بلژیک مدت هاست که به عنوان یکی از بهترین تیم های اروپا به حساب می آید اما آن ها هنوز در تورنمنتی بزرگ، نتوانسته اند قهرمانی کسب کنند. در یورو 2016، آن ها به شکلی عجیب در مرحله یک چهارم نهایی به دست ولز، حذف شدند و این در حالی بود که آن ها بازیکنانی چون ادن هازارد، روملو لوکاکو و کوین دی بروین را در اختیار داشتند. در پی این ناکامی، مارک ویلموتس جایش را به روبرتو مارتینز داد و این سرمربی اسپانیایی توانست بلژیک را سوم جام جهانی کند. آن ها در نیمه نهایی به فرانسه ای باختند که قهرمان جهان شد. بلژیک طی سال های اخیر، صدرنشین رنکینگ فیفا بوده و آن ها ثباتی فوق العاده داشته اند. تیم روبرتو مارتینز در 27 بازی اخیرش از زمان جام جهانی، فقط 2 بار شکست خورده است. تورنمنت یورو 2020 احتمالا آخرین فرصت نسل طلایی بلژیک برای کسب جامی معتبر است. بازیکنانی چون تیبو کورتوا، توبی آلدرویرلد، توماس مونیه، اکسل ویتسل، دی بروین، هازارد و لوکاکو همه حداقل 30 سال دارند.
یادداشتی که می خوانید، ترجمه ای از یادداشت ماک پاکهی از وب سایت Total Football Analysis است
همچنین بخوانید:
ترکیب تیم ملی بلژیک
دروازه بانان |
تیبو کورتوا، سایمون مینیوله، متس سلس |
مدافعان |
توبی آلدرویرلد، ددریک بویاتا، جیسون دنایر، توماس فرمائلن، یان فرتونگن، تیموتی کاستانیه، توماس مونیه |
هافبک ها |
کوین دی بروین، لیاندر دندونکر، دنیس پرائت، یوری تیلمانس، هانس فاناکن، اکسل ویتسل، یانیک کاراسکو، ناصر چادلی، تورگان هازارد |
مهاجمان |
جرمی دوکو، ادن هازارد، دریس مرتنز، لیاندرو تروسار، میچی باتشوایی، کریستین بنتکه، روملو لوکاکو |
مارتینز طی دورانی که در تیم بلژیک حضور داشت، همواره یک فلسفه مشخص و سبک بازی خاصی را دنبال کرده است. این باعث می شود بتوانیم ترکیب اصلی بلژیک را پیش بینی کنیم. بلژیک با ترکیب 1-2-4-3 بازی خواهد کرد و این به مارتینز کمک می کند تا او ضعف نداشتن فولبک باکیفیت را با استفاده از وینگ بک به جای آن ها، پوشش دهد. این یعنی مارتینز می تواند از بهترین بازیکنان خلاق خود در زمینه تهاجمی بهره ببرد. کورتوا بدون هیچ شکی، دروازه اصلی شیاطین خواهد بود. این دروازه بان باتجربه، فصل موفقی را در رئال مادرید سپری کرد و متس سلس به همراه سایمون مینیوله، ذخیره های کورتوا خواهند بود. در خط دفاعی، آلدرویرلد و فرتونخن سال هاست که درک خوبی از بازی کنار یکدیگر دارند چون آن ها برای مدت ها در تاتنهام و تیم ملی بلژیک با یکدیگر هم تیمی بوده اند. جیسون دنایر، مدافع لیون را هم نباید از یاد برد. توماس فرمائلن 35 ساله برای حضور در ترکیب اصلی به اندازه کافی خوب نیست و ددریک بویاتا هم یک مصدومیت طولانی مدت را در هرتابرلین سپری کرد.
در خط هافبک، اکسل ویتسل بخش اعظمی از فصل را به دلیل جراحی آشیل از دست داد و به نظر نمی رسد او در ترکیب اصلی شیاطین، جایگاهی داشته باشد زیرا او چندان آماده نیست. انتظار می رود در غیاب ویتسل، دو بازیکن لیگ برتری یعنی لیاندر دندونکر و یوری تیلمانس، دو هافبک تیم بلژیک باشند. دنیس پرائت و هانس فاناکن هم می توانند ذخیره های دندونکر و تیلمانس باشند. بلژیک مدت هاست که در پست فولبک ضعف دارد و در سال های گذشته، فرتونخن و آلدرویرلد به اجبار در آن پست ها بازی می کردند اما روبرتو مارتینز سعی کرده از وینگرها به عنوان وینگ بک در سیستم سه دفاعه استفاده کند و نبود فولبک با کیفیت را جبران کند. به این ترتیب، تیم بلژیک در فاز تهاجمی قدرتش بیشتر می شود. یانیک کاراسکو از اتلتیکو مادرید، انتظار می رود در سمت چپ به میدان برود چرا که او همراه با اتلتیکو مادرید که قهرمان لالیگا شد، فصلی عالی را سپری کرد و تیموتی کاستانیه هم مدعی بازی در جناح سمت راست است. کاستانیه می تواند در سمت چپ هم به خوبی راست بازی کند. ناصر چادلی و تورگان هازارد، دیگر بازیکنانی هستند که می توانند به عنوان وینگ بک به میدان بروند.
هازارد، دی بروین و لوکاکو هم یکی از خطرناک ترین خطوط حمله جام را تشکیل خواهند داد. حتی اگر فرض کنیم هازارد ناآماده است و فرم خوبی ندارد، بازهم او مهره مهمی برای بلژیک به شمار می رود. روملو لوکاکو، فصلی فوق العاده را همراه با اینتری کسب کرد که قهرمان اسکودتو شد و توانست 24 گل به ثمر برساند. دی بروین هم در این فصل لیگ برتر توانست 6 گل و 12 پاس گل ثبت کند. بازیکنان باکیفیت دیگری چون دریس مرتنز، لیاندرو تروسار، جرمی دوکو، کریستین بنتکه و میچی باتشوایی، گزینه هایی دیگر برای خط حمله بلژیک هستند.
جدول توزیع سن بازیکنان تیم ملی بلژیک نشان می دهد این تیم ترکیب خوبی متشکل از جوانان و باتجربه هاست. مهم ترین بازیکنان بلژیک در سال های اوج خود هستند و بازیکنان مسن تری چون آلدرویرلد، فرتونخن و مرتنز، کیفیت لازم برای کمک به شیاطین را دارند. انتظار می رود یوری تیلمانس، تنها بازیکن جوانی باشد که بتواند در ترکیب اصلی بلژیک جای گیرد با این حال او علی رغم سن کم، تجربه بالایی دارد و در بالاترین سطح بازی کرده است. 37 بازی ملی و نقش حیاتی در لسترسیتی این را به خوبی نشان می دهد. بلژیک ترکیبی سرشار از استعداد و تجربه در اختیار دارد و برای موفقیت در این تورنمنت، به ذهنیت مناسب برای مقابله با مشکلات نیاز است درست مثل سه سال پیش که آن ها در روسیه این را در جام جهانی اثبات کردند.
فاز حمله
روبرتو مارتینز تاثیر زیادی از سبک بازی بارسلونای پپ گواردیولا گرفته و تعجبی ندارد که مالکیت توپ بلژیک در سال 2021 بسیار بالاست (76 از 100 در میان تمام تیم ها). آمارهای پاس رو به جلو، پاس های بلند و پاس های مستقیم حین مالکیت همگی نشان می دهد که بلژیک فوتبالی صبورانه بازی می کند. آن ها این مالکیت را به خوبی به موقعیت هم تبدیل می کنند چرا که میانگین شوت های در چارچوب آن ها در هر مسابقه 96 از 100 و میانگین xG در هر بازی، 76 از 100 است. با بررسی چند مثال در بازی های اخیر بلژیک، متوجه می شویم تاکتیک های بلژیک حین مالکیت چگونه است و آن ها را با جزئیات بیشتری بررسی می کنیم.
بازی با سه دفاع به این معناست که بلژیک معمولا می تواند برتری عددی حین بیلدآپ از عقب زمین را داشته باشد چرا که تیم حریف حداکثر یک یا دو بازیکن در خط حمله خود خواهد داشت. این برتری عددی به بلژیک کمک می کند آن ها از عقب به خوبی بازیسازی کنند، به خصوص این که آلدرویرلد و فرتونخن در کار با توپ مسلط هستند. در عکس بالا می بینید که فرتونخن، یار آزاد برای بیلدآپ است. خط دوم بلژیک معمولا از دو بازیکن در خط هافبک دو نفره تشکیل می شود که خیلی به دفاع نزدیک نمی شوند و برعکس، پشت سر مهاجمان حریف قرار می گیرند تا بتوانند برای هازارد و دی بروین که جلوی مدافعان حریف هستند، موقعیت بسازند. می توانید ببینید که جایگیری دندونکر باعث شده وینگر جمهوری چک به سمت او بیاید و به این ترتیب برای وینگ بک چپ، فضا ایجاد شود. دی بروین نیز معمولا کمی عقب تر می آید تا تجمع نفرات در میانه زمین ایجاد شود. در بلژیک مارتینز، دی بروین نسبت به منچسترسیتی نقش آزادتری دارد و او مدام جایگیری های خود را تغییر می دهد تا سعی کند در نقاط مختلف زمین از جمله عرض، برتری عددی ایجاد کند. در این فرضیه، دی بروین عقب می آید تا برای هافبک جمهوری چک دو راهی ایجاد کند. دی بروین، بازیکن چک را دنبال می کند تا ضمن جلوگیری از حرکت او، فضا برای وینگ بک را فراهم کند.
در حالی که آمار نشان می دهد بلژیک دوست دارد بسیار صبورانه بازی کند و سبک مالکیتی اش را پیاده کند، آن ها برای تغییر جهت حمله و رساندن توپ به پشت خط دفاعی حریف، از ارسال پاس های مستقیم و بلند هم استفاده می کنند. در این خصوص دوباره می توان نقش فرتونخن و آلدرویرلد را دید چرا که آن ها از دفاع می توانند پاس های بلند دقیق ارسال کنند و این را می توانید در عکس بالا مشاهده کنید. سیستم 1-2-4-3 به وینگ بک های بلژیک اجازه می دهد بازی را به عرض و نزدیکی خط طولی بکشانند تا فضاهای بیشتری ایجاد شود چون تیم حریف، در میانه زمین فشرده می ایستد تا برتری عددی داشته باشد. در بازی بلژیک و دانمارک می توان مثالی از این ماجرا را دید. خطوط دانمارک برای مهار لوکاکو، دی بروین و مرتنز فشرده است و در مرکز جای گرفته است. این یعنی آلدرویرلد می تواند با یک پاس بلند به سمت فضای جناح راست، تورگان هازارد را راه بیاندازد. این نقشه به شیاطین سرخ کمک می کند تا با تنها یک پاس به یک سوم دفاعی حریف برسند.
تاکتیک های روبرتو مارتینز به بلژیک کمک می کند تا مقابل تیم هایی که لو بلاک بازی می کنند، موقعیت بسازند. اگر هم تیم حریف بتواند از بالا پرس شدید انجام دعد، آن ها می توانند از همان تاکتیک پاس بلند استفاده کنند تا پرس حریف را دور بزنند و سریع به یک سوم دفاعی حریف برسند. لوکاکو نیز اغلب به عنوان هدف پاس های مستقیم از عقب زمین قرار می گیرد چون او قدرت بدنی لازم برای گرفتن این توپ ها و پیشروی با آن را دارد. در این جا می توان دید که دی بروین استوپ سینه لوکاکو را دریافت می کند و می تواند با یک تعویض ساده منطقه بازی، تورگان هازاردی را صاحب توپ کند که فضای زیادی پیش رویش دارد.
در یک سوم دفاعی حریف، بلژیک می تواند از توانایی حمل توپ بالا و سرعت لوکاکو، ادن هازارد و مرتنز استفاده کند. کوین دی بروین که احتمالا بهترین بازیکن دنیا در زمینه تامین پاس های عمقی دقیق به فضا است، می تواند این سه نفر را تغذیه کرده و آن ها را در محوطه جریمه صاحب موقعیت تک به تک کند. لوکاکو و ادن هازارد بازیکنانی هستند که می توانند در لحظات مهم بازی های بزرگ، نتیجه را تغییر دهند.
مثال پایانی از تاکتیک های تهاجمی بلژیک، معکوس شدن وظایف دی بروین و لوکاکو است؛ به این ترتیب که لوکاکو در نقش سازنده و دی بروین در نقش تمام کننده ظاهر می شوند. در این صحنه، لوکاکو به عنوان یک طعمه، مدافع حریف را به دنبال خود می کشد و فضا برای دی بروین آزاد می شود. می توانید در این تصویر بالا ببینید که با مهار شدن لوکاکو توسط دفاع حریف، دی بروین چه فضای زیادی برای نزدیک شدن به دروازه در اختیار دارد. این مثال ها نشان می دهد بلژیک استراتژی های متنوعی برای حمله کردن و موقعیت سازی دارد. آن ها همچنین بازیکنان باکیفیت و چند پسته ای دارند که می توانند در نقش های مختلف، سطح بالای خود را ثابت کنند. این باعث می شود بلژیک در یک سوم دفاعی حریف تیمی خطرناک و غیرقابل پیش بینی باشد.
فاز دفاع
در فاز حمله دیدیم بلژیک تیمی است که مایل است در زمینه مالکیت، مسلط باشد و این یعنی آن ها زمان کم تری از بازی را به دفاع می پردازند. شیاطین سرخ احتمالا با رقبایی روبرو خواهند شد که سعی در استفاده از پاس های مستقیم و سریع برای حمله خواهند داشت. میزان پیروزی بلژیک در دوئل های زمینی دفاعی، 80% است که این آمار چشمگیر نشان می دهد بلژیک می تواند خیلی سریع توپ را پس بگیرد. با این حال بلژیک اصلا شدید پرس نمی کند. میزان PPDA (میزان پاس های ارسال شده به ازای هر واکنش دفاعی) آن ها 80 از 100 است. PPDA بالاتر نشان می دهد پرس شدید آن ها کم تر است و رویکرد آن ها در دفاع، تهاجمی نیست. سایر پارامترها نیز چیزهای زیادی درباره نحوه دفاع بلژیک به ما نشان می دهد. آن ها از نظر باز پس گیری توپ در یک سوم دفاعی حریف، آماری کم تر از میانگین دارند اما میزان بازپس گیری توپ آن ها در یک سوم دفاعی خودی قابل توجه است. بلژیک از بالا چندان علاقه ای به پرس ندارد و آن ها ترجیح می دهند عقب بنشینند تا حریف به زمین آن ها بیاید. با وجود مدافعانی چون فرتونخن، آلدرویرلد و دنایر که همه روی هوا قدرتمند هستند، بلژیک می تواند به خوبی خطر سانترها و توپ های هوایی را دفع کند و رویکرد منفعلانه آن ها در دفاع که پیش تر به آن اشاره شد، نشان می دهد که آمار آن ها در زمینه دور کردن توپ، دوئل های هوایی، دوئل های زمینی و توپ ربایی ها پایین است.
بلژیک با خط دفاعی بالا، بازی نمی کند و آن ها سعی می کنند با خط دفاع و هافبک خود یک بلاک دفاعی فشرده در میانه زمین ایجاد کنند. در این شرایط، وینگ بک ها به خط دفاعی ملحق می شوند تا خط دفاع پنج نفره تشکیل دهند. دو بازیکن در میانه زمین و سه بازیکن هم در جلوی زمین قرار می گیرند. در واقع در شرایط دفاعی سیستم بلژیک از 1-2-4-3 به 3-2-5 تغییر می کند. عکس بالا نشان می دهد دی بروین بالاترین بازیکن بلژیک است چون می خواهد راه رسیدن توپ به سمت چپ جمهوری چک را مسدود کند. این جایگیری دی بروین باعث می شود آن ها به اجبار توپ را به سمت راست ببرند. به همین علت وینگ بک چپ بلژیک نسبت به سایر مدافعان کمی جلوتر حرکت می کند تا در صورت ادامه حرکت بازیکنان چک از سمت راست، به مسیر توپ نزدیک تر باشد و بتواند اقدام دفاعی موثری انجام دهد.
عکس بالا مثال دیگری از تله پرسینگ بلژیک را نشان می دهد. این جا دی بروین یک بار دیگر به سمت توپ نزدیک می شود تا مدافع مرکزی انگلیس را پرس کند. این حرکت دی بروین به نفع بلژیک است چون با فشار او، توپ به سمتی می رود که بلژیک برتری عددی دارد (6 در برابر 4) و آن ها به راحتی می توانند توپ را پس بگیرند. به همین علت دی بروین اولین کسی است که پرس را آغاز می کند.
اگر بلژیک در پی استفاده از تله های پرسینگ نباشد، آن ها یک بلاک مرکزی در میانه میدان ایجاد می کنند تا حریف مجبور شود به گوشه ها برود. پنج بازیکن مرکزی بالای زمین بلژیک، طوری جایگیری می کنند تا تمام گزینه های حریف برای ارسال پاس به مرکز زمین محدود شود و البته سه بازیکن جلویی خیلی جلو نمی روند تا مطمئن شوند دو هافبک میانه میدان از پست خودشان خارج نشوند. همچنین در صورت نیاز وینگ بک ها آزادی عمل لازم برای پرس از بالا را دارند که البته فقط یک از آن ها جلو می رود. به این ترتیب، سیستم بلژیک در این طرح دفاعی و حضور حریف در فاز اول مالکیت، به 4-2-4 تبدیل می شود.
انتقال
با بازیکنانی چون دی بروین، لوکاکو، مرتنز، هازارد و کاراسکو، تعجبی ندارد که بلژیک در موقعیت های ضدحمله بتواند بسیار خطرناک ظاهر شود. آن ها می توانند از بلاک دفاعی عقب زمین خود از طریق هافبک هایی چون دی بروین که قادر است مهاجم را در فضا صاحب توپ کند، سریع ضدحمله بزنند. عکس بعدی این مسئله را نشان می دهد، جایی که لوکاکو دو مدافع انگلیسی را به سوی خود می کشد. این حرکت لوکاکو، باعث می شود فضا برای مرتنز آزاد شود و دی بروین این را می بیند. مرتنز می تواند خیلی سریع خودش را به فضای باز درون محوطه جریمه برساند.
این خودش دلیل دیگری است که بلژیک در دفاع، از عقب نشستن و تشکیل بلاک دفاعی راضی است چون آن ها بازیکنانی دارند که سریع می توانند ضدحمله خطرناک طراحی کنند. در واقع این یک استراتژی تهاجمی مهم برای شیاطین سرخ باشد. اگر تیم حریف خط دفاعی بالایی داشته باشد، آن ها راحت تر می توانند از یک ضدحمله سریع بهره ببرند. در زمینه انتقال دفاعی هم اشاره کردیم که بلژیک به محض از دست دادن مالکیت توپ، آرایشی فشرده می گیرد و این تاکتیک، خطر باز ماندن فضاها و استفاده حریف از آن را کاهش می دهد. به همین علت تیم حریف به ندرت در مکان های خطرناک، صاحب توپ می شود. با این حال بلژیک باید در زمینه فضای پشت هافبک هایش در حین انجام انتقال دفاعی بسیار مراقب باشد.
این عکس نشان می دهد نحوه جایگیری بازیکنان بلژیک به دنبال از دست رفتن توپ در میانه میدان چگونه است. می توانیم ببینیم که خط هافبک دو نفره بلژیک فضای زیادی در اختیار حریف گذاشته اند و مارتینز باید گذاشتن یک هافبک یا وینگ بک در عقب زمین را بررسی کند تا بتواند در صورت بروز چنین شرایطی، تیمش امنیت دفاعی بیشتری داشته باشد.
مهاجمان
این طرح، پراکندگی آمار بازیکنان تهاجمی بلژیک در باشگاه هایشان در فصل 21-2020 را نشان می دهد. روملو لوکاکو با بیشترین لمس توپ و شوت در بازی، کلیدی ترین مهاجم ترکیب بلژیک است. این در حالی است که دریس مرتنز، مهاجمی خطرناک در محوطه جریمه است. ناصر چادلی و یانیک کاراسکو که وینگ بک هستند نیز آمار تهاجمی خوبی داشته اند. این نشان می دهد توانایی و مشارکت وینگ بک های بلژیک، نقش مهمی در ترکیب این تیم در یورو خواهد داشت. لوکاکو و مرتنز در زمینه مشارکت در گل برحسب xG نیز آمار بسیار خوبی ثبت کرده اند.
هافبک ها
هافبک های بلژیک از طریق توانایی شان در پاسکاری و موقعیت سازی، بازیکنان خطرناکی هستند. کوین دی بروین و یوری تیلمانس در زمینه ارسال پاس به محوطه جریمه و پاس به یک سوم دفاعی حریف، آمار فوق العاده ای داشته اند. این نشان می دهد صرفا کوین دی بروین مهره خلاق بلژیک نیست و یوری تیلمانس هم می تواند نیاز خلاقیت خط هافبک بلژیک را برطرف کند. با این حال کوین دی بروین مشخصا در زمینه ساختن موقعیت مسلم گلزنی، گلزنی و ارسال پاس گل، از تیلمانس بهتر بوده است. در ترکیب مارتینز، تیلمانس و دندونکر عقب تر خواهند نشست تا دی بروین در یک سوم دفاعی حریف، آزادی عمل بیشتری داشته باشد.
مدافعان
جالب است که دنایر، فرتونخن و آلدرویرلد که سه مدافع ثابت بلژیک خواهند بود، همه از حیث عملکردهای موفق دفاعی در 90 دقیقه در سمت چپ پایین نمودار اول قرار دارند (عملکرد ضعیف). البته این آمار ضعیف عملکردهای موفق دفاعی سه مدافع اصلی شیاطین سرخ به سبک بازی تیم های باشگاهی شان هم بستگی دارد. با این حال مارتینز باید مراقب باشد و سعی کند تا حد امکان آن ها را در معرض دوئل های مستقیم دفاعی قرار ندهد. نمودار دوم، توانایی مدافعان در بازیسازی را بررسی می کند که این برای تیمی چون بلژیک که سعی دارد مالک توپ و میدان باشد، عامل مهمی است. فرتونخن و آلدرویرلد نسبت به دنایر در زمینه کار با توپ بهتر هستند و انتظار می رود این دو نفر در زمینه بازیسازی بلژیک در دفاع، حرف اول را بزنند.
بهترین بازیکن
از نظر تحلیلی، کوین دی بروین را می توان بازیکنی مهم تقریبا در هر فازِ بازی به حساب آورد. به همین خاطر می توان او را مهم ترین بازیکن تیم بلژیک دانست. آمارهای دی بروین نشان می دهد که او در زمینه حمله، خلاقیت و ارسال پاس، از بهترین های اروپاست. دی بروین در زمینه گل سازی و گلزنی نیز خودش را به عنوان یک وزنه موثر مطرح کرده است. توانایی بالای دی بروین در ارسال پاس های مستقیم و بلند، در لحظات سخت تورنمنت می تواند به کمک بلژیک بیاید چون او می تواند با یک پاس بلند، تیم را در موقعیت گلزنی قرار دهد و بلژیک با دی بروین در زمینه انتقال از دفاع به حمله، می تواند خیال راحتی داشته باشد. البته با این تفاسیر، هافبک منچسترسیتی از حیث دفاعی بازیکن خیلی موثری نخواهد بود که البته این عامل قرار نیست به ضرر بلژیک باشد چرا که این تیم رویکرد دفاعی منفعلانه ای دارد و عدم مشارکت دی بروین به ضرر آن ها نیست. یک دی بروین آماده می تواند امیدهای بلژیک در این تورنمنت را افزایش دهد اما در حال حاضر او مصدوم است و حضورش در بازی های ابتدایی بلژیک در هاله ای از ابهام است.
پیش بینی سرنوشت بلژیک در یورو 2020
بلژیک قطعا یکی از مدعیان و قوی ترین تیم های یورو 2020 است چرا که آن ها ترکیبی باتجربه و باکیفیت در اختیار دارند و می توانند مقابل هر تیمی در تورنمنت به برتری برسند. این آخرین شانس نسل طلایی بلژیک برای قهرمانی در یک تورنمنت معتبر و بزرگ است. بازیکنانی چون لیاندرو تروسار و جرمی دوکو می توانند ذخیره هایی کاربردی برای مارتینز باشند. بلژیک را مطمئننا می توان مدعی حضور در فینال ومبلی و بالا بردن جام قهرمانی یورو 2020 دانست.
قسمت بعدی: هلند