کارلوس کی روش یکی از پر افتخار ترین سرمربیان تاریخ است. سر مربی که با ایران خودمون برای نخستین بار، دو بار پیاپی ایران خود ما را به جام جهانی فرستاد و نه در برابر بزرگی مسی و رونالدو و نه در برابر عظمت آرژانتین، اسپانیا و پرتغال آنهم نه در دیدار دوستانه که در جام جهانی که تیم حریف با تمام قوا به میدان می آید، سر خم نکرد و پا پس نکشید. آرژانتین و مسی خوش شانس بودند که داور هوای این تیم را داشت و برای ایران پنالتی نگرفت. پرتغال و رونالدو هم خوش شانس بودند که بزرگی رونالدو مانع از اخراج رونالدو و ده نفره شدن این تیم شد. در حالیکه داور برای پتانسیل اخراج، وار را بررسی کرد و یا باید اخراج میکرد یا خطا نمیگرفت به سبک عجیبی به رونالدو کارت زرد داد. قرمزی که رنگ شده بود. کره جنوبی رقیب پر افتخار ایران در هشت سال کی روش حسرت برد ایران بر دلش ماند. ایران شخصیت تیمی قدرتمندی یافته بود که براحتی نمی شکست. ستاره های مراکش و نیجریه هم نتوانستند ایران را بشکنند. اولی در حالی که بمراتب پر شانس تر از ایران تلقی می شد شکست خورد و دومی در برابر ایران متوقف شد. در حالیکه همه دوست داشتند در برابر مسی و رونالدو کیسه گل نشوند، کی روش چنان سربازانش را تهییج و تحریک می کرد و آنها را به لحاظ روحی شارژ می کرد که انگار فردایی وجود نداشت. در حالیکه همه عظمت کریس را به رخ شاگردان کی روش می کشیدند، کی روش با همان روحیه جنگنده و تسلیم نا پذیرش (که قطعا خیلیها او را به خاطر این شخصیت تحسین می کنند و خیلیها هم چشم دیدن او را ندارند) چنان انگیزشی عمل کرد که بیرانوند مقهور بزرگی رونالدو نشد و رخ به رخ مقابل او ایستادگی کرد و حتی ضربه پنالتی او را مهار کرد تا از ته دل بعد از بازی خنده سر دهد و فریاد بزند "چطوووووووووووووووری کریییییییییییییییییییییس؟" برای کی روش تیم مهم است نه ستاره ها. مهدی رحمتی این را بهتر از هر کس دیگری درک میکند.
اکنون کی روش پس از دوره نا موفق در کلمبیا در 68 سالگی همان مربی شکست ناپذیر و جنگنده است و معتقد است حق گرفتنی است. البته نمی توان تمام کارها و حاشیه سازیهای او را تایید کرد. ولی یادمان نرفته چطور ایرانی تر از خیلی ایرانیها جواب بی ادبی سر مربی کره ای را داد. او چنان برای تیمش می جنگد و مایه می گذارد که همواره شاگردانش او را دوست دارند و با او برای رسیدن به اهداف ملی شان با تمام وجود بازی می کنند. شاید یکی از دلایلی که کی روش در تیمهای ملی موفق تر بوده تا تیمهای باشگاهی این باشد که کی روش به خوبی از روحیه میهن دوستی استفاده می کند و آنرا تحریک می کند. در حالیکه شاید قدرت انگیزه بخشی کی روش از بار فنی وی، به خصوص در شصت و هشت سالگی بمراتب قدرتمند تر باشد. کی روش را جزو مربیان تئوریسین نمی شود محسوب کرد. ولی سبک کی روش بیشتر مبتنی بر دفاع منسجم تیمی و استفاده از فرصت هایی است که تعدادشان نسبت به همتایان وی کمتر است. قدرت دفاعی تیمهای کی روش همیشه برگ برنده او بوده. سبک او آرزوی بسیاری از بازیکنان فانتزی را چه در ایران چه در سایر کشورها برای بازی در جام جهانی بر باد داد، ولی تیمهای او هرگز براحتی شکست نمیخورند. هیچ بهانه ای را هم برای شکست نمی پذیرد. برای مثال اینکه تیم ساحل عاج با آنهمه ستاره رقیب این تیم باشد، یا مراکشی که بازی قبل نسبت به مصر بازی بمراتب ساده تری در برابر مالاوی داشته و مثل مصر بازی اش به ضربات پنالتی نکشیده است، یا بازی با کامرون که واقعا جز تحسین نمی توان راجع به تیم کی روش صحبت کرد. مصر هر دو بازی قبلی اش در برابر ساحل عاج و مراکش به وقت اضافه کشیده بود، در حالیکه کامرون میزبان در برابر کومور و گامبیا بازیهای ساده تری داشته و حتی بدلیل میزبانی در پنجاه پنجاه ها طبیعی است که داوران با این تیم مهربانتر باشند، تیم مصر با اینکه پیش بینی میشد بدلیل دو بازی 120 دقیقه ای کار سختی داشته باشد، تا انتها پا پس نکشید و حتی اخراج کی روش هم در ساماندهی تیمی که کی روش ایجاد کرده بود لطمه ای نزد.
کی روش به همراه یواخیم لوو و میلان ماچالا با 124 برد ملی رکورد دار است. رکوردی که بزودی به تنهایی مال خود می کند و هر چه در مصر بماند، فاصله اش را با رقبا بیشتر خواهد کرد.
از حیث برد رسمی کی روش با 71 برد رسمی پشت سر یواخیم لوو قرار دارد که با 91 برد رسمی در صدر است. اگر چه بعید به نظر می رسد با توجه به سن و سال کی روش انتظار داشت او بتواند این فاصله را در برد رسمی پر کند (هر چند برای کی روش و روحیه تسلیم ناپذیر وی محال هم نیست) ولی او می تواند فاصله اش را با نفرات بعدی بیشتر کند و حد اقل جایگاه دوم را برای خود تثبیت کند.
از حیث بازی رسمی هم کی روش پس از تابارز با 134، یواخیم لوو و لاگربک با 126 بازی رسمی، با 123 بازی (تا قبل فینال) در تعقیب آنهاست. هیچ یک از آنها در حال حاضر مربی ملی نیستند و کی روش با توجه به نتایجی که کسب کرده حتی می تواند به رکورد تابارز هم چشم داشته باشد.
از سوی دیگر کی روش سه تیم ملی را چهار بار به جام جهانی رسانده است و از این لحاظ به طور مشترک رکورد دار است. در صورتی که مصر را هم به جام جهانی 2022 برساند به تنهایی رکورد دار می شود. ممکن است فکر کنید کارلوس آلبرتو پریرا که شش بار در جام های جهانی 1982 (کویت) 1990 (امارات) 1994 (برزیل) 1998 (عربستان) 2006 (برزیل) 2010 (افریقای جنوبی) سرمربی بوده رکورد دار است ولی جالب است بدانید او سه بار به جام جهانی صعود کرده که دو بار با برزیل بوده و یکبار با کویت. امارات 1990 را ماریو زاگالو و عربستان 1998 را وینگادا و اتو فیستر به جام جهانی رسانده بودند ولی در جام جهانی پریرا تیم را هدایت کرد. افریقای جنوبی 2010 هم میزبان بوده. نفر بعدی که بیشترین حضور را در جام جهانی دارد، بورا میلوتینویچ است که پنج بار در جام جهانی سرمربی بوده. ولی مکزیک 1986، آمریکا 1994 و چین 2002 میزبان بودند. کاستاریکا 1990 و نیجریه 1998 را هم فقط در جام جهانی و نه در بازیهای انتخابی هدایت کرد. البته نکته جالب در مورد بورا میلوتینویچ این بود که بجز چین 2002 تمام تیمها را به مرحله حذفی رساند. رساندن چهار تیم به مرحله حذفی یک رکورد منحصر بفرد برای بورا است. البته هلموت شون هم چهار بار از دور گروهی صعود کرده ولی اولا تیم او آلمان همیشه مدعی بوده و با تیمهایی که بورا داشته قابل مقایسه نیست و ثانیا شون چهار بار با آلمان صعود کرده نه با چهار تیم مختلف. شاید اوج کارش با نیجریه بود. زیرا در این راه اسپانیای بزرگ را با تمام ستارگانش شکست داد تا با حذف یکی از جذابترین اسپانیا ها که رائول گل سر سبدش بود، به مرحله حذفی برسد. ولی کی روش برای مثال افریقای جنوبی را به جام جهانی 2002 رساند ولی در جام جهانی روی نیمکت این تیم ننشست و جایش را به یک مربی دیگر داد. ضمنا علاوه بر اینکه دو بار پیاپی ایران را به جام جهانی رساند (تنها مربی تاریخ ایران که به چنین موفقیتی میرسد)، طولانی ترین دوره مربیگری را هم در ایران داشته است. بعلاوه پرتغال را هم به جام جهانی 2010 رساند.
به هر حال کی روش زیبا بازی نمی کند. اخلاق خوبی هم ندارد. امشب هم اخراج شد تا در فینال نتواند روی نیمکت بنشیند. ولی او یک معجزه گر است که می تواند روحیه تسلیم ناپذیری و جنگندگی را به شاگردانش تزریق کند. کسی چه می داند؟ شاید برای نخستین بار پس از 12 سال مصر، پر افتخار ترین تیم قاره افریقا را مجددا قهرمان جام ملتهای افریقا کرد. جامی که از جام ملتهای اروپا که بعد ها به یورو تغییر نام داد قدیمی تر است (البته نخستین دوره آن یک سال بعد از جام ملتهای آسیا برگزار شد. کلا از اروپا عجیب بود که انقدر برای جام ملتها دست دست کند. کنمبول یا امریکای جنوبی هم که از 1916 شروع کرده بود). بعلاوه او یکی از پر سابقه ترین و پر افتخار ترین سرمربیان ملی تاریخ فوتبال است. کسی که شاگردانش عاشقش هستند و تا پای جان در میدان مسابقه تلاش میکنند. با سر شکسته. با بدنهای خسته از سه مسابقه 120 دقیقه ای پیاپی. ولی پا پس نمی کشند. بسته به اینکه کدام سو قرار گرفته باشید، مورد حمایتش باشید یا مورد قهر و جنجالش یا عاشق او هستید یا از او متنفرید. منکه به خاطر شخصیت تسلیم ناپذیرش و اینکه به ایران این روحیه را اهدا کرد تا مثل یک سری رسانه ها که ایران را در گروه اسپانیا، پرتغال و مراکش از پیش باخته و کیسه گل میدانستند، بازیکنانش تا پای شکست آرژانتین، اسپانیا و پرتغال پیش رفتند و تا آخرین دقایق حضور در مسابقه سوم هم شانس جدی صعود داشتند، عاشقش هستم. شما چطور؟