حسین یاریار، مدافع سال های دور بانک ملی و بازیگر و تهیه کننده سینما، مهمان طرفداری در برنامه تیم منتخب و برترین های قرن ورزش ایران بود. حسین یاریار کسی است که تیم فوتبال هنرمندان را راه اندازی کرد و با این کار خود، اتفاقات جالبی را رقم زد. مدافع سابق بانک ملی در گفتگوی دیدنی خود با طرفداری از شباهت سخت بودن انتخاب تیم هنرمندان و برترین های قرن فوتبال ایران گفت. البته که حسین یاریار معتقد است که کاپلو هم نمی تواند تیم هنرمندان را هدایت کند! از دید این پیشکسوت فوتبال، حشمت مهاجرانی بهترین مربی ایرانی تاریخ فوتبال کشور است همچنین وی پرویز قلیچ خانی را بهترین بازیکن قرن فوتبال ایران می داند و در میان انتخاب های جذاب خود به مرور خاطراتی از این اسطوره پرداخت. طرفداری را تا پایان این برنامه جذاب همراهی کنید.
به نام خدا. با سلام خدمت مخاطبان عزیز رسانه طرفداری. امروز در پروژه تیم منتخب غرب حسین یاریار با ماست، استاد حسین یاریار نیاز به معرفی ندارد، خیلی خوش آمدید به طرفداری.
مخلص شما هستم، قربانتان بروم، من هم سلام عرض می کنم خدمت همه آدم هایی که دارند این برنامه را می بینند، چه فوتبالی و چه غیر فوتبالی. خسته نباشید می گویم خدمت شما برای اینکه فکر می کنم که کار قشنگی را شروع کرده اید، جایش خالی بوده است ،حتماً خالی بوده است. و از شما تشکر می کنم که من را قابل دانستید که من هم بیایم و چیزی بگویم، البته تمام فوتبالیست ها کسانی که در این سالها زحمت کشیده اند باید یادمان باشد که وقتی قرار است یازده نفر را معرفی کنیم کار خیلی سخت می شود، اگر چیزی می گویم آن را به حساب کارشناس بودن من نگذارید، خیر، من فقط چون یک خورده سنم به گونه ای است که به عنوان مثال تیم ایران را دیدم که هندوستان را برد و روی سکوها د داد میزدم در آن زمان و از آن زمان بوده ام تا الآن یک چیزهایی در ذهنم مانده. بزرگان فوتبال من را ببخشند اگر اسمی از آنها نبردم، به من گفتند که ۱۱ نفر را انتخاب کنم و من هم اطاعت کردم و حالا با عقل ناقصم یک چیزهایی گفتهام و همینجا از شما معذرت می خواهم.
این از بزرگواری شماست. حسین یاریار فوتبال و سینما را به هم پیوند زد با راه اندازی تیم هنرمندان، برای خیلیها حسین یاریار، فیلم های ساموئل خاچیکیان، بلوف، و سایر فیلم هایی که برای آقای خاچیکیان بازی کرده آشناست، ولی برای ما که فوتبال را از نوجوانی دوست داشته ایم حسین یاریار همان مدافع قدیمی بانک ملی است، و امروز ما از شما دعوت کردهایم به عنوان یک کارشناس و یک پیشکسوت فوتبال، البته اگر سینمایی های ناراحت نشوند، که در این برنامه شرکت کنید.
من ممنونم و همانطور که گفتم من قابل نیستم در میان این همه کارشناس و این همه آدم بزرگ، واقعیتش این است که بدون تعارف میگویم، الان که این اسمها را بردید و دیگران نظر دادند، من احساس کردم که جای من اینجا نیست.
نفرمایید.
حالا به هر دلیلی من را دوست داشتید و گفتید که بیایم و یا هر دلیل دیگری از شما تشکر می کنم که من را جزو این بزرگان، در آن ته گذاشتید و اجازه دادید که من هم بیایم و چیزی بگویم.
نه خواهش میکنم، من این افتخار را داشتم که در مجله فیلم و سینما هم خدمت شما شاگردی کردم شما را هم در کار رسانه و هم در کاری که خودتان در آن تخصص دارید صاحب نظر و استاد میدانم.
بزرگوارید.
آمادهاید که شروع کنیم تیم منتخب را؟
بله، نفس گیر است.
فکر کردید به این تیم ۱۱ نفره؟
والا اگر راستش را بخواهید، من صبح زودتر آمدم و به دفترم رفتم یک ساعتی زودتر چون جلسه داشتم، یک ساعت وقت گذاشتم، بیشتر نه. این حاصل یک ساعت است، کاش می توانستم یک هفته وقت بگذارم.
یک تیم درست کرده بود به اسم تیم متحد و آنجا ارنج میکردید، این ارنج سخت تر است یا ارنج تیم متحد؟
ارنج تیم هنرمندان سخت است، کاپلو هم نمیتواند آن را انجام دهد.
آن سخت تر است؟
بله، چون در تیم متحد بازیکنان فوتبالیست بودند، تکلیفشان معلوم بود. اینجا وقتی می خواهی تیم را بچینی، با خود می گویی اول معروف ها را بگذاریم در زمین بعد چه کسانی را بگذاریم کنارشان که دوام بیارند، معروف میرود و دو دقیقه بازی میکند حالا که بیاید سر جایش. خاطرات زیادی از این قضیه دارم فقط یک تیکه بگویم شاید به درد شما بخورد، ما در افتتاح ورزشگاه بم، من از آقای حجازی و آقای فتح الله زاده خواهش کردم تیم استقلال بیاید و در بم ما برای افتتاحیه بازی کنیم، زلزله امده بود و این استادیوم هم درست شده بود و قشنگ هم است، خدا پدرشان را بیامرزد. ولی این را برایتان بگویم که ما آقای خشایار راد را گذاشتیم در دروازه و به محمد نوازی هم گفتیم: محمد به بچه هایتان بگو این ده دوازده دقیقه که آقای خشایار در دروازه است، شوت نزنند و کمی مدارا کنند. محمد نوازی هم که از بچههای خودمان بود رفته بود و به آنها گفته بود که تا زمانی که خشایار در دروازه است، بزنید. من فقط می دانم که این ها هی می زدند، می خورد به تیر، می رفت بالای دروازه و خشایار هم فقط سرش را تکان می داد، فقط همین بود یعنی هیچ اتفاق دیگری نمی افتاد. بعد وقتی که دید شوت ها زیاد شد، به من گفت من را عوض کنید. و من هم گفتم نمیشود. دیگه کار به جایی رسیده بود که داشت می اومد بیرون و ما گفتیم که آقای نکیسا برو توی گل، آقای نکیسا رفت توی گل و خشایار آمد بیرون و گفت که به قرآن من جهنم می رفتم بهتر بود، اینا چی بود میزدن؟ گفتم ما تازه سفارش کرده بودیم که نزنند. این خاطره مال بم بود، تیم هنرمندان این سختیها را دارد.
شیرینی های زیادی هم دارد، خب، با پست دروازه بان شروع کنیم، اگر موافق باشید. دروازه بانی که میتواند در تیم منتخب آقای حسین یار یار باشد کدام است؟
با احترام به آقای عابدزاده، آقای حجازی.
اسم آقای ناصر حجازی را اگر محبت کنید وارد کنید. ناصر حجازی اولین نام که وارد لیست ما میشود. مدافع راست؟
آقای مهدی مهدوی کیا با احترام به مرحوم ابراهیم آشتیانی، یادمان باشد فوتبال مدرن که دفاع ها حرکت می کردند با آقای آشتیانی به وجود آمد. با احترام به آقای راجرز که به دفاع های کنار ما یاد داد حرکت بکنند. آقای آشتیانی در حقیقت بنیانگذار این حرکت بود که با آقای پروین یک زوج تشکیل داده بودند و زوج خیلی قشنگی شده بودند. و ما دفاع راست و دفاع چپ مان از آنجا دیگر حرکت کردند.
با احترام به آقای آشتیانی نام مهدی مهدوی کیا هم به عنوان دفاع راست وارد تیم منتخب آقای یار یار می شود. حالا مدافع سمت چپ.
با احترام به دونفر مرحوم محراب شاهرخی و آقای مجتبی محرمی، آندرانیک اسکندریان.
آقای آندرانیک اسکندریان وارد تیم منتخب آقای یاریار میشوند. و دو مدافع میانی که خط دفاع ما را تکمیل کنند.
اینجا هم با احترام به آقای یحیی گل محمدی، نصرالله عبداللهی و حسین کازرانی و آقای پیروانی، محمد پنجعلی و دکتر ذوالفقارنسب.
عالی، آقای محمد پنجعلی کاپیتان تیم منتخب آسیا و آقای دکتر بیژن ذوالفقارنسب از مفاخر فوتبال ایران. تا اینجا آقای عابدزاده را نام بردید رایتان آن برای آقای حجازی بود و کلی دوستان دیگر را، این آدم هایی که تا اینجا معرفی کردید مقابل کدامشان خودتان سابقه بازی داشتید؟
آقای حجازی، آقای پنجعلی، آقای ذوالفقارنسب، آقای اسکندریان، مهدی مهدویکیا هم که مال باشگاه خودمان بود، بعداً آمد ولی جزو نوجوانان و این صحبتها بود.
از آندرانیک تو برنامه ما خیلی کم صحبت شده، اسمشان بارها آمده، الان آقای محرمی نفر اول هستند و آقای آندرانیک نفر دوم در جناح چپ، ولی خیلی کم صحبت شده ممنون میشم اگر خاطره ای از آقای اسکندریان دارید، برای مخاطبان بگویید، مخاطبان ما جوان اند و نوجوان، بیشتر آشنا بشوند با آقای اسکندریان.
خاطرهای که دارم از جواد الله وردی است، تو بازی های آرژانتین آقای اسکندریون دو اخطاره شده بود مثل اینکه، بعد آقای الله وردی رو گذاشتند بازی آخر، بعد آن روز تیم پرو خیلی خوب بازی کرد، و پدر جواد را در آورده بودند اون جناح، جواد به من گفت که به آندرانیک گفتم، آخر این وقت دو اخطاره شدن بود؟ من نمیخواهم جام جهانی بازی کنم. یک گل هم به خودمان زد در مسابقات، فکر کنم درست بگویم، نگرفت به پایش و رفت، ناصر خان حجازی میگفت که من تو را بگیرم یا کوبیلاس را؟ البته به شوخی. ولی آقای اسکندریان، دفاعی بود که چپ پا نبود، عین آقای محرمی. ولی بسیار مستحکم. فیزیکش از آقای محرمی بهتر بود. ضمن اینکه در این زمان ما تازه فوتبال مان رشد کرده بود. با فوتبالیست های بزرگی روبرو شدند. آن تیمی که رفت جام جهانی آرژانتین با تیم ملی فرانسه بازی کرد، با خیلی از تیم های بزرگ بازی کرد. و بعد هم آندرانیک اسکندریان اولین بازیکن ما بود که رفت آمریکا و در تیم کاسموس با پله بازی کرد. این ها را شاید کمتر جوانان ما بدانند. من وقتی نشستم فکر کردم که چرا آندرانیک، تازه من انتخابم مرحوم محراب شاهرخی بود. برای اینکه کسی یادش نیست. ایشان در جا می زد، آن سر زمین توپ می آمد پایین. در جا نه در حرکت. به او می گفتند بمب افکن سیاه. خوب شد که این را گفتید که من اسم ببرم از آقای شاهرخی، چون اولین انتخاب من آقای شاهرخی بود.
قبل از اینکه شما وارد سینما بشوید، آقای شاهرخی هم وارد سینما شده بود و یک فیلم هم برای آقای فرزان دلجو بازی کرد.
دو تا فیلم بازی کرد.
من فیلم علف های هرزش را یادم است.
شاید هم یک دانه باشد. یادم است که آن فیلم را خیلی دوست داشتم. من شاگرد عمو محراب هم شدم. ایشان مربی پرسپولیس من در یک مقطعی آمدم و شاگرد ایشان شدم. بعد هم مرا نخواستند و برگشتم بانک ملی.
یعنی بعد از اینکه عمو محراب رفت شما برگشتید بانک ملی؟
حالا این دیگر جریانش مفصل است. اما از پرسپولیس برگشتم بانک ملی.
اگر موافق باشید برویم یک خط جلوتر، و اولین انتخاب مان هافبک دفاعی است.
هافبک دفاعی مان، می تواند کریم باقری باشد. با احترام به آقای سیروس قایقران.
پس نام کریم باقری هم وارد تیم منتخب آقای یاریار می شود. هافبک راست؟
آقای پروین.
فکر هم دیگر نمی خواهد. هافبک سمت چپ؟
حسن روشن. ایشان البته مهاجم بود. اما باید در این تیم جای می گرفت. و من فکر کردم که اینجا آقای حسین روشن باید باشد.
البته در تیم منتخب ما نیز آقای حسین روشن به عنوان گوش چپ و هافبک چپ بالاترین رای را دارند. و می ماند پست هافبک هجومی.
پرویز قلیچ خانی.
بازیکنی که از مهاجم تا مدافع همه پست ها را بازی کرده است و فقط گلر نبوده.
یک مطلب می خواستم بگویم از قول آقای پروین. همیشه می گوید. اول پرویز قلیچ خانی. یعنی وقتی راجع به خودش صحبت می کنند که شما بهترین هستید، می گوید اول پرویز قلیچ خانی.
شما خاطره ای از ایشان دارید؟
نمی دانم بگویم یا نه. آقای قلیچ خانی زمانی که به دنیا می آید، مادرش شیر نداشته است تا به ایشان بدهد و مادر من به ایشان شیر داده. بعد هم بچه محل ما بود. آقای قلیچ خانی و پروین و حاج محمد و حاج قاسم و آقای حاج رضایی و این ها همه می آمدند یک زمینی بود به نام زمین ارج، آنجا بازی می کردند. سر خیابان ارج. ما پیت حلبی می گذاشتیم زیر پا و می نشستیم بعد از ظهر های جمله به عشق این ها که بیایند مسابقه بدهند و بازی بدهند. من آنجا برای اولین بار آقای حاج رضایی را دیدم که پنالتی می زد و کات می کشید. آن موقع هنوز مد نشده بود. تنها کسی که این کار را می کرد آقای حاج رضایی بود. حالا این همه آدم بزرگ بودند ولی آقای حاج رضایی این کار را خیلی خوب انجام می داد. که من می رفتم تمرین می کردم ببینم این چطوری می شود. شاید آقای حاج رضایی یادش نباشد، حتی رفتم ازش پرسیدم. کمی خنده کرد، یک دستی هم به سرم کشید.
پرویز قلیچ خانی برادر شیری شماست پس. الان هم با ایشان در ارتباط هستید؟
نه خیر. سال هاست. ولی خب بچه محل ما بودند.
بله آن محله خیلی بازیکن تحویل فوتبال داد. دو تیم ملی از آن محله آمد بیرون.
بله. خیلی بودند. من این ها را یادم بود.
اسم آقای حاج رضایی هم آمد، در روزهای آینده حتما در خدمت ایشان نیز هستیم. یکی از بزرگان فوتبال ما هستند ایشان. اگر موافق باشید برویم یک خط جلوتر و دو انتخاب داریم برای خط حمله.
فکر می کنم آقای دایی و همایون خان بهزادی.
آقای علی دایی و زنده یاد همایون بهزادی. تیمی شد که دو تا سر طلایی در خط حمله دارد. اولین سر طلایی فوتبال ایران. آن ور هم آقای گل فوتبال ملی جهان. یک سری دوستان هم بودند که شما می خواستید از آن ها نام ببرید.
بله. من آن اوایل گفتم با احترام به همه. آقای باقری را گفتم با احترام به سیروس قایقران، آقای روشن را گفتم با احترام به علی کریمی. آقای علی پروین را گفتم با احترام به مجید نامجومطلق. آقای پرویز قلیچ خانی را گفتم با احترام به خداداد عزیزی، حمید علیدوستی، عبدالعلی چنگیز. مهاجمان را هم که اسم بردم، با احترام به ناصر محمدخانی که به اعتقاد من یکی از نوادر فوتبال ماست. حیف که ناصر عمر فوتبالی اش کم بود. من این روزها همیشه گفتم. وقتی مسی را می بینم، یاد ناصر می افتم. حیف که این بچه زود تمام شد. وگرنه شاید جزو کسانی بود که می توانست بیرون از ایران بسیار افتخارآفرینی کند.
آقای ناصر محمدخانی هم تا اینجا عضو تیم منتخب ما هستند. رای بسیار بالایی دارند و نظراتشان را هم داشتیم که مخاطبان برنامه ویژه ایشان را دیدند. اگر موافق باشید سه انتخاب از این 11 نفر داشته باشیم. نفر اول سه امتیاز، نفر دوم دو امتیاز و نفر سوم یک امتیاز، بهترین بازیکنان قرن.
من معذرت می خواهم. دو نفر را چون نوشته بودم باید بگویم. یکی آقای علی جباری است. امروز کمتر از ایشان نام برده می شود. علی آقا جباری، اگر بخواهیم بگوییم که بهترین بازیکن استقلال در همه این سال ها علی آقا جباری بود. بسیار تاثیرگذار بود. اینجا من از حمید درخشان نام ببرم. حمید درخشان یکی از بهترین بازیکنان فوتبال ایران بود. الان شما در تیم ملی کم می بینید، حتی همین الان کم می بینید، آدمی که بتواند به راحتی یکی دو نفر را از سر راه بردارد. اگر این بازی آخری آقای سامان قدوس وارد میدان شد و ما موفق شدیم، بخاطر این بود که توانست این کار را بکند. یکی دو تا را بر می داشت، آن ها کم می شدند و ما اضافه می شدیم. من از بازیکنان امروزی اسم نبردم، چون دارند بازی می کنند. مردم دارند میبینند این ها را. اگر از علی جباری می گویم، برای این است که علی جباری را کسی ندیده است. فیلمی هم آنچنان نیست. دوستانی که من اسم بردم، همه کسانی هستند که از نسل قدیم هستند. امروزی ها مرا ببخشند که من اسمی از آن ها نبردم. دارند بازی می کنند و مردم می بینند. ما مجبوریم که بگوییم آقای ذوالفقارنسب دفاعی بود که هرگز زیر توپ نمی زد. در آن شرایط سخت. شاید کمتر کسی یادش باشد. من بازی کردم با ایشان. بازی هایشان را دیدم. همین شخصیتی که الان دارد. در فوتبال هم همین بود. یک آدم آرام. با اعتماد به نفس. یک بازی می کرد که الان اروپایی ها بازی می کردند سال هاست. آن موقع فوتبال بزن و بکش بود. ولی ذوالفقارنسب این کار را نمی کرد. در کل مرا ببخشند دیگر. حتی آقای حسن نظری بعد از آقای آشتیانی ایشان آن راه را ادامه دادند. ان شالله که همه شان هر جا که هستند در سلامت باشند.
همه شان در سلامت باشند، آن هایی هم که فوت کردند، خدا رحمشان کند. اگر این سه بازیکن را هم بنویسید، بهترین بازیکنان قرن از این جمع 11 نفره که انتخاب کردید.
آقای پرویز قلیچخانی، آقای علی آقای پروین، آقای علی آقای دایی.
ممنون میشم اگه وارد لیست کنید این سه نام را. پرویز قلیچخانی انتخاب اول، علی آقا پروین و علی دایی. من در طول این برنامهای که داریم ضبط میکنیم با دوستان به این نتیجه رسیدم که تیم منتخب قرن اگر از هر دهه یک تیم منتخب انتخاب میکردیم هم باز خیلی ها بیرون می ماندند، انقدر که ما فوتبالیست شایسته داشتیم، نمونه اش آقای ناصر محمدخانی که شما فرمودید که واقعا نابغهای بود ولی میبینیم که در آن پست انتخابهای دیگر هم می شود کرد. اگر موافق باشید بریم سراغ بهترین مربی قرن، یک مربی ایرانی و یک مربی خارجی که در ایران کار کرده.
بدون تردید حشمت خان مهاجرانی بهترین مربی است که ایرانی بوده، دلایل متعدد هم دارد حالا می خواهید بگویم می خواهید نگویم، بالاخره حشمت خان یک دورهای آمده مربی تیم ملی جوانان شده نتیجه گرفته بعد دستیار آقای اوفارل بوده بعد با حشمت خان مهاجرانی ما می رویم اولین دورهای که تیم ما می رود جامجهانی بعد این تیم در آخرین بازی اش در حقیقت قبل از آخرین بازی اش در آسیا رفتنش به جامجهانی مسلم شده بود بازی آخر ما بازی تشریفاتی بود به جوان ها خیلی بها داد یعنی یک نسلی را به وجود آورد و بعد هم در جام جهانی آرژانتین هم در بازی های تدارکاتی بسیار خوب بودند در جام جهانی خب بچهها یک مقدار ترسیده بودند آن مباحث خودش را داشت اما ماحصل کار آقای مهاجرانی آقای پروین آقای عبداللهی و ... ولی یک نسل بعد دیدیم همه اینا مربی شدند همه آدم های دیگری را به وجود آوردند تاثیرگذاری بسیار داشت بعد می رود امارات. پدر فوتبال امارات یعنی امارات مدیونش است به همین دلیل من کمشو گفتم ایشان بهترین مربی قرن هستند.
و خارجی؟
خارجی، من آقای رایکوف را اسم می برم برای اینکه ممکن است این هایی که الان دیدند بگویند کی روش خب احترام دارد. آقای اوفارل در یه مقطعی اما آقای رایکوف در حقیقت با آمدنش یک نسل جدیدی از فوتبالیستهای جوان را به وجود آورد بعد فوتبال مدرن را به وجود آورد آن موقع تیم استقلال که تاج بود بسیار زیبا بازی می کرد ؟ مربی تیم ملی شد فکر می کنم آن جا هم اثرگذار بود، یک نسلی را به وجود آورد که فوتبال ما عوض شد. آدمهای خوبی آمدند جوان های خوبی به فوتبال ما پیوستند، من با احترام به همهی مربیای خارجی آقای رایکوف رو انتخاب می کنم.
اگر محبت کنید این دو نام رو هم وارد بفرمایید جناب آقای حشمت مهاجرانی که در اولین فرصت در خدمتشون هستیم و آقای رایکوف خدابیامرزتش خدارحمتش کند هم ایشون هم تمام کسانی که برای فوتبال ایران در تمام این سالها زحمت کشیدند. می رسیم به انتخاب داور. بهترین داور قرن.
در سال های اخیر داور خوب خیلی داشتیم. آقای فغانی و .. خیلی ها بودند. قدیم هم داشتیم. آقای جعفر نامدار و ... اما فوتبال ما از نظر داوری، خب آقای جعفر نامدار المپیک داوری کرد. جزو کسانی بودند که اولین ها بودند. آقای خسروی رفت المپیک داوری کرد. اما به نظر من نقطه عطف ورزش ما آقای محمد فنایی در جام جهانی داوری کرد. ما این ها را نداشتیم. باعث شد که رشد پیدا کنیم. جامعه بین المللی به داوران ما احترام بگذارد. فیفا و AFC داوری ما را ندیده نگیرند. الان می بینید که ما الان در بحث داوری حرف برای گفتن داریم. به همین خاطر آقای محمد فنایی انتخاب من است.
می رسیم به بهترین تیم قرن. می تواند یک تیم ملی یا یک تیم باشگاه برای یک مقطع خاص تاریخی باشد.
ما اگر بخواهیم نگاه کنیم، ریشه ای نگاه کنیم، می شود گفت که با سن من می خواند آن دهه ای که ما آقایی را در آسیا آغاز کردیم، با تیم تاج شروع شد. که قهرمان آسیا شد. تیمی که جام ملت ها را برد و اسراییل را شکست داد، خیلی تیم رویایی بود. من از تلویزیون قهوه خانه بازی را نگاه می کردم. برای اولین بار مردم به خیابان می آمدند. از امجدیه تا مخبرالدوله و میدان امام خمینی، مردم سر و دست این بچه ها را می بردند. خیلی شور خاصی بود. آن تیم رویایی بود. باعث شد که ما ناگهان پرش کنیم. آقای بهزادی بود، آقای کلانی بود. آقای عزیز اصلی بود. این ها همه بودند. یک تیم استخوان دارد بود. آن جا حرکت ما آغاز شد. بعد تیم پیکان آمد. بعد پرسپولیس شد. این ها هرکدام تاثیرات خودشان را داشتند در فوتبال ما. ولی به اعتقاد من، با احترام به تیمی که اسراییل را در جام ملت ها برد، به نظر من تیم سال 98 ما در فرانسه بهترین تیم تاریخ ماست. اگر یک خورده بچه ها همت بیشتری می کردند، برای اولین بار از گروه مان رفته بودیم بالا. آن تیم آن پتانسیل را داشت تا این اتفاق رخ بدهد. همه چیز داشت. حالا ما ایرانی ها متاسفانه زود سیر می شویم. من الان از بازی با کامبوج هم می ترسم. اینقدر سر قضیه بحرین ما رسانه ها، خود بازیکنان، اینقدر شادی کردند. من یک تیتری خواندم نوشته که کاخ فلان را ما فلان کردیم. بحرین را به زانو در آوردیم. من داشتم فکر می کردم که آیا این تیمی که ما داریم، با این پتانسیل بالا، آیا بردن بحرین اینقدر سر و صدا می خواهد؟ یعنی اینقدر عقده شده بود برای ما؟ بحرین یک گوشه مملکت ما بوده است. حالا اگر در مقطعی آن ها یک بازی را بردند و آن کارهای بد را انجام دادند، بحرین تیمی نیست که ما الان اینقدر چنین کنیم. من حتی بازی با کامبوج ترس دارم که نکند این شادی ها باعث شود که اشباع شویم. یا بازی با عراق. خدا کند که یاد بچه های ما باشد که این ها آقای آسیا می توانند باشند. و هستند. بنابراین تیم 98 ما زود اشباع شد. می توانست آلمان را ببرد. یک مساوی خوب بگیرد. ولی به اعتقاد من بچه ها فکر کردند که بس است. همین آمریکا را بردیم بس است. ولی با همه این حرف ها انتخاب من 98 است.
تیم ملی ۹۸ اگر محبت کنید، میشه بهترین تیم قرن ایران از نگاه آقای حسین یاریار. و حالا آخرین انتخاب؛ برترین ورزشکاران قرن:
خدمت شما عرض کنم این هم سخت است، طی صد سال اینهمه ورزشکار آمده و رفته. ما آقای موحد را داشتیم، آقای حبیبی را داشتیم، آقای رضازاده را داشتیم، خیلی ها را داشتیم.من آمدم فکر کردم به اینترنت هم مراجعه نکردم، به ذهن خودم مراجعه کردم و رسیدم به مرحوم غلامرضا تختی. با توجه به همه چیزهایی که مردم راجع به ایشان می دانند و تاثیرگذاریش در مباحث اخلاقی، نه در مبحث مدال گیری. مدال گیریش هم بالاست. ایشان کم مدال ندارد. ممکنه بگوییم آقای سوریان، آقای موحد یا آقای حبیبی بیشتر از ایشون مدال دارن. اما ایشون تاثیرگذاری بسیاری در مباحث اجتماعی داشته، که این خودش کلی مدال است. این خودش اندازه ده تا المپیکه. من می گویم که تو مملکت ما تاثیر گذاشته. چرا؟ خود من بعنوان آدمی که بچه بودم و روی دوش بابام بودم، دیدم که ایشان توی سرچشمه داشت پول جمع می کرد. نگاه می کنم می بینم روی خود من آن موقع تاثیر گذاشته. الان من تن بدم به این که تیم هنرمندان رو راه اندازی بکنم، بروند این شهر آن شهر بخواهند کاری برای مردم انجام بدهند. این تاثیر آن موقع است. که آقا تختی این کار رو می کرد. بنابر این آقا تختی شاید اولین ورزشکاری باشه که غیر از مدال گیری در مباحث اجتماعی و اخلاقی تاثیرگذاری بسیاری داشت. خدا بیامرزدش. اولین انتخاب من آقای تختی است.
دومین انتخاب من آقای محمد نصیری است. خدا حفظش کند، خدا سلامت نگهش دارد. پر افتخارترین وزنه بردار تاریخ ماست. بعد هم خوش اخلاق. شما الان ۵۰۰ میلیون بهش بدهید، سه ساعت دیگر ندارد. یعنی هرکسی را دم دستش ببیند، می دهد بهش می رود. بذل و بخشش می کند.
هرکول جیبی ایران، آقای محمد نصیری.
و سومین ورزشکار، به اعتقاد من آقای هادی ساعی است. باتوجه به تاثیرگذاریش در بحث ورزش تخصصی خودش. توانست راهی را باز کند که الان ورزش رزمی ما مدیون ایشان هست. ضمن این که مدال های زیادی هم گرفته است.
تیم منتخب قرن آقای حسین یاریار تکمیل شد با دوستانی که از آن ها نام بردیم. اون هایی که هستند سلامت باشند، اون هایی هم که در بین مان نیستند ان شاء الله که همیشه روحشان شاد باشد. من سوالی ندارم، خداحافظی با مخاطبان را واگذار می کنم به شما. اگر نکتهای هست بفرمایید.
همه حرف ها زده شد اما به اعتقاد من، می گوید: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، ثبت است در جریدهی عالم دوام ما. دوام همهی این آدم ها به گل هایشان نیست، به خوب دفاع کردن شان نیست؛ این ها به نظر من در رتبه دوم قرار دارد. به این است که چقدر در حوزه فعالیت اجتماعی بتوانند تاثیرگذار باشند. فوتبالیست ها و ورزشکاران امروز ما بدانند، منِ حسین یاریار خیلی از این دوستان را به این دید نگاه کردم، که چقدر توانستند تاثیرگذاری هم داشته باشند. امیدوارم که بچه های امروز ما یادشان باشد که این پول هایی که دارند می گیرند- که به لطف خدا پول های خوبی هم هست-ما تو شرایطی در این مملکت هستیم که خیلی ها احتیاج دارند که دستی به سرشان کشیده بشود. همانطور که به تفریحاتشان، به ماشین آخرین مدل شان، به خانه های بزرگ شان، به اسب هایشان و خیلی مباحث دیگر فکر می کنند، یک مقدار بیشتر به دور و برشان هم نگاه کنند و ببینند که چقدر آدم- حداقل دور خودشان دارند، که محتاج یک نگاه محبت آمیزند. فوتبال تموم می شود. آن چیزی که می ماند عشق به مردم است و رضای خدا.
فرم نظرخواهی تکمیل شده حسین یاریار