پیروز قربانی در برنامه تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت که این برنامه هفته آینده تقدیم شما می شود. در حاشیه ضبط برنامه برترین های قرن، به بهانه دربی یک گفتگوی ویژه با پیروز قربانی ترتیب دادیم. گفتگویی که شاید در بسیاری از دقایق از حال و هوای دربی خارج شد اما پیروز قربانی به قدری جذاب صحبت کرد و نکات مهمی در فوتبال و مدیریت گفت. از پیروزی قربانی درباره رد پیشنهاد مدیریت در استقلال و همینطور حضور در کادر فنی استقلال پرسیدیم، همچنین از وضعیت فرهنگی جامعه و تاثیر اتفاقات فضای مجازی بر روی بازیکنان. پیروز قربانی سابقه گلزنی در دربی را دارد. گلی که دقیقه 93 به ثمر رساند و استقلال را برنده دربی کرد. علی خسروی روزی که به طرفداری آمد گفت به پیروز گفتم پدرت تو را به خانه راه نمی دهد. از پیروز قربانی پرسیدیم پدر شما تا این اندازه پرسپولیسی بود؟ او گفت پدرش پرسپولیسی علی پروینی بوده اما بعد از گلزنی من کل محل را شیرینی داد و موفقیت امروز را مدیون زحمات پدرش دانست.
این گفتگوی صریح و صحبت های بی تعارف و شنیدنی پیروز قربانی را از دست ندهید:
سلام می گویم به مخاطبان رسانه طرفداری. در برنامه تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران در خدمت پیروز قربانی بودیم. این برنامه را شما هفته آینده خواهید دید ولی ما امروز دربی را در پیش داریم و همین بهانه ای شد تا گفتگوی دیگری داشته باشیم در این خصوص و این برنامه را قبل از برنامه تیم منتخب تماشا می کنید. سلام دوباره، ممنون که مقابل دوربین رسانه طرفداری هستید.
سلام می کنم به شما و بینندگان محترم، ممنون که مرا دعوت کردید.
چند سوال کوتاه داریم. شما پیشنهاد مدیریت باشگاه استقلال را داشتید آن موقع، چرا قبول نکردید؟ مدیریت دراین باشگاه قطعا برای هرکسی می تواند جذاب باشد به ویژه برای کسی که سالها در این تیم بازی کرده است.
بالاخره من رشته دانشگاهی ام هم مدیریت بود الان هم در حال ادامه تحصیل هستم منتها مدیریت در ایران به خصوص ورزش و فوتبال ایران نیاز به یک سری چیزهای دیگر دارد. من خودم دوست داشتم اسیر این مسائل و قضایا نکنم بالاخره وقتی شما در باشگاهی مثل استقلال می خواهید مدیریت کنید انگ سیاسی هم به شما می چسبد و متاسفانه چون فوتبال ما کاملا سیاسی شده واقعیت قضیه دوست نداشتم انگ سیاسی به من بچسبد. شاید هم اشتباه بکنم، دوست داشتم اگر قرار باشد جایی کار کنم به عنوان مدیر، یک مدیر کاملا مستقل باشم که در حال حاضر امکان انجام این کار در فوتبال ایران نیست.
در سال های اخیر خیلی از مدیران به فوتبال ورود کردند که از فوتبال نبودند و جزو خانواده فوتبال نیستند. چرا خود فوتبالی ها نیامدند به این حوزه؟ به همین دلیل سیاسی بودن است یا دلایل دیگری هم دارند؟
پاسخ این سوال واضح است، فوتبال در رأس آن آیا در دست فوتبالی ها است؟ نه. یعنی کسانی هم که می خواهند فوتبالی ها را وارد آن کنند غیرفوتبالی هستند ضمن اینکه الان حالا نمی دانم پخش می شود یانه، فوتبال تبدیل به حیات خلوت یک سری مدیران شده یعنی هردولتی سرکار می آید پست ها وقتی تقسیم می شود فوتبال می ماند و یک سری آدم که اصلا در فوتبال نبوده اند، دیده اید که در فدراسیون و باشگاه ها و خیلی مسائل دیگر فوتبال ورود می زنند که اصلا به نظر من تخصص این کار را ندارند. ما باید یک جایی به سمت تخصص گرایی برویم از آن طرف هم باید به خود فوتبالی ها خورده بگیریم دیگر، آیا من پیروز قربانی حالا منِ نوعی را مثال می زنم، آماده کرده ام خودم را که اگر پیشنهاد مدیریت باشگاهی شد، این کار را واقعا انجام بدهم؟ همه چیز اینکه پیروز قربانی فوتبالیست خوب و بزرگی بوده خلاصه نمی شود. بالاخره مدیریت یک دانش و مهارت است و نیاز به کار کردن دارد، آیا من می توانم فوتبال را مدیریت کنم؟ این دو بحث به نظر من مطرح می شود که ما فوتبالی ها خودمان را کاملا آماده این کار نکرده ایم ضمن اینکه فوتبال هم در اختیار ما نیست که تصمیم بگیریم منِ پیروز قربانی در این پست می توانم کارایی داشته باشم یا نه. پیشنهادی هم که از استقلال به من شد اولین سوالی که به ذهنم آمد این بود که چرا چنین پیشنهادی به من داده اند. شاید مثلا فقط و فقط گفته اند پیروز قربانی چون شاید خوب حرف بزند این پیشنهاد را به او بدهیم یا نه جاهای دیگر هم مدیریت کرده و می دانیم می تواند این باشگاه را به سرانجام مقصود خودش برساند. به نظر من یک سری مسائل است که باید از ریشه حل شود، ما مدیریت مان حالا نمی خواهم کلان حرف بزنم، مدیریت مان در ورزش ایران یک حلقه گمشده است که خیلی مواقع باعث خیلی اتفاقات می شود و متاسفانه بازهم می گویم یک سری تابوها برای خودمان درست کرده ایم و به خودمان اجازه نمی دهیم آنرا درستش کنیم حالا خیلی جزئی نمی خواهم حرف بزنم چون می دانم شاید پخشش نکنید.
نه ما مشکلی در پخش نداریم.
به نظرم اشکالات زیادی در مدیریت داریم یعنی شما الان ببینید من پیروز قربانی به عنوان مدیر، فرض کنید مدیرعامل استقلال شوم، یک پروسه 4-5 ساله باید برای خودم تدوین کنم ولی کسانی که مرا آورده اند بعد از 4 سال عوض شوند یک سری آدم دیگر می آیند و طبیعتا آنها می روند آدم خودشان را می آورند یعنی شما به هیچ عنوان نمی توانید یک فرایند دراز مدت را در ورزش ایران متاسفانه ببینید و همین باعث می شود ورزشی را ببینیم که فقط و فقط چشم بسته ایم به این تک ستاره ها و ورزش های خاص که مثلا در المپیک مدال بیاورند و به آنها افتخار می کنیم. مثلا یک سال می آییم 3-4 مدال تیم کشتی فرنگی ما مدال می گیرد افتخار می کردیم به کارمان پس چین و کشورهای دیگر چه بگویند که هرسال بالای 100 مدال می آورند. ما باید کاری کنیم اگر می خواهیم خودمان را در دنیا نشان دهیم به بقیه، ورزش یکی از زمینه هایی هست که می تواند این بستر را برای ما فراهم کند. ما فقط و فقط در یک سری مسائل دیگر می خواهیم به دنیا ثابت کنیم که کشوری به نام ایران هست چه عیبی دارد بیاییم در ورزش سرمایه گذاری کنیم و از طریق آن خودمان را به کشورهای دیگر ثابت کنیم. الان یک سری کشورها مثل قطر را شما نگاه کنید، می روند بازیکنان و ورزشکاران کشورهای دیگر را به تابعیت خودشان درمی آورند چون آن مدالی که گرفته می شود مثلا فلانی شاید یک اسم روسی هم داشته باشد ولی پشت بند آن در پرانتز می زنند کشور قطر و افتخارش برای آن کشور است. امیدوارم بتوانیم آن نگاه مان را به ورزش عوض کنیم و بتوانیم از آن برای اینکه خودمان را عرضه کنیم به دنیا به عنوان یک کشور متمدن بهتر استفاده کنیم.
تیم بسکتبالشان که کلا آمریکایی شده ما که شکر خدا مشکل استعداد نداریم، استعداد در هر رشته ای در کشورمان زیاد است.
استعداد را داریم آن دانش فنی را داریم ولی خودمان را در محیط بسته ای قرار داده ایم فکر می کنیم که ما بهترین آدمهای دنیا هستیم در هر زمینه ای. ما یکسری ورزش وارداتی داریم و باید از دانش کسانی دیگر استفاده کنیم. خیلی برای من جای تعجب است شاید این را ندانید و اصلا ربطی نداشته باشد، من خیلی در این سایتها می گردم برای اینکه مطلب پیدا کنم و واقعا برای من جای تعجب است، می خواهم بروم در یک سایت فوتبالی مطلب فوتبالی ببینم باید VPN استفاده کنم. این خیلی بد است یعنی می گویم این محیط بسته وجود دارد و باید قبول کنیم که ما بهترین آدم های دنیا در هر زمینه ای نیستیم، در فوتبال کشورهای دیگر هستند که از ما جلوتر هستند و از آنها باید استفاده کنیم من واقعا فوتبال یورو را می دیدم لذت می بردم، چهره هواداران را نشان می داد حالا از دستشان در می رفتند بعضی ها را که سانسور نمی کردند این را در چهره آنها می دیدیم خداشاهد است جدی می گویم. اتفاقا باید برعکس شود، چهره تماشاچی های آنها را نشان دادی چهره تماشاچی های خودمان باید سانسور شود یعنی شما وقتی چهره تماشاچی های ایران در بازی های ایرانی می رود یک سری آدم می بینی که اصلا مشخص است این آدم عصبی و ناراحت است ولی در کشورهای خارجی حتی یک تیمی عقب بود طرفدار آن تیم را نشان داد شادی را می توانستی از اعماق وجود آنها حس کنی. امیدوارم به آنجایی برسیم که همه ما از ورزش و در رأس آن فوتبال لذت ببریم ولی متاسفانه واقعا ما از فوتبالی که دارد انجام می شود لذت نمی بریم نه به خاطر مسائل فنی به خاطر مسائل خیلی کلان دیگر که متاسفانه در فوتبال خودش را نشان می دهد.
نکته خیلی جالبی بود در استادیوم می دیدیم تیم برده باشد هم می روند بیرون و سوار ماشین شوند هم دعوا می کنند.
همه عصبی و ناراحتند. این قضیه فینال انگلیس، حالا انگلیس که سبقه طولانی در آشوب گری داشته اند تماشاگرانش شما بازیهایی که در مجارستان یا دانمارک برگزار می شود، تماشاچی ها را نگاه می کردی می دیدی دارند لذت می برند و ناخودآگاه این لذت به من مخاطب و بیننده تلویزیونی هم منتقل می شد. بازیهایی که در کپنهاگن برگزار می شد را می نشستم همه را نگاه می کردم می گفتم الان تماشاچی ها را نشان می دهند و این احساس خوشی و لذت به من هم منتقل می شود و طبیعتا از طریق من به خانواده ام منتقل می شود ولی متاسفانه در ایران خیلی هم هست و دوستان هم خیلی قشنگ حرف می زنند و میزگردهای مختلفی هم می گذارند ولی تهش باید در این میزگردها مرا بیاورند که این واقعیت ها را به آنها بگویم ولی متاسفانه ما از فوتبال و ورزش مان لذت نمی بریم فقط محیطی فراهم شده برای اینکه خودمان را خالی کنیم. مشکلات اقتصادی، اجتماعی و خیلی چیزهای دیگر به من فشار می آورد و من می روم در استادیوم خودم را خالی می کنم با داد و بیداد کردن و فحش دادن به تیم رقیب و داور و متاسفم که این فضای استادیوم در فضای مجازی ما هم ایجاد شده و همه می آیند خودشان را خالی کنند. این صحبت هایم اصلا ربطی به سوال شما نداشت.
نه خیلی خوب شد اتفاقا، این سالهایی که به خاطر کرونا استادیوم ها تعطیل شده داریم می بینیم البته این فضا قبل از آن هم بود ولی الان شدت بیشتری دارد.
الان شما یک بررسی بکنید، من نظر شخصی ام است آدمی هستم که در مسائل فنی ادعا دارم چون کار می کنم روی آن. آدمی نیستم که بگویم چون فوتبالیست استقلال بوده ام از لحاظ فنی از همه بیشتر می فهمم نه، اصلا دو مقوله جداست کار می کنم و وقت می گذارم روی آن، شما بررسی کنید چرا فوتبال ایران از وقتی تماشاچی به استادیوم نمی آید از لحاظ فنی رشد کرده به نظر من، یعنی از لحاظ فنی فوتبال هایی می بینیم که نسبت به قبل از کرونا که تماشاچی بوده از لحاظ فنی رشد کرده و این مسئله و نکته مثبتی نیست، نکته ای منفی چرا وقتی تماشاچی در استادیوم هست ما بازی های مان کسل کننده می شود خیلی مواقع چرا بازیکنان ما تحت تاثیر تماشاچی قرار می گیرند و چرا تماشاچی ما واقعا نمی تواند باعث زیباتر شدن فوتبال شود شاید این حرفی که می زنم باعث شود هجمه های زیادی به من وارد کنند ولی واقعیت است و واقعیات را باید گفت و حقیقت را باید قبول کنیم تا برویم دنبالش و باعث پیشرفتمان شود.
برگردیم به استقلال، ابتدای حضور فرهاد مجیدی در استقلال از شما دعوت کردند به همکاری. شما اول قبول کردید بعد نرفتید، چرا این پیشنهاد را رد کردید.
در دو مقطع فرهاد مجیدی لطف کرد و مرا دعوت به همکاری کرد. مقطع اول را دقیقا یادم نیست چه اتفاقی افتاد و نشد و مقطع دوم در حال کار در سایپا بودم، اختلافی هم بین من و آقای صادقی ایجاد شد و قصد جدایی داشتم، فرهاد مجیدی تماس گرفت من هم قبول کردم ولی فکر می کنم اواخر شب جلسه ای گذاشتیم ودر آن جلسه متوجه شدم نمی توانم با آن شرح وظایفی که برای من تعیین کرده اند یا آن حدود اختیاراتی که دارم نمی توانم کمک کنم حالا نه به دلیل شرح اختلاف و وظایف به دلایل شخصیتی و خصوصیات اخلاقی که از خودم سراغ داشتم حس کردم نمی توانم آنجور که می خواهم به استقلال کمک کنم.
با توجه به اختلافاتی که بعدش افتاد پشیمان نیستید که قبول نکردید؟
من خیلی تصمیمات گرفته ام که شاید بعدش باید احساس پشیمانی بکنم ولی باید ببینید که در آن مقطع در چه وضعیتی قرار داشته اید ضمن اینکه هر کس برای خودش یکسری خط قرمز ها و کلیاتی تعیین می کند که در آن چارچوب می خواهد کار کند من هم براساس آن چیزی که در آن مقطع به آن اعتقاد داشتم و الان هم دارم نه پشیمان نیستم چون دوست دارم وقتی در محیطی هستم واقعا کمک کنم اینکه فقط آدمی باشم یک صندلی را پر کنم یا باعث قشنگ تر شدن عکس شوم، چنین شخصیتی ندارم و به هیچ عنوان شخصیت منفعلی ندارم و یعنی یک جا هستم باید کاملا تاثیرگذار باشم و براساس آن هم تشخیص دادم در آن مقطع نمی توانم به استقلال کمک کنم.
هنوز با فرهاد مجیدی در ارتباط هستید؟.
خیر. ولی خب در آن مقطع ایشان لطف کردند و پیشنهاد دادند، در آن زمان با هم ارتباط داشتیم ولی الان نه.
در آستانه دربی هستیم، چندساعت دیگر دربی شروع می شود. وضعیت دو تیم را چطور می بینید؟
از لحاظ فنی به نظرم هر دو تیم در شرایط خوبی هستند، استقلال با توجه به وضعیت افتضاح مدیریتی که دارد حالا شاید دوستان از من ناراحت شوند ولی واقعیت است، فاصله ای که بین کادرفنی و بازیکنان با مدیریت افتاده به نظرم مسئله ای طبیعی نیست ولی از لحاظ نتیجه گرفتن و کیفیت بازی استقلال به نظرم این 4-5 بازی اخیر یک جهش رو به رشدی داشته و برخی بازیکنان مصدوم و در رأس آنها فرشید اسماعیلی به تیم رسیده و تاثیرگذار هستند و استقلال از لحاظ کیفی و نتیجه گیری به نظر من شرایط خیلی خوبی دارد، حالا می گویم مسائل مدیریتی راجع به آن صحبت نکنیم بهتر است، پرسپولیس هم چندین سال است روند خوب و منطقی ای طی کرده و از لحاظ فنی تیم سطح بالایی است. به نظر من بازی خیلی خوبی می شود و امیدوارم استقلال بتواند این بازی را به نفع خودش به پایان برساند.
خود شما تجربه گل زنی در دربی را داشته اید، گل حساسی زدید و برنده بازی را آن گل تعیین کرد. چه توصیه ای به بازیکنان دارید، درست است تماشاگر نیست ولی دربی جوش متفاوت است و بازیکنان در جو دربی قرار نگیرند و تمرکزشان روی بازی باشد.
حالا شاید خیلیها بگویند تماشاچی نیست ولی گستردگی ای که شبکه های مجازی دارد و تاثیرگذاری ای که روی بازیکنان دارد فکر می کنم از آن موقع هم بیشتر باشد زمان ما به این گستردگی نبود یعنی ما با تماشاچی های استادیوم و کسانی که بیرون بودند رو در رو در ارتباط بودیم ولی الان فضای مجازی و متاسفانه همه بازیکنان هم در آن فعال هستند، همه فعال هستند و تحت تاثیر آن فضا قرار می گیرند پس بنابراین می توانیم بگوییم به نوعی تماشاچی هست. یکسری برمی گردد به خصوصیات شخصی خود بازیکن، من خودم خیلی دوست داشتم می آمدم در جو استادیوم، صدهزار نفر نشسته بودند شاید باعث پیشرفتم می شد و لذت می بردم و باعث می شد پتانسیل خودم را بیشتر نشان دهم، این برمی گردد به شخصیت خود بازیکن ضمن اینکه کادرفنی هم خیلی تاثیر دارد برای اینکه فشار را از روی بازیکنان بردارد و به نظر من اکثر بازیکنانی که در استقلال و پرسپولیس هستند تجربه چند دربی را دارند و اینکه بخواهند در جو دربی قرار بگیرند چنین اتفاقی نمی افتد و امیدوارم بتوانند از نظر کیفی و فنی خود را در بهترین سطح نشان دهند.
آن موقع که شما بازی می کردید شاید صدای تماشاچی کمتر می شد و از آن جو بیرون می آمدید اما با این گوشی ها در رختکن هم همان جو وجود دارد.
نه دیگر در رختکن که فکر می کنم نه کادر فنی اجازه می دهد نه خود بازیکن.
بعد از بازی چطور.
بله بعد از بازی که گفتم تحت تاثیر فضای مجازی قرار می گیرند. یک اشتباه کنند متاسفانه هجمه ها علیه شان انجام می شود، من اگر جای بازیکنان فعلی بودم خودم را چندان درگیر فضای مجازی نمی کردم یعنی اصلا ورود نمی کردم به این قضا و اگر ورود می کردم خیلی تحت تاثیر حرفهایی که زده می شود قرار نمی گرفتم نه تعاریفی که می شود و نه انتقادات.
ممکن است فاصله اش دو ساعت باشد قبل از بازی و بعد از بازی زمین تا آسمان این تعارف فرق کند.
بله شاید یک موقع شما در اوج باشید ولی اشتباهی کنید و منجر به لطمه خوردن به شما شود بیشترین هجمه ها علیه خودت و خانواده ات انجام می شود. حالا زمان ما فاکتور مثبتی که داشتیم این بود که دسترسی داشتیم یعنی کسی فحش می داد را می دیدیم و می توانستیم کاری انجام دهیم ولی در فضای مجازی شما دسترسی ندارید و اصلا نمی دانی چه کسی دارد توهین می کند. من خودم هم مقطعی به دلیل اظهارنظراتی که داشتم مورد این هجمه ها قرار گرفتم شاید خیلی ها هم برادرم و پسرعمه هایم به هرحال دور و برم افراد زیادی هستند، خیلی درگیر می شدند و می خواستند ببینند آن آدمی که دارد به من و خانواده ام توهین می کند چه کسی ولی دیدم اصلا ارزش ندارد و بهتر است آدم آن کامنت ها را نخواند چون روی من هم خیلی تاثیر می گذارد، کسی به من توهینی کند به هیچ عنوان نمی توانم به راحتی از کنارش بگذرم و بگویم عیب ندارد، باید حتما آن شخص را پیدا کنم، می گویم اخلاق بدی است ولی نسبت به این نسلی که الان درگیر فضای مجازی هستند این فاکتور را داشتیم که می دیدیم چه کسی دارد توهین می کند و می توانستیم پیدایش کنیم.
الان جواب هم بدهد کسی ویس می دهد و پخش می شود.
نه آن کار ها را نمی کنم، متاسفانه این اواخر هم داریم می بینیم این اتفاقات دارد می افتد ولی چه خوب است همه ما فضای مجازی را برای پیشرفت کارمان استفاده کنیم، به خانواده کسی توهین کردن به نظر من مردانگی نیست الان متاسفانه فضای مجازی شرایطی فراهم کرده همه شجاع شده اند. منِ پیروز قربانی می بینم هیچکس به من دسترسی ندارد همه چیز دلم بخواهد می گویم ولی مردی که بیاید و رو در رو حرفش را بزند و به قول معروف بازخورد آن حرفش را هم ببیند.
عجیب ترین پیامی که در شبکه های اجتماعی دیده اید به خاطر دارید؟ حالا نه توهین پیامی عجیب و غریب.
واقعیت قضیه من درگیر فضای مجازی نیستم یعنی اینکه بنشینم بخوانم و اینها نه، حالا شاید دوستان بیایند و چیزی بگویند ولی الان حضور ذهن ندارم. اکثرش بالای 90 درصد عجیب است متاسفانه ما چشم دیدن موفقیت خیلی ها را نداریم یعنی شما اگر یک موفقیتی در فضای مجازی بازخورد پیدا می کند شما بروید کامنتهای زیرش را بخوانید شاید نود درصد به آن بنده خدا فحش دهند چه فوتبالیست، چه بازیگر، چه خواننده و این به نظر من اصلا برای فرهنگ ما خوب نیست فرهنگی که ادعا می کنیم 2500 سال و اینها، یک جایی حرف خیلی خوبی خواندم. چون این حرفهایی که می زنم اعتقاد دارم اول باید منِ پیروز قربانی باید به ضعف خودم ایمان بیاورم و آن را قبول کنم تا بتوانم آنرا پیشرفت دهم. یک جا خواندم انقدر نگویید ما 2500 سال است فرهنگ داریم، ما 2500 سال پیش فرهنگ داشتیم این به نظر من لفظ بهتری است. ما باید الان قبول کنیم که در خیلی از زمینه ها از لحاظ فرهنگی متاسفانه پس رفت داشته ایم شاید خیلی هایشان را هم مردم مقصر نباشند یکسری فشارهای اقتصادی و اجتماعی به آنها آمده و متاسفانه باعث شده یک سری اخلاق و رفتار از خودمان نشان دهیم و آنها در ما نهادینه شود که شاید در خلوت خودمان بشینیم فکر کنیم آن رفتارها درست نیست ولی متاسفانه الان به صورت یک فرهنگ در جامعه ما در آمده است.
برگردیم سراغ دربی.
خیلی بی ربط جواب می دهم.
نه عالی است چون همینجور سوال ها ادامه پیدا می کند.
من نظرم است، منِ پیروز قربانی اگر به اینجا رسیده ام مردم لطف داشته اند، مردم باعث شده اند ما ها به اینجا برسیم شعار هم نمی دهم اصلا احتیاجی به این کارها ندارم سابقه ام هم خیلی چیزها را نشان می دهد. از هر تریبونی که در اختیار من قرار می گیرد باید استفاده کنم برای اینکه آن جامعه ای که در آن زندگی می کنم را یک قدم به سمت خوبی پیش ببریم، من فردا پسرم می خواهد در این جامعه بزرگ شود، یک سری بدی ها را من دیده ام و موظفم به عنوان پدرِ آن پسر کمک بکنم حتی این گفتن شاید یک درصد کمک کند جامعه به سمت خوبی پیش برود من این کار را انجام می دهم حالا شاید دوستان خرده بگیرند جوابها بی ربط است به این دلیل است.
نه بی ربط نیست، من اینجا می خواهم تشویق کنم این قسمت را به خاطر صحبت هایی که کردید شاید خیلی از مخاطبان ما هم سن و سال فرزند شما باشند و خیلی جذاب است برای من که می دانم مخاطبان هم تماشا می کنند و کسانی هستند در این فضا. اما یک سوال دیگر برای دربی، بعد از آن دربی که گل زدید، گل دقیقه 93، علی خسروی اینجا مهمان ما بود گفتند که به پیروز گفتم با این گلی که زدی دیگر پدرت خانه راهت نمی دهد. این صحبت درست است؟
علی خسروی بچه محل ما و همشهری ما است تقریبا، چون من اصالتا، اجدادم و پدربزرگم از همدان هستند. علی خسروی هم، هم شهری من است ضمن اینکه بچه محل ما است و هم هیئتی هستیم و در یک محل بزرگ شده ایم و ایشان بالاخره پدر مرا می شناختند. پدر من یک پرسپولیسی دو آتیشه بود، در آن زمان ها پرسپولیسی ها تقسیم شده بودند آن هایی که خیلی پرسپولیسی بودند را می گفتند پرسپولیسی علی پروینی، پدر من پرسپولیسی علی پروینی بود حالا خود من به پیروی از ایشان تا 4-5 سالگی و 6-7 سالگی گرایشم به پرسپولیس بود ولی خیلی جالب بود، و همه خانواده ما، پدر من شخصیتی بود که در محل مان هم خیلی احترام می گذاشتند به ایشان و به خاطر ایشان خیلی ها پرسپولیسی شدند و وقتی من به استقلال رفتم خیلی جالب بود، حالا ایشان گفتند پدر راه نمی دهد ولی بعد از بازی پدر من شیرینی پخش کرده بود. یعنی برای خودم هم عجیب بود یعنی من به پرسپولیس گل زدم و پدرم شیرینی پخش کرده، و همین باعث شد خیلی کسانی که پرسپولیسی بودند به استقلال گرایش پیدا کنند سر من. حالا پدر من جلویم نشان نمی داد پرسپولیسی است ولی بازی های پرسپولیس را با حرص نگاه می کرد ولی روی استقلال هم تعصب داشت. سر من خیلی ها برگشتند و استقلالی شدند و برایم هم جالب بود.
می خواستم بعدش بپرسم خانه راه تان دادند یا نه که دیدم نه شیرینی هم پخش کرده اند.
بله شیرینی پخش کردند و ایشان خیلی در موفقیت من تاثیرگذار بودند.
صحبتی با ایشان دارید؟
نه چون ایشان...
خدا رحمتشان کند قصد ناراحت کردن شما را نداشتیم.
نه خواهش می کنم.
صحبتی هست که با ایشان داشته باشید؟
من پدرم افسر نیروی هوایی بودند یعنی صبح ها می رفتند اداره و ظهرها برمی گشتند و بالاخره می دانید ارتشی ها آدم های بسیار منضبط و تر و تمیز، برق کفش پدرم را یادم نمی رود یعنی کفش هایش همیشه براق بود، یکدفعه می آمدی می دیدی کفشهای همه ما را نشسته واکس زده، من، داداشم، یعنی همه کفش ها منظم و خیلی روی این نظم حساس بودند. یادم تایمی که ایشان از سر کار می آمدند، تایمی که ایشان برمی گشتند در حیات خانه می ایستادم و ایشان به من شوت می زدند و می گرفتم یعنی خیلی تاثیرداشتند روی موفقیت من، شاید خیلی آدم ها باشند که متعصب خیلی دو آتیشه و صد آتیشه باشند ولی پرسپولیسی تر از پدر من مطمئنا هیچ کدام شان نخواهند بود ولی یک بار نشد ایشان به من بگو نرو استقلال یعنی فکر پیشرفت من بودند و همیشه هم به من کمک کردند و از ایشان ممنونم و امیدوارم نماینده خوبی برای ایشان باشم که نیستم چون خیلی کسانی که پدر مرا می شناسند می دانند چه اخلاقیاتی داشتند نمی خواهم اینجا تبلیغ پدرم را بکنم ولی خیلی دوست داشتم مثل ایشان شوم متاسفانه نشدم.
روحشان شاد، این هم از فروتنی شماست.
قربان شما.
موضوع آخری که می خواستم مطرح کنم بحث اسکوچیچ است، شما از روز اول که اسکوچیچ سرمربی تیم ملی شد با این انتخاب موافق بودید؟
در مقایسه با کسانی که کاندیدای تیم ملی بودند آقای اسکوچیچ نفر بهتری بود چون از نظر فنی بازی تیم های تحت رهبری ایشان را دیده بودم شاید خیلی دوستان آمدند در آن مقطع خرده گرفتند که ایشان مقامی نداشته ولی شما سبک بازی مثلا ملوان را نگاه می کردید یا خونه به خونه و صنعت نفت آبادان را و می دانستید این مربی است که دارد با اینها کار می کند. شاید از لحاظ کیفیت بازیکن تیمهای دیگر بهتر بودند و بهتر نتیجه می گرفتند ولی در مقایسه با کسانی که مطرح شدند برای تیم ملی اسکوچیچ نفر بهتری بود و خداراشکر ایشان ثابت کرد. شما سبک بازی تیم ملی را دیدید که خیلی تغییر کرده بود و به نظر من منطقی بود ایشان در این ده بازی پیش رو هم ادامه دهد کارش را.
از نظر فنی پس تایید می کنید کار ایشان را.
از لحاظ فنی من به سبک بازی تیم ها خیلی حساسم. یعنی شاید یک تیم بیاید و ببازد ولی شما می بینید این تیم دارد فوتبال بازی می کند. همیشه مثالی می زنم یک سری تیم های می آیند فوتبال بازی می کنند و یک سری ادای فوتبال بازی کردن را در می آورند. ما باید به جایی برسیم که فوتبال بازی کنیم، شما حساب کن فوتبال مثل یک فیلم سینمایی است، آن مخاطب برای شما خیلی مهم است، آن مخاطب باید از فوتبال لذت ببرد حتی اگر تیمش ببازد. یک خاطره ای از آقای فرگوسن در کتابش خواندم که گفته بود یک بازی را بردیم بعد از بازی آمدیم از استادیوم برویم یک تماشاچی دست تکان داد گفت پول بلیت مرا بده چون از بازی تیم لذت نبردم. ما باید برویم به آن سبک ولی متاسفانه در فوتبال ایران این را نمی بینیم یعنی ما فقط و فقط از هر راه ممکن دنبال نتیجه گرفتن هستیم و متاسفانه آن فرایندی که باید طی شود تا به نتیجه برسد را طی نمی کنیم الان هم ببینید در یورو تیم هایی که بهتر بودند آمدند و بالا و قهرمان شدند. باید این اتفاق در فوتبال ایران هم بیفتد ولی متاسفانه راه های نتیجه گیری در فوتبال ایران غیر از مسائل فنی چیزهای دیگر است که باید روزی اینها را درست کرد. اسکوچیچ به نظر من از لحاظ فنی تیمش خوب کار کرد ولی بازی رسانه ای هم شد و آمدند گفتند حالا باید هیات رئیسه تشخیص دهد و اینها به نظر من، آن موقع هم مصاحبه کردم، هیات رئیسه صلاحیت اظهارنظرفنی در مورد اسکوچیچ را ندارد با احترام به شخصیت حقیقی و حقوقی دوستان شاید یکی دو نفر هم باشند فنی باشند ولی اینکه شما ده نفر بیست نفر را بیاورید آنجا می دانی که یک سری از آنها فوتبال بازی نکرده اند و اصلا از لحاظ فنی نمی توانند در مورد اسکوچیچ صحبت کنند، آن اظهارنظر رئیس فدراسیون به نظر من جالب نبود و می توانستند بگویند یک کمیته فنی دارند متشکل از این افراد می آیند در مورد اسکوچیچ نظر می دهند ولی اینکه هیات رئیسه بیاید، من آن موقع هم موضع گیری کردم هیات رئیسه اصلا نمی تواند در مورد صلاحیت فنی اسکوچیچ نظر بدهد و خداراشکر چنین اتفاقی افتاد و اسکوچیچ کار بسیار سختی داشت بعد از کی روش، کی روش خودش را به همه بازیکنان و فوتبال ما قبولانده بود و ما او را قبول داشتیم، ایشان آمد و تیم را در اختیار گرفت در مقطعی ویلموتس هم آمد ولی اسکوچیچ باید می آمد خودش را به بازیکنان در مقایسه با کی روش می قبولاند و این کار را انجام داد و بعد از بازی ها هم شما مصاحبه بازیکنان را نگاه کرده باشید همه از نظر اخلاقی و رفتاری و فنی، اسکوچیچ را قبول کرده بودند با وجود اینکه بازیکنان بسیار بزرگی در تیم ملی بازی می کنند ایشان این کار را واقعا به بهترین شکل انجام داد و امیدوارم در این ده بازی باقیمانده هم موفق باشد.
انشالله. امیدواریم تیم ملی هم به جام جهانی برود. خیلی ممنون از حضور شما، یک گفتگوی رک و راست و بی تعارف و صمیمانه و کاملا دلی. ممنون که حضور پیدا کردید در این برنامه.