علی پاکدامن، ستاره ملی پوش شمشیر بازی ایران، این هفته میهمان برنامه ملاقات با چهره ها بود. دنیا شمشیر بازی ما را با پیمان فخری، مجتبی عابدینی و علی پاکدامن می شناسد. یکی از سه ضلع این مثلث معتبر شمشیر بازی ایران با حضور در استودیو طرفداری ناگفته هایش را به زبان آورد.
به گزارش طرفداری، ملاقات با چهره ها این هفته یک میهمان ویژه داشت. علی پاکدامن که همین چندی پیش همراه تیم ملی شمشیر بازی ایران در المپیک حاضر شده بود، مقابل دوربین طرفداری قرار گرفته و پاسخگوی سوالات یگانه عصاری بود.
علی پاکدامن در خصوص مسائل مختلفی مثل عملکردش در المپیک توکیو، ارتباطش با پیمان فخری، پیام دلگرم کننده عادل فردوسی پور و علاقه اش به فوتبال و استقلال صحبت های جالبی را بیان کرده است.
پیش از این پشت صحنه این برنامه را دیده بودید، حالا پیشنهاد می شود حتما مصاحبه علی پاکدامن با یگانه عصاری را ببینید و بخوانید...
سلام خدمت مخاطبین رسانه طرفداری. من یگانه عصاری هستم. امروز در خدمت یکی از متفاوت ترین چهره های المپیک 2020 هستیم.
آقای علی پاکدامن سلام. خیلی خوش آمدید به طرفداری.
سلام خدمت شما و تمامی مخاطبین طرفداری. باعث افتخار است در خدمتتان هستم.
شما در دو دوره المپیک شرکت کردید. المپیک قبلی و المپیک ریو با تماشاگر بود و آن شور و هیجانی که داشت اما امسال این طور نبود. کمبود تماشاگران را حس کردید؟
المپیک یک فستیوال خیلی بزرگ است و با همه مسابقاتی که در آن حضور داشتم کاملا فرق می کند. به این خاطر که مدالش برای کشورها حائز اهمیت است و برای یک کشور نشان دهنده قدرت و پیشرفت است. در المپیک 2016 تماشاگران و مردم بودند و فشار بیشتر حس می شد ولی در 2021 این اتفاق نیفتاد اما من خودم را آماده کرده بودم که مردم را در سالن ببینم و مردم آنجا بودند. برای خودم جذاب تر بود و هیجانات مثبت شان را می توانستم ببینم و در بازی ام انعکاس دهم.
به سراغ روزهای ابتدایی برویم که تکواندو کار بودید و سپس به شمشیر بازی روی آوردید. الان از آن انتخاب راضی هستید؟
خدا را شکر حس می کنم دست خدا بابت آن اتفاق در زندگی ام بود که باعث شد به سمت شمشیربازی روی بیاورم. خیلی از این انتخاب خوشحال و راضی ام و توانستم افتخارات هرچند ناچیزی را کسب کنم.
یعنی زمان به عقب برگردد باز هم همین را انتخاب می کنید؟
بله.
شما افتخارات زیادی در شمشیر بازی داشتید. از بین همه این افتخارات و شکستن رکورد 44 ساله ایران، کدام یک بیشتر به شما چسبید؟
همه آن ها شیرین هستند. وقتی مدال کسب می کنید مخصوصا جایی که اسم کشورتان بالا می رود و بحث جدولی وجود دارد، خیلی شیرین است. به نظرم شیرین ترینش می تواند بحث بازی های آسیایی جاکارتا 2018 چه در بخش انفرادی چه تیمی باشد. المپیک 2021 هم که توانستیم سهمیه تیمی بگیریم. جایی که فرانسه، چین، رومانی و اوکراین نتوانستند سهمیه بگیرند.
یکی از تیم های خیلی موفق ما در حال حاضر تیم ملی شمشیر بازی است. در حالی که تا چند سال پیش اینطور نبود. دلیل این اتفاق را چه می بینید؟
فکر نمی کنم در بخش تیمی، ما تیمی داشته باشیم که ششم دنیا باشد ولی در شمشیربازی اینطور است. از سال 2016 که چهارم دنیا بودم تا الان که 2021 است، پنج سال است که این را نگه داشته ایم. این اتفاق نمی تواند فردی باشد. بحث تیمی است. در بطن ماجرا آقای فخری بود. در کنارش هم ماها بودیم و آقای دکتر باقرزاده. تمرین کردیم، مسابقه دادیم، شبانه روز سخت کار کردیم که به اینجا برسیم. همیشه می گویم بیرون از ایران خیلی بیشتر از داخل ایران برایمان احترام قائلند. این خاطره را هیچوقت یادم نمی رود. فرانسوی ها، آلمانی ها و روس ها می گفتند شما در ایران مربی خارجی دارید. یا حریفم می گفت شما در ایران با یک مربی فرانسوی کار می کنید که نمی گذارید ما او را ببینیم. می گفتم اینطور نیست. بعد که به آن ها ثابت کردیم مربی مان ایرانی است، فکر نمی کردند در تهران تمرین می کنیم. مثلا به ایتالیا رفتیم. می گفتند قبل از اینجا مسکو در اردوی مشترک بودید دیگر؟ می گفتم نه. می رفتیم کره، می گفتند قبل از اینجا توکیو بوده اید؟ گفتند نه، ما از تهران آمده ایم. الان دیگر ما را پذیرفته اند و خیلی برایشان جذاب است بیایند و ایران را ببینند. می گویند می خواهیم کمپ تمرینی تان را ببینیم. کمپ تان کجاست که شما این قدر پیشرفت کرده اید.
این در صورتی است که تا چند سال پیش یک سالن اختصاصی برای تمرین شمشیربازی نبود.
هنوز هم نداریم. اگر در تهران 5 سال شمشیربازی داشته باشیم، مطمئن باشید بعد از چند سال شمشیربازی ما اول دنیا می شود. به خاطر اینکه مربیان خوبی داریم و سطح علمی کار طوری شده که می توانیم یک بچه را بالا آورده و زود قوی اش کنیم ولی سالن نداریم. نرم افزار داریم ولی سخت افزار نداریم. در خیلی رشته ها سخت افزار است ولی علم نیست. در رشته ما در ساب، علم است ولی امکانات نیست.
با توجه به خداحافظی آقای فخری از سرمربیگری تیم ملی، به سبب ارتباط نزدیکی که با ایشان دارید، فکر می کنم برایتان خیلی این مسئله سخت باشد.
والله ما خیلی ارتباط نزدیکی نداریم. من و آقای فخری کاملا استاد و شاگرد هستیم. می توانید از بقیه هم این را بپرسید. کسی در تیم ارتباط ما را ببیند فکر نمی کند ارتباط خاصی داشته باشیم. آقای فخری مطمئنا اهرم اصلی موفقیت ما بوده اند. نبود ایشان می تواند خیلی اذیت کننده باشد. امیدوارم بتوانند ایشان را حفظ کنند زیرا حیف است چنین مهره ای را از دست دهیم.
آقای پاکدامن اشاره کردید به اینکه حتی الان یک سالن اختصاصی برای تمرین ندارید. این در صورتی است که باز هم طبق گفته خودتان شمشیربازی ایران را در دنیا به نام آقای فخری، عابدینی و پاکدامن می شناسند. از امکانات گفتید، الان رقمی که به عنوان حقوق دریافت می کنید چقدر است؟
نگویم بهتر است.
حدودی هم می توانید بگویید؟
قراردادم در لیگ را می توانم بگویم. پارسال قراردادم در یک سال 27 میلیون تومان بود.
گفتید امسال بالاتر از فرانسه سهمیه گرفتید و مقابل ایتالیایی قرار گرفتید که فکر می کنم با 49 مدال، پرافتخارترین تیم شمشیربازی دنیا است. کمی راجع به سهمیه تیمی تان توضیح می دهید؟
ما سهمیه را در طول یک سال گرفتیم. بازی با لهستان آخرین بازی مان بود. ما از مسابقات مادرید 2019 شروع کردیم. 2020 لهستان بازی هایمان تمام شد. در ده مسابقه بازی هایمان تمام شد. اینکه بتوانیم در 10 بازی خودمان را در رنک 5 و 6 دنیا نگه داریم کار سختی است. شما می دانید اروپایی ها این رشته را برای خودشان می دانند. در تیمی هم ما ایتالیا را بردیم ولی در مصاحبه ام هم گفتم ای کاش مردم عام هم متوجه می شدند و آن وقت می فهمیدند که واقعا ما ایتالیا را بردیم و داور به ما آن را نداد. در سهمیه گرفتن داوری ها طوری شده بود که کاملا برعکس بود چرا که اگر ما نمی گرفتیم، فرانسه می گرفت. یا اگر فرانسه نمی گرفت، رومانی می گرفت. اروپایی ها حتی راضی بودند چین سهمیه بگیرد ولی ما نگیریم. می توانستند چین را بپذیرند چرا که یک قدرت بزرگ اقتصادی و سیاسی در دنیاست و المپیک برگزار کرده و قهرمان دارد ولی ایران کجاست و چرا باید آن ها را بزرگ کنیم. کار خیلی سخت بود و به نوعی از دهان شیر این سهمیه را گرفتیم. طوری شده بود که مسابقه آخر در مجارستان که اولین مسابقه بعد از کرونا بود که برگزار شد، یادم است فرانسه و ایتالیا با هم مسابقه می دادند و هرکدام می برد، سهمیه المپیک می گرفت. این خیلی جالب بود. یعنی ایتالیا برد و از آن طرف روسیه هم برد و فرانسه سهمیه نگرفت. از همان جا دو بازیکن شان خداحافظی کردند. کار خیلی بزرگی بود ولی ای کاش که با گرفتن مدال همراه می شد. من در انفرادی گفتم که من یک بازی را نباختم بلکه کل زندگی ام را باختم چون 5 سال شبانه روز عمرم را پای این مدال گذاشتم. خلاصه حیف شد.
از این المپیک به عنوان یک زخم کاری نام برده بودید. از سربازی نام برده بودید که روی مین راه می رود.
دقیقا همینطور بود. نه اینکه بخواهم مدال بگیرم تا پول دریافت می کنم. می خواستم مدال را بگیرم تا کلکسیون مدال هایم تکمیل شود. وقتی صبح از خواب بلند می شوم، یک جای مدال دارم که هر روز آن را می بینم. دوست داشتم مدال المپیک را کنار آن ها بگذارم و واقعا حقم هم بود. دوستان دیدند. حمید سوریان وقتی داشتیم برمی گشتیم گفت علی من تا حالا بازی هایت را ندیده بودم. چقدر قشنگ و لذت بخش بازی می کنی. یکی از دوستانم وقتی می گفتم یکی از رنک های 1 تا 15 را برده ام شک می کرد و می گفت تو رنک 25 هستی چطور برده ای؟ تا اینکه بازی هایم را دید. لایق این بودم که حداقل یک برنز را بگیرم. بنابراین می گویم این برایم یک زخم کاری است. این شمشیر و ماسکم را امروز اینجا آوردم، مال مسابقه ام است. ساک ورزشی ام را باز کردم و حالم کمی دگرگون شد. واقعا آن حس نبود. کارمان خیلی سخت است و عین قمار می ماند. ببری همه چیز را داری و ببازی همه چیز را باختی.
شنیده ایم قبل از بازی انفرادی، عادل فردوسی پور هم به تو پیام داده و کلی دلگرمی داده است.
آقا عادل عزیز پس از بازی انفرادی و قبل از بازی تیمی برایم ویس فرستاد. واقعا یکی از کسانی که به من پیام داد و انگیزه داد که تیمی را بازی کنم، ایشان بود. همه بودند دوستان و خانواده که دیالوگ های تکراری می گفتند، نه اینکه بد باشد و این نظر لطف شان بود ولی شخصیتی مانند فردوسی پور که از بچگی دوستش داشتم و دوشنبه ها همیشه به عشق او بیدار می ماندم و نود می دیدم و همیشه یادم است سه شنبه ها به بدبختی بیدار می شدم که به مدرسه بروم چرا شب گذشته تا ساعت 1 پای نود بودم و آن سه شنبه هر روز در مدرسه بحث نود بود و وقتی شخصیتی مانند او به من این پیام را داد، خیلی کمک کرد که به مسابقه برگردم و بخواهم حتی ایتالیا را ببرم ولی خوب نشد خوشحالشان کنم و مدال بگیرم.
می شود ما آن ویس را بشنویم؟
بله حتما.
ویس اول عادل فردوسی پور که علی پاکدامن آن را پخش کرد: آقای علی آقا فردا ایتالیا را ببریدا، درست است آن ها آبی می پوشند ولی ببرید.
ویس دوم عادل فردوسی پور که علی پاکدامن آن را پخش کرد: سلام علی پاکدامن عزیز، من عادل فردوسی پور هستم، اول اینکه دمت گرم کولاک کردی و دوما اینکه خیلی فوتبالی هستی و بیشتر دمت گرم، انشالله که ببرید البته حریفت خیلی بد بدن است ولی به هر حال همینکه تا اینجا به این اندازه کولاک کردی و با روحیه هستی مایه مباهات است. انشاالله همیشه موفق باشی و آمدی ایران ببینیمت. قربانت.
این ویس آقای فردوسی پور را اگر قبل از بازی انفرادی ام با ژیلاگی می شنیدم، مطمئن باشید او را می زدم. البته اختلاف من و او آن چیزی نبود که رخ داد. داور، داور رومانیایی است، رئیس فدراسیون رومانی است و اصلا با ما خوب نیست و خیلی خیلی اذیتم کرد. حتی وقتی از بازی بیرون آمدم یکی از بچه های مصر و یکی از بچه های آمریکا به من گفتند مگر با ماریوس مشکل داری؟ چرا با تو اینطوری کرد؟ گفتم نه اصلا چرا باید مشکل داشته باشم ولی خوب اینطور شد. المپیک جایی است که مدال ها را به یکدیگر داده و با هم تقسیم می کنند. یک جایی بازی باید 8-6 به نفع ژیلاگی می شد اما 8-4 شد. باید می شدیم 9-7 به نفع او، اما شدیم 10-4. یعنی قشنگ بازی را به او داد و دیگر بازی از دست من خارج شد. او هم آرون ژیلاگی، یک بازیکن بزرگ. می توانید 2 پوئن را جبران کنید ولی این اختلاف را نه. من سه بار به غیر از این المپیک با ژیلاگی بازی کرده ام. عین سه بارش را یک بار برده ام و دوبار 15-14 باخته ام. من به برادرم هم گفتم حسین من نمی گویم همه را می برم ولی کسی در آن سالن نمی توانست مرا راحت ببرد.
یک بار دیگر به بازی تیمی برگردیم. وقتی وارد زمین شدید و آن 7 امتیاز اختلاف پیش آمد، کسی انتظار نداشت آن را جبران کنید و این در صورتی بود که ایتالیا 5 امتیاز می خواست که ببرد. ورود شما آن اتفاقات را جبران کرد و ما 43-43 شدیم و حتی ضربه آخر نیز به نام شما ثبت شد که داور نگرفت. با آقای فخری که صحبت می کردیم می گفتند مدال را از دست ما درآوردند. این نشان می دهد که رفته بودید مدال بگیرید و برگردید.
من یک صحنه به آقای فخری نگاه کردم دیدم قرمز شده و حرص و جوش می خورد. زحمات خودمم در بازی آخر دیدم. واقعا برایم هیچ فرقی نمی کرد چه تیمی باشد چه ایتالیا چه روسیه. خدا شاهد است خیلی آماده بودیم. رفتیم با روسیه تمرین کنیم. با سه تا از بچه های روسیه بازی کردم و دیگر با من بازی نکردند چون با اختلاف شکستشان دادم. نمی خواستم آن طور ببرم. دست خودم نبود. این قدر اماده بودم و بد می بردم. همین بازی اخر هم این قدر از نظر روحی آماده بودم که رفته بودم بازی را دربیاورم و مال خود کنم. الان دیگر المپیک جذابیتی برایم ندارد. مثلا یکی بگوید سهمیه پاریس را بگیرید خوب الان دیگر سهمیه برایم جذابیتی ندارد چرا که دو دوره آن را دیده ام. مدال برایم جذاب است که یک فرقی برایم بکند.
داور هم محروم شد ولی دیگر فایده نداشت.
نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود. یک ربع هم رئیس فدراسیون مصر عذرخواهی کرد، هم رئیس کمیته داوران و هم دوتا از بچه های ایتالیا به من گفتند که ضربه آخر برای تو بود و اگر در تیم دیگری بودی اینطور نمی شد و این مدال حقت بود ولی خوب دیگر فایده ندارد.
پس از باخت شما شبکه های اجتماعی به شدت از نام شما پر بود. مردم تازه متوجه شده بودند چه بلایی سرمان آمده. مردم دقیقا نوشتند که علی پاکدام درست است مدال نیاورد ولی برای ما معنای دقیق تعصب بود. شما نیز بازخوردها را گرفتید؟
لطف مردم همیشه شامل حال ما می شود. مردم همیشه به ما لطف داشتند. دوست داشتم مدال بگیریم. فشارهای زیاد اقتصادی و مشکلات در کشور وجود دارد و آن یک ماه المپیک مردم را سرگرم می کند. مردم حداقل یک روز راجع به آن حرف می زنند و دغدغه هایشان را فراموش می کنند. این برایم از همه چیز جذاب تر است. مثلا سجاد گنج زاده وقتی مدال گرفت و آن را به مردم خوزستان تقدیم کرد، خودم بیشتر از همه لذت بردم. دم سجاد گرم. حداقل یکی دو روز مردم را سرگرم و خوشحال کرد.
شما خیلی استقلالی هستی. خیلی راجع به آن صحبت کرده ای و خیلی هم به استادیوم رفته ای. نظرت راجع به استقلال این فصل چیست؟
آرزوی موفقیت برای فرهاد مجیدی می کنم. به هر حال ایشان و دیگر ستاره های استقلال، سرمایه های باشگاه هستند. ایشان هم دارد تلاش می کند. واقعا با این سیستم مدیریتی کار کردن سخت است. اصلا ماندن سخت است و همین که ایشان مانده و کار می کند، واقعا سخت است. حالا درست است من به عنوان هوادار دوست داشتم مسعود ریگی حفظ می شد. به نظرم بهترین بازیکن فصل اخیر استقلال او بود ولی باز هم برایش آرزوی موفقیت می کنم. هیچکس بزرگتر از استقلال نیست. هرکس می خواهد بیاید و برود، هرکس هم مانده، ما پشتش هستیم.
یعنی از نقل و انتقالات راضی نیستی؟
نه واقعا. درست است پرسپولیس رضا اسدی را گرفت ولی ما باید او را جذب می کردیم. استقلال باید اشکان دژاگه را می گرفت. بازیکن بزرگتر در تیم باشد. پژمان منتظری باید برگردد حداقل روی نیمکت بنشیند اسمش بزرگ است. شماره 8 برای فرشید اسماعیلی بزرگ است. اگر کنار او یک اشکان دژاگه وجود داشت، بیشتر نشان داده می شد ولی چون کسی کنارش نبود نتوانست آن کارایی خود را نشان دهد. فشار هم رویش آمد و الان مقابل هواداران قرار گرفته است.
بازی با الهلال را چطور می بینید؟
خیلی سخت است. امیدوارم دست پر برگردیم.
بعد از یک مصاحبه، پرسپولیسی ها کاملا از خجالتتان درآمدند.
آره ولی من با پرسپولیسی ها کاری نداشتم. دوستانم همه یا استقلالی یا پرسپولیس هستند. ما همیشه یک رقیب داریم و آن هم پرسپولیس است. تیم قابل احترام و خوبی است. بازیکنان خیلی خوبی دارند. اگر تیم خوبی نبودند که 5 سال جام نمی گرفتند.
آقای پاکدامن به عنوان سوال آخر، شما نسل طلایی شمشیربازی هستید. مردم سر بازی هایتان هیجان دارند و انتظار دارند مدال بگیرید. در صورتی که گفتید امکانات مان صفر یا حتی زیر صفر است. به عنوان کسی که مردم همیشه از او انتظار مدال دارند، چه انتظاری از مسئولان و وزیر جدید ورزش دارید؟
در مورد امکانات بگوییم. سالن تمرین مان که کمپ تیم ملی در باشگاه انقلاب است، عالی است. من نظرم این است که چندتا باشگاه در تهران داشته باشیم مثل تکواندو، کاراته و رشته های این چنینی که سالن های مجزا دارند. از آقای سجادی انتظار دارم که چهار پنج تا اسپانسر خوب بگیرد. ما مثل فوتبال نیستیم مثلا پیکان بیاید 20 میلیارد پول بیاورد. تیم پیکان می تواند با یک میلیارد در شمشیربازی تیم داری کند. گل گهر، فولاد خوزستان، سپاهان و ... هم با این رقم می توانند. وزیر ورزش کارش آسانتر از رئیس فدراسیون است. این رشته مدال آور است در بازی های آسیایی، المپیک و ... خانم ها مشکلی بابت آن راجع به حجاب ندارند. من درخواستم همین است. نه به صورت ویژه، بلکه به اندازه ای که باید هست، به آن نگاه کنند.
سوالی هست که نپرسیده باشم؟
نه لطف شماست. ممنون که این فرصت را به من دادید و خوشحالم اینجا حضور داشتم.