهم داریم و آن این است که در طول صحبت، از هیچ تیم، مربی و بازیکنی که در لیگ برتر است، اسم نمی آورم. مرزبندی بین مسائل فنی و هواداری داشته باشیم و فقط در سمت مسائل فنی صحبت خواهیم کرد.
- آمار گل های زده شده لیگ در مقایسه با فصل قبل
اولین نکته برای شروع بحث ما که شما فوتبال دوستان را به سمت فوتبال جذب می کند، به ثمر رسیدن گل است. هر آن چیزی که در فوتبال دنیا باعث جذابیت می شود، گلزنی است. اولین نکته در این خصوص، این است که تعداد گل های زده در فصول اخیر کاهش یافته است. روی نموداری که با یکدیگر خواهیم دید که توسط متریکا تهیه شده است، می بینیم که در سه فصل اخیر تعداد گل های زده لیگ ما دچار روند نزولی بوده است. فصل جاری 0.88، فصل قبل 0.99 و فصل قبل تر، 1.05 گل به ازای هر بازی داشته ایم. می خواهیم این موضوع را پایه بحث مان قرار دهیم تا به نکات فنی در لیگ خودمان برسیم.
- تاثیر کیفیت مهاجم ها در گلزنی
برای اینکه گل زده شود، باید موقعیت گل و باکیفیت خلق شود تا از آن استفاده شود. اینکه چرا تعداد گل ها در لیگ برتر کاهش پیدا کرده، بخشی از آن به کیفیت تیم هایی که حمله می کنند برمی گردد، بخشی از آن به کیفیت فنی تیمی که دفاع می کند برمی گردد و بخشی از آن نیز به کیفیت بازیکنی برمی گردد که گل می زند. ابتدا راجع به بخش سوم یعنی کیفیت فنی مهاجمان صحبت می کنیم. در ابتدا باید گفت که باید موقعیت باکیفیت برای مهاجم ایجاد شود تا گل بزند ولی خود مهاجم نیز در ایجاد آن موقعیت باکیفیت نقش دارد. یک مثال ساده آن، روبرت لواندوفسکی، مهاجم لهستانی بایرن مونیخ است که اگر به حرکات این بازیکن در 90 دقیقه نگاه کنید، می بینید که حرکات او در راستای ایجاد فضا برای خودش است. ایجاد فضایی که منجر شود به ایجاد پاس باکیفیت برای او و در نهایت منجر شود به ایجاد یک موقعیت گلزنی. پس قبل از بحث تیمی، به این مسئله می رسیم که کیفیت فردی مهاجم در افزایش شاخص گلزنی تاثیرگذار است. این کیفیت و مهارت کجا ساخته می شود؟ نباید انتظار داشته باشیم یک بازیکن 27-28 ساله در لیگ برتر در پروسه تمرینات تیمی که نیاز دارد گیم مدل آن ساخته شود برای بردن و بالا رفتن در جدول، تایم زیادی اختصاص داده شود به ارتقای کیفیت مهاجم. این ها چیزهایی است که ذاتی بوده و بخش اکتسابی آن در رده های پایه و وقتی پرورش پیدا می کند، ایجاد شود که باید راجع به کیفیت مهاجم نوک، پروسه تمرینی و زمانی این بازیکنان و این مسائل ساعت ها صحبت کرد.
- وضعیت لیگ برتر از لحاظ پارامتر xG و تعریف آن
به سراغ مسیر اول در مورد ایجاد موقعیت های باکیفیت برمی گردیم. شاید کیفیت مهاجمان و ضربات آخر کاهش پیدا کرده باشد و این کاهش تعداد گل فقط به خاطر کاهش ضربات در چارچوب باشد اما وقتی نمودار کیفیت موقعیت های گل ایجاد شده قابل انتظار را با کیفیت گل های زده مقایسه می کنیم، می بینیم که XG ما طی سه فصل اخیر کاهش پیدا کرده است. یعنی از 1.3 در سه فصل اخیر، رسیده به 0.93. این روند نزولی تقریبا برابر است با شیب نزولی گل های زده. یعنی نشان می دهد که کیفیت مهاجمانمان در تمام کنندگی باعث کاهش گلزنی نشده است. در واقع کیفیت موقعیت هایی که ساختیم، پایینتر بوده است. حالا باید راجع به XG صحبت کنیم. یعنی کیفیت موقعیت گل ایجاد شده. کیفیت لحظه ای که قرار است توپ ضربه نهایی برای گلزنی به آن زده شود. اینکه چند بازیکن حریف بین توپ و دروازه قرار دارند، اینکه توپ در چه موقعیت، زاویه و فاصله ای نسبت به دروازه باشد، روی زمین، هوا، پای تخصصی یا غیرتخصصی بازیکن، نوع پاس نیاز به کنترل نیاز دارد یا تک ضرب می توان ضربه زد و شاخص هایی از این دسته در یک فرمول یک موقعیت را تبدیل به یک عدد یا همان XG تبدیل می کند.
- استفاده از پارامتری به نام Packing و توضیح در مورد آن
برای اینکه موقعیت باکیفیت تر در جریان بازی ایجاد کنیم، نیاز داریم بازیکن های حریف را بیشتر از جریان بازی خارج کنیم تا توپ در موقعیتی به مهاجم برسد که تعداد بازیکن های بین توپ و دروازه، به حداقل برسند. پس در اینجا به یک نمودار خیلی مهم دیگر یعنی Packing می رسیم که دوستان در طرفداری راجع به این نمودارها صحبت کرده اند. Packing به معنای خارج کردن نفرات حریف از جریان بازی است وقتی توپ دست ماست. هرچقدر تعداد نفرات بیشتری از جریان بازی خارج کنید، شانس ایجاد موقعیت باکیفیت تر خواهید داشت. این نمودار نشان می دهد که شاخص فوتبال تهاجمی مثل دو شاخص قبلی در لیگ ما کاهش پیدا کرده است. در فصل جاری 87.5 بوده، در فصل قبل 94 و در دو فصل قبل 98. یعنی هرچه جلوتر می رویم، در ایجاد موقعیت و توسعه بازی مالکانه و خارج کردن بازیکنان حریف دچار مشکل می شویم. پس خیلی ساده است. وقتی صاحب توپ هستیم، نمی توانیم بازیکن حریف را از جریان بازی خارج کنیم تا مهاجمان را در موقعیت بهتر قرار دهیم. صحبت کردن در مورد این شاخص موضوع اصلی بحث ما می شود.
برای اینکه راجع به Packing صحبت کنیم می خواهیم به سه سال قبل برگردیم. جام جهانی 2018 در روسیه. گروه مطالعات فنی فیفا در آنجا اطلاعات این جام را به صورت آماری و تحلیل حدود 8-9 ماه پس از جام جهانی در اختیار کارشناسان فوتبال قرار دادند. اگر ما به شاخص packing در جام جهانی نگاه کنیم به نکته جالبی می رسیم. در واقع این شاخص در سه جام جهانی اخیر مسیر نزولی پیش گرفته است. در جام های جهانی از 2010 تا 2018، این شاخص به ترتیب 283، 279 و 264 بوده است. یعنی از بازی خارج کردن بازیکنان حریف حتی در جام جهانی نیز روند نزولی داشته است. گروه مطالعات فنی فیفا در این خصوص صحبت کرده که چه اتفاقی دارد می افتد. اینجا جا دارد راجع به آن صحبت کنیم تا آن را به فوتبال داخلی خودمان بسط دهیم. گروه مطالعات فنی فیفا پس از جام جهانی 2018 یکی از گرایشات روز دنیا را نام برده و آن، ایجاد فشردگی در ساختار دفاعی به حدی که به تیم ها ایجاد بازی بین خطوط را نمی دهیم. این در حالی است که در جام جهانی 2010 و 2014 یکی از گرایشات روز، بازی بین خطوط بوده است ولی در جام جهانی 2018 آن قدر فضای بین خطوط کم بوده و فشردگی در تیم ها زیاد بوده که دیگر تیم ها فرصت بازی بین خطوط و از بازی خارج کردن حریف را نداشته اند. اگر در نمودار نگاه کنید، تیم ملی ایران به عنوان یکی از تیم های خوب و منظم در جام جهانی 2018، به صورت میانگین عمق تیمی 24 متر داشته است. فکر نمی کنم طبق اماری که متریکا به ما داده، در لیگ برتر ما چنین فشردگی ای را تجربه کرده باشیم. در واقع این فشردگی که در جام جهانی وجود داشته را در لیگ برتر خودمان نمی بینیم. این یک نکته خیلی مهم است. یکی از گرایشات روز دنیا فشردگی است که ما در لیگ خودمان آن را نمی بینیم. شما در لیگ ما می بینید که تیم ها همچنان خیلی ساده بین خطوط بازی می کنند به دلیل اینکه فاصله بین خطوط تیم ها زیاد است. با وجود این فاصله زیاد، ما یک تفاوت چشمگیر در Packing داریم.
- دلیل افت آمار Packing چیست؟
نمودار فشردگی تیم ها را می بینیم که ما در موقعیت دفاعی، هیچ تیمی را بالای 30 متر نداشته ایم. یعنی حد فاصل 20 متر که تیم پاناما بوده تا 27-28 متر. یعنی یک فشردگی خیلی شدید در تیم از خط دفاع تا حمله. قبل از ادامه مبحث باید به یک مطلب خیلی جالب اشاره کنم. نمودار Packing تیم های حاضر در جام جهانی 2018 را می بینیم که یک کاهش بسیار چشمگیر نسبت به جام جهانی قبلی داشته است. اما نکته بسیار مهم این است که آخرین تیم در این نمودار با 149، تیم ملی ایران است و یک فاصله خیلی زیاد با تیم قبلی خود یعنی سوئد که 195 است، دارد. این را در کنار نمودار بازی مالکانه در جام جهانی 2018 می گذارم که نشان می دهد تیم ملی کشورمان آخرین تیم از لحاظ بازی مالکانه بوده است. یعنی در هر بازی به طور میانگین 33 درصد مالکیت توپ را در اختیار داشته است. در حالی که تیم قبلی اش یعنی ایسلند 37 درصد، روسیه 38 درصد و ... مالکیت داشته اند. در تعداد پاس کلی و درصد پاس صحیح، باز هم ایران آخر بوده است. پس ما داریم راجع به فوتبال ایران صحبت می کنیم که در یک تورنمنت ملی پایین ترین میزان مالکیت توپ، پایین ترین تعداد پاس و پاس صحیح و پایین ترین میزان Packing را دارد. پس این اشکال ریشه ای است که از باشگاه ها و فوتبال داخلی به تیم ملی ما وارد می شود. به همین دلیل در جام جهانی 2018 و 2014، آقای کی روش به دلیل اشکالات ریشه ای در فوتبال ما، تصمیم می گیرد که گیم مدلی را برای تیم ملی در نظر بگیرد که شاید باب میل هیچکدام از ما نباشد. یک دفاع فشرده، استفاده از ضربات ایستگاهی و ضد حملات. یعنی وقتی ما توانایی از بازی خارج کردن حریف را نداریم، توانایی بازی مالکانه باکیفیت نداریم، بهتر است توپ را به حریف بسپاریم و سعی کنیم با فشرده کردن خودمان از بازی خارج نشویم، سعی کنیم از ضد حملات و ضربات ایستگاهی استفاده کنیم. شما بازی های ایران در دو جام جهانی اخیر را ببینید، به همین نکات می رسید. حتی در مسابقات جام ملت های آسیا نیز به همین نکات می رسید. این مدل بازی چه در برابر چین، بحرین و ژاپن اتفاق بیفتد چه در جام جهانی مقابل اسپانیا و پرتغال. همین گیم مدل است بدون تغییر. شاید ما به این مدل بازی انتقاد داشته باشیم ولی انتخاب آن، ریشه در نکات فنی فوتبال باشگاهی ما دارد.
بدون اینکه از باشگاهی اسم ببرم، شما فقط نیم فصل اخیر فوتبال کشورمان را ببینید. درصد موفقیت تیم های بالای جدول در ضربات ایستگاهی و ضد حملات. شما تیم های بالای جدولی را می بینید که بیش از اینکه موقعیت در جریان بازی ایجاد کرده باشند، روی ضربات ایستگاهی ایجاد کرده اند. این اصلا بد نیست. خود فیفا و یوفا از این صحبت می کند که ضربات ایستگاهی خیلی مهم است. پس از جام جهانی، مارکو فان باستن، یکی از اعضای گروه مطالعات فنی فیفا یک جمله جالبی را به کار می برد. می گوید اگر به زمانی برگردم که فوتبال بازی می کردم یا مربیگری می کردم، تایم خیلی بیشتری برای ضربات ایستگاهی می گذاشتم چون میان بار خیلی خوبی برای موفقیت است. پس این نشان می دهد در سطح اول فوتبال دنیا، ضربات ایستگاهی اهمیت زیادی دارد اما نه به این قیمت که شما توسعه بازی مالکانه خودتان را کنار بگذارید و فقط روی ضربه ایستگاهی تمرکز کنید. ضربه ایستگاهی به عنوان یکی از عوامل موفقیت در کنار توسعه بازی مالکانه در کنار توسعه ساختار دفاعی می تواند به تیم کمک بکند. پس ما با آمار به این رسیدیم که تیم ملی ما در جام جهانی به عنوان ضعیف ترین تیم در بازی مالکانه، در Packing و در ایجاد موقعیت گلزنی بوده است. تمام این مسائل را ریشه یابی کرده ایم و حال باید چه باید بکنیم که از این مرحله عبور کرده و این بخش را توسعه دهیم تا نتیجه این بازی مالکانه را در تیم ملی و در جام جهانی ببینیم.
پارت دوم این صحبت ها بعد از ظهر امروز منتشر می شود...
بیشتر بخوانید:
با سعید الهویی روی میز تاکتیک طرفداری؛ فوتبال داخلی سهمی در تیم ملی ندارد / تیزر
طرفداری میزبان چهره های فنی و علمی فوتبال؛ لیگ بیست و یکم روی میز تاکتیک