یک رسانه داخلی به انتقاد از فدراسیون فوتبال پرداخته است.
به گزارش طرفداری و به نقل از ایسنا، فدراسیون فوتبال خلاف آن چه عزیزیخادم ادعا میکند که این روزا سربلند و رو به جلو است، در مسیری بیقانونی قدم بر میدارد. به نظر میرسد با گذشت بیش از ۱۰ ماه از انتخابات فدراسیون فوتبال، عزیزیخادم قصدی برای پایان دادن به بیقانونیهایش در این سازمان ندارد و هر روز چرخهی بیقانونی او و دوستان در فدراسیون فوتبال بیشتر و بیشتر میشود.
ماجرا از این قرار است که در انتخابات دهم اسفند ۱۳۹۹، عزیزی خادم فقط یک نامزد پیشنهادی (شهره موسوی) برای تصدی نایب رییس سوم داشت اما به علت انصراف قنبرزاده از سمت نایب رییس اول و ممنوعیت حضور حیدر بهاروند در انتخابات به عنوان نایب رییس دوم پیشنهادی، در نهایت فدراسیون جدید با ۹ عضو از ۱۱ عضو ممکن تشکیل شد.
با توجه به این موضوع و مطابق بند ۴ ماده ۲۶ اساسنامه، رییس فدراسیون باید نامزدهای پیشنهادی خود را حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ خاتمه مجمع انتخاباتی، جهت انتخاب به مجمع عمومی یا فوقالعاده بعدی معرفی میکرد.
همانطور که اشاره شد، اعضای قانونی و معتبر کنونی هیات رییسه فدراسیون فوتبال ۹ نفر هستند و دو سمت هیات رییسه خالی و متاسفانه بصورت کاملا غیرقانونی از سوی رییس فدراسیون از دو سرپرست استفاده شده است که مطابق بند ۴ ماده ۲۶ اساسنانه رییس فدراسیون باید نامزدهای خود را حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ خاتمه مجمع عمومی جهت انتخاب به مجمع عمومی معرفی نماید و متعاقبا هیات رییسه باید یک مجمع عمومی انتخاباتی فوق العاده برگزار کند.
بنابراین همانطور که در این ماده به صراحت بیان شده، شخص رییس فدراسیون باید ظرف ماکزیمم سه ماه ( یعنی از فردای روز مجمع عمومی انتخاباتی، ۱۱ اسفند تا ۱۰ خرداد) گزینه های مورد نظر خود را برای این پست به مجمع عمومی معرفی کند و به سرعت یک مجمع فوقالعاده انتخاباتی برای انتخاب این افراد برگزار کند، اتفاقی که پس از بیش از ۱۰ ماه هنوز رخ نداده است و متاسفانه این یعنی، دهنکجی مطلق به قانون.
متاسفانه رییس جوان و بنظر کمتجربه فدراسیون در یک تخلف محرز انتخاباتی، حمیدرضا مهرعلی (که تنها توانسته بود دو رای از مجمع انتخابات بعنوان کاندیدای کارشناس هیات رییسه بگیرد) به عنوان سرپرست نایب اول رییس فدراسیون و حیدر بهاروند (که صلاحیت او از سوی نهادهای ذیصلاح و کمیته بررسی صلاحیت انتخابات تایید نشده بود) به عنوان سرپرست نایب رییس دوم و رییس سازمان لیگ انتخاب کرده است. این دو نفر که یکی از دوستان و رفقای قدیمی و دیگری اصلیترین حامی اصلی او در انتخابات بودند، تا به حال به لطف بیتوجهی عزیزیخادم به اساسنامه، در سمتهای خود باقیماندهاند!
توجیه اشتباه فدراسیون فوتبال برای فرار از واقعیت
این اتفاق در حالی است که چیزی به عنوان سرپرست نواب در اساسنامه پیش بینی نشده است و افراد تعیین شده کاملا غیر قانونی هستند. فدراسیون در توجیه این انتخاب به بند ۷ ماده ۳۳ اشاره میکند که محلی از اعراب ندارد.
بند ۷ ماده ۳۳ میگوید: در صورتی که یکی از پستها یا تا ۵۰ درصد پستهای هیات رییسه بلاتصدی شود هیات رییسه، شخص یا اشخاص دیگری را برای تصدی پست مذکور تا هنگام برگزاری مجمع عمومی بعدی، جایگزین مینماید، تا در مجمع عمومی بعدی شخص یا اشخاصی بعنوان جایگزین برای مدت باقیمانده انتخاب شوند.
همانطور که در ماده مذکور اشاره شده، این ماده مرتبط با پست های هیات رییسه بلاتصدی است که بلافاصله این کلمه بلاتصدی در بند ۸ ماده ۳۳ تعریف شده است. بند ۸ ماده ۳۳ میگوید: پست عضو هیات رییسه در صورت استعفا، عزل، فوت، ناتوانی دایمی و یا غیبت بیش از ۴ جلسه متوالی عادی درجلسه هیات رییسه، بلاتصدی تلقی می شود.
همانطور که در بند ۸ ماده ۳۳ ذکر شده، تنها موارد استعفا، عزل، فوت، ناتوانی دایمی و یا غیبت بیش از ۴ جلسه متوالی عادی درجلسه هیات رییسه را میتوان بعنوان پست بلاتصدی در نظر گرفت.
در این بند هیچ صحبتی از این نشده که اگر پست هیات رییسه به واسطه اینکه نامزدی برای انتخابات وجود نداشت و یا نامزد مذکور در انتخابات رای نیاورد، میتوان به عوان پست بلاتصدی در نظر گرفت و در نتیجه نمیتوان بند ۷ ماده ۳۳ را برای سمتهای نواب رئیسی اعمال کرد.
بنابراین هم حمیدرضا مهرعلی و هم حیدر بهاروند بصورت کاملا غیرقانونی در این دو پست قرار دارند و امضا این افراد قانونی نیست و تمامی صورت جلسات و مصوباتی که با رای این دو فرد قابلیت حداکثری بدست میآورند، غیرقانونی هستند. همچنین مصوبات و انتخاباتی در مجامعی که با حضور این افراد انجام شود کاملا غیرقانونی و باطل است.
این بیقانون و بیاحترامی به قوانین و اساسنامه فدراسیون فوتبال در حالی است که عزیزیخادم به طور مکرر از قانون مداری و حرکت رو به جلو سخن میگوید؛ رئیسی که در ۱۰ ماه گذشته هیچ گاه به سوالات اهالی رسانه پاسخ نداده و نشست خبری برگزار نکرده، چشم و گوش خود را به روی حقیقت بسته است. حقیقتی که در صورت تداوم و عدم مداخله نهادهای نظارتی و مرتبط، قطعا میتواند روزهای دشوارتری از دوران ۸ ساله گذشته را بر سر فوتبال مظلوم ایران عزیز بار کند.