رحمان که پیشنهاد سرقت را به شوهر خواهرش داده بود و خودش نیز با مصرف شیشه توهم بروسلی زدهبود در ادامه به سئوالاتم پاسخ داد.
دو مرد جوان که با یک دستبند در حیاط پلیسآگاهی ایستاده بودند، برادرزن و داماد بودند. آنها با شناسایی انبار کالا در جنوب شهر و اغفال نگهبان موفق به سرقت چند دستگاه کولرهای گازی و تجهیزات پزشکی شدهبودند. رحمان که پیشنهاد سرقت را به شوهر خواهرش داده بود و خودش نیز با مصرف شیشه توهم بروسلی زدهبود در ادامه به سئوالاتم پاسخ داد.
چند سال داری؟
۳۰ سال.
متأهلی؟
بله، یک دختر سهساله دارم.
شغلت چه بود؟
قناد بودم و دوره کماندویی را هم دیده بودم.
درآمد کافی نداشتی که به فکر سرقت افتادی؟
قبل از دستگیری ۷۱۸ شاگرد آنلاین برای آموزش قنادی داشتم. فقط به خاطر پول زیاد وسوسه شدم. بعد هم با مصرف شیشه توهم بروسلی زدم و برای اینکه ثابت کنم این کار از من بر میآید مرتکب سرقت شدم.
اعتیاد هم داری؟
بله، یکسالی هست که شیشه مصرف میکنم و چند بار در کمپ بستری شدم.
با همدستت نسبت داری؟
شوهر خواهرم هست. او مغازه لوازم خانگی داشت و وضع مالی خوبی داشت. اما او را هم به خاطر پول بیشتر اغفال کردم.
از شیوه سرقت بگو.
حوالی جنوبشهر و خیابان فداییان اسلام چند انبار کالا را شناسایی کرده بودم. سراغ نگهبان یکی از انبارهای کولر گازی رفتم و او را هم با وسوسه پول بیشتر گول زدم. طبق نقشه به طور صوری دست و پای آن مرد نگهبان را بستم. به خاطر اینکه رزمی کار بودم هر کسی را مانع میدیدم دست و پایش را میبستم و انبارها را سرقت میکردم.
یکی از انبارها تجهیزات پزشکی بود؟
بله، فکر میکردم باطری ماشین است، اما بعد از سرقت متوجه شدم چند دستگاه پزشکی است و تعدادی از کارتنها هم حاوی محلول داروهای بیهوشی بود.
چطور شناسایی و دستگیر شدی؟
ابتدا شوهرخواهرم شناسایی شد و بعد مرا به بهانه خرابی خودرویاش سر قرار کشاند. وقتی او را دیدم متوجه شدم مأموران در کمین هستند.
نگهبان آن انبار کجاست؟
از ۷۰دستگاه کولرگازی ۳۰دستگاه را به او دادم، اما او الان متواری است و به کشور افغانستان گریخته است.