سالها پیش
Years ago
وقتی جوانتر بودم
When I was younger
یه جورایی دوست داشتم
I kinda liked
دختری که میشناختم
A girl I knew
او مال من بود و ما عزیزان
She was mine and we were sweethearts
آن زمان بود، اما پس از آن درست است
That was then, but then it's true
من عاشق یک افسانه هستم
I'm in love with a fairytale
با اینکه درد داره
Even though it hurts
چون برایم مهم نیست که عقلم را از دست بدهم
'Cause I don't care if I lose my mind
من قبلاً نفرین شده ام
I'm already cursed
هر روز شروع به دعوا می کردیم
Every day we started fighting
هر شب عاشق شدیم
Every night we fell in love
هیچ کس دیگری نمی تواند مرا غمگین تر کند
No one else could make me sadder
اما هیچ کس دیگری نمی توانست مرا از آن بالاتر ببرد
But no one else could lift me high above
نمیدونم داشتم چیکار میکردم
I don't know what I was doin'
اما ناگهان از هم پاشیدیم
But suddenly we fell apart
این روزها
Nowadays
من نمی توانم او را پیدا کنم
I cannot find her
اما وقتی من ... انجام میدم
But when I do
ما یک شروع کاملا جدید خواهیم داشت
We'll get a brand new start
من عاشق یک افسانه هستم
I'm in love with a fairytale
با اینکه درد داره
Even though it hurts
چون برایم مهم نیست که عقلم را از دست بدهم
'Cause I don't care if I lose my mind
من قبلاً نفرین شده ام
I'm already cursed
او یک افسانه است
She's a fairytale
آره
Yeah
با اینکه درد داره
Even though it hurts
چون برایم مهم نیست که عقلم را از دست بدهم
'Cause I don't care if I lose my mind
من قبلاً نفرین شده ام
I'm already cursed