مهدی باکرینمی دونم یادم نیست ولی بزار خاطره خودم رو از گواهینامه برات تعریف کنم:
من همدان بودم کلاس ها و... رو رفتم اولین امتحان شهری رو دادم قبول نشدم دانشگاه هم قبول شده بودم تهران رفتم تهران تا پایان ترم اول فرصت نکردم بعد رفتم یاد گرفتم و آزمون دادم و قبول شدم ولی خانواده ام چون همدان بودند وقت نکردم هیچ ماشین سوار بشم بعدشم که اومدند تهران بخاطر طرح ترافیک و نزدیک بودن دانشگاه نیازم نشد سوار بشم الان بعد ۴ سال هم پشت ماشین نمی نشینم(بیشتر بخاطر اینکه نیازم نیست) خلاصه کلی داستان داشتم سر گواهینامه آخرش تنها فایده اش شده وثیقه