به نام حق
" مناسب مطالعه بر روی سیستم "
_مقدمه_
واژه انقلاب معمولا برای ما تداعی کننده مفاهیمی همچو تغییر ، تحول و دگرگونی بوده و رویداد هایی همچو انقلاب کبیر فرانسه ، انقلاب صنعتی بریتانیا و انقلاب کمونیستی چین را به خاطر ما میآورد . اما این انقلاب ها تنها در علوم سیاسی خلاصه و پا فراتر از این مرز مشخص نمیگذارند ؟ منتقد بلند پرواز مجله کایه دو سینما ؛ فرانسوا تروفو ، پدر و بنیان گذار فرم فعلی سینما را میشناسید ؟ کسی که سینما را از منجلاب تکرار مکررات بیرون کشیده و به آن رنگ و بوی تازه ای بخشید ، این شما و این شرح اجمالی عظیم ترین رویداد تاریخ هنر فیلمسازی ، موج نوی سینمای فرانسه
- مجله سینمایی کایه دو سینما ، جرقه های اتفاقی نو -
جرقه شکل گیری شاخص ترین رویداد تاریخ سینما که معمولا با اسم "موج نو سینما فرانسه" شناخته میشود اولین بار توسط گروهی از منتقدین و سینما دوستان شاغل در مجله کایه دو سینما که از مشهور ترین آنها میتوان به ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو اشاره کرد زده شد . کلیشه های حاکم بر سینما هالیوود که تقریبا بر تمام آثار منتشر شده قبل از دهه ۵۰ سینما آمریکا سایه افکنده بودند من جمله مواردی دسته بندی میشدند که این منتقدین جوان و خوش فکر بیش از هرچیزی به آن معترض بوده و آن را دست مایه محدویت کارگردان میپنداشتند . اگر میخواهید از ماهیت این کلیشه ها سر در آورده و از وضعیت حاکم بر سینما در حوالی سال ۱۹۵۰ میلادی درک بهتری داشته باشید راه دشواری پیش رو ندارید و تنها کافیست که نیم گاهی به آثار شاخص سینما کلاسیک هالیوود در آن سال ها بیاندازید ، تقریبا در تمامی آنها پروتاگونسستی کمابیش بی نقص را شاهد هستیم که پس از طی کردن مسیری ناهموار در نهایت به رستگاری رسیده و فاتح قلوب تماشاچیان حاضر در سالن سینما میشود . گذر تمام این فیلم ها بدون هیچ پیچ و خم اضافه ای معمولا از مسیر مذکور گذشته و به صورت غیر مستقیم راه فوران خلاقیت را برای کارگردان های شاغل در آن زمان را کور کرده و فیلم سازان را به چهارچوب های به خصوصی محدود میسازد . حال چگونه میتوان مقابل هیولای عظیم و سهمناک " تکرار مکررات " در هنر فیلمسازی سازی ایستادگی کرد ؟ فرانسوا تروفو و منتقدین خوش ذوق نشریه کایه دو سینما به شما پاسخ خواهند داد...
- چهارصد ضربه بر پیکره بیجان سینما -
" فرانسوا تروفو : اگر جا پای جای کسی بگذاریم نمیتوانیم از او جلو بزنیم "
نوآوری واژه ایست که میتوان گفت موج نو سینما فرانسه تقریبا بر پایه های استوار بوده و بر محوریت آن درجریان است . و اما چگونه این سینما دوستان فرانسوی میتوانستند نظریات خودشان را به کرسی سینما بنشانند ؟ آیا راهی به جز دست به دوربین شدن پیش روی خود داشتن ؟ استفاده از نابازیگران ، بودجه های فوقالعاده محدود و فیلم نامه های ساختار شکنانه ابزار این کارگردانان تازه کار برای گام نهادن در مسیر فیلم سازی بودند ، همان طور که بالاتر اشاره شد آنها هیچ حد و مرزی برای هنر خود قائل نبوده خودشان را محدود به ساختار و کلیشه های رایج در سینما هالیوود قبل از دهه ۱۹۵۰ نمیساختند ؛ به طور مثال برخلاف باقی کارگردان های آن دوران به فیلمسازی در استودیو ها اعتقادی نداشته و ترجیح میدادند با لوکیشن های حقیقی دست به عرضه هنر خود بر روی پرده نقره ای بزنند و همه این عقاید و ایده های نو در نهایت به فیلم تحسین شده " ۴۰۰ ضربه " به کارگردانی فرانسوا تروفو منتهی شده جایزه برترین کارگردانی سال در مراسم کن را برای سازنده خود به همراه آورد و همین جرقه ای بود برای تحول و فاصله از ریشه های پوسیده و نخ نما شده سینما...
- بهترین فیلم های موج نو سینما فرانسه به انتخاب وبسایت flickchart -
- چهارصد ضربه و آغازی بر رویه ای نو -
سینمایی چهارصد ضربه محصول سال ۱۹۵۹ داستان آنتوان ، پسر ۱۴ ساله مردم گریزی را روایت میکند که همراه با پدر و مادر خود زندگی کرده با مشکلات ریز و درشتی دست و پنجه نرم میکند . به نقل از فرانسوا تروفو ( کاگردان فیلم ) نیمی از داستان اثر روایتگر زندگی خود و باقی آن نیز چیزی خارج از واقعیت را به تصویر نمیکشد
خبرنگار : آیا فیلم چهارصد ضربه زندگی نامه خود شماست؟
تروفو : بله بخشی از فیلم بر اساس زندگی منه و اون بخشی که مخصوص زندگی من نیست بر اساس زندگی دیگرانه
_به عبارت دیگه همه چیز در فیلم بر اساس حقیقت بوده و هیچ چیز ساختگی نیست
|
- ویژگی های منحصر به فرد فیلم های تاثیر گرفته از موج نو سینما فرانسه - ( به نقل از وبسایت master class )
+ متون ذیل ترجمه صرف نبوده و توسط شخص نویسنده به نگارش درامده است +
1. دست رد بر سینه استادیو های فیلمسازی
آزادی بی قید و شرط نیست و گاهی برای رسیدن به آن باید چشم بر روی بعضی امتیاز های رایج بست ، استودیو های عظیم فیلم سازی و بودجه های کلان دقیقا همان امتیاز هایی بودند که نوآوران فرانسوی با نادیده گرفتن آنها باب دیگری بر روی فوران خلاقیت خود گشودند . کارگردانان موج نو فرانسه اغلب با استفاده از نور طبیعی ، استفاده از دوربین های دستی و ضبط صدا در حین فیلمبرداری که جایگزین دوبله در آن زمان بود خود را از گیر بند محدودیت موج رایج رها کرده و سینما را با ابتکار آشنا ساختند
2. تکرار بس است ، خلاقیت به خرج دهید!
درحالی که اکثر فیلم های آن دوران قدم در راه ( رستگاری پروتاگونسست داستان ) گذاشته و بخش عظیمی از هدفشان در امر " سرگرم کردن مخاطب " خلاصه میشد ، فیلم سازان فرانسوی قصد داشتند مخاطبین خود را به چالش کشیده و اتفاقی نو در صنعت فیلمسازی رقم بزنند . استفاده از دوربین روی دست ، جامپ کات و شکست دیوار چهارم که آن دوران در جریان فیلمسازی هالیوود آنچنان رایج نبوده و گاها به عنوان نقص فیلمساز نیز شناخته میشد ، مِن جمله تکنیک های ابتکاری جوانان نشریه کایه دو سینما محسوب میشدند که در دراز مدت مسیر سینما را تغییر دادند
ویدئو استفاده افراطی ژان لوک گدار از تکنیک چامپ کات در سکانسی از فیلم از نفس افتاده محصول سال ۱۹۶۰ ، برای تماشای ویدئو مذکور با vpn بر روی متن کلیک کنید ( لینک YouTube )
3. میخواهی فیلم های موج نو سینما فرانسه را تماشا کنی ؟ خب ، تو متهم به تفکری !
دوری جستن از موضوعات عامه پسند و ساده نیز یکی از مهمترین اصول این فیلم سازان خوش فکر فرانسوی بود ، آنها بر این باور بودند که ماهیت سینما فراتر از سرگرمی بوده و قصد داشتند که بیننده را چه در هنگام تماشا و چه بعد از فیلم به تفکر وادارند . از این رو اغلب به سراغ ساخت فیلم در رابطه با افکار و احساسات خود رفته و با پرداخت به مسائل دشوار فکری ( همچو پوچ انگاری ) با تاثیر بر روی ذهن مخاطب سعی بر وادار ساختن او به تفکر میکنند
- ردپای موج نو سینما فرانسه ، تارانتینو و اسکورسیزی - ( به نقل از وبسایت stadio binder )
+ متون ذیل ترجمه صرف نبوده و توسط شخص نویسنده به نگارش درامده است +
تاثیر آزادی و محدودیت ناپذیری این کارگردان های جسور فرانسوی انکار ناپذیر است و حتی پس از گذشت بیش از ۶۰ سال نیز شاهدیم که کارگران های مشهور و خنیده نامی همچو تارانتینو و اسکورسیزی به صراحت از تاثیر آن فیلم ها بر روی آثار خود صحبت میکنند ، در ادامه ویدئویی یا مضمون " صحبت های اسکورسیزی من باب سینمایی ژول و جیم به کارگردانی فرانسوا تروفو و بحث در رابطه با آزادی ترفو بر روی پرده سینما " را شاهد خواهیم بود ، همان طور که گفته شد اسکورسیزی در این فیلم به صراحت به الهام بخش بودن این اثر اعتراف کرده و جسارت و بی پروایی فرانسوا تروفو را مورد ستایش قرار میدهد
ویدئو صحبت های اسکورسیزی من باب سینمایی ژول و جیم به کارگردانی فرانسوا تروفو و بحث در رابطه با آزادی ترفو بر روی پرده سینما ، برای تماشای ویدئو مذکور با vpn بر روی متن کلیک کنید ( لینک YouTube )
دستگیری ژان لوک گدار در پی اعتراض به برگزاری جشنواره فیلم کن _ ۱۹۶۸
* گالری عکس های رهبران خوش فکر جنبش موج نو سینما فرانسه ، ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو *
|
- و سرانجام پایانی نه چندان شیرین ، گدار علیه تروفو! -
ژان لوک گدار و فرانسوا تروفو نه تنها از رهبران انقلاب هنری عظیم " موج نو سینما فرانسه " به شمار میرفتند ، بلکه خارج از دنیا سینما و هنر نیز با یکدیگر رفاقتی دیرینه داشته و مرافقتشان در دنیا هنر زبان زد خاص و عام بوده و کمک های این دو به یکدیگر در مسیر ساخت فیلم ها و ارتباط معنایی نزدیک آثارشان نیز گواهی از این موضوع میداد. اما رفاقت آنها هم مشابه طریقت سینما ابداعیشان لزوما پایان خوش و رضایت بخشی به همراه نداشت . راه این دو کارگردان خوش ذوق و توانمند فرانسوی در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی در نهایت از هم جدا شد تا حکم پایانی تلخ را بر " حماسه موج نو " داشته باشد . این درگیری ناخوشایند در واقع از طرز تفکر متفاوت این دو کارگردان مولف نشات گرفته و ریشه در نگاه های مختلف آن دو به دنیا تصویر و هنر داشت . و اما در ۲۴ می سال ۱۹۷۴ مصادف با روز اکران فیلم تحسین شده ( روز برای شب ) به کارگردانی فرانسوا تروفو ، در نهایت گدار پرده های حیا و رفاقت را از هم دریده و دست به دشمنی آشکارا با فرانسوا تروفو زد . نامه های تند و تیز ژان لوک گدار و متهم کردن تروفو به از دست دادن " اصالت هنری اش " آتش دعوا را شعله ور تر از پیش ساخت و جواب بیست صفحه ای تروفو و خطاب کردن ژان لوک گدار با عنوان ( یک تکه گوه بر پایه مجسمه ) حسن ختامی بر رابطه این دو تا زمان مرگ نابهنگام فرانسوا تروفو در سال ۱۹۸۴ بود . ژان لوک گدار پس از این واقعه تلخ و ناگوار صادقه من باب اختلاف و درگیریشان نوشت " اگر یکدیگر را به تدریج تکه تکه میکردیم از ترس این بود که اولین نفری نباشیم که زنده زنده خورده میشود "
قسمتی از نامه گدار برای فرانسوا تروفو : احتمالا کسی تو را دروغگو خطاب نخواهد کرد اما من این کار را میکنم . تو میگی فیلم مثل قطاریست که در شب حرکت میکند اما چه کسانی سوار آن هستند ؟ و راننده چه کسیست درحالی که خبرچینی از طرف مدیر در کنارش ایستاده
••••••••••••••••••••••••••••••••••••
قسمتی از پاسخ بیست صفحه ای فرانسوا تروفو در جواب پیام توهین آمیز ژان لوک گدار : نامه را خواندم و به نظرم منزجر کننده بود ، به خاطر این نامه وقتش رسیده که بهت بگم که فکر میکنم تو مثل یه تیکه گوه هستی ( you have been acting like a shit )
|
_مؤخره_
حال به تقریب در فاصله ۶۰ ساله از دوران طلایی موج نو سینما فرانسه ایستاده و شاهد عمق تاثیری گذاری این واقعه بر ماهیت سینما و تصاویر به نمایش در آمده بر روی پرده نقره ای هستیم . سینمایی که دیگر در آن صرفا تماشاگر پروتاگونسست های کمابیش بی نقص ( عمدتا بازیگران مرد جذابی همچو همفری بوگارت و جمیز استوارت ) و زنانی که چیزی جز عشق ورزیدن به شخصیت اصلی در سر نمیپرورانند نیستیم ، سینمایی که از بدو شروع فیلم از بابت پایان خوش فیلم هایش اطمینان خاطر نداریم ، سینمایی بدون محدودیت ، بدون چهارچوب . اگر ادعا کنیم که سینما به قبل و بعد از تاریخ سازی جوانان نشریه کایه دو سینما تقسیم میشود پر بیراه نگفته ایم . جوانانی که افکار انقلابی در عمیق ترین نقطه قلبشان نهادینه شده بود...
ژان کلود بریالی، بازیگر فیلمهای تروفو، گُدار و ریوت : تمام شب آنها طوری درباره سینما حرف میزدند که من هرگز نشنیده بودم. آنها مثل یک گروه زیرزمینی بودند که میخواستند انقلاب کنند. بیشتر آنها کمتر از ۲۰ سال سنشان بود اما با دقتی باورنکردنی درباره روسلینی، هیچکاک، و رنوار صحبت میکردند چنانکه صاحبنظران موسیقی درباره بتهوون یا موتزارت حرف میزدند |
* پایان *